خانمهای گل کانال حتما در کانال هنرکده بانوان هنرمند زیر مجموعه کانال زندگی عاشقانه #عضو شید😊👇👇👇
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت7 💠 دلم میلرزید و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند که با نگاهم در چشمانش
#دمشق_شهرعشق
#قسمت8
💠 در انتهای کوچهای خاکی و خلوت مقابل خانهای رسیدیدم و خیال کردم به خانه پدرش آمدهایم که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد و با خونسردی توضیح داد :«امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه!»
در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند و میخواستم همچنان محکم باشم که آهسته پرسیدم :«خب چرا نمیریم خونه خودتون؟»
💠 بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم که دستش را کشیدم و #اعتراض کردم :«اینجا کجاس منو اوردی؟» به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم و من نمیتوانستم اینهمه خودسریاش را تحمل کنم که از کوره در رفتم :«اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه هتل بگیر! من اینجا نمیام!»
نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید :«تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو آتیش میزنن و آدم میکُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟»
💠 بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی #محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانههایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد :«نازنین! بذار کاری که صلاح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی!» و هنوز #عاشقانهاش به آخر نرسیده، در خانه باز شد.
مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بیقوارهتر میکرد. شال و پیراهنی #عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید :«با ولید هماهنگ شده!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#دمشق_شهرعشق
#قسمت9
💠 پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم و نمیفهمیدم چرا هنوز #محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم.
سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید :«#ایرانی هستی؟»
💠 از خشونت خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خندهای ظاهرسازی کرد :«من که همه چی رو برا ولید گفتم!» و ایرانی بودن برای این مرد جرم بزرگی بود که دوباره بازخواستم کرد :«حتماً #رافضی هستی، نه؟»
و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی #شمشیر پرده گوشم را پاره کرد و اصلاً نفهمیدم چه میگوید که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد :«اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌱دلمان گرفته از این انتظار یلدایی
دقایقمان همه غرق "چه وقت
میآیی؟"
🌱نوشتهاند صدایش کنید میشنود،
صدایتان میزنیم آخر کجای
دنیایی؟
🌱بگو چه وقت میآیی..!
ببین که دلهامان
دگر قبول ندارد هنوز و امّایی...
🌱شنیدهام نمیآید بهار با یک گل....
بهار ما، گل نرگس! تویی که
میآیی...
🌱و باز نقطه سر خط، نریز
اشک ای چشم
تمام میشود این انتظار یلدایی..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌿🌾🌸🌿🌾🌸🌿🌾🌸🌿
#مهدےجان❤️
اے آفتاب زهرا،عجل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا،عجل علی ظهورک
گم گشته وجودی،هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما،عجل علی ظهورک
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨سلام بخیر ماه دِلاراے من✨
💕زندگی عاشقانه💕
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم #قسمت17 استاد #پناهیان عشق بازی با خدا؟!!! استاد پناهیان: نماز ذلیل شدن
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت18
استاد #پناهیان
خدا میخواد بندگیتو ببینه نه عشق بازیتو...
🌺🔹🔹🔜💟
وقت نماز که میشه بگو:
خدایا من بناست با نماز با ادب بشم.
🔹👆♦👆
خوشگل وضو بگیرید.
شالاب شالاب نکنیم تا آب رو روی دستای خودمون بریزیم.
مثلا میخوایم یه کار محترمانه انجام بدیما..!
💠✴👌〰🌺
تو اگه بخوای جلوی مهمان میوه رو بشوری و بهش بدی چجوری می شوری؟
محترمانه می شوری دیگه!
جلوی خدا بخوای وضو بگیری اینکه نظافت نمیشه که دستاتو بکوبی و زود بری....
🔹🔹🔹💠
چیه ؟
ناراحتی؟
میخوای خدا توفیق نماز خوندن رو ازت بگیره؟؟؟
⛔🚸⛔
میخوای خدا بهت بگه:
نمیخوام اصلا نماز بخونی...
صدسال سیاه نماز نخون...
ناراحتی بهت یه دستور دادم..؟
"" ناراحتی که یه جا خواستم خدایی کنم برای تو و بندگی تو رو ببینم...؟ ""
👆👆👆⛔👆👆👆
اینقدر با عجله!؟
اینقدر بی حوصله!؟
هرکی نمازش رو خوند تعقیبات و رو نخوند و رفت،
خدا به ملایکه می فرماید: نماز بنده ی من رو بهش پس بدید...
💠🔹💢⛔
من بهش گفتم الان هرچی بخوای من بهت میدم
اما اون بلند شد رفت ...
آخه کجا داره میره ؟
کدوم امر دنیاشو میخواد درست کنه که تعقیبات رو نخونده رفت؟؟؟
ملائکه میخواید خراب کنم کاراشو...
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت19
استاد #پناهیان
چرا گناه میکنیم؟!
💢🔹🔵👇🔸🔴
استاد پناهیان:
چرا ما سر نماز به جای الله اکبر نمیگیم الله الرحمن؟!!
آیا بهتر نبود بگیم خدای مهربان؟؟
دلها بیشتر جذب نمی شد به نماز؟!
❗️🙇
تا میایم سر نماز: الله اکبر
چرا از کبریایی خدا حرف میزنیم؟!
دیدید وقتی مداحان و ذاکران اهل بیت دعا می خونن از مهربونی خدا میگن ما هم گریه می کنیم.
درسته؟!
😐خب حاج آقا برای نماز هم شما بیاید طرفندی به کار ببرید به جای الله اکبر بگیم الله الرحمن! بعد گریه کنیم بگیم خدایا عزیزدلمی😘
😐حاج آقا آخه نمیشه اینجوری با خدا عشق بازی کنیم! آخه کبریایی خدا که نمیشه باهاش حال کرد! نمیشه باهاش اشک ریخت؟!
✅ چرا اینقدر میگیم الله اکبر؟
چرا نماز مشحون است از عظمت الهی؟
چرا در مقابل کبریایی خدا ما همیشه سر به تربت و خاک می گذاریم ؟
چرا در هر رکعت یه رکوع داریم و دو سجده ؟
برای اینکه نماز میخواد یه چیزی به ما یاد بده عین پادگان!
👇👇👇
وقتی یه فرمانده ای نیاز داره عظمتش تو دل سرباز بنشینه نمیاد بگه: آقای سرباز من برات یه ماشین می خرم! خوب حرف من رو گوش بدیا!!
مثلا ببرنش پادگان یه ماه دوره ی آموزشی هی نخود و کشمش بریزن تو دامن سرباز !
فرمانده بگه عزیزدلم امروزم یه قاقا لی لی دیگه برات خریدم!!!
فقط وقتی جنگ پیش اومد، درنری ها!
❓❗️❗️❓
دستور منو گوش بدیا باشه؟!
من اینجا تو رو تحویل می گیرم تو هم در میدان جنگ منو تحویل بگیریا!
خب به نظرتون همچین آدمی به حرف فرماندش گوش میده؟!
همچین بنده ای به حرف خدا گوش میده؟
بازم میگم: اگه میخواید گناه براتون سخت باشه سعی کنید با نماز عظمت خدا رو تو دلتون قرار بدید.
براتون خیلی مهم باشه که نماز رو سر وقت بخونید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══