eitaa logo
خانواده بهشتی
5.3هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
148 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
#جذب_همسر ❤️بوسیدن و بازی بوسه، باعث جذب محبت بیشتر و بهتر شدن روابط احساسی و زناشویی شما می شود 🆔 @zendegiasheghaneh ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همدلی ✍ همدلی 🎤دکتر حورایی ➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ با ما همراه شوید در زندگی عاشقانه 🔰 🆔 @zendegiasheghaneh💫
🍌🍋– میوه انبه مقوی نیروی جنسی است. 🔅 انجیر و گردو محرک شهوت است. انجیر 10 عدد و گردو یک عدد هنگام صبحانه میل شود. 🔅 برای تقویت نیروی جنسی و ازدیاد شهوت صبحانه مویز و نخود برشته میل شود. 🔅 شیره انگور که مثلث باشد تقویت‌کننده میل جنسی افرد سرد مزاج می‌باشد. منظور از مثلث آن است که آب انگور را آنقدر می‌جوشانیم که به یک سوم برسد. 🔅 سرکه کم‌کننده نیروی جنسی است مخصوصاً سردمزاجان. 🔅 ساعت 10 صبح و 5 عصر بادام بوداده با کمی عسل میل شود. 🔅 بادام‌زمینی 50 گرم و عسل یک قاشق غذاخوری و آب هویج یک لیوان بعنوان صبحانه محرک شهوت است. 🔅 میوه رسیده برگاموت محرک نیروی جنسی است. 🔅 خوردن پرتقال همراه عسل باعث ازدیاد اسپرم می‌شود. 🔅 پسته روزی 15 عدد با کمی عسل هنگام صبحانه به مدت 21 روز میل شود. 🔅 برای تقویت نیروی جنسی پودر تخم تمرهندی 20 گرم را با 100 گرم عسل مخلوط نموده روزی 3 قاشق میل شود و این معجون باعث دیر ارضاشدن می‌گردد. 🔅 برای تقویت نیروی جنسی 10 صبح و 5 عصر تمشک میل شود. 🔅 جهت تقویت قوه باء توت سفید صبح بعنوان صبحانه میل شود. 🔅 نیم ساعت بعد از نزدیکی خربزه میل شود. 🔅 از تخمه بوداده خربزه بعنوان تنقلات استفاده شود. 🔅 از دانه بوداده زردآلو استفاده شود در ضمن دیرهضم می‌باشد کم خورده شود و نباید بیش از 20 دانه در روز خورده شود. 🔅 مربای شکوفه سیب تقویت‌کننده نیروی جنسی است. 🔅 هلو تقویت‌کننده نیروی جنسی است بعد از هر غذا یک دانه خورده شود و یا 10 دقیقه بعد از نزدیکی یک دانه میل شود. 🔅 زیاده روی در خوردن عناب باعث کم شدن شهوت و غرایز جنسی می شود. 🔅 برای افزایش نیروی جنسی روزی 10 دانه فندق همراه عسل جویده و میل شود. 🔅 روزی یک قاشق روغن فندق میل شود. 🔅 موز محرک نیروی شهوت است. 🔅 نارگیل زیادکننده حرارت غریزی و تحریک کننده مراکز عصبی دستگاه تناسلی و زیادکننده اسپرم است با شکر خورده شود. 🔅 نارنگی باعث افزایش نیروی جنسی می‌شود. 🔅 برای تقویت نیروی جنسی شب 10 عدد خرما را در شیر خیس نموده صبح کمی دارچین به آن اضافه کرده بعنوان صبحانه با یک لیوان شیر میل شود. 🔅 کسانی که دچار کمبود نطفه شده‌اند: پسته 10 عدد، گردو یک عدد، فندق 20 عدد، کنجد 2 قاشق غذاخوری، نارگیل 2 قاشق غذاخوری را با عسل مخلوط کرده بعنوان صبحانه ابتدا معجون را خوب جویده سپس یک لیوان شیر بنوشید. 🔅 آلبالو باعث ازدیاد اسپرم می‌شود یک ساعت قبل از غذا همراه عسل خورده شود. 🔅 برای تقویت نطفه 10 صبح و 5 عصر فندق با خرما میل شود. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ با ما همراه شوید در زندگی عاشقانه ⬇️ 🆔 @zendegiasheghaneh🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #همسرانه 📝وقتی همسرتان شما را ناراحت کرد چه عکس العملی باید نشان دهید ؟ 🎤 جیمی اوانس ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دیگرکلیپهای آموزشی در🔽 🆔 @zendegiasheghaneh💕
💠 با در و ❓ مشاوره دادن مشتری مرد توسط فروشنده زن ویا زن توسط مرد در مواردی مثل این که چه رنگی به موهای من مناسب است، یا نحوه رُژ لب زدن چطور باشد، یا انتخاب شماره کرم های روشن کننده یا لباس های زیر، چه حکمی‌دارد؟ ☑️ پاسخ: چنانچه خوف ارتکاب گناه - مانند نگاه حرام - در میان باشد، و یا مفسده ‌انگیز باشد، جایز نیست و حرام است. 💚 الّلهُمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَرَج 💚 🔻بـه مـا بـپـیـونـدید 👇 👇 👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣✨﷽✨❣ #حـــــــــدیث_مهــــــــــدوے ✨ امام باقر علیه السلام: ✴️ اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید؛ اگر خواهان گشایش در هر امری هستید؛ اگر خواهان جلب رضایت خداوند می باشید؛ توجّه به دو امر الزامی است: ◁▣ شناخت امام زمان(عج) ◁▣ اطاعت از امام زمان(عج) ⚡️اگر شاه کلید «معرفت امام» در دست باشد، تمام قفل ها باز می‌شود. 📚 مکیال المکارم، ج۲، ص۱۸۰. ✍🏻 #حدیث_مهدوی 🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃 ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 💚 الّلهُمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَرَج 💚
✨رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ ✨وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿۴۰﴾ ✨پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده ✨و از فرزندان من نيز ✨پروردگارا و دعاى مرا بپذير (۴۰) 📚سوره مبارکه ابراهیم ✍آیه ۴۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
زخم های صورت و دستاش رو تمیز و ضد عفونی کردم و بستم. تایماز بین خواب و بیداری بود . مدام این سوال رو از خودم می پرسیدم که چی شده ؟ کی این بلا رو سرش آورده ؟ کت و پیرهنش پاره و خونین مالین بود. تصمیم گرفتم درش بیارم . پیرهنش روکه در آوردم دیدم عرقگیرش غرق خونه . تکون دادن بدن تایماز برای من امکان نداشت . با کلی خجالت و سرخ و سفید شدن تصمیم گرفتم عرق گیرش رو پاره کنم . با قیچی از وسط پارش کردم . وضع كتف راستش خیلی خراب بود . واقعا مونده بودم چیکار کنم . دکتر لازم بود اما این وقت شب دکتر کجا بود . اونجا رو هم پاک کردم و بستم . زخم های ظاهری رو می تونستم پانسمان کنم . اما اگه شکستگی چیزی داشت من سرم نمی شد . حالش خوب نبود.جوری ناله می کرد که دلم بش میشد. با گریه زخمای بالاتنه اش رو تمیز کردم و همه رو بستم فقط مونده بود زخمای پاهاش.پایین شلوارش که بالا زدم ، دیدم ساق چپش بد جور زخمیه . اما پاچه شلوارش جوری نبود که بتونم زخمش رو ببندم . باید شلوارش رو در می آوردم . خودش حواسش نبود اما من که حواسم بود، این باعث میشد خجالت بکشم.تا اینجاش هم بیشتر از بلیطم خرج کرده بودم . من و دست زدن به بدن به مرد غریبه ؟ اگه لباس زیر نداشت چی ؟ از تصورش سکته کردم . دیگه خجالت رو گذاشتم کنار و گفتم : می رم سید علی رو بیدار میکنم . بلاخره که چی ؟ اربابشه دیگه خوب نصف شبه که باشه . مگه من مقصرم ؟اینطوری خودم رو قانع کردم.بالاتنه ی لخت تایماز رو با لحاف پوشوندم و رفتم سراغ سید علی و صفورا خانوم . پایین پله ها بودم که یادم اومد صفورا خانوم امشب رو می بایست تو این ساختمون می خوابید . پس رفتم سراغ اتاق طبقه ی پایین . آروم در رو بازش کردم . دیدم بله خوابه . اونم چه خوابی !کل خونه رو به اضافه من میبردن،پلکش هم تکون نمیخورد . تایماز رو باش که واسه من چه محافظی گذاشته بود . با کلی تکون بیدارش کردم.اول گیج بود . بعد که حواسش اومد سرجاش ، بلند شد نشست و پرسید که چیشده . می دونستم خیلی زود هول می کنه . یواش یواش گفتم که تایماز برگشته و حالش خوب نیست . بهتره یه مرد بهش برسه . صفورا خانوم اول فکر کرد تو مهمونی عرق خورده و حالش خوب نیست که نیاز به حضور به مرد هست. ولی یه کم که توضیح دادم ، با شیون بلند شد رفت طبقه ی بالاچشمش که به سرو صورت تایماز افتاد ناله کنان رفت تا سید على رو بیاره.با سردرد بدی بیدار شدم . تمام شب بالا سرش بیدار بودم .از سید علی هم آبی گرم نشد.چنان دست و پاش رو گم کرده بود که خودش دکتر لازم داشت . پاهای تایماز رو هم خودم پانسما کردم سید علی شلوارش رو در آورده بود و بعد از اطمینان از داشتن لباس زیر، زخم پاهاش رو هم بستم. چند باری نیمه هوشیار شد و آب خواست . زخم کتفش و کشاله ی رانش عمیق بود.میترسیدم زیاد آب بخوره ،خونریزیش بدتر بشه. یه بار که پای پدرم تو شکارگاه تیر خورده بود ، دکتر گفت : نباید زیاد آب بخوره . از اون روز این دستورش یادم بود . نزدیکای صبح بود که رفتم بخوابم دیگه نمیتونستم سرپا باشم. دست و روم رو شستم و به راست رفتم اتاق تایماز .داخل که شدم، دیدم استاد امین کنار تختش نشسته.این دیگه اصلا یادم نبود . سلام کردم و رفتم بالاسر تایماز . جلوی پام ایستاد که خجالت زده دعوت به نشستنش کردم .پرسشگرانه نگام کرد و گفت : چی شده ؟ نگاهی به تایماز غرق خواب کردم و گفتم : والا منم مثل شما . دیشب گفت :جایی کار داره شب رو نمی باد . اما چند ساعت بعد این شکلی برگشت. حالش جوری نبود که بشه سوال کرد چی شده. چشمای تایماز تکونی خورد و به باریکه بین اونهمه خونمردگی و تاول باز شد . رفتم کنارش و گفتم : خوبی؟ دستش روگذاشت رو کتفش و گفت : کتفم داره می سوزه . استاد اومد کنارش و گفت :چیکار کردی با خودت مرد ؟ چرا این شکلی شدی؟ تایماز خواست بشینه که امین جلوش رو گرفت و خوابوندش.صندلی پشت میز تایماز رو کشید کنار تخت و نشست و دست تایماز رو گرفت تو دستش و گفت : نمی خوای بگی چی شده ؟خانومت هم نگرانه!!! تایماز سرش رو به طرفم برگردوند و نگام کرد. نگاهش نادم بود.سرم رو به نشونه ی آروم باش تکون دادم که خیلی خودش رو واسه این چاخانی که کرده عذاب نده.چشماش رو بست و گفت : به خاطر پرونده ی یکی از موکلام این بلا سرم اومده .طرف دعوی قبلا هم تهدید کرده بود اگه بخوام پا رو دمش بذارم و نخوام بی سر و صدا ببازم ، په بلایی سرم می یاره اما فکر نمی کردم جرأتش رو داشته باشه.امین لبخند به لب گفت :ظاهرة جربزش هم بدک نیست. حالا اون وقت شب کجا می رفتی که اینطوری شد ؟ مهمونی نخست وزیر!!! امین با تعجب گفت : واقعا !!! با بالايیا می پری تایماز خان . مواظب باش اینجور آدما به خاطر سیاست ، پدر و مادر خودشون رو میفروشن. قاطی سیاست نشو. کنار تخت تایماز همونجور ایستاده بودم . ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @zendegiasheghaneh @tafakornab
❌اگه با نظر همسرت هم مخالفی، ولی اجازه بده جملاتش رو تموم کنه! ⛔️ از همون اول با نه گفتن جبهه نگیر؛ بگو راجع به این موضوع فکر میکنیم تا بدونه الکی مخالفت نمیکنی! @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
#تربیت_فرزند نوجوانان احساس می کنند عشق والدین به آنان مشروط است؛ "اگر مطابق خواسته های آنان عمل کنم مرا دوست دارند" این حس آنها را دچار سرخوردگی می کند. @zendegiasheghaneh 💞
💕🌈💕 ✅خواص میوه های زمستانی 🔹نارنگی👈سرشار از کلاژن 🔷زالزالک 👈ضد استرس 🔹خرمالو 👈کاهش وزن 🔷زغال اخته👈منبع ویتامین C 🔹ازگیل 👈ضد سرماخوردگی 🔷کیوی👈بمب ویتامین C @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️ #عاشقانه ❤️ 🆔 @zendegiasheghaneh2 تو که باشی💑 معجزه‌ای در من رخ می‌دهد به نام آرامش...💞 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 #کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشــب ✨ در واپسین لحظات پاییز 🍁🍂🍁 بالون آرزوهایت را♥️ به سمت خدا بفرست امیدوارم حکمت خدا ❤ با آرزوی دلت یکی باشد❤ برای منم دعا کن ای دوست🙏 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ❣ شکرت که ذکر زبان وقلبم🧡 در آغاز هر کاری 🍁 نام رحمان و رحیم توست🧡 🧡بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🧡 🍁الهی به تو 🍁 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌼 السلام علیک یا بقیه الله🌼 دلتنگـــ توأم ای عشق چلّه نشینِ غمت هستــم آواره ی یلــدا شده ام ای یار کجایـــــــــــی؟ بی مـــهدی عج تمام شبها به بلندی یلـــــداست 🌼 اللهم عجل الولیک الفرج🌼 ‎‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
⚘﷽⚘ باز هم روز من و عرض ادب محضر یار باسلامی برکت یافته روز و شب ما أَلسلامُ عَلی مَن طَهَّره الجلیل سلام بر آن کسی که رب جلیل او را مطهر گردانید... «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 30 آذر ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:40 ☀️طلوع آفتاب: 07:10 🌝اذان ظهر: 12:02 🌑غروب آفتاب: 16:54 🌖اذان مغرب: 17:15 🌓نیمه شب شرعی: 23:17 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نماز را بخواند خدا او را در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد [۴رڪعت ودر هر رڪعت حمد، توحید، آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🍁 ┊ ┊ 🍂 ┊ 🍁 🍂 🍁ســـــــــــلام🍁 🍁 امروز آخرین 🍁 ایستگاه پاییز است 🍁 یک قدم آن طرفتر 🍁 رو به سوی زمستان 🍁 اندوهت را به برگها بسپار 🍁 که صدای آمدن یلدا 🍁 به گوش میرسد... 🍁 بـه آخـریـن روز پـاییـز 🍁 خـوش آمـدیـد... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ‎‌‌‌‌‌‌
🔴 ✍مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک می‌کنم. پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفته‌ام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله! تو همه راه‌ها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم. 📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃 🔴 🔴 ❓‌آیا دست دادن به خواهرزن و نگاه به او جایز است؟ 💥 روایت: احمد بن ابی نصر بزنطی (که از اصحاب عالیقدر امام رضا -علیه السلام - است) می گوید ازحضرت امام رضا علیه السلام سؤال کردم آیا برای مرد جایز است که به موی خواهر زنش نگاه کند؟ 💥 فرمود: «خیر.» گفتم پس خواهر زن و بیگانه یکی است؟ 💥 فرمود «بله.» (وسائل جلد 3، صفحه 25) 🔷 پاسخ: 👇👇 ✅ خواهر زن با داماد نامحرم است و حکم سایر افراد نامحرم را دارد. خواهر زن به داماد نامحرم است ولی چون خواهر او را براى خود عقد کرده است(دائم یا موقت)، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نماید. ✅ از آنجایی که خواهر زن به داماد نامحرم است، نگاه کردن جاهایی از بدن او که واجب است پوشانده شود، چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. ✅ نکته: در اسلام چیزی به نام نامحرم و نامحرم تر وجود ندارد و اشخاص یا محرمند یا نامحرم و رابطه خویشاوندی سبب کم شدن نامحرمی نیست. 📚پی نوشت: [1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج2، ص 465، م 2390؛ بهجت، محمد تقی،جامع المسائل، ج 3، ص 454. [2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، ص: 485، مسأله 2433. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
✅وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ ( الاحزاب ، آیه ٣٧) خداوند سزاوارتر و مستحق تر است که از او بترسی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
کنار تخت تایماز همونجور ایستاده بودم . حرفهای تایماز و برخورد امین نگرانم کرده بود . می خواستم وارد بحثشون بشم که سید علی با دکتر اومد تو. به خاطر راحتی تایماز همگی از اتاق بیرون رفتیم . امین گفت که به خاطر پرستاری از تایماز ، اونروز کلاس رو تعطیل کنیم و من هم با کمال میل قبول کردم و استاد رو تا دم در بدرقه کردم . موقع برگشتن ، دکتر رو دیدم که از اتاق تایماز خارج می شد . جلو رفتم . تا من رو دید گفت : خوشبختانه شکستگی نداره ولی حال عمومیش خیلی رو به راه نیست . تقویتش کنید و زخماش رو تمیز نگهدارید و روزی به بار حتما پانسمانشون کنید. بازم بهش سر می زنم . این چند تا دارو رو هم برای بهتر شدن زخماش براش نوشتم که بدین براتون بپیچن. از دکتر تشکر کردم و از سید علی خواستم ضمن حساب کتاب ، تا دم در همراهیشون کنه و دارو ها رو هم بگیره . به صفورا خانوم دستور پخت ماهیچه واسه ناهار رو دادم و خواستم که جگر گاو هم بخرن و هر وقت حاضر شد بیارن تو اتاق تایماز و برگشتم پیشش. چشماشو بسته بود. حالا که هوا روشن شده بود و به خوبی می تونستم کبودی ها و زخماش رو ببینم ، دلم واسه دردی که تحمل می کرد ریش شد. با حس حضور من ، چشماش رو باز کرد . رو صندلی کنار تختش نشستم و گفتم چیکار کردین با خودتون ؟ واقعا ارزشش رو داشت ؟ اگه می مردین چی ؟ اگه زنده نمی ذاشتنون چی ؟ فکر نکردین چه بلایی سر من بیاد ؟ با لبخند گفت : آهان پس تو نگران خودتی!!! اخم کردم و گفتم : می دونین که اینطور نیست. اما واقعا همه رو ترسوندین. خندید و گفت : عوضش عزیز شدم همه بهم می رسن. زیر لب گفتم : عزیز بودین . نیازی به این همه زخم نبود. گنگ نگام کرد . زیر نگاهش تاب حضور نداشتم . از وقتی رسیده بودیم تهران ، تایماز خیلی عوض شده بود و کار من خیلی سخت تر. هول هولکی بلند شدم و گفتم : برم ببینم این صفورا خانوم سفارشات دکتر رو حاضر کرد یا نه . خودم می دونستم به این زودی حاضر نمی شه ولی خواستم فرار کنم. خواستم از حرفی که شاید معنی دیگه ای برای اون داشته باشه و ناخواسته زدم زده بودم ، فرار کنم. اکرم جگر رو حاضر کرد و خودم براش بردم بالا. حالا نوبت من بود که محبتهاش رو جبران کنم . براش لقمه می گرفتم و می دادم دستش . نگاه خیرش رو روی خودم حس می کردم، اما نمی خواستم سر بلند کنم و ببینمش . غذاش که تموم شد ، سینی رو گذاشتم کنارو گفتم : باید پانسمانهاتون رو عوض کنم. با تعجب گفت : تو ؟ گفتم : پس کی ؟ گفت: اینا رو کی پانسمان کرده ؟ با خجالت گفتم : من!!! گفت: من فکر کردم کار دکتره با سيد علي ناخودآگاه نگاه عاقل اندر سفیهی بهش انداختم و گفتم: دکتر که نصف شب اینجا نبود تا زخماتون رو ببنده. سید علی هم اونقدر هول بود که کم مونده بود برا خودش دکتر خبر کنیم . دیگه چیزی نگفت . منم بلند شدم پارچه و بقیه وسایل رو آوردم. از همونجا هم داد زدم و از اکرم آب جوش خواستم. نصف شب بیدار نبود ، اونقدر خجالت می کشیدم . حالا که داره خیره نگاهم می کنه ، دلم می خواست بمیرم بخدا. همه لباسهاشو در آورده بودیم . فقط لباس زیرش تنش بود. ملافه رو کناز دم تا باندها رو باز کنم ، داشتم از شدت خجالت پس می افتادم . بدن مردانه و جذابش جلو روم بود و می فهمیدم با هر دست زدن من ، هم اون گرمش می شه و هم من بی ظرفیت. کتف و شکمش رو زیر نگاههای خیره و ناله های آرومش بستم. دستم که به رانش خورد خندید. با تعجب نگاهش کردم که گفت : من شدید قلقلکی ام تو رو خدا يواش دست بزن که از خنده بی هوش می شم . لحن شوخش ، من رو از اون حالت خفگان نجات داد و باعث شد یه کم بتونم نفس بکشم . کارم که تموم شد ، به بهانه ی شستن دستام از اتاقش فرار کردم . من با دست زدن به بدنش بخصوص حالا که بیدار بود و داشت با چشماش من رو می خورد یه حالی می شدم . یه حسی که تا به حال تجربش نکرده بودم. ولی می دونستم این حس نباید باشه . چون اگه بیاد کنترلش سخته . تکالیفی که استاد بهم داده بود هنوز تموم نکرده بودم . رفتم تو اتاقم و سعی کردم ذهنم رو متمرکز درسم کنم . چند ساعتی تو اتاق بودم که اکرم اومد ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @zendegiasheghaneh
#آقایون_بدونن زن ازغیرتی شدن مردبینهایت لذت میبره،منتها این غیرت درصورت بیرونی بودن فقط واسش لذت بخشه یعنی غیرت شماازشرنگاه دیگران باشه نه ازشک بی مورد #شک;زن رادلزده ونابودمیکنه @zzendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاثیر عجیب #حرف زدن مرد بر روی زنان #آقایون حتما ببینند! 🍃❤️ @zendegiasheghaneh