eitaa logo
داستان زندگی شهدا
246 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
7.2هزار ویدیو
112 فایل
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد#شهدا کمتر از#شهادت نیست . مقام معظم رهبرے❤️ تبادل و تبلیغ نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسید: "مادر دوست داری من چطوری شهید بشوم؟" گفتم: "من چه می‌دانم که تو دوست داری چطوری شهید بشوی؟" ناصر گفت: "دوست دارم فوری نشوم؛ چند ساعت توی خون خودم بغلتم و درد بکشم تا سختی و رنج جانبازان را هم درک کنم..." خمپاره که آمد، یازده ترکش به بدنش نشست وقتی رساندنش به بیمارستان، داشت ذکر می‌گفت: "یا حجه بن الحسن (عج)"... پارچه نوشته «آزادی خرمشهر را به حضور امام و امت حزب الله تبریک می گوییم» بر فراز مسجد جامع خرمشهر یادگار است... شهید ناصر فولادی مسئول تبلیغات تیپ ثارالله قبل از تبدیل تیپ به لشکر بود و در عملیات بیت‌المقدس و روز فتح خرمشهر در حالی که فقط بیست روز از مراسم عقدش می گذشت به فیض عظیم نائل آمد.. یاد و خاطره فاتحان خرمشهر گرامی باد... در آستانه افطار شهدا را یاد کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل ﴿ص﴾ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴 @zendegishahid
🔶سال 94 بود که اینترنتی برای دفاع از حرم ثبت نام کردند و تا زمانی که می‌خواستند اعزام شوند مرتب ما را برای این روزها آماده می‌کردند. تا اینکه زمان اعزام به ایشان اعلام شد همراه با یکی از دوستانش عازم شدند یادم می‌آید خواستم بروم مدرسه و پدر عازم فرودگاه امام خمینی(ره) بود با یکدیگر خداحافظی کردیم؛ 🔷 ایشان تا فرودگاه رفته بودند ولی به دلایل شرایط جوی پروازشان لغو شد و ناراحت به منزل بازگشتند...صبح با او خداحافظی کردم و ظهر که از مدرسه برگشتم پدر با حالی منقلب خانه بود تا آن روز اینقدر او را ناراحت ندیده بودم» 🔶 دومین بار که اعزام شدند، یکی از دوستانش نتوانست عازم شود و ایشان جایگزین وی شد...هرگز تصور نمی‌کردم که دیدار آخرمان باشد باور نداشتم که شوند با قطعیت می‌گفتم : شما چند بار می‌روید و برمی‌گردید. در مدتی که آنجا بودند یکی دوبار با ما تماس گرفتند و جویای احوال شدند. روز سوم بود که هربار زنگ می‌زدیم یا جواب نمی‌دادند یا می‌گفتند رفته است شناسایی امکان ارتباط وجود ندارد.... 🔷پدر در مجموع 10 روز بیشتر در عراق نبود، سومین روز در تله انفجاری گروهک‌های تکفیری گرفتار شده بود و از ناحیه چشم و دست چپ دچار جراحت شدیدی می‌شوند بعد از انتقال به بیمارستان چون در حالت کما بودند چشمانشان را از دست می‌دهند و دست چپشان هم قطع شده بود هفت روز بعد از مجروحیت به شهادت رسیدند... ✍به روایت فرزند شهید 🌷 🍃 @zendegishahid
Mehdi Rasouli mehdi_rasouli_lay_lay 128.mp3
زمان: حجم: 5.73M
حاج مهدی رسولی بخوان😭 لای لای ای جبهه لرین یورقونی ای خسته سردارلار لای لای ای وطنین اوجا قامت سروی لای لای ای حرمِ مملکتَ غیرتلی مدافع .... لای لای ای شهد شهادتدن ایچیب قان باتانلار وطنینی باشی اوغلی خوش یات بوگون ایللر بویی مبارزدن دینجلدین بوگون 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴 @zendegishahid
نه فاتح و نه سپهبد، نه ذوالفقار و نه سردار برای نـام تـو تنـها " " بود سزاوار و حالا تــو رفته ای که بی مــا تنها سفر کنی ما مانده‌ایم که بی تـو شـــب‌ها سحــر کنیم ‌‌‎.... 🏴 @zendegishahid
20.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله العظمی قرهی حفظه‌الله، حکم قتل ترامپ را صادر فرمودند 🎥 هرکس ترامپ فاسد، فاجر و فاسق را به درک واصل کند، شهید است و به بهشت می رود، حتی اگر گناهان عالم و آدم گردنش باشد. 📌من ضمانت می‌کنم. 🔹والله بالله تالله شهید است و به بهشت می‌رود حتی اگر ترامپ جان سالم به در ببرد. صرفا اقدام به قتل این شخص فاسد، چه او را بکشد و چه موفق نشود و در این راه کشته شود، حتما است و در بهشت خواهد بود. 🏴 @zendegishahid
🌹 محمدعلی بهمن آبادی، کودک خردسالی که در حمله اسرائیل به مناطق مسکونی غیر نظامی شد. 🔹Mohammadali BahmanAbadi, Baby it tears one’s heart apart to address you. Too little you'd seen of this world. Yet Israel's bombs showed you the worst of it: the suffering, the terror and the death. Baby don’t look backward! Rest in the kind embrace of the earth. 🏴 @zendegishahid
.... یکی از برادرهام شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود. وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی، اجازه بگیرم بریم تو ... توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم... فقط باید بیاین توی همین چادر، جای دیگه ای نداریم.» صبح که داشتیم راه می افتادیم، مادرم بهم گفت: « برو آقامهدی رو پیدا کن ازش تشکر کنم.. توی لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی رو پیدا کنم. یکی بهم گفت: «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.» گفتم « چرا؟» ... گفت: « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابه، زیر بارون موند، سرما خورد...» 🏴 @zendegishahid
همیشه به همه می گفت که یک روزی می رسد من می روم و خواهم شد و شما اسم کوچه را به نام من تغییر خواهید داد! ولی همه می خندیدند و حرفش را باور نمیکردند!! ولی همه‌دیدند که آن روز فرا رسید و همانطور شد که میگفت... 🌷 🏴 @zendegishahid
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است این‌گونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شده است. به محل حادثه رفت و وقتی با بدن قطعه قطعه شده‌ی پسرش در مواجه شد، یک پتو آورد و اعضای بدن شهیدش را جمع کرد و همراه با رزمندگان او را به خاک سپرد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴 @zendegishahid
🌷🕊 خاطره تکان دهنده از مادر شهید/ دیدم سعید پشت سر امام رضا ایستاده‌!! 🔹قبل از کرونا قسمت شد مشرف شدیم مشهدالرضا؛ یک شب در عالم رویا دیدم سعید پشت سر امام رضا(علیه السلام) ایستاده‌ است. امام فرمودند: من و مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها به ایشان اذن داده‌ایم هر کس بر سر مزارش برود، حاجتش را بدهد؛ مگر اینکه به مصلحتش نباشد. سعیدنظرزاده🌹 🏴 @zendegishahid
دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند تولید ملی، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور می‌گرفت تو هیئت می‌گفت برا امام حسین کم نذارین حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد... روز عید که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم عاقلانه عاشق حسینیم... به قول خودش نمی‌ذاشت حرف آقا بشه بلافاصله اطاعت می‌کرد توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر می‌گرفت و طرح می‌ریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت 🌷 🏴 @zendegishahid