هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
⌛️ #احادیث_آخــرالزمان
🔘در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل #مادرشان را شاد می ڪنند. حضرت محمد(ص)
🔘در آخرالزمان، بعضی از مردم #گرگ صفت می شوند. حضرت محمد(ص)
🔘در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن #دینشان را نمی خورند. حضرت محمد(ص)
🔘در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال #حلال و دوست باوفا یافت نمی شود. امام هادی(ع)
🔘در آخرالزمان، حفظ #زبان بهترین ڪار است. امام باقر(ع)
🔘در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه #آب می شود. حضرت علی(ع)
🔘در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به #قران پناه ببرید. حضرت محمد(ص)
🔘در آخرالزمان، ارزش #دین در نظر مردم پایین میآید و دنیا باارزش می شود. حضرت محمد(ص)
🔘در آخرالزمان، مرد از زنش #اطاعت ڪرده و از پدر و مادرش #نافرمانی می ڪند. حضرت محمد(ص)
📚منبع ڪتاب چهل حدیث آخرالزمان
مؤلف:علی نجان/ناشر: خادم الرضا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
🔥يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ
💥وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۵۲﴾
🔥روز قیامت روزی است که عذرخواهی ظالمان
💥سودی به حالشان نمی بخشد و لعنت خدا
🔥بر آن ها، و برایشان بد فرجامی
💥آن سرای است (۵۲)
📚 سوره مبارکه غافِرَ
✍ آیه ۵۲
#عشق
#محبت_بین_زوجین
💝 زبانِ عشقِ همسرتان را بياموزيد
--------------------------------------------------
💟 چند سال است كه ازدواج كردهايد؟
💟آيا تازه نامزد كردهايد و قرار است بزودي برويد زير يك سقف؟
💟يا بچهها بزرگ شده رفتهاند و دوباره با همسرتان تنها شدهايد؟
👈 فرقي نميكند، چون در هر صورت همه شما دوست داريد قلب همسرتان را براي هميشه تسخير كنيد.
داشتن يك رابطه خوب و صميمانه، درك متقابل و گذراندن لحظات شاد و پرهيجان در كنار شريك زندگي بسيار مطبوع و دوستداشتني است، اما براي ايجاد يك دوست داشتن ماندگار بايد راههاي آن را دانست.
❇️ امروز ميخواهيم با يك توصيه كاربردي تغيير در روابطتان را متوجه شويد و زبان عشق همسرتان را پيدا كنيد. چطور ميتوان با كسي زير يك سقف رفت و با وجود اين همه تفاوت در روانشناسي، خلقيات، فرهنگ، تربيت و... به او نزديك شد و با او به تفاهم رسيد؟
💠جواب اين پرسش ساده است؛ با شناخت.
هر كس عشق واقعي را بر يك مبنا ميسنجد.
👩(خانمي ممكن است شنيدن جملات عاشقانه، گرفتن گل و كارهايي از اين دست را مبناي يك عشق واقعي همسرش بداند) و
👨(آقايي ممكن است همراهي همسرش در مشكلات و برخورد خوب او با خانوادهاش را نشانه دوست داشتن واقعي بداند.)
حالا با اين تفاوت در زبان ابراز علاقه چه ميكنيد؟ اگر هر كدام به زبان خود به ابراز عشق بپردازيد، سالها ميگذرد و ميبينيد در عين تلاش براي داشتن يك زندگي عاشقانه، هر روز از هم دورتر شدهايد، مثل دو نفر كه يكي به زبان انگليسي و يكي به زبان فرانسه بخواهند با هم بر سر موضوع مشتركي به تفاهم برسند. باور كنيد دنياي شما و همسرتان همين قدر با هم متفاوت است و اگر فرهنگ لغت زبان هم را نداشته باشيد، نميتوانيد عميقترين ابراز علاقهها را ترجمه كنيد.
اين كار دشوار نيست و وقت زيادي هم نميگيرد، كافي است از همسرتان بخواهيد به خاطر بياورد چه موقعي احساس كرده شما واقعا دوستش داريد، در حال انجام چه كاري بوديد، چه جملهاي را گفتهايد و دقيقا چه اتفاقي رخ داده است؟
🌀از همسرتان بخواهيد به شما بگويد مهمترين عاملي كه باعث چنين احساسي در او شده را پيدا كند و مهمتر از آن بدون خجالت برايتان بيان كند. شما نيز تمام اين پرسشها را پاسخ دهيد و به همسرتان بگوييد تحت كدام شرايط توانسته احساس عشق و علاقه را در شما بيدار كند.
👈 همين بروشور ساده ميتواند به هر دوي شما كمك كند تا هرگاه خواستيد به طرف مقابل ابراز علاقه كنيد، با زبان او اين كار را انجام دهيد.
🌀نگذاريد خواستههاي شما و همسرتان مثل يك راز باقي بماند. شما محرم راز هم هستيد، پس هر آنچه ميخواهد دل تنگتان بگوييد، اما به شرطي كه هر آنچه ميخواهد دل تنگ همسرتان را هم بشنويد.
با اين كار معجزهاي در زندگي شما رخ ميدهد؛
باور نداريد؟ آزمايش كنيد، ضرر نخواهيد كرد.
❤️💎❤️💎❤️💎❤️💎❤️💎❤️💎
✅ کانال زندگی عاشقانه 🔻
🆔 @zendegiasheghaneh 💘
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #همسرانه
همسرت را دوست داشته باش❤️
نکته هایی که شاید شما از زندگی زناشویی نمی دانید
.
.
🌷شگردهای زناشویی🌷
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
@zendegiasheghaneh💞
💠🌀⭕️✨🔷🔹
🌀
⭕️
✨
🔷
🔹
#حرف_خودمونی
#ازدواج
مگر مي شود آدمي را عوض کني
تا مطابقِ خواسته هاي تو پیش برود ؟
مثل این مي ماند که تو گیاهي را هرس کني ،
ولي بعد از چند وقت ،
باز شاخه هایش بزرگ شود و شکلش را به هم بزند !
میداني ؟
گیاه ،
شاخه دارد
برگ دارد
شکوفه مي زند ...
آدمي نيز ،
" قدرتِ اختیار " دارد !
" عقل " دارد
" فکر " دارد
و از همه مهم تر
" قلب " دارد ...
شاید بدتر شود و بهتر نشود !
اگر میتواني آدمي که در ذهنت است را
بیست درصد بدتر بپذيري ،
آنگاه ادعايِ " عشق " کن ...
🔹
🔷
✨
⭕️ @zendegiasheghaneh💞
🌀
💠🌀⭕️✨🔷🔹
#پرخاشگری
#عصبانیت
🔇 مطمئن باشید صدای بلندتر و خشن تر،کمتر و خفیف تر به گوش همسرتون خواهد رسید!
♥️ از محبت، خارها گل میشود...
@zendegiasheghaneh💞
#آیین_همسرداری_فاطمی
قســــ⑩ــــمت ⇦ محبت و احترام نسبت به همسر
♡ یکی از رموز موفقیت در زندگی مشترک این است که در پارهای از مسائل جزئی، فراست و دقت نظر اعمال شود. چنانکه صدا کردن همسر، یک امر بسیار روزمره در زندگی خانوادگی است.
#تربیت_فرزند
کودکان با بازی انرژی و هیجانات
متراکم شده خود را تخلیه و رابطه بین پدیده ها را کشف می کنند.
این مکانیزم باعث می شود
شبکه عصبی مغزشان کامل شود.
بازی باعث رشد مغز کودک می شود.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بسته_سلامتے
اگر هرگز به این فکر نکرده اید که کیوی را مثل هلو با پوست بخورید، حتما دوباره به آن فکر کنید!
پوست این میوه خوردنی است و در حقیقت برای شما خوب است. پوست کیوی، مانند پوست مرکبات، حاوی ویتامین C است و در واقع بیشتر از بقیه میوه ها حاوی فیبر است...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🍃 کسی را تحقیر مکن؛
شاید ⇦ ✺ محبوب خدا باشد
🍃 از هیچ غمی ناله نکن؛
شاید ⇦ ✺ امتحانی از سوی خدا باشد
🍃 دلی را نشکن؛
شاید ⇦ ✺ خانه خدا باشد
🍃 از هيچ عبادتی دریغ مکن؛
شاید ⇦ ✺ کلید رضايت خدا باشد
🍃 هيچ گناهي را كوچك ندان؛
شايد ⇦ ✺ دوری از خدا در آن باشد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آی_پارا
#پارت_صدوچهارده
تنها چیزی که عذابم می داد و باعث می شد خنده هام از ته دل نباشه ، دوری از تایماز و بی خبری ازش بود . می تونستم درک کنم الان چه حالی داره . من مرد با غیرتم رو خوب می شناختم . تایماز به این راحتی ها نمی تونست با فرار من کنار بیاد . اما پدر و مادر ظالمش چاره ای برام نذاشته بودن . مطمئن بودم تایماز با طلاقم موافقت نمیکرد. اونم با وجد حاملگیم . ولی واسه اینکه ازش دورم نکن ، ممکن بود تن به ازدواج با اون خان زاده بده و سرم هوو بیاره اما من نمی تونستم این رو تحمل کنم . اونم کی ؟ هووبی که حتما یکی بود مثل بانو !!! من یا چیزی رو نمی خواستم یا اگه می خواستم تمام و کمال می خواستم . حالا که من نبودم ، خان هیچ دستاویزی نداشت که تایماز رو وادار به کاری کنه که مایل نیست . دلم به خبر می خواست . به خبر از مردم . یه خبر که فقط بهم بگه خوبه !!! هر چند بعید می دونستم با کاری که من در حقش کردم ، خوب باشه . تایماز با نزدیک شدن به من که سلطان غم و بلا بودم ، زندگی آروم و بی دغدغه ای رو که می تونست داشته باشه ، په آسونی از دست داده بود . همش با خودم فکر می کردم ، بودن با من ارزشش رو داشت تایماز ؟ ارزشش رو داشت که تو اینقدر برام فدا کاری کنی ؟ تو جایگاهی داشتی که بهترین ها برات سر و دست می شکستن . اما انتخاب تو بدبختانه، من بودم . منی که وقتی دیدم ممکنه مال من نباشی ، مثل تو عمل نکردم. مثل تو مرد نبودم . تو وقتی دیدی من ممکنه مال تو نشم ، برم داشتی و پشت پا زدی به همه و باهام فرار کردی و منو گرفتی زیر چتر حمایتت و ازم این آی پارایی رو ساختی که هیشکی فکرش رو نمی کرد . کمکم کردی درس بخونم و به بزرگترین آرزوم برسم . اما من مثل تو شجاع نبودم . نموندم و نجنگیدم . مثل ترسو ها فرار کردم تا نبینم ازم گرفتنت . تا نبینم به خاطر کنار من بودن ، وارد به حجله ی دیگه می شی . تا نبینم صبح از اتاق خواب یکی دیگه می یای بیرون . می دونم ترک کردنت اصلا سزاوارت نبود . اصلا حقت نبود . اما منم مغرور بودم . منم آدم بودم . این عذاب وجدان و این غم درونی رو با خودم چهار سال اینور و اونور کشیدم . چهارسالی که حتی یه شبش بی یاد تایمازم . مرد مغرور و دوست داشتنیم نخوابیدم و حتی به سپیده دمش رو بی تصور چشمای جذاب و نگاه استخون سوزش بیدار نشدم . چهارسالی که دعای اول و آخر همه ی عبادتهام سلامتی اونو عاقبت بخیری بابکم بود . آسه رفتم و آسه اومدم تا کسی ندونم مردی بالاسرم نیست . فکر ، جسمم و روحم تو تسخیر تایماز بود . صدای خنده ی بابک که داشت با برفا بازی می کرد باعث شد لبخند نصفه نیمه ای بزنم . باز ذهنم پرکشید به گذشته . به روزی که درد زایمان وسط امتحان بچه ها امانم رو برید. به روزی که اونقدر درد بهم مستولی شد که نتونستم قدم از قدم بردارم و همونجا تو مدرسه ی روستای لاله دره ، با کمک قابله ی پیر و مهربونی که بدجور منو یاد باد دایه جانم انداخت ، بابکم رو به دنیا آوردم . بابکی که پدرش خوب می دونست پسره و دوست داشت اسمش رو بابای کوچیک بذاره . آره بابکم خیلی شبیه باباش بود . واقعا بابای کوچیک بود . خوشبختانه آخرین امتحان بچه ها بود و مدرسه سه ماه تعطیل می شد و من می تونستم با بچم باشم . اون روز وقتی فخرتاج منو تو درشکه با صورت زرد و زار و بچه بغل دید ، چه جیغی کشید و چه بلبشوری به پا کرد !!! بچه رو مثل به شیء قیمتی ازم گرفت و زل زد تو صورت سرخش .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾