eitaa logo
💚زنــــدگـیـ ســــبــز💚
136 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
بخواهد هرغیرممکنی ممکن می شود..🕊️ 💫زندگی ساده و زیبای من🏡 که قراره شماهم درجریان سبزینگی اش💚 باشید 💫همراهیم بکنید باهم بهتر شدن را یاد بگیریم و به هم سبز تر شدن 🌱رو یاد بدیم شما هستید کنار من:یک خانوم خونه 🧕یک طلبه یک مربی و یک دوست 😊
مشاهده در ایتا
دانلود
ازخدابخواهیم‌کہ‌از‌قرآن، ما‌را‌جدا‌نکند،همچنین‌ازخدا بخواهیم‌ما‌رااز عترت جدانکند؛ کہ‌عترت‌با قرآن است‌و‌قرآن‌هم با‌عترت‌است.اگرکسۍیکۍازاین "دوتا‌را‌ندارد،هیچ‌کدام‌را‌ندارد." [ - آیت‌اللّٰہ‌بهجت🎙]
آقایون به خاطر داشته باشند زندگی مشترک یعنی ۵۰ به ۵۰ به همان مقدار که حرف و تصمیمات شما اهمیت داره متقابلا باید به تصمیم های همسرتون احترام بگذارید به جای گوش دادن به حرفهای دوستان و آشنایان بهتره به حرفهای همسرتان تجربه کنید چون دوست شما هر چقدرم که صمیم باشه بیشتر از همسر شما نمی تواند برای شما دل بسوزونه و این اصلا زن ذلیلی نیست 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
استفاده از تبلت یا گوشی ،علاوه بر ایجاد ضعف بینایی می تواند به بروز مشکلات عصبی هم ختم شود. کودک شما در این سن باید به فعالیت های بدنی و ذهنی سالم بپردازد نه اینکه وارد دنیای مجازی شود و به روح و جسمش آسیب وارد شود . 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دیه کتک‌زدن بچه‌ها 💬 سوال: آیا کتک‌زدن بچه‌ها دیه دارد؟جواب: 🔹 و آیت الله : بله. زدن کودک هم گناه داره و هم اگه کبود یا قرمز بشه یا بچه آسیب ببینه، دیه داره. 📌 نکته: تنبیه بچه اگه برای تربیت اون لازم باشه (بدون قرمز یا کبود‌شدن بدن)، ممکنه در بعضی شرایط مجاز باشه. 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹فاطمه جان! بابات فدات بشود 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین سلام الله علیها 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
⭕️‏هرچی بهش گفتن شاهِ مملکته‌ جلوش‌ خم شو،دردسر‌ میشه‌ برات؛خم نشد...! میگفت:هرکی میخواد باشه،تختی فقط برای بوسيدنِ دستِ مادرش خم میشه "شادیِ روحِ جهان پهلوانمون‌ صلوات"🌹 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصر‍تون بخیر و سرشار ازعشق وآرامش❤ امیدوارم سلامتی،خوشبختی مهمان خونه هاتون ولبخند مهمان نگاهتون باشه❤️ 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
وَ سلام بر او که می‌گفت : حجاب مانند اولین‌خاکریز جبهھ است که دشمن برای تصرفِ سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد !🌿 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ❤️مشوق هم باشیم ✅اینکه هرکدام از ما در کارمان ارتقا پیدا کنیم یا به یکی از اهداف کاری‌مان برسیم برایمان بسیار مهم است ✅ اما باید برای هرکدام از پیروزی‌های همسرمان نیز شاد شویم و به همان شکل به وجد بیاییم. ✅ این کار هم حمایت ما از همسرمان را القا می‌کند و هم او را دلگرم می‌کند که ما از موفقیت وی شاد شده‌ایم . ✅و او همواره می‌تواند روی کمک ما حساب کند. دیدن نوع آرایش همسرمان برای ما و تلاشی که وی برای پخت یک غذا یا کوشش همسرمان برای رفاه ما در خانه...... ✅و قدردانی از وی، بهترین مشوق برای ادامه تلاش‌اش خواهد بود. ✅پس ‌روی نکات مثبت تمرکز و همسرمان را تشویق کنیم. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌زن را باید نازش را کشید زیرا نازک است، زیباست قلبش از جنس گل‌هاست فقط یک مرد می‌تواند او را شکل دهد☺️ 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 عده‌ای میگن ، اگر معجزه و کرامت درسته پس چرا در عصر حاضر نمی‌بینم این هم کرامت معتبر که در همین زمان ما اتفاق افتاد... راوي : مادرشهيدمحمد معماريان محرم حدود 20 سال پيش بود كه تو يه اتفاق، پام ضربه ي شديدي خورد؛ به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. ناراحت بودم كه نمي تونستم تو اين ايام كمك كنم. نذر كرده بودم كه اگه پام تا عاشورا خوب بشه، با بقيه ي دوستانم، ديگ هاي مسجد را بشورم و كمكشون كنم. شب عاشورا رسيده بود و هنوز پام همون طور بود. از مسجد كه به خونه رفتم، حال خوشي نداشتم. زيارت را خوندم و كلي دعا كردم. نزديك هاي صبح بود كه گفتم يه مقدار بخوابم، تا صبح با دوستان به مسجد بِرَم. تو خواب ديدم تو مسجد ( المهدي ) جمعيت زيادي جمع هستند و منم با دو تا عصا زير بغل رفته بودم. يه دسته ي عزاداري منظم، داشت وارد مسجد مي شد. جلوي دسته، شهيد سعيد آل طه داشت نوحه مي خوند. با خودم گفتم: اين كه شهيد شده بود! پس اين جا چيكار مي كنه؟! يه دفعه ديدم پسرم محمد هم در كنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اين ها رو نگاه مي كردم كه ديدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. بهش گفتم: مامان، چه قدر بزرگ شدي! گفت: آره از موقعي كه اومديم اين جان، كلي بزرگ شديم. ديدم كنارش شهيد آزاديان هم وايساده. آزاديان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چيزيش نيست. بعد رو كرد به خودم و گفت: مامان! چيه؟ گفتم: چيزي نيست؛ پاهام يه كم درد مي كرد، با عصا اومدم. محمد گفت: ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برات يه شال سبز آوردم. مي خواستم زودتر بيام كه آزاديان گفت: صبر كن با هم بريم. بعد تو راه رفته بوديم مرقد امام (ره). گفتيم امروز كه روز عاشوراست، اول بريم مسجد، زيارت بخونيم بعد بيايم پيش شما. بعد دستاشو باز كرد و كشيد از سر تا مچ پاهام. بعد آتل و باندها رو باز كرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نيست؛ يه كم به خاطر عضله ات است كه او هم خوب مي شه. از خواب بيدار شدم ديدم واقعيت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزي به پاهام بسته شده بود. آروم بلند شدم و يواش يواش راه رفتم. من كه كف پام را نمي تونستم رو زمين بذارم، حالا داشتم بدون عصا راه مي رفتم. رفتم پايين و شروع به كار كردم كه ديدم پدر محمد از خواب بيدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدي؟ چيزي نمي تونستم بگم. زبونم بند اومده بود، فقط گفتم: حاجي! محمد اومده بود. اونم اومد پاهام رو كه ديد، زد زير گريه. بعد بچه ها رو صدا كرد. اونا هم گريه شون گرفته بود. اين شال يه بويي داشت كه كلّ فضاي خونه رو پر كرده بود. مسجد هم كه رفتيم، كلّ مسجد پر شده بود از اين بو. رفتم پيش بقيه ي خانوم ها و گفتم: يادتونه گفته بودم اگه پاهام به زمينه برسه، صبح مي آم. اونا هم منقلب شده بودند. يه خانومي بود كه ميگرن داشت. شال رو از دست من گرفت و يه لحظه به سرش بست و بعد هم باز كرد. از اون به بعد ديگه ميگرن اذيتش نكرده. مسجدي ها هم موضوع را فهميده بودند. واقعاً عاشورايي به پا شده بود. بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) رسيد. ايشون هم فرموده بودند: كه اين ها رو پيش من بياريد. پيش ايشون رفتم، كنار تختشون نشستم و شال رو بهشون دادم. شال رو روي دو چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين (ع) رو مي ده. بعد به آقازاده شون فرمودند: اون تربت رو بياريد، مي خوام با هم مقايسه شون كنم. وقتي تربت رو كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين شال و تربت از يك جا اومده. بعد آقا فرمودند: فكر نكنيد اين يه تربت معموليه. اين تربت از زير بدن امام حسين (ع) برداشته شده، مال قتل گاه ست؛ دست به دستِ علما گشته تا به دست ما رسيده. بعد ادامه دادند: شما نيم سانت از اين شال رو به ما بديد، من هم به جاش بهتون از اين تربت مي دهم. بهشون گفتم: آقا بفرماييد تمام شال براي خودتان. ايشون فرمودند: اگه قرار بود اين شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمي كرد؛ خداوند خانواده ي شهدا رو انتخاب كرد تا مقامشون رو به همه يادآور بشه ... اگه روزي ارزش خون شهداي كربلا از بين رفت، ارزش خون شهداي شما هم از بين مي ره. بعد هم نيم سانت از شال بهشون دادم و يه مقدار از اون تربت ازشون گرفتم." 💚زندگی سبز💚 https://eitaa.com/joinchat/2206794193C61e9b1ecd8
_مےگفت : توی گودال شهید پیدا کردیم . . هرچی خاکارو میریختیم بیرون باز بر‌میگشت . . ! اذان شد ، گفتیم بریم فردا برگردیم ! شب خواب جوانی رو دیدم . . که گفت : دوست دارم گمنام بمانم بیل را بردار و برو ..