❌آدما رو برچسب نزن!...🖐 #دکتر_سعید_عزیزی 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

📗داستان يك آجر... ـ🤍🌼🤍🌼🤍🌼 ـ🌼🤍🌼🤍🌼 حاج آقا قمشه ای پدر قمشه اى ها در مسجدی حضور داشت، آنجا برای مسجد جمکران پول جمع آورى می‌کردند و همه نسبت به وسع خودشون کمک مى کردند، ایشان جیب‌های خود را گشت ولی پول قابل توجهی نیافت. از مسجد بیرون آمد و با خود فکر می‌ كرد كه مبلغ ناچیزی داشتم و نتوانستم کمک کنم ،همان لحظه چشمش به بنایی افتاد که داشت ساختمانی را می‌ساخت. از او یک آجر خرید و پول جیب او همین مقدار بود،آجر را در توبره اى گذاشت و به راه افتاد تا مسجد جمکران . وقتی رسيد دید بنا و کارگر مشغول کار هستند،نزدیک رفت و گفت اوستا من توانم برای کمک به مسجد جمکران همین یک آجر است این رو هم از من قبول کنید. اوستا به شاگردش گفت: پسر بگیر آجر را بنداز بیاد که با همین آجر محراب مسجد تمام شد. حاج آقا قمشه ایی در خواب دید می‌گویند بخاطر همین یک آجر تو برای مسجد جمکران خداوند چنان برکتی به تو از طریق فرزندانت عنایت میفرماید که بسیار مهم و قابل توجه است... ‎‎ 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

این ویدیو نوش جون نگاهتون باشه کِیف کنید 😍🥰 #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل #انتقام_ملی ‌‌ 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

تلنگر‏ به راحتی می‌شود در مورد اشتباهات دیگران قضاوت کرد، ولی به سختی می‌شود اشتباهات خود را پیدا کرد به راحتی می‌شود بدون فکر کردن حرف زد، ولی به سختی می‌شود زبان را کنترل کرد به راحتی می‌شود کسی را که دوستش داریم از خود برنجانیم، ولی به سختی می‌شود این رنجش را جبران کنیم به راحتی می‌شود کسی را بخشید، ولی به سختی می‌شود از کسی تقاضای بخشش کرد به راحتی می‌شود قانون را تصویب کرد، ولی به سختی می‌شود به آن‌ها عمل کرد به راحتی می‌شود به رویاها فکر کرد، ولی به سختی می‌شود برای به دست آوردن یک رویا جنگید به راحتی می‌شود هر روز از زندگی لذت برد، ولی به سختی می‌شود به زندگی ارزش واقعی داد به راحتی می‌شود به کسی قول داد، ولی به سختی می‌شود به آن قول عمل کرد به راحتی می‌شود اشتباه کرد، ولی به سختی می‌شود از آن اشتباه درس گرفت به راحتی می‌شود گرفت، ولی به سختی می‌شود بخشش کرد مواظب این به راحتی ها باشیم تا زندگی را به راحتی هدر ندهیم ‎‎‌‌‎‎ 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

❣پشت زیباترین لبخند : بیشترین رازها نهفته است زیباترین چشم،بیشترین اشک ها را ریخته است و مهربانترین قلب،بیشترین دردها را کشیده است.... 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

با این ترفند سبزیتو تازه نگه دار مهربون باش بفرست برای کدبانوهای خونه👌👌 ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌┈┈•°.✤🍃🌼🍃✤.°•┈┈ .🐹.⬿ایدھ هاے ڪاࢪبࢪدے 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

انواع سینک بر اساس نوع صفحه کابینت 👌 ‌ ‌‌‌‌‌┈┈•°.✤🍃🌼🍃✤.°•┈┈ .🐹.⬿ایدھ هاے ڪاࢪبࢪدے 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫 ـ🤍🌼🤍🌼🤍🌼 ـ🌼🤍🌼🤍🌼 💢شرط جالب و عجیب پیرزن سه تا دانشجو بودیم توی دانشگاهی در یکی از شهرهای کوچک قرار گذاشتیم همخونه بشیم. خونه های اجاره ای کم بودند و اغلب قیمتشون بالا . می خواستیم به دانشگاه نزدیک باشیم قیمتشم به بودجمون برسه.تا اینکه خونه ی پیر زنی را نشانمان دادند . نزدیک دانشگاه ،تمیزو از هر لحاظ عالی. فقط مونده بود اجاره بها! گفتند این پیرزن اول می خواد با شما صحبت کنه، رفتیم خونه اش و شرایطمون رو گفتیم پیرزن قبول کرد اجاره را طبق بودجمون بدیم که خیلی عالی بود . فقط یه شرط داشت که هممونو شوکه کرد .اون گفت که هرشب باید یکی از شماها برای نماز منو به مسجد ببره در ضمن تا وقتی که اینجایید باید نمازاتون رو بخونید. واقعا عجب شرطی، هممون مونده بودیم من پسری بودم که همیشه دوستامو که نماز می خوندن مسخره می کردم دوتا دوست دیگمم ندیده بودم نماز بخونن .اما شرایط خونه هم خیلی عالی بود. پس از کمی مشورت قبول کردیم. پیرزن گفت یه ترم اینجا باشین اگه شرطو اجرا کردین می تونین تا فارغ التحصیلی همینجا باشید. خلاصه وسایل خودمونو بردیم توی خونه ی پیرزن.شب اول قرار شد یکی از دوستام پیرزنو ببره تا مسجد که پهلوی خونه بود.پاشد رفت و پیرزنو همراهی کرد.نیم ساعت بعد اومد و گفت مجبور شدم برم مسجد نماز جماعت شرکت کنم. هممون خندیدیم. شب بعد من پیرزنو همراهی کردم با اینکه برام سخت بود رفتم صف آخر ایستادم و تا جایی که بلد بودم نماز جماعتو خوندم. برگشتنه پیرزن گفت شرط که یادتون نرفته من صبحا ندیدم برای نماز بیدار بشید. به دوستام گفتم از فردا ساعتمونو کوک کردیم صبح زود بیدار شدیم چراغو روشن کردیم و خوابیدیم. شب بعد از مسجد پیر زن یک قابلمه غذای خوشمزه که درست کرده بود برامون آورد. واقعا عالی بود بعد چند روز غذای عالی. کم کم هر سه شب یکیمون میرفتیم نماز جماعت برامون جالب بود. بعد یک ماه که صبح پامیشدیمو چراغو روشن می کردیم کم کم وسوسه شدم نماز صبح بخونم من که بیدار می شدم شروع کردم به نماز صبح خوندن. بعد چند روز دوتا دوست دیگه هم نماز صبح خودشونو می خوندند. واقعا لذت بخش بود .لذتی که تا حالا تجربه نکرده بودم. تا آخر ترم هر سه تا با پیر زن به مسجد میرفتیم نماز جماعت .خودمم باورم نمی شد. نماز خون شده بودم اصلا اون خونه حال و هوای خاصی داشت. هرسه تامون تغییر کرده بودیم. بعضی وقتا هم پیرزن از یکیمون خواهش می کرد یه سوره کوچک قرآن را بامعنی براش بخونیم. تازه با قرآن و معانی اون آشنا می شدم. چقدر عالی بود. بعد از چهار سال تازه فهمیدیم پیرزن تموم اون سوره ها را حفظ بوده پیرزن ساده ای در یک شهر کوچک فقط با عملش و رفتارش هممونو تغییر داده بود.   ‎‎‌‌📌#داستانهای_عبرت_آموز📖 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

سلام به تو از دور🖤🖤 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

🟢 مردان را کنترل نکنید!! ✍🏻اگر همسر خود را خیلی کنترل کنید، از شما بیشتر فاصله میگیرد؛ مردان دوست دارند آزاد باشند. 🔸مردان در تنهایی باطریشان شارژ میشود ؛ پس بگذارید بعضی مواقع تنها باشند. 🔸مردها از رفتار مردانه زنان خوششان نمی آید؛ اگر رفتارتان مردانه است، رفتارتان را تغییر دهید. #همسرداری 🥀 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

یامولا دلم تنگ اومده....💔🥺 #راغب ‌‌‌‍‌‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌ 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---

* 🌸ظهر زیباتون بخیر 🧡بگید و بخندید... 🌸و خوش باشید 🧡بیخیال دنیا و ناملایمات 🌸لحظه رو دریابید... 🌸ظـهــرتــون گـلـبـارون🌸 💫@zendegiishirinn💫 #زندگی شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌺🌸🍃❀✿---