➖الان میگید: وا این چه مدلیه دیگه؟😒
🔸بابا یه کم صبر وتحمل داشته باشید☺️
➖خب میگفتم همه لباسهاتون رو یک جا جمع کنید، یکی یکی لباسها رو نگاه کنید؛
➖🔹ببینید واقعا لازمش دارید؟؟
➖🔸توی این یک سال ازش استفاده کردین؟؟؟
➖🔹اصلا بهش علاقه دارید؟
⛔️اگر جوابتون منفی هست پس وقتشه که لباس رو فورا در جعبه هـــــ🎁ـــدایا قرار بدین !!!
👏معطل نکنین!! به امید روزی که «بعدا شاید لباسو بپوشین»، نباشین.
🔺😉➖✅
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔵 حالا فایده جمع کردن همه لباس ها یک جا چی بود⁉️
💖 اینکه همه لباسهای یک شکلتون کنار هم قرار گرفتن،
لباسهایی که دیدین چندتا ازش دارین و مورد نیاز نیستن رو جدا کردین...!!
❣کلا دیدین که چقدر لباس دارین و فکر خرید دوباره کمتر میاد سراغتون واساسی مرتبشون کردین.
😊🌹🍃
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔷 حالا درباره همه وسایل خونه اگر این روشو پیاده کنید عالیه✅
➖مثلا کتـــ📚ـــــابها
➖و کـــــــ📄ـــــاغذها
➖وسایل آشپـــــ👩🍳ـــزخانه
مثل لیوان ها بشقابها و...
💢 البته اون وسایلی که در آشپزخانه «سرویس» هستند بهتره کنار هم قرار بگیرن✔️
🍶 اما مثلا اگر سه دست لیوان دارین و هر دست در کابینتهای مختلف گذاشته شده؛
←وقتی به لیوان نیاز دارین همیشه به دم دست ترین کابینت مراجعه میکنید✅
🔴وگاهی یادتون میره در کمد های دیگه هم لیوانهای قشنگ دیگه دارین که میتونین جهت تنوع ازشون استفاده کنید 😉
⭕️🚷♨️
پس بهتره همه لیوان ها در یک کــــــمد باشن که موقع مهمون داری هم سردرگم نشیم.💯
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔸خب چطور بود⁉️😉
♨️کارتون ممکنه اولش یه کوچولو سخت بشه اما مطمئن باشید این کار به
←تمیـــ⭐️ـــز موندن منزل→ در طول سال کمک بزرگی میکنه💯
👌چرا که هر گروه از وسایل یک
«نظــــــم» کلی پیدا میکنن و تفکیک و مرتب میشن؛
✅اونوقت در طول سال هر وقت بهشون نیاز دارین کل کمد رو مجبور نیستین بریزین بیرون تا یدونه وسیله پیدا کنید😏
📊 بلکه طبق «نظمی» که دادین در دسته بندی خودش دنبالش میگردین
👏😊🌸
🌀 فکر کنم همین یک تکنیک امروز کافی باشه!!
‼️چون الان حسابی فکرتون مشغول شده دیگه تکنیک جدید نمیگیم امروز✔️
#خانه_زیبای_من
#خانه_تکانی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍کارهای پیشنهادی روز سوم؛↓
1⃣ ) یک تا دوتا کابینت رو همونطور که قبلا گفتیم خالی کنید و داخل وبیرونش رو کامل تمیز کنید✨
ظــــ🍽ـــــرف ها رو طبق تکنیک جدید سعی کنید مرتب کنید؛
💠اگر لازمه بعضی ظرفها رو در کابینتهای دیگه هم جابه جا کنید انجامش بدین!
2⃣ ) یک کشو از اتاق رو مرتب کنید
3⃣ ) کلیــــــد وپریــ🔳ـــز ها رو دستمال بکشید
4⃣ ) ملـحفه های تخـ🛏ـــت رو عوض کنید و قبلی ها رو بشورید.
5⃣ ) چک کردن دفتـــ📕ــــر زیباتون وتیــــ✅ــــــک زدن کارهای انجام شده وبرنامه ریزی برای روز بعد😌
#خانه_زیبای_من
#خانه_تکانی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🙌خدا قووووت💖
📲 منتظریم نظرتون رو درباره تکنیک جدید بگین.
📸 حتی عکسهایی از مراحل
« خـــ💒ــــانه تکانی» رو برامون بفرستین.
👌راستی یادتون نره در حین انجام کار میتونید صـــ🎼ـــوت زیبای
←حدیث شریف کسا→ رو توی گوشیتون پلی کنید
وهمزمان که زمزمه میکنید کارهاتونم با نیت قربه الی الله جلو ببرید.🌹
یا زهرا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نکته
🔰 باور کن مشکلات زندگی، بن بست نیستن؛ جاده به آخر نرسیده!
🔴←اینا خیال خودته...!!!
#صوتی
#همسرداری
#عباسی_ولدی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت138 🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 ✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت137 💠 از فشار انگشتان درشتش دستم بیحس شده ب
#دمشق_شهرعشق
#قسمت139
💠 از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید و تنها حضور حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت اینهمه نامحرمِ تشنه به خونم جان ندهم که در حلقه تنگ محاصرهشان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم.
ایکاش به مبادلهام راضی شده بودند و هوس تحویلم به ابوجعده بیتابشان کرده بود که همان لحظه با کسی تماس گرفتند و مژده به دام افتادنم را دادند.
💠 احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد که رگبار گلوله لحظهای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای #مقاومت به جانشان افتاده بود که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند :«ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!»
صدایش را نمیشنیدم اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم نرخ تعیین میکند و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند.
💠 پیکرم را در زمین فشار میدادم بلکه این سنگها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانهام را با تمام قدرت کشید و تن بیتوانم را با یک تکان از جا کَند.
با فشار دستش شانهام را هل میداد تا جلو بیفتم، میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت140
💠 پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم روی سنگ راهپله زمین خوردم.
احساس کردم تمام استخوانهایم در هم شکست و دیگر ذکری جز نام #حضرت_زینب (علیهاالسلام) به لبهایم نمیآمد که حضرت را با نفسهایم صدا میزدم و میدیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است.
💠 دلم میخواست خودم از جا بلند شوم و امانم نمیدادند که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند. شانهام را #وحشیانه فشار میدادند تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس میکردم و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمیرفت که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف میزند.
مسیر حمله به سمت #حرم را بررسی میکردند و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد.
💠 کریهتر از آن شب نگاهم میکرد و به گمانم در همین یک سال بهقدری #خون خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود.
تماسش را قطع کرد و انگار برای جویدن حنجرهام آماده میشد که دندانهایش را به هم میسایید و با نعرهای سرم خراب شد :«پس از #وهابیهای افغانستانی؟!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه296ازقرآن🌸
#جز_پانزده🌸
#سوره_کهف🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_محمدرضا_داورزنی 😍😍😍😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#السلامعلیکیاجوادالائمه
🌱نام شما جود و بخشش را تداعی میکند …
حاجتمندان شما رو واسطه عرش الهی میکنن❤️🌹
🌱وَ محتاج شماست
باز شدن گره طولانی دوران غیبت...
#الهیبحقجوادالائمهعجّللولیکالفرج 🌸🍀
🍀🌿🌾🌸🍀🌿🌾🌸🍀🌿🌾🌸
🌹 #سلام_امام_زمانم
صبح یعنی ...
تپشِ قلبِ زمان ،
درهوسِ دیدنِ تــو
کہ بیایی و زمین،
گلشنِ اسرار شود
🌹 #السلام_علیک_یابقیه_الله
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
#استقبال از همسر
به استقبال و پیشواز همسران خود
بروید.☺️
✔️که این کار، احترامی برای مدیر خانه است. آقایون این رفتار را خیلی می پسندند.👏👏
* با حال خوب و شاد به استقبالش بیاید*
💢شما هم اگر بیرون باشید مرد به استقبال شما بیاید لذت میبرید. به دلیل اینکه متوجه اهمیت خود میشوید.👌
🔅آقا ، علی رغم اینکه کلید دارد اما زنگ میزند به امید اینکه همسرش در را باز کند و با گرمی به استقبالش بیاید 😍
اما با رفتار سرد و نادرست ایشان مواجه میشود😱
که مگر کلید نداری، به من زحمت میدهی.😏
✖️ آقا وارد منزل میشود خانم در آشپزخانه مشغول کار هست انگار نه انگار که کسی وارد منزل شده.☹️
✅ با استقبال مادر، فرزندان هم یاد میگیرند که پدرشان دارای اهمیت و جایگاه است.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#خانمها_بخوانند #استقبال از همسر به استقبال و پیشواز همسران خود بروید.☺️ ✔️که این کار، احترامی
#خانمها_بخوانند
#استقبال از همسر
💖 امیرالمؤمنین (ع)می فرمودند:
وقتی حضرت زهرا (ص) به پیشواز شان
میآمدندو روی ماه خانم را میدیدند،
غم عالم از یادشان میرفت😍
*✔️چون حضرت زهرا (ص) اینگونه بالانشین بودند و در قلب امام جا پیدا کرده بودند.💖
🌸 خانمهای گل استقبال از همسرانتون فراموش نشه😊😉
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام خدمت کدبـــ💖ــانوهای خستگی ناپذیر...
💢 اگر بعضی خانم ها احساس میکنن که لیســـ📝ـــــت تهیه نکردن، سریعتر لیستشون رو طبق روش خودش آماده کنن و کارهایی هم که ما میگیم وتوی لیستتون ندارین میتونید بهش اضافه کنید و
برنامه بریزید👌
🌀 اگر هم از برنامه جلوترین،
عــ👏ــالیه؛ ولی بیش از اندازه خودتون رو خســ🤕ــته نکنید!! چون هدف ما،
«خانه تکانی» بدون آسیب رسوندن به جسم و روانمون هست.
امروز چند تــ🤹♀ــرفند خیلی مهم برای←خانه تکانی اصولی آشپزخانه→ بهتون میگیم که البته در یک روز نمیشه همه رو انجام داد
😌‼️🌀
➖راستی اگر سوال یا پیشنهاد و انتقادی دارید حتما به ای دی زیر بفرستید
🆔 @yamahdi85
🔍یه نکته همین اول بگم که با توجه به بالا رفتن مصرف آب در کشور و توصیه به«صــ🚱ــرفه جویی»، پرده ها وفرش ها و پتوها و روتختی ها رو میتونید بعد عید بشورید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🤹♀ 👈 ترفندهای «خانه تکانی» آشپزخانه↓
1⃣ ) گردگیری بالای کابینتها ویخچال
2⃣ ) پاک کردن گرد و خاک سقف
3⃣ ) عوض کردن فیـلتر هود وتمیز کردن اون
4⃣ ) پاک کردن رســوب کتری وشستنش
5⃣ ) دور ریختن داروهای تاریخ گذشته
6⃣ ) خیس کردن لیوانها و ظروفِ لَکدار در محلول←پودر و سـرکه→ تاچندساعت
7⃣ ) تمیز کردن کامل ماکروویو
8⃣ ) بازیافت کردن پلاستیکهای اضافی
9⃣ ) شستن قابلمه های سیاه شده با«صابون رنده شده و سیم»
⚠️← ترجیحا جهت خرید کردن از «کیسه پارچه ای» یا مثل قدیما «زنبیل» استفاده کنید
🗑→🛍→💼→‼️
0⃣1⃣ ) تمیزکردن سبدپیازو سیب زمینی
1⃣1⃣ ) پر کردن قندان و نمکدان و...
2⃣1⃣ ) پاک کردن بدنه ظروف مسی با«رب یاسس گوجه یاچیزای ترش»
3⃣1⃣ ) بازیافت کردن ظروف اضافی😉
4⃣1⃣ )شستن دستمال های کثیف👌
5⃣1⃣ ) دور انداختن اسکاچ ها و دستمال های کهنه
6⃣1⃣ ) شستن سطل و سبد ظرفشویی
7⃣1⃣ ) شستن وتمیز کردن گاز☺️
8⃣1⃣ ) سِلِفون کشیدن روی ظروفی کهکمتر استفاده دارند بعد از تمیز کردن، برای نَنِشستن خاک روشون😊
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
9⃣1⃣ ) تمیز کردن فِــر
0⃣2⃣ ) تمیز کردن دیوارهای پشت گاز
1⃣2⃣ ) گردگیری «ویترین ها» و ظروف دکـــــ🏺ــــــوری
2⃣2⃣ ) شستن کف آشپزخانه
3⃣2⃣ ) شستن فرش آشپزخانه
4⃣2⃣ ) تمیز کردن درب کابینت ها و دستگیره ها🚪
5⃣2⃣ ) چک کردن و زیروروکردن حبـوبات
6⃣2⃣ ) پر کردن ظروف←ادویه ها→🍚
7⃣2⃣ ) ریختن «سبزیجات خشک» و خشکبارها در ظروف "شیشه ای" و برچسب زدن بهشون....!! 💮
8⃣2⃣ )چک کردن تاریخ مصرف رشته و...
9⃣2⃣ ) تمیز کردن ماشـین لباســشویی؛
0⃣3⃣ ) تمیز کردن←یخچــال و فریزر→با جوش شیرین و سرکه و یا مواد شوینده‼️
❇️♨️⚠️🌐
✍نحوه ی تمیزکردن لباسشویی؛
🔴لاستیک دربشو یه کم با دست بدید کنار و جرم هارو تمیز کنید
🌀جا پودریش رو دربیارید و کامل بشورید!!
⚠️رسوبات پودر خود مخزن رو با یک لیوان ←سرکه و یک فنجان جوش شیرین یا قرص های مخصوص→ با آب جــــ♨️ـــوش بگذارید روی کمترین زمان ماشین و خالی و بدون لباس کار کنه
🔸➖✅
✍چند تا کار پیشنهادی؛↓
✰👈 تمیز کردن دوتا از کابینت ها
✰👈 خالی کردن کمد رختخواب و جارو کشیدن زیرشون...!!
✰👈تمیز کردن لوستر آشپزخانه...!!
✰👈 شستن ملحفه ی روی رختخواب و شستن رو بالشتی و روتشکی ها، درصورت چرک بودن
♨️🔰🌐
خـداقـــــ🙌ـ💖ـــــوت
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
خانم های خانه دار در منزل چی کار میکنید که وقت و حوصله ندارید؟🧐
🔷 چرا خانم های دیگر میتوانند درس بخوانند، به امور خانه برسند مواظب بچه ها باشند؟
✔️میتوانند به راحتی زندگی را اداره کنند.
💢مگر ما چقدر می خوابیم؟ چقدر حق خوابیدن داریم؟ با چند ساعت خواب نیاز ما تامین می شود.
چقدر از خوابهای مان مازاد است
*✅ روزی بابت وقت و عمرمان باز خواست میشویم.*
🔹الان بهترین وقت است از خودمان حساب بکشیم که با عمرم چه کردم؟🤔
✔️اگر من 60 سال زندگی کرده باشم و روزی 8 ساعت خوابیده باشم، 20 سال از عمرم را در خواب سپری کرده ام. 😴
🔷 همراه با کسالت، *تنبلی* ، هم وارد میشود.
🔶بخش عمده ای از تکالیف خود را به خاطر تنبلی و بی حوصلگی انجام نمی دهیم.🤦♀
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ : دو راهی خانواده يا همسر...
🔹 حجت الاسلام والمسلمین #ماندگاری
#زندگی_مشترک
#همسرداری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه298ازقرآن🌸
#جز_پانزده🌸
#سوره_کهف🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_محمدعلی_برنجی_زاده 😍😍😍😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت140 💠 پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که
#دمشق_شهرعشق
#قسمت141
و💠 جریان خون به زحمت خودش را در رگهایم میکشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بیصدا در سینه مانده بود و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت :«یا حرف میزنی یا همینجا ریز ریزت میکنم!»
و همان #تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم و او از همانجا با تیزی زبان جهنمیاش جانم را گرفت :«آخرین جایی که میبرّم زبونته! کاری باهات میکنم به حرف بیای!»
💠 قلبم از وحشت به خودش میپیچید و آنها از پشت هلم میدادند تا زودتر حرکت کنم که شلیک #گلوله پرده گوشم را پاره کرد و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت.
از شدت وحشت رمقی به قدمهایم نمانده و با همان ضربی که به کتفم خورده بود، از پله آخر روی زمین افتادم. حس میکردم زمین زیر تنم میلرزد و انگار عدهای میدویدند که کسی روی کمرم خیمه زد و زیر پیکرش پنهانم کرد.
💠 رگبار گلوله خانه را پُر کرده و دست و بازویی تلاش میکرد سر و صورتم را بپوشاند، تکانهای قفسه سینهاش را روی شانهام حس میکردم و میشنیدم با هر تکان زیر لب ناله میزند :«#یا_حسین!» که دلم از سوز صدای مظلومش آتش گرفت.
گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر میشد، پیراهنم از پشت خیس و داغ شده و دیگر نالهای هم نمیزد که فقط خسخس نفسهایش را پشت گوشم میشنیدم.
💠 بین برزخی از #مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بیوقفه، چیزی نمیفهمیدم که گلوله باران تمام شد.
صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود، چیزی نمیدیدم و تنها بوی #خون و باروت مشامم را میسوزاند که زمزمه مصطفی در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد.
💠 گردنم از شدت درد به سختی تکان میخورد، بهزحمت سرم را چرخاندم و پیکر پارهپارهاش دلم را زیر و رو کرد. ابوالفضل روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود، از تمام بدنش خون میچکید و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان میداد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت142
💠 تازه میفهمیدم پیکر برادرم سپر من بوده که پیراهن سپیدم همه از خونش رنگ گُل شده بود، کمر و گردنش از جای گلوله از هم پاشیده و با آخرین نوری که به نگاهش مانده بود، دنبال من میگشت.
اسلحه مصطفی کنارش مانده و نفسش هنوز برای #ناموسش میتپید که با نگاه نگرانش روی بدنم میگشت مبادا زخمی خورده باشم.
💠 گوشه پیشانیاش شکسته و کنار صورت و گونهاش پُر از #خون شده بود. ابوالفضل از آتش اینهمه زخم در آغوشش پَرپَر میزند و او تنها با قطرات اشک، گونههای روشن و خونیاش را میبوسید.
دیگر خونی به رگهای برادرم نمانده بود که چشمانش خمار خیال #شهادت سنگین میشد و دوباره پلکهایش را میگشود تا صورتم را ببیند و با همان چشمها مثل همیشه به رویم میخندید.
💠 اعجاز نجاتم مستش کرده بود که با لبخندی شیرین پیش چشمانم دلبری میکرد، صورتش به سپیدی ماه میزد و لبهای خشکش برای حرفی میلرزید و آخر نشد که پیش چشمانم مثل ساقه گلی شکست و سرش روی شانه رها شد.
انگار عمر چراغ چشمانم به جان برادرم بسته بود که شیشه اشکم شکست و ضجه میزدم فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🔅اگر به چشم ما آیی، سپیده خواهد شد
سحربه یُمنِ تو ،ای نور! دیده خواهد شد
🔅فضای باور ما درهوای آمدنت
پر از طراوت سیب رسیده خواهد شد
#اللّهمعجّللولیکالفرج 🍃🌸🍀
🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀