eitaa logo
خانواده بهشتی
4.9هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
16.6هزار ویدیو
153 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار تخت تایماز همونجور ایستاده بودم . حرفهای تایماز و برخورد امین نگرانم کرده بود . می خواستم وارد بحثشون بشم که سید علی با دکتر اومد تو. به خاطر راحتی تایماز همگی از اتاق بیرون رفتیم . امین گفت که به خاطر پرستاری از تایماز ، اونروز کلاس رو تعطیل کنیم و من هم با کمال میل قبول کردم و استاد رو تا دم در بدرقه کردم . موقع برگشتن ، دکتر رو دیدم که از اتاق تایماز خارج می شد . جلو رفتم . تا من رو دید گفت : خوشبختانه شکستگی نداره ولی حال عمومیش خیلی رو به راه نیست . تقویتش کنید و زخماش رو تمیز نگهدارید و روزی به بار حتما پانسمانشون کنید. بازم بهش سر می زنم . این چند تا دارو رو هم برای بهتر شدن زخماش براش نوشتم که بدین براتون بپیچن. از دکتر تشکر کردم و از سید علی خواستم ضمن حساب کتاب ، تا دم در همراهیشون کنه و دارو ها رو هم بگیره . به صفورا خانوم دستور پخت ماهیچه واسه ناهار رو دادم و خواستم که جگر گاو هم بخرن و هر وقت حاضر شد بیارن تو اتاق تایماز و برگشتم پیشش. چشماشو بسته بود. حالا که هوا روشن شده بود و به خوبی می تونستم کبودی ها و زخماش رو ببینم ، دلم واسه دردی که تحمل می کرد ریش شد. با حس حضور من ، چشماش رو باز کرد . رو صندلی کنار تختش نشستم و گفتم چیکار کردین با خودتون ؟ واقعا ارزشش رو داشت ؟ اگه می مردین چی ؟ اگه زنده نمی ذاشتنون چی ؟ فکر نکردین چه بلایی سر من بیاد ؟ با لبخند گفت : آهان پس تو نگران خودتی!!! اخم کردم و گفتم : می دونین که اینطور نیست. اما واقعا همه رو ترسوندین. خندید و گفت : عوضش عزیز شدم همه بهم می رسن. زیر لب گفتم : عزیز بودین . نیازی به این همه زخم نبود. گنگ نگام کرد . زیر نگاهش تاب حضور نداشتم . از وقتی رسیده بودیم تهران ، تایماز خیلی عوض شده بود و کار من خیلی سخت تر. هول هولکی بلند شدم و گفتم : برم ببینم این صفورا خانوم سفارشات دکتر رو حاضر کرد یا نه . خودم می دونستم به این زودی حاضر نمی شه ولی خواستم فرار کنم. خواستم از حرفی که شاید معنی دیگه ای برای اون داشته باشه و ناخواسته زدم زده بودم ، فرار کنم. اکرم جگر رو حاضر کرد و خودم براش بردم بالا. حالا نوبت من بود که محبتهاش رو جبران کنم . براش لقمه می گرفتم و می دادم دستش . نگاه خیرش رو روی خودم حس می کردم، اما نمی خواستم سر بلند کنم و ببینمش . غذاش که تموم شد ، سینی رو گذاشتم کنارو گفتم : باید پانسمانهاتون رو عوض کنم. با تعجب گفت : تو ؟ گفتم : پس کی ؟ گفت: اینا رو کی پانسمان کرده ؟ با خجالت گفتم : من!!! گفت: من فکر کردم کار دکتره با سيد علي ناخودآگاه نگاه عاقل اندر سفیهی بهش انداختم و گفتم: دکتر که نصف شب اینجا نبود تا زخماتون رو ببنده. سید علی هم اونقدر هول بود که کم مونده بود برا خودش دکتر خبر کنیم . دیگه چیزی نگفت . منم بلند شدم پارچه و بقیه وسایل رو آوردم. از همونجا هم داد زدم و از اکرم آب جوش خواستم. نصف شب بیدار نبود ، اونقدر خجالت می کشیدم . حالا که داره خیره نگاهم می کنه ، دلم می خواست بمیرم بخدا. همه لباسهاشو در آورده بودیم . فقط لباس زیرش تنش بود. ملافه رو کناز دم تا باندها رو باز کنم ، داشتم از شدت خجالت پس می افتادم . بدن مردانه و جذابش جلو روم بود و می فهمیدم با هر دست زدن من ، هم اون گرمش می شه و هم من بی ظرفیت. کتف و شکمش رو زیر نگاههای خیره و ناله های آرومش بستم. دستم که به رانش خورد خندید. با تعجب نگاهش کردم که گفت : من شدید قلقلکی ام تو رو خدا يواش دست بزن که از خنده بی هوش می شم . لحن شوخش ، من رو از اون حالت خفگان نجات داد و باعث شد یه کم بتونم نفس بکشم . کارم که تموم شد ، به بهانه ی شستن دستام از اتاقش فرار کردم . من با دست زدن به بدنش بخصوص حالا که بیدار بود و داشت با چشماش من رو می خورد یه حالی می شدم . یه حسی که تا به حال تجربش نکرده بودم. ولی می دونستم این حس نباید باشه . چون اگه بیاد کنترلش سخته . تکالیفی که استاد بهم داده بود هنوز تموم نکرده بودم . رفتم تو اتاقم و سعی کردم ذهنم رو متمرکز درسم کنم . چند ساعتی تو اتاق بودم که اکرم اومد ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @zendegiasheghaneh
#آقایون_بدونن زن ازغیرتی شدن مردبینهایت لذت میبره،منتها این غیرت درصورت بیرونی بودن فقط واسش لذت بخشه یعنی غیرت شماازشرنگاه دیگران باشه نه ازشک بی مورد #شک;زن رادلزده ونابودمیکنه @zzendegiasheghaneh
730.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تاثیر عجیب #حرف زدن مرد بر روی زنان #آقایون حتما ببینند! 🍃❤️ @zendegiasheghaneh
#بهداشت_جنسی #کاندوم آیا کاندمها سایزبندی دارند⁉️ کاندوم‌هاتک سایزیااصطلاحاfree-size نیستند! برای اینکه آمیزش راحتی داشته باشید،بایدازکاندوم‌های مناسب خوداستفاده کنید. 🆔 @zendegiasheghaneh
👷اگر فرزند شما حاضر نیست به ماسه، نمک، مربا، آرد، ماست، گل، رنگ انگشتی و... دست بزند، و یا اگر دستش کثیف شد با اصرار از شما می خواهد که دستش را بشویید، نشانه تمیزی و بهداشت کودک نیست !!!!!!!!!!!!! 😳 این رفتار نشانه حساسیت لمسی کودک است و اگر ادامه پیدا کند می تواند منجر به وسواس شود. 🙇 بازی هایی مثل ماست بازی، رنگ بازی، شن بازی، گل بازی و ... می تواند در دراز مدت این واکنش های لمسی را از بین ببرد. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯
👌 یکی از چیزایی که زنانگی تونو به مردتون ثابت میکنه رسیدگی به خودتون و بدنتونه. ✅ به دست و پاتون مرطوب کننده بزنین. هیچ وقت نذارین لباتون خشک و ترک ترک باشه. ✅ ماسکای مختلف مثل خیار و سیب زمینی رو امتحان کنین. ❄️ گاهی با بخار آب پاکسازی کنین!!! 😍 و تو خونه سرمه به چشمتون بزنین و ترکیب عسل و روغن زیتون به لبتون و بوی خوش به بدنتون!!! 😊 که سالم و طبیعی زیباترین باشین!!! ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ @zendegiasheghaneh ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯
#یک_نمونه_از_پیامکهای_تاثیرگذار ❤️ شوهر: از هواپیما به برج مراقبت! توی قلب شما جا هست فرود بیام؟ یا باز باید دورتون بگردم؟ ❤️زن: فعلا یه دور دور ما بگرد تا ببینیم دستور بعدی چیه! 🍃❤️ @zendegiasheghaneh
#شک اولین کسی باش که درمورد اتفاقات روزمره باهمسرت صحبت می‌کنی ازاین طریق براحتی ازتعریف یاتشدید دیگران وبروز دلخوری و سوء تفاهم برای همسرت پیشگیری میکنی 💟 @zendegiasheghaneh
📍 مشکل با خانواده همسر!!! 🎐 اگر با فامیل شوهر مشکل دارید، به صورت خصوصی باهاشون جلسه بگذارید و ازشون بپرسید حرف حساب شون چیه و چرا سم پاشی می کنند در زندگی شما؟ ⛔️ نه جنگ و دعوا ، نه عقب نشینی... ✅ باید مسئله را به روش احسن حل کرد. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯
#سیاست_های_مردانه 💠 عذرخواهی آسانترین راه ورود به #قلب زنان است! 💠 مرد عاقل، زمانی که اشتباهی می‌کند، صادقانه باهمسرش #گفتگو می‌کند و از او پوزش می‌خواهد! 👌عذرخواهی به‌موقع و صادقانه بر #ابهت مردانگی و #منطقی بودن شما می‌افزاید! 🍃❤️ @zendegiasheghaneh
🍂خوش خلقی در خانه🍂 ✅وقتی که شوهر از سرکارش بر می گردد و از چشم هایش پیداست که خستگی در عمق جانش نشسته، سزاوار است که همسر او به استقبالش برود و با چهره باز و نشاط و آکنده از محبت، او را بپذیرد، 🌹رسول اکرم (ص) فرمودند: 👌وظیفه زن این است که تا درِ خانه به پیشواز شوهرش برود و به وی خوش آمد بگوید. 💞❣💞❣💞❣💞❣💞 @zendegiasheghaneh 💝❤️💝❤️💝❤️💝❤️💝
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شب های چله باصدای مرتضی احمدی "آخرین"روز پاییز"خوب"یابدتمام شد الهي"زمستان"براتون"برکت" "شادي" "آرامش" خوشبختي موفقیت"نگاه خدا"را به همراه داشته باشه یلدا مبارک (۳۰ آذر درگذشت مرتضی احمدی، روحش شاد