هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
انالله و انا الیه راجعون⬛️◼️◾️▪️
بازیگر معروف کشورمون درگذشت⚫️
این بازیگر با سریال گرگ و میش دیده شد
خیلی حیف بود ایشون تو جووونی فوت شد
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
واکنش احسان علیخانی و علی ضیا به شهادت شهید الداغی
خیلی شرم اوره استوری های این دو مجری درباره شهید بزرگوار
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عروج رو از منزلت شروع کن
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری که پس از مرگ ناتمام ماند
استوری عکس خانوم شهید الداغی توسط احسان علیخانی و علی ضیا😡👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
019_Mohandesi_Khelghat_Nezame_Taghdimi_aminikhaah.ir.mp3
8.52M
سلسله مباحث مصطفی امینی خواه (گوینده صوت های سه دقیقه در قیامت و صوت شنود و ..
با موضوع👇
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
بخش سوم نظام تقدیم
جلسه هجدهم
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌸🟢🌸🔴🌸🟣❅┅┅┄
@khandehpak
زندگی از غسالخونه تا برزخ
سلسله مباحث مصطفی امینی خواه (گوینده صوت های سه دقیقه در قیامت و صوت شنود و .. با موضوع👇 تاثیر در
018_Mohandesi_Khelghat_Nezame_Taghdimi_aminikhaah.ir.mp3
7.05M
سلسله مباحث مصطفی امینی خواه (گوینده صوت های سه دقیقه در قیامت و صوت شنود و ..
با موضوع👇
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
بخش سوم نظام تقدیم
جلسه نوزدهم
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌸🟢🌸🔴🌸🟣❅┅┅┄
@khandehpak
گذرگاه مرصاد محل رسیدگی به حق الناس، است اگر کوچکترین حق از مردم بر گردن داشته باشی، از کشتن انسان بگیر تا سیلی و یا بدهکاری،غیبت وتهمت ...... همه اینها موجب گرفتاری تو میشود. گروهی غمگین و افسرده در حالیکه زانوی غم در بغل داشتند روی زمین نشسته بودند و بواسطه سنگینی زنجیری که بر گردن داشتند قادر به حرکت نبودند. عده ای نیز بوسیله زنجیری که بر گردن داشتند توسط مأموران قوی و عظیم الجثه مهار شده بودند، برخی نیز بلاتکلیف در بیابان چرخه می زدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
هر از گاهی صدای مأموران در فضا می پیچید که: فلان کس آزاد است و می تواند عبور کند و آن شخص پس از مدتها گرفتاری با خوشحالی تمام به مسیر خود ادامه می داد.
📚بحارالانوار/ ج 213
3- بحارالانوار/ ج 7 ص 213
🔴گذرگاه مرصاد
در سوره ي فجر از مرصاد نام برده شده است و در روايت داريم که مرصاد گذرگاهي است در عالم آخرت. کسي از آن عبور نمي کند اگر حقي به گردن ديگري داشته باشد و مديون کسي باشد.
يعني صاحبان حق بايد راضي باشند تا از آن گردنه و گذرگاه عبورکنيم. آنجا صاحبان حق را مي آورند و مي گويند تو بايد از آنها رضايت بگيري. آنجا ديگر رضايت به يک کلمه ي حلالم کن معمولي تمام نمي شود.
او را به همين مرصاد مي آورند. صاحبان حق که حقي را از آنها ضايع کرده، آبرويي ريخته و اذيتي کرده است و مالي از آنها خورده مي آورند و بايد رضايت بگيرد. در اين حالت از کيسه ي خيرات فرد بر مي دارند و به ديگران مي دهند تا راضي شوند. اگر اعمال خير او تمام شد از گناهان و بار ديگران بر روي دوش انسان مي گذارند..
📚حجت الاسلام عالی
#یاد_مرگ
🔉 با اشتراک گذاری این پست در ثواب نشر این مطالب ناب سهیم باشیم ،لطفآ این پیجها را به دوستان و اطرافیان خود معرفی کنید
@aalame_akharat
@marg_nazdiktar
بنویس #الهی_العفو
.
🌠 احمد بن محمّد از پدرش،از عمركى،از على بن جعفر از برادر بزرگوارش حضرت موسى بن جعفر از آباء گراميش عليهم السّلام،فرمود: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمودند:روز قيامت امر مىشود كه مردانى را به دوزخ ببرند سپس حق عزّوجلّ به مالك كه خازن دوزخ است مىفرمايد به آتش بگو:پاهاى ايشان را نسوزاند زيرا با اين قدمها به مساجد مىرفتند و نيز صورتهايشان را نسوزاند چون آنها را وضوء شاداب مىدادند و دستهايشان را هم نسوزاند زيرا براى دعاء آنها را بلند مىكردند و همچنين زبانهايشان را نسوزاند براى اين كه زياد با آن تلاوت قرآن مىكردند سپس حضرت فرمودند: خازن جهنّم به آنها مىگويد:اى اشقياء براى چه شما را به دوزخ آوردهاند؟ آنها مىگويند:ما چون براى غير خدا كار مىكرديم،به ما گفته شد پاداش عملتان را از كسى كه برايش كار كرديد بگيريد
.
☀️ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يُؤْمَرُ بِرِجَالٍ إِلَى اَلنَّارِ فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَلاَلُهُ لِمَالِكٍ قُلْ لِلنَّارِ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَقْدَاماً فَقَدْ كَانُوا يَمْشُونَ إِلَى اَلْمَسَاجِدِ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَوْجُهاً فَقَدْ كَانُوا يُسْبِغُونَ اَلْوُضُوءَ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَيْدِياً فَقَدْ كَانُوا يرفعوها [يَرْفَعُونَهَا] بِالدُّعَاءِ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَلْسُناً فَقَدْ كَانُوا يُكْثِرُونَ تِلاَوَةَ اَلْقُرْآنِ قَالَ فَيَقُولُ لَهُمْ خَازِنُ اَلنَّارِ يَا أَشْقِيَاءُ مَا كَانَ حَالُكُمْ قَالُوا كُنَّا نَعْمَلُ لِغَيْرِ اَللَّهِ تَعَالَى فَقِيلَ لَنَا خُذُوا ثَوَابَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ.
◽علل الشرایع ج ۲، ص ۴۶۵
.
.
#امام_موسی_کاظم #عراق #جهنم #بهشت #دوزخ #خدا #شیعه #قرآن
#یاامام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#یا_امام_رضا #امام_رضا_علیه_السلام #ویدیو #حدیث_روز #حدیث #ائمه #امام#ائمه_معصومین #چهارده_معصوم #حدیث_قدسی #احادیث
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ😍
مکاشفه #ترسناک و تکان دهنده ی سیدجمال الدین گلپایگانی ازشب اول قبر ⁉️
زبانشون بند اومده و بیمار شدن🤐
➕با اینکلیپحالهواینفستو بگیر رفیق👊
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 محول الاحوال
🔺️تاثیر نماز بر تغییر حال تجربه گر مرگ موقت
🔸️ این قسمت: منفی هفت (بخش اول)
تجربهگر: دانیال قاسمعلی
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_4_قسمت_1_بخش_1
#دانیال_قاسمعلی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
ملاقات بعضي ارواح با بعضي از اولاد خود
محمّد بن حسن صفّار در كتاب «بصائر» با إسناد متّصل خود روايت ميكند از حضرت أبا إبراهيم موسي بن جعفر عليه السّلام كه فرمود:
من با پدرم از مدينه براي سركشي به بعضي از أموالش خارج شديم ؛ چون در صحرا وارد شديم يك پيرمردي كه موهاي سر و صورت او سفيد بود بر پدرم روي آورد و بر او سلام كرد.
پدرم پياده شد و به نزد او رفت و ميشنيدم كه به او ميگفت:
صفحه 238
فدايت شوم ؛ و سپس نشستيم و آنها در مدّتي طولاني از هم پرسشهائي نمودند.
و پس از آن، آن پيرمرد برخاست و رفت و با پدرم وداع و خداحافظي نمود.
پدرم ايستاد و پيوسته به پشت سر او نظاره مينمود تا از نظر پنهان شد.
من عرض كردم: پدرجان! اين پيرمرد كه بود كه من شنيدم كه چنان با او سخن ميگفتي كه با هيچ كس چنين سخن نگفتهاي؟
فرمود: آن پدرم بود. [208]
و نيز در همين كتاب «بصآئر الدّرجات» با إسناد متّصل خود روايت ميكند از إبراهيم بن أبي البِلاد كه گفت: من به حضرت امام رضا عليه السّلام عرض كردم كه: عبدالكريم بن حسّان براي من نقل كرد از عُبَيدَة بن عبدالله بن بشير خَثعَمي از پدر شما كه او گفت:
من در رديف پدرم در وقتي كه سوار شده و عازم عُرَيض [209] بود نشسته بودم و به راه افتاده بوديم، پيرمردي با محاسن و موي سر سپيد كه در حال راه رفتن بود به پدرم روي آورد ؛ پدرم پياده شد و پيشاني او را بوسيد.
صفحه 239
إبراهيم ميگويد: و من چنين ميدانم كه دست او را بوسيده است.
و سپس پيوسته به او ميگفت: فدايت شوم، و آن پيرمرد به پدرم سفارشهائي مينمود.
ميگويد: و پدرم برخاست و شيخ به راه افتاد و آنقدر رفت كه از نظر پنهان شد و سپس پدرم سوار شد و ما به راه افتاديم.
من به پدرم گفتم: اين مرد كه بود كه با او چنين رفتار كردي كه با احدي غير از او رفتار ننمودهاي؟
گفت: اي فرزندم! اين مرد پدرم بود. [210]
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5