eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅تلاوتی بی نظیر و تعجب مردم😍 🌼برای سلامتیش صلوات ◀️ماشاالله به این نفس ❤️برای فرج آقا عج صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا گاه می‌گوید پدر گاهی حسن(ع) گاهی رضا(ع) 🏴تسلیت یا فاطمه (س) کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄                @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زلزله مراکش مادری که خودش رو حائل کودک خردسالش کرده و جان کودک نجات پیدا کرده http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥برم غذا بخورم بیام ادامه فیلمو ببینم ادامه گیم رو بزنم ... با فلانی چت کنم ... مخ فلانی رو بزنم ... لحظه مرگ همینقدر نزدیک و عجیبه که یهو میبینی حضرت عزرائیل ع بالا سرته😊 حواست به اخرتت باشه رفیق لحظه یکی از یوتیوبرها http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سلام دوستان نظرتون راجع به پیام این دوستمون چیه؟ نظری اگه داشتید برای بنده درباره موضوع و اسم کانال بفرستید بزنم کانال 👇 @Yaasnabi
زندگی از غسالخونه تا برزخ
سلام دوستان نظرتون راجع به پیام این دوستمون چیه؟ نظری اگه داشتید برای بنده درباره موضوع و اسم کانا
بنده پی وی ایشون پاسخی ندادم اما اینجا مطلبی عرض کنم هم برای یادآوری خودم هم اعضا چی میشه که بازگو کردن واقعیترین حقیقت زندگی میشه تحجر و مغز پوسیده؟ به کجا داریم میریم که از شنیدن اسم و مکانی که هر لحظه و ثانیه ممکنه مارو به اونجا ببرن در این حد فراری هستیم ؟ چه شده که یاد مرگ رعب آور میشه ؟ چه شده آخرین خانه ما که غسالخانه س برای ما دلچسب نیست ؟ چه شده که مارا سرزنش میکنید از یاد کردن خانه آخرمون؟ غسالخانه هم مثل خانه های ماست اما فرقش اینه که ما در خانه ها زندگی میکنیم در غسالخانه با زندگی خداحافظی میکنیم خود را تطهیر میکنیم و از این دنیا رخت برمیبندیم آیا اگر ما از خانه ها صحبت کنیم کسی مارا به تحجر و مغز پوسیده متهم می‌کنه ؟ پس خانه آخر خودتان را قبول کنید و پذیرا باشید نه بترسید نه یادآوری آن را محکوم کنید دوست عزیزی که غضبناک پیام فرستادید آن شالله عمر بلند و با عزت داشته باشید بدانید مرگ حق است غسالخانه واقعیت است حق و واقعیت نه تحجر است نه رعب آور با واقعیت های زندگیتان کنار بیایید قبل از آنکه با مرگ به غسالخانه وارد شوید و با واقعی ترین واقعیت بغل در بغل شوید. خدایا مرگ با عزت و بلند به همه عنایت بفرما🙏🙏🙏🙏🙏🙏
📚 توحيد آخوند حاج محمود آقا کفایی که شاید بزرگترین نوه مرحوم آخوند بود از آشیخ احمد دشتی نقل کرد: شبی در منزل مرحوم آخوند بودیم. خادم حضرت با یکی از مریدان مرحوم آخوند وارد آن جلسه شد و آن مرید پول هنگفتی تقدیم مرحوم آخوند کرد و رفت. آن خادم مطلبی به مرحوم آخوند گفت و مرحوم آخوند به او اشاره کرد که شما بنویسید. خادم هم نوشت و به مرحوم آخوند داد. مرحوم آخوند به نوشته نگاه کرد و از آن خوشش نیامد. سپس همه آن پول را به خادم داد. وقتی خادم رفت، مدتی سکوت جلسه را فراگرفت که قضیه از چه قرار بود؟ آشیخ احمد یا یکی دیگر از اصحاب مرحوم آخوند سؤال کرد که آقا! جریان چه بود؟ ایشان فرمود: خادم به من گفت که می‌خواهم دو تا از پسرهایم را داماد کنم، ولی وضع مالی من خوب نیست. به او گفتم: ما چقدر تقدیم کنیم؟ بنویس که ببینم. او مبلغی روی کاغذ نوشت، ولی دیدم مبلغ ناچیزی نوشته است، خوشم نیامد، اما تمام آن پول را به او دادم. اصحاب با ناراحتی گفتند: آقا شما همه این مبلغ را یک‌جا به او دادید؟ مرحوم آخوند فرمود: مهیا کردن وسایل ازدواج برای دو پسر، همین مقدار خرج دارد. مدتی اصحاب با مرحوم آخوند یک و دو کردند. یکی از افراد جلسه گفت: اگر شما طلبه‌ها را در نظر نمی‌گیرید، لااقل خودتان را در نظر بگیرید. شما تازه خانه‌تان را فروختید. (این قضیه بعد از شکست مشروطه و افول مرحوم آخوند واقع شده است) مرحوم آخوند شروع کرد به گریه کردن به گونه‌ای که چنین گریه‌ای تا آن وقت سابقه نداشت. اصحاب از کار خود ناراحت شدند که چرا سبب شدند مرحوم آخوند متذکر شکست و مشکلاتشان گردد و این‌گونه متأثر شود. وقتی گریه آخوند پایان یافت، فرمود: شما خیال می‌کنید که من برای فروختن خانه ناراحت شده‌ام. ناراحتی من از این است که زحمات چندین ساله من هدر رفته است. من حدود بیست سال است که به شما میگویم موحد باشید، خدا را بشناسید، بدانید منشأ امور جای دیگر است. من طلبه‌ای بودم، قدری درس خواندم، ازدواج کردم، بعد هم تدریس کردم و عده‌ای شاگرد من و بعد چند نفر هم مقلد من شدند. این حوادث همگی به عنایت خداوند متعال و مصلحت ما همین بود که رخ داده است. معلوم می‌شود حرف‌های من هیچ اثری در آقایان نگذاشته و جدی تلقی نشده است. من از این بابت ناراحتم. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج 2 ص 431 کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄                @khandehpak
📚 محو شدن كار خير از ديوان اعمال روزى عيسى عليه السلام با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى عليه السلام و مصاحبان او بر انديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد. پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فريادكنان مى رفت. يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى عليه السلام متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه: يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم 📚 برگرفته از کتاب داستان ها و حکایات عبرت آموز ‌‌ کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄                @khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 حلول ماه مبارک🌟 کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄                @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطلب جالب و کاربردی سدرضا خوش‌سلوک درباره زن غساله و خانم میّتی که هم کاشت ناخن داشته هم لاک دائمی.... http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﴾﷽﴿ 💢 سکرات مرگ استثناء ندارد💢 🎙حجت الاسلام حسینی قمی ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️دنیا چه جائیه ...!؟ 🎙 حال دنیا را پرسیدم من از فرزانه ای گفت : یا آّب است, یا خاک است , یا پروانه ای ! گفتمش احوال عمرم را بگو , این عمر چیست ؟ گفت یا برق است , یا باد است , یا افسانه ای! گفتمش این ها که می بینی , چرا دل بسته اند گفت یا خوابند , یا مستند , یا دیوانه ای ! گفتمش احوال جانم را پس از مردن , بگو ؟ گفت یا باغ است یا نار است , یا ویرانه ای ! http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
⚡️ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر⚡️ 👈 این جریان از عجیب‌ترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله ضیاءآبادی، امام خمینی ره نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است: 🌹شیخ بهایی نقل می‌کند: روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت : ☀️روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند. 🍀چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّه‌ام می‌رسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوش‌صورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد. 🌱من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب می‌بینم یا بیدارم.در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرت‌انگیزی به شامّه‌ام می‌رسد، دیدم سگی وحشت‌انگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد. من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنه‌ای دارم می‌بینم. ⛔️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباس‌هایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛ خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟ 🍀 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قوی‌تر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد. حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود. 🌹شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید می‌نماید 📕منبع:خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
*♨️گـذرزمـان در بـرزخ بـرای مـومن و گنـاهـکار* *✍حضرت علی علیه‌السلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند:* ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد. *✨حضرت فرمود:* چند سال است از دنیا رفته ای ؟ پاسخ داد: به سال نرسیده فرمودند: چند ماه است؟ گفت: به ماه نرسیده فرمودند: چند روز؟ گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته . حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود: 👈این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است. سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد 100 سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت . 👈سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داد. *📚منبع: کتاب برزخ ونفخه صور* http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
: 📕 چشم انتظاری والدین پس از مرگ ☘️ آیت الله سیدعبدالله جعفری(ره) ، از شاگردان علامه طباطبایی(ره) با وجود کهولت سنی که داشتند برنامه شان این بود که هر هفته یک روز را کنار قبر مادرشان می روند و روز دیگر را در کنار قبر پدرشان حاضر می شدند. 🍁 در یکی از روزهای سرد زمستانی به ایشان عرض کردم: هوا خیلی سرد است و ممکن است بیماریتان تشدید شود، اگر صلاح می دانید امروز از رفتن به قبرستان منصرف شوید. 💐 فرمودند: « ... این را بدانید که انتظار پدر و مادر از فرزندانشان پس از فوتشان بیشتر از حال حیاتشان می باشد که آن ها به زیارت و دیدارشان بروند». شادی روح اموات حمد و فاتحه ای بخوانیم⚘ 📚 سلوک با همسر، صفحه ۵۷ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5