eitaa logo
❤️ زندگی خوب ❤️
22.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
683 ویدیو
0 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/P235.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
در سراسر جاده‌ی زندگی، تابلوی توقف ممنوع وجود دارد... و در انتهای زندگی، تابلوی دورزدن ممنوع... پس طوری زندگی کن که در آخر جاده متاسف نباشی...! ❤️@zendegikob
طبیعت،هنر خداست... شیوه طبیعت رو حتما یاد بگیرید.. راز اون "صبرکردنه" جاده ها رو ترک کنید.. مسیرها رو طی کنید.. هرطلوع خورشید،فرصتی برای شروع دوبارست از سکوت "طبیعت"بیشترین لذت رو ببرین... ❤️@zendegikob 🌸🌸🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔸️می‌گویند: فیل را که می‌خواهند با هواپیما از جایی به جایی ببرند، برای حفظ تعادل، زیر دست و پایش جوجه مرغ‌هایی می‌ریزند، فیل ساعت‌ها تکان نمی‌خورد، نمی‌خوابد، نمی‌آشامد، تا به مقصد برسد. فکر می‌کند اگر پا از پا بردارد، تکان بخورد جوجه‌ای یا مادرش را زیر دست و پای سنگین‌اش له کند. فکر می کنم: این هیکل گنده و قدرتمند، به جای قلب، پروانه‌ای زیبا و ظریف دارد که در سینه‌اش می‌تپد. 🖋هوشنگ مرادی کرمانی (از کتاب "قاشق چای خوری") ❤️@zendegikob
‌ ‌ خوشبختی یعنی خنده‌هات همون قدری باشه که وانمود میکنی..... ❤️@zendegikob 🌸🌸🌸
يه روز به همين زوديا، وقتى همه چيز سر و سامان گرفت، برميگردى به اين روزهاى زندگيت نگاه ميكنى و از اينكه هيچوقت جا نزدى خوشحال ميشى... ❤️@zendegikob
🍃🌸بزرگترین دارایی آدمی 🍃🌸دوستهـایی هستند کـه 🍃🌸برایت پیغام میگذارند 🍃🌸کـه بگویـند 🍃🌸حـواسشان بـه تـوهسـت 🍃🌸دوست من هرجا که هستی 🍃🌸بـرایت سلامتی و موفقیت 🍃🌸و سربلنـدی آرزو میکنـم ❤️@zendegikob 🌸🌸🌸
ديروز ميخنديدم امروز ميخندم فردا هم خواهم خنديد. فقط به خاطر اينكه زندگى كوتاهتر از اونيه كه بخوام براى چيزى گريه كنم ❤️@zendegikob 🌸🌸🌸
انسان مانند زمین است،چرا! برای رسیدن به خوشبختی باید سختی بکشد ... زیرا اگر زمین سختی زمستان را نکشد، بهار نمی شود ... ❤️@zendegikob
یکی از ساده ترین و سریع ترین راه های تبدیلِ روحیه ی منفی به مثبت، قدرشناسی و شکرگزاری است. چیزهایی که می توانید بخاطرِ آن خدا را شکر کنید و قدردان باشید را یادداشت کنید. مانند نور خورشید و هوا، سقفی که بالای سرتان است، سلامتی تان، یک برنامه تلویزیونی خوب، یک فیلم یا آهنگ زیبا، دوستان و خانواده ی تان، همکارانتان و… یک دقیقه امتحان کنید و ببینید چه تاثیر خوبی بر احساستان خواهد داشت. با شکرگزاری و قدرشناسی از دنیای اطرافتان احساس فوق العاده ای پیدا می کنید و روحیه ی افرادی که از آنها قدرشناسی می کنید نیز عالی می شود. خودتان معجزه گر دنیای خودتان باشید... الهی شکر ❤️@zendegikob
ﺗﻮﻯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ! ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩم ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻡ، ﺍﺻﻼً ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ... ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ... ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ بی تابی و ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ... ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ همیشگی ﻧﯿﺴﺖ... ﭘﺲ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ، ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯾﺖ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ؛ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ، ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﯼ... ❤️@zendegikob 🌸🌸🌸
دخترم در کلاس علوم یاد گرفته که بچه‌ها نسبت به بزرگسالان قدرت چشایی بیشتری دارند و به همین دلیل است که از غذاهای بیشتری بدشان می‌آید، چون قادرند مزه‌ها را شدیدتر از دیگران احساس کنند. با لحنی عادی -انگار که درباره‌ی گرم شدن هوا در تابستان حرف زده باشد- گفته بود: آدم‌ها وقتی پیر می‌شوند همه چیز را از دست می‌دهند؛ قدرت بینایی، شنوایی، حرکت… به زندگی انسان فکر می‌کنم؛ به نوزادی که خالی و عریان به دنیا می‌آید و سالمندی که خالی و برهنه چشم‌هایش را به روی داشته‌ها و نداشته‌هایش می‌بندد. مدت‌ها زمان می‌برد تا بچه‌ای تازه وارد بتواند درست ببیند، بنشیند، دندان در آورد، روی پاهایش بایستد، کلمه‌ای معنادار به زبان آورد و راه رفتن و خیس نکردن شلوار را بیاموزد اما از آنجایی که همه چیزِ زندگی موقت است، دوباره آرام و آهسته هرآنچه روزی مایه مباهاتش بود را از دست می‌دهد. انسان از جایی به بعد شروع می‌کند به آب رفتن، به محو دیدن، به سخت شنیدن، به از یاد بردن آنچه برای آموختنش جان کنده بود. مثل مسافری که در دایره‌ای چرخیده باشد به نقطه آغاز برمی‌گردد؛ بی‌دندان و خمیده با استخوان‌های ناتوان، بی‌هیچ خاطره‌ای از مسیرِ پشت سر گذاشته. آرام آرام درخشش و ظلمات زندگی‌اش را از یاد می‌برد و مثل جنینی پیر در زهدان مادر جمع می‌شود و به هیچ بازمی‌گردد؛ به مقصد، به مبدا، به ناکجا. ❤️@zendegikob