فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمده ام ای شاه پناهم بده...
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔴 علت اتفاقات ناگوار زندگیام را پیدا کردم...!
🍃یکی از مطالبی که در مورد اعمال خودم متوجه شدم؛ ملکوت و علت بسیاری از اتفاقات زندگیام بود. منظور از ملکوت اعمال، باطن و واقعیت اعمال است. من دیدم هر بار که به صورت عمدی گناهی میکردم اتفاقی ناگوار در زندگیام میافتاد. مثلاً به من زمانی را نشان دادند که به یک نفر تهمتی زدم، فردای آن روز شرایط کاری من پیچیده شد و مدت کوتاهی بعد بیکار شدم. کسی آنجا به من توضیحی نمیداد اما خودم متوجه شدم که بیکار شدنم با تهمتی که به آن شخص زدم ارتباط داشت. یا هر بار که دروغ میگفتم بلافاصله اتفاق ناگواری در زندگی من رخ میداد.
📙کتاب تقاص
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68
سلام بر امام زمان آنکه غیبتش طولانی شده ...سلام بر فرزند رسول خدا..چقدر مشتاق لقایت هستیم.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #پست_مناسبتی | مباهاتکردن خداوند عزّوجل بر ملائکه
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68
﷽
🌱دار الغُرور...
این عالم را «دار غرور» می گویند چون انسان را گول می زند و خیال میکند حیات و روزی اینجاست، با اینکه اینها روزی نیست، این عالم و متعلقاتش و آنچه در حول و حوش آن است همه اعتبار و پوچِ پوچ است!
روزی، روزیهای معنوی است؛ خدایا! از آن روزیها به من کرامت کن که از این عالم غرور پهلو تهی کنم.
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68
دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالی در عبادات می شود...
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68
سلام واگذاری وفروش کانال وتبلیغات کانال با تخفیفات ویژه آیدی👇
@hovalmahbo
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 مباهات خداوند به ملائكه در ايثار امیرالمؤمنین جان خود را به رسولالله
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68
امیرمحمدخسروی هستم
طلبه حوزه علمیه وحافظ ۱۰جزءقرآن کریم.
در رابطه با ظهور یک سری مسائلو توضیح میدم مسائلیکه بخاطرش دوره رفتم و آموزش دیدم
من اینجاهستم
تااون چیزی روکه بایدبه گوشیتون برسه،
به گوشتون برسونم🎧
📌مااینجا برای دقیقه های شما📌
ساعت ها🕐وقت میزاریم.
_ما آومدیم_____________
واقعیت ظهوررا_______
_بهتربه شما نشون_________
_بدیم و باهم در مسیر_____
____ظهورحرکت کنیم____
برنامه های دیگه کانال
دوره های انگیزشی.
دوره رایگان تربیت فرزند.
جهادتبیین.🤌
حفظ قرآن
به جمع ما بپیوندید👇
#امیرمحمد_خسروی
https://eitaa.com/qwertyuiopasdfghjklccvgcfccff
✅بی صبرانه منتظر
حضور پر شور شما هستیم.
🔻شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی او را در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2015691416C03e3f9fd68