eitaa logo
داستان زندگی شهدا
248 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
7.3هزار ویدیو
113 فایل
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد#شهدا کمتر از#شهادت نیست . مقام معظم رهبرے❤️ تبادل و تبلیغ نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
"﷽" عمری گذشت و ماندیم از ذکر دوست غافل از کف به هیچ دادیم سرمایه بقا را ✍ خودشان فرمودند: "به مردم بگوئید: من غریب ترین فرد عالم هستم، برای ظهورم دعا کنید!"... 🍃 @zendegishahid
▪️شعری که همیشه امام صادق علیه‌السلام زمزمه می‌کردند... 🔹لِكُلِّ أُنَاسٍ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَرُ 🔸هر گروهی از مردم دولتی دارند که چشم به راهش هستند، دولت ما اهلبیت هم در پایان دنیا (به دست حضرت مهدی علیه‌السلام) محقق خواهد شد. 📚امالی صدوق، ص ۴۸۹. 📚روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲. 🍃 @zendegishahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 . ▪️ خان‌طومان نه غافلگیری بود، نه اتفاقی و نه حادثه و نه یک جنگ معمولی؛خان‌طومان حماسه بود! حماسه ای از جنس کربلا و عاشورا. . 📆 امروز سالروز حماسه خان‌طومان است، روزی که رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا به شهیدان کربلا اقتدا کردند و درس سربازی امام زمان را در کلاس عملی خان‌طومان به آیندگان آموختند. و در عظمت کار رزمندگان و شهیدان لشکر ۲۵ کربلا، همین بس که حاج قاسم سلیمانی فردای این حماسه در جمع رزمندگان لشکر فرمودند: ((گر مقاومت جانانه بچه های مازندران نبود، حلب را از دست میدادیم؛ و از دست دادن حلب، یعنی از دست رفتن زحمات چندساله همه شهدای جبهه مقاومت)) سلام خدا بر ارواح مطهر شهدای کربلای خان‌طومان. . 🍃 @zendegishahid
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 غذا دادن مادر سردار شهید مهدی زندی نیا به قاب عکس شهید حاج قاسم سلیمانی 🔹مادری که در اثر بیماری آلزایمر و کهولت سن هیچ شخصی رو جز فرزند شهیدش و حاج قاسم سلیمانی نمی‌شناسد و هنوز خبر ندارد که چهار سال پیش حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است و هر روز چشم انتظار حاج قاسم است. شرم باد بر مسئولینی که با ترک فعلشون خون شهدا را پایمال می‌کنند 🍃 @zendegishahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «اینجا هویزه است»... 🔻 به مناسبت 18 اردیبهشت؛ سالروز آزادسازی هویزه قهرمان با صدای راوی دفاع مقدس «حاج عبدالحسین کرامت» 🍃 @zendegishahid
💢شهادت یکی از کارکنان انتظامی در اجرای طرح امنیت و آرامش و مبارزه با قاچاق سوخت حین کنترل محور مواصلاتی"میناب به سرنی" در اثر تیراندازی قاچاقچیان امروز ظهر، به درجه رفیع نائل آمد. 🔸شهید گرانقدر مجرد و اهل بخش نوده ملک از توابع استان گرگان می باشد. 🍃 @zendegishahid
📎سردار راز ۲۱ داییش ، شهید شده بود، لباس او را پوشیده بود و با آن میجنگید، حتی آن طرف اروند، مدتی هم از من و او کسی خبری نداشت، آن روز ها در خانه،همه  گمان کردند علی هم شهید شده ، همه مشغول مصیبت محمود ، اما در فکر علی ؛ شاید هم عده ای خودشان را برای شهادتش آماده کرده بودند..... دیدند از دور، از سرکوچه ،آرام آرام می آید، اما از آمدنش عجیب تر، لباسش بود! می شد حدس زد که کلی ترکش با خودش آورده، زخمی شده بود . پیراهن سفیدش همه را به شک انداخت، فکر کردند او نمی داند، خواستند یک طور متوجه اش کنند، که خودش گفت: می دانم( دایی) محمود شهید شده... گفتند:اگر می دانی؛ چرا سفید پوشیدی؟ گفت:«شهید (شدن) عزا ندارد» می گفت:«اگر شهید شدم،کاری نکنید که مردم فکر کنند پشیمان شده اید،همه که دوست نیستند. 🌷 🍃 @zendegishahid
○ نماز شب علی هرگز ترک نمی‌شد، تا طلوع آفتاب نمی‌خوابید. می‌گفتم:«علی‌جان! بخواب خسته‌ای!» می‌گفت:«کراهت دارد.» هیچگاه نمی‌توانم حالات سیدعلی را هنگام نماز خواندن توصیف کنم. ●او همچون فردی ناتوان و فقیر به روی قبله می‌نشست، با گردنی کج با خشوع با خدای خویش راز و نیاز می‌کرد. سجده‌های طولانی،‌حالات عرفانی و روحانی خاصی داشت. گاهی که نماز می‌خواند از پشت به او نگاه می‌کردم، می‌گفتم:«خوش به حالت سیدعلی! قامتت چون حضرت ابوالفضل (ع)، مظلومیت و ایثارت چون جدت امام حسین (ع) و سجده‌هایت چون امام سجاد (ع) است.» ○روضه‌ی حضرت زینب خیلی در من تاثیر می‌گذاشت و تنفر مرا نسبت به یزیدیان بر می‌انگیخت، گفت: همیشه این تصور را داشتم که اگر در زمان امام حسین (ع) بودم حتما به یاری ایشان می‌رفتم. ●وقتی سیدعلی 15 سالش نشده بود و می‌خواست به جبهه برود من مخالفت می‌کردم و می‌گفتم:«نه؛ امکان ندارد، تو بچه‌ای جلوی دست و پای رزمندگان را می‌گیری». ○سیدعلی از این حرفم ناراحت و افسرده شد، گفت: لحظه‌ای به یاد روزهایی افتادم که آرزو داشتم در زمان امام حسین (ع) بودم و به آنان یاری می‌دادم. حس و حال علی هم برای شرکت در جبهه و یاری امام زمان خویش همین بود. اما من اجازه این کار را به او نداده بودم. لحظه‌ای به خودم آمدم، پسر من که از علی‌اکبر (ع) امام حسین(ع) بالاتر نبود. ●برای همین با رفتنش به جنگ موافقت کردم. فقط برای این رفتن شرط گذاشتم که سیدعلی من تا شهادتش به آن عمل کرد.به او گفتم: «علی جان دوست دارم تا آنجا که می‌توانی به کشورت خدمت کنی، تا آنجا که در توان داری از خاک و ناموست دفاع کنی و هر چه در توان داری از بعثی‌ها بکشی، دوست ندارم خودت را بی‌جهت به کشتن بدهی و مفت کشته شوی. آنجا بچه‌گانه رفتار نکن. ○علی نگاهی به من کرد و بعد متوجه منظورم شد که هدفم خدمت بیشتر او به خلق خدا بود و گفت:«من تمام سعی خودم را می‌کنم که انشاالله هرچه در توان داشته باشم برای حفظ اسلام انجام بدهم. سعی من برای خدمت به دین اسلام است.  ✍به روایت مادربزرگوارشهید 📎جانشین گردان مسلم‌ابن‌عقیل لشگر ۲۵کربلا 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۶/۱۰/۲ ساری ، مازندران ( ۲۱ رمضان) ●شهادت : ۱۳۶۷/۲/۱۸ شلمچه ، ( ۲۱ رمضان) سن شهادت : ۲۱ سال 🍃 @zendegishahid