🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🌺دعاهای بسیار زیبای والدین در حق فرزندان ، برگرفته از قرآن مجید و احادیث و روایات دین مبین اسلام
🤲بار الها تو فرزندانم را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای پس آنها را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما
🤲بار الها آنها را از هر بدی و شر و ضرری حفظ بفرما
🤲خداوندا آنها را از مریضیها حفظ بفرما
🤲خداوندا آزمایش و امتحان من را در آنها قرار مده
🤲بار الها آنها را در آزمایشات پنهانی و آشکار مأجور بفرما
🤲خداوندا آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان کتاب خودت قرار بده و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخترین مردم و بهترین زندگی قرار بده
🤲بار خدایا آنها را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان
🤲خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی آنها را از شیطان رانده شده محفوظ بدار
🤲بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلت ها ی پاک و توکل بر خودت را نصیبشان بفرما یا قادر و یا جبار
🤲بار الها تمامی مرض های قلبی و بدنی از آنها دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان یا کریم یا منان
🤲بار الها مرا از احسان و نیکی آنها در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان
🤲بار الها فرزندانم را ، تکه ای از قلبم را به تو سپرده ام در مکانی که از دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند ،پس آنها را با حفاظتی که لائق عظمتت می باشد حفظشان بفرما
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چه جور بازیهایی برای بچهها مناسب است؟
➕معرفی و توضیح
#تصویری #تربیت_فرزند
@Panahian_ir
معرفی #بازی
(3 سال به بالا)
یه بازی جدید با خمیر بازی هایی که درست کردین😍
خمیر رو به شکل گلوله های کوچیک دربیارین.
یه تاس در اختیار کوچولوتون بذارین تا هر بار تاس رو بندازه و بعد از اومدن عدد، به تعداد اون، گلوله برداره و با چکش روی خمیرها بزنه😍🔨و صافشون کنه😜
یه بازی خوب برای شناخت و تمرین اعداد، تقویت مهارتهای دستی و تقویت ماهیچه های کوچولوتون💪🏻
فیلم آموزش #خمیر_بازی خانگی برای بچه ها در کانال هنرکده قرار گرفت👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2300248080C44701a85d4
💞 @zendegiasheghane_ma
#تربیت_فرزند
والدينی كه فقط بر موفقيت تمركز
دارند، فشار زيادی بر فرزندان خود
وارد می كنند...
و به همين دليل، استرسی كه كودك
و نوجوان امروز تجربه می كند بيش
از گذشته است.
شرايط پر تنش و پر استرس،
زمينه ساز اختلال های اضطرابی
در فرزندان است.
💞 @zendegiasheghane_ma
#صفحه ۲۳از قرآن🌹
#جزء دو🌹
#سوره بقره🌹
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید احمد وکیلی😍😍😍
@hefzequrankarim
💞 @zendegiasheghane_ma
#بازی
📌چسباندنی ها
🔹بچّه ها خیلی دوست دارند ❤️اشیای جدا از هم را به یکدیگر بچسبانند. درست کردن یک شکل با این کار برای آنها خیلی خوشایند 😃است؛ امّا حتّی اگر شکل خاصّی هم درست نشود، آنها از این کار، لذّت می برند.
🔸برای بازی های چسباندنی، می توانید از اشیای زیر استفاده کنید:
1⃣ با مقداری از انواع حبوبات و اندکی چسب💈، روی یک مقوّا می توان شکل های زیبایی را خلق کرد. پس از درست کردن اشیا، هر وقت که کودک متمایل بود، می توانید شکل ها را خراب کرده، با همان دانه ها، شکل های دیگری درست کنید.
2⃣ وقتی به جایی مثل رودخانه🏝 یا دشت🏕 می روید که سنگ های ریز با اشکال مختلف وجود دارد، از جمع کردن آنها غافل نشوید. این سنگ ها، اسباب بازی های بسیار خوبی برای بچّه های شما هستند. در بازی های چسباندنی، به راحتی می توانید از این سنگ ها استفاده کرده، روی مقوّا📋، شکل های زیبایی خلق کنید.
🎊
3⃣ برگ های درختان🌿☘، یکی دیگر از اشیایی است که در این بازی ها به کار می آید.
4⃣پارچه های اضافی و غیر قابل استفاده را دور نریزید. با بُریدن ✂️این پارچه ها، آنها را به تکّه های کوچک تبدیل کنید و آنها را در اختیار کودکان 👧👦قرار دهید. تکّه های کاموا و نخ هم برای این کار، مناسب است.
5⃣پنبه با تمام اشیایی که پیش از این برشمردیم، ترکیب بسیار زیبایی🎉 را به شکل ها می دهد.
🏀ادامه دارد .......
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۱
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
استاد #عباسی_ولدی
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥
#چالش
#پاسخ_اعضا
یک جمله تشکر آمیز به همسر و تشکر از یک ویژگی بارزش
✅همسر عزیزم مرد باایمان و بااخلاق من از بودن درکنارت لذت میبرم 😍و خداروشکر میکنم برای داشتن مردی ک تمام زندگیش وقف اهل بیته ❤مرد من به خودم میبالم بخاطر داشتن فردی ک بزرگترین افتخارش خدمت به مردم بی بضاعت و ناتوانه
✅ مردهمیشه همراه وزحمت کشم عاشقانه دوست دارم.من چقدخوشبختم ک توبهترین رودرکنارم دارم.
✅ آرامش من،از اینکه نون حلال سر سفره مون میاری خدارو هزاران بار شکر☺️
ب چند دلیل فقط همینو میگم:
1⃣تو این اوضاع اقتصادی، میبینه ک درکش میکنم و برام حلال بودن درآمد مهمه
2⃣روحیه میگیره
3⃣ب هر قیمتی ب فکر پول درآوردن نمیشه
4⃣میفهمه ک شرط ازدواجمون ک درامد حلال بود،شعار نبوده وخودمم حواسم هست.
5⃣ب درامد منم شک نمیکنه و متوجه میشه ک حلاله
و....
✅همسر عزیزم♥️
خیلی خوشحالم که با شما ازدواج کردم.
شما خیلی خوش اخلاقی، خیلی خانواده دوستی، خیییییلی دوستم داری و ....
خدایا ممنونتم حسابی!!!😄😁😄
💞 @zendegiasheghane_ma
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نخستین #ماهواره جمهوری اسلامی ایران از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با موفقیت در مدار زمین قرار گرفت
#سپاه_اقتدار_آفرین
#سپاه مایه افتخار و اقتدار
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت109 #فصل_دوازدهم رفت روی لبه دیوار از آنجا پرید توی حیاط. کمی ب
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت111
#فصل_دوازدهم
گفت: «من که روی آن را ندارم بروم پیش صاحب خانه و خانه را پس بدهم.»
گفتم: «خودم می روم. فقط تو قبول کن.»
چیزی نگفت. سکوت کرد. می دانستم دارد فکر می کند.
فردا ظهر که آمد، شاد و سرحال بود. گفت: «رفتم با صاحب خانه حرف زدم. یک جایی هم برایتان دیده ام. اما زیاد تعریفی نیست. اگر صبر کنی، جای بهتری پیدا می کنم.»
گفتم: «هر طور باشد قبول. فقط هر چه زودتر از این خانه برویم.»
فردای آن روز دوباره اسباب کشی کردیم. خانه مان یک اتاق بزرگ و تازه نقاشی شده در حوالی چاپارخانه بود. وسایل چندانی نداشتم. همه را دورتادور اتاق چیدم. خواب آرام آن شب را هیچ وقت فراموش نمی کنم. اما صبح که از خواب بیدار شدم، اوضاع طور دیگری شده بود. انگار داشتم تازه با چشم باز همه چیز را می دیدم. آن طرف حیاط چند تا اتاق بود که صاحب خانه در آنجا گاو و گوسفند نگه می داشت. بوی پشم و پهنشان توی اتاق می پیچید. از دست مگس نمی شد زندگی کرد. اما با این حال باید تحمل می کردم. روی اعتراض نداشتم.
شب که صمد آمد، خودش همه چیز دستگیرش شد. گفت: «قدم! اینجا اصلاً مناسب زندگی نیست. باید دنبال جای بهتری باشم.
#قسمت112
#فصل_دوازدهم
بچه ها مریض می شوند. شاید مجبور شوم چند وقتی به مأموریت بروم. اوضاع و احوال مملکت رو به راه نیست. باید اول خیالم از طرف شما راحت شود.»
#فصل_سیزدهم
صمد به چند نفر از دوستانش سپرده بود خانه مناسبی برایمان پیدا کنند. خودش هم پیگیر بود. می گفت: «باید یک خانه خوب و راحت برایتان اجاره کنم که هم نزدیک نانوایی باشد، هم نزدیک بازار؛ هم صاحب خانه خوبی داشته باشد تا اگر من نبودم به دادتان برسد.»
من هم اسباب و اثاثیه ها را دوباره جمع کردم و گوشه ای چیدم.
چند روز بعد با خوشحالی آمد و گفت: «بالاخره پیدا کردم؛ یک خانه خوب و راحت با صاحب خانه ای مؤمن و مهربان. مبارکتان باشد.»
با تعجب گفتم: «مبارکمان باشد؟!»
رفت توی فکر. انگار یاد چیزی افتاده باشد. گفت: «من امروز و فردا می روم مرز، جنگ شده. عراق به ایران حمله کرده.»
این حرف را خیلی جدی نگرفتم. با خوشحالی رفتیم و خانه را دیدیم. خانه پشت انبار نفت بود؛ حاشیه شهر. محله اش تعریفی نبود. اما خانه خوبی بود. دیوارها تازه نقاشی شده بود؛ رنگ پسته ای روشن. پنجره های زیادی هم داشت. در مجموع خانه دل بازی بود؛ برعکس خانه قبل. صمد راست می گفت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
💞 @zendegiasheghane_ma