eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
25.3هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
86 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
💕زندگی عاشقانه💕
#ناحله #قسمت2 ی صدایی از پشت سرش بلند شد (صبر منم خیلی کمه) با شنید
دیگه نایی برام نمونده بود کلید انداختم و درو باز کردم نبود مامان بابا رو غنیمت دونستم و خیلی تند پریدم تو حموم تو آینه یه نگاه ب صورت زخمیم انداختم و آروم روشو با کرم پوشوندم رفتم‌سمت تخت و خواستم خودمو پرت کنم روش که درد عجیبی رو تو پهلوم حس کردم از درد زیادش صورتم جمع شد دوباره رفتم جلوی آینه وایستادم و لباسمو کشیدم بالا با دیدن کبودی پهلوم دلم یجوری شد خواستم بیخیالش شم ولی انقدر دردش زیاد بود که حتی نمیتونستم درست و حسابی رو تختم دراز بکشم چشامو بستمو سعی کردم به چیزی فکر نکنم .... با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم یه نگا به ساعت انداختم ای وای ۱۲ ساعت خوابیده بودم با عجله از رخت خواب بلند شدم واز اتاق زدم بیرون بابامو نزدیک اتاقم دیدم بهش سلام کردم ولی ازش جوابی نشنیدم مث اینکه هنوز از دستم عصبانی بود بیخیالش شدم و رفتم تو دستشویی. از دستشویی که برگشتم یه راست رفتم تو اتاقمو چادر سفیدمو برداشتم تا نماز بخونم بعد نمازم رفتم جلو آینه و یه خورده کرم زدم به صورتم تا زخماش مشخص نشه بعدشم خیلی تند لباسای مدرسمو پوشیدمو حاضر شدم . رفتم پایین و یه سلام گرم به مامانم کردم پریدم بغلشو لپشو بوسیدم و نشستیم تا باهم صبحانه بخوریم همینجوری که لقمه رو میزاشتم تو دهنم رو به مامان گفتم +ینی چی اخه ؟؟ چرا بیدارم نکردی مامان خانوووممم چرا گذاشتی انقدر بخوابم کلی از کارام عقب موندم مامان یه نگاه معنی داری کرد و گف _اولا که با دهن پر حرف نزن دوما صدبار صدات زدم خانم شما هوش نبودی دوتا لقمه گذاشتم تو دهنمو با چایی قورتش دادم مامان با کنایه گف _نه که وقتی بیداری خیلی درس میخونی با چشای از کاسه بیرون زدم بش خیره شدم و گفتم +خدایی من درس نمیخونم؟ ن خدایی نمیخونم؟ اخه چرا انقده نامردی؟؟؟ با شنیدن صدای بوق سرویسم از جا پریدم و گفتم دیگه اینجوری نگو دلم میگیره مامان با خنده گف _خب حالا توعم مواظب خودت باش براش دست تکون دادم و ازش خدافظی کردم* 🧡 💚 ❌ ادامــه.دارد.... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
کیفمو برداشتمو رفتم تو حیاط خم شدم تا کفشمو بپوشم که نگام به کفش خاکیم افتاد و همه ی اتفاقات دیروز مث یه خواب از جلو چشام گذشت ... کفشمو پام کردم از راهروی حیاطمون گذشتم نگاه به بوته های گل رز صورتی و قرمز سمت راست باغچه افتاد یدونشو چیدم و گذاشتم تو جیب مانتو مدرسم از حیاط بیرون رفتم در ماشینو باز کردمو توش نشستم به راننده سلام کردم .کتاب زیستمو از تو کیفم در اوردم که یه نگاه بهش بندازم این اواخر از بس که این کتابا رو خوندم حالم داش بهم میخورد از همه چی هر کاری کردم که بتونم تمرکز کنم نشد هر خطی که میخوندم از اتفاقای دیروز یادم میومد از پرت شدن خودم رو آسفالت تا رسیدن امدادای غیبی خدا از لحظاتی که ترس و دلهره همه ی وجودمو فرا گرفته بود زمانیکه دیگه فکر کردم همه چی تموم شده و دیگه بایدبا همه چی خداحافظی کنم خیلی لحظات بدی بود اگه اونایی که کمکم کردن نبودن قطعا الان من اینجا نبودم تو اون کوچه ی تاریک که پرنده پر نمیزد احتمال زنده بودنم 0 درصد بود . وای خدایا ممنونتم بابت همه ی لطفی که در حق من کردی تا اینکه برسیم هزار بار خدارو شکر کردم و یادم افتاد من تو اون شرایط حتی ازشون تشکرم نکردم کل راه به همین منوال گذشت و همش تو فکر اونا بودم و حتی یک کلمه درس نخوندم دریغ از یه خط ... وقتی رسیدم مدرسه سوییشرتمو در آوردم و رو آویز آویزون کردم و نشستم رو صندلیم کیفمم گذاشتم رو شوفآژ ، کنار دستم . عادت نداشتم با کسی حرف بزنم از ارتباط با بچه ها خوشم نمیومد مخصوصا که همشون از خانواده های جانباز و شهید و شیمیایی بودن یا خیلی لات و بی فرهنگ یا خیلی خشک و متحجر یا ازین ور بوم افتاده یا از اون ور بوم افتاده ولی خب من معمولا خیلی متعادل بودم نه بدون تحقیق چیزیو میپذیرفتم و نه تعصب خاصی رو چیزی داشتم ترجیح هم میدادم راجع به چیزایی که نمیدونم بدون ادعا بخونم و اطلاعات بدست بیارم برا همینم اکثر معلما تو قانع کردن من مونده بودن . خب دیگه تک‌دختر قاضی بودن این مشکلاتم داره کتابمو گرفتم دستم و مشغول مطالعه شدم که ریحانه رسید بغل دستی خوش ذوق و خوش اخلاقم بود با اینکه چادری واز خانواده مذهبی بود ولی خیلی شیطون بود یه جورایی ازش خوشم میومد میشه گفت تو بچه های کلاس بیشتر با اون راحت بودم همینکه وارد کلاس شد و سلام علیک کردیم‌متوجه زخم روی صورتم شد زخمی که حتی مامانمم اول صبح متوجهش نشده بود چشاش و گرد کرد و گفت _وایییی وایییی وایییی دختر این چیههه رو صورتت ؟ خندیدم و سعی کردم بپیچونمش دستشو زد زیر چونش و با شوخی گف +ای کلک!!! شیطون نگام کرد و گفت شوهرت زدت ؟دسش بشکنه الهی ذلیل شده با این حرفش باهم زدیم زیر خنده... 🧡 💚 ❌ ادامــه.دارد.... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔅آیه‌ ای از سوره اسراء 📖يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَٰئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا[سوره اسرا/آیه ۷۱] 🔸 روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فراخوانيم، كسانى كه كارنامه‏شان به دست راستشان داده شود، كارنامه خود را [شادمانه‏] می‏خوانند و به آنان به اندازه ذره ناچيزى هم ستم نرود. 🔹 فُضَيل بن يَسار می‌گوید : از امام صادق عليه السلام در باره اين سخن خداوند ـ تبارك و تعالى ـ پرسيدم كه: «روزى كه هر گروهى را به پيشوايشان مى خوانيم»؛ فرمودند: «اى فضيل! امام خود را بشناس؛ زيرا اگر امام خود را شناختى ، ديگر پيش و پس افتادن اين امر (ظهور و قيام قائم عليه السلام ) ، به تو زيان نمى رساند. هر كس امام خود را بشناسد و آن گاه، پيش از آن كه صاحب اين امر قيام كند، از دنيا برود ، به سانِ كسى است كه در اردوگاه او نشسته باشد. نه! بلكه به سانِ كسى است كه زير پرچم او نشسته باشد.» 📚الكافی ، ج ۱ ، ص ۳۷۱ ، ح ۲ 🍀🌹 🌾🌿🍀🌸🌾🌿☘🌸🌾🌿☘🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🍃لحظه لحظه بوى ظهور مى آید 🍃عطر ناب گل حضور مى آید 🍃سبز مردى از قبیله عشق 🍃ساده و سبز و صبور مى آید ☀️تعجیل در ظهورو سلامتی مولاعج پنج ☀️ 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 التماس دعای فرج🙏 سلام صبحتون بخیر ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 آقایون محترم! میدونستید وقتی شما، انرژی مثبتی به همسرتون منتقل میکنید؛ ← همسرتون هم این انرژی رو به فرزندانتون منتقل میکنه!!😌 🍒 درواقع بخش بزرگی از خوب تربیت شدن فرزندان برمیگرده به آقای خونه که چقد هوای خانمشو داره☺️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺رسول خدا"ص"فرمودند: قسم به خدایی که مرا به رسالت برگزید و بشیر و نذیر قرار داد، هر زنی که از شوهرش حامله شود، در سایه عنایت خداوند است تا درد زایمان او را فراگیرد. 💥زمانی که درد زایمان شروع شد، خداوند برای هر دردی، ثواب آزادی یک عَبد مومن را به وی می دهد، ✨وقتی فارغ شد و شیردادن به طفل را شروع کرد، خداوند متعال به ازای هر بار مکیدن سینه مادر توسط طفل، نوری را در پیش رویش در روز قیامت ایجاد می کند که تمام افراد را در روز قیامت به تعجب وا می دارد و به این زن ثواب روزه دار و نمازگزار داده می شود، 🌼و هنگامی که فرزندش را از شیر گرفت، خطاب خداوند بزرگ به آن زن می رسد که ای زن؛ تمام گناهان گذشته تو را مورد بخشش قرار دادم، پس از امروز اعمالت را از نُو شروع نما. 📚مستدرک الوسائل، ج۲ ص۵۵۰ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماههای جنینی عبارتند از : - ماه اول : ماه قلب هست که اولویت‌ با مصرف غذاهای خونساز و تنفس هوای پاک و ...می باشد - ماه دوم : ماه چهره خوب هست اگر مادر همیشه با وضو باشه و تلاش کنه از تمام گناهان پرهیز کنه، آرامش خودش رو حفظ کنه و عصبانی نشه و از خوردن غذاهای حرام پرهیز داشته باشه ان‌شاءالله فرزند زیبایی بدنیا خواهد اورد🌸 - ماه سوم : ماه تارهای صوتی - ماه چهارم : ماه رویش مو - ماه پنجم : ماه حرکت - ماه ششم : ماه عضلات - ماه هفتم : ماه اعصاب - ماه هشتم : ماه زیبایی - ماه نهم : ماه تولد 🔸سه ماه اول و سه ماه آخر بارداری دوره خیلی مهمی هست.سه ماه اول آغاز فعالیت قلب، شکل گیری چهره و اعضای حسی و... هست.لذا مصرف غذاهای خون ساز و کلسیم دار خیلی اهمیت دارن مثل گوشت گوسفند، انار، خرما و سبزیجات، بادام، سویق کامل و استخوان ساز وانجیر،عسل و...که هم در زیبایی چهره جنین و هم در استخوان بندیش تاثیر بسیار زیادی دارن. 🔹سه ماه آخر هم خیلی‌ مهمه چون ماه شکل گیری سیستم اعصاب و کامل شدن‌ جنین از هر جهت‌ می باشد.لذا داشتن تغذیه خوب و مراقبت های رفتاری خیلی اهمیت داره. ✅ان شاالله جلسه بعد یک سری توصیه های رفتاری و معنوی برای دوره بارداری خواهیم داشت. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══