eitaa logo
💚زندگــےِ مـهـدوے💚
376 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
3هزار ویدیو
280 فایل
#مــولاے_مـهـربانـم ؛ سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا این دل بیمارکجا؟ کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای توکجا عبد گنهکار کجا؟ #یا‌صاحب‌الزمان‌_ادرڪنی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚زندگــےِ مـهـدوے💚
یا کاشف الزفرات اي برطرف كننده آه های بلند و نفس هاي عميق ... دوباره مرغِ روحم هوای کربلا کرد دل ش
🔻 یا .. می‌گویند شما درهم می‌خرید سیاه و سفید، سالم و شکسته و فقیر و غنی فرقی ندارد برایتان من آن گدایِ سیاه درهم شکسته‌ام که هیچ خریداری ندارد و نگاهم به دستان مھربان شماست😭 💔 اللّهُمَ ارْزُقنـٰا فِی الْدُنْیٰا زیٰارَۃَالْحُسَیْن وَ فِی الْاٰخِرَۃ شِفٰاعَةَالْحُسَیْن🤲 ــــــــــــــــــــ🌼🍃 ــــــــــــــــــــــ @zendegiyemahdavi 🥀 🕯🥀🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"اَقصَدَتهُ اَسِنَّةُ الاَعداءِ" کار در 'انقلاب' تبیین و تبصیر است مثلاً ؛زینب در شام یا در ....'🖤.• کانت من خیار النّساء "جمالاً و أدبـاً و عقلا" يك زن مى‌تواند در عين 'انقلابى'هم باشد... 🍃 @zendegiyemahdavi ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
... ... 😭 ای در تنور افتاده تنها یا بُنَیَّ دورت بگردد مادرت زهرا بُنَیَّ😭 من که وصیت کرده بودم باتو باشد هرجاکه رفتی زینب کبری بُنَیَّ😭 باورنمیکردم تورا اینجا ببینم کنج تنور خانهٔ اینها بُنَیَّ😭 هرقدر هم خاکستری باشد دوباره من میشناسم گیسوانت را بُنَیَّ😭 با گوشهٔ این چادر خاکی بشویم خون لبت را با نوای یا بُنَیَّ😭 آخرچرا ازپشت سر ذبحت نمودند ای کشتهٔ افتاده درصحرا بُنَیَّ😭 شیب الخضیبت را بنازم ای عزیزم با این حنا شد صورتت زیبا عزیزم" آبت ندادند و به حرفت خنده کردند گفتی که باشد مادرت زهرا بُنَیَّ" گفتی زن خولی برایت گریه کرده حتی به او هم میکنم اعطا بُنَیَّ" 🏴 @zendegiyemahdavi
💠تعبیر خواب امام حسین علیه السلام💠 🌟حسين بن علی(علیه السلام) كه برای بيعت با يزيد دعوت شده بود، همان شب كنار قبر جدّش، 🌟رسول خدا(صلےالله علیه و آله و سلم) رفت و آن حضرت را زيارت نمود و از امّت شِكوِه كرد كه مرا تنها گذاشته‌اند و فرمود «اين شكايت من تا ديدار من و تو باقی است» 🌟امام حسين(علیه السلام)، آن شب را تا صبح، در كنار قبر پيامبر(صلےالله علیه و آله و سلم) به ركوع و سجود و عبادت گذرانيد" صبح روز بعد، مروان ، امام(علیه السلام) را ملاقات نمود و نصيحت كرد كه با يزيد بيعت كند؛ 🍃🥀ولی حضرت پاسخ داد؛ وَ عَلَي الاِسْلاَمِ الَسَّلاَمُ إذْ بُلِيَتْ الاُمَّةُ بِراعٍ مثل يَزِيد»... يعنی وقتی امت مسلمان به فرمانروايی مثل يزيد مبتلا شوند بايد با اسلام بدرود گفت" و با اين جمله پاسخ قاطع خود را مبنی بر عدم بيعت با يزيد بيان نمود و از او جدا گرديد... باز شب دوم، نزد قبر جدّش، پيامبر(صلےالله علیه و آله و سلم) رفت و چند ركعت نماز خواند و تا صبح به راز و نياز مشغول بود نزديك صبح، سرش را بالای قبر گذارد و اندكی خوابش برد، در خواب، پيامبر(صلےالله علیه و آله و سلم) را ديد كه با گروهی از فرشتگان در سمت راست و چپ او به سويش می‌آيند حضرت رسول(صلےالله علیه و آله و سلم)، حسين(علیه السلام) را در آغوش گرفت و به سينه  چسبانيد و بين دو چشمانش را بوسيد" 🍃🌺و فرمود؛ «عزيز دلم... حسين.... گويا ميبينم كه به خون آغشته‌ای؛ 😭 و با سر بريده، در كربلا، بر زمين افتاده‌ای😭 و گروهی از امتِ من پيرامون تو را گرفته‌اند در اين هنگام، تو تشنه جان خواهی داد... آنانكه با تو چنين كرده‌اند اميد شفاعت مرا دارند امّا خداوند آنها را مشمول شفاعت من نخواهد كرد و در روز قيامت محروم خواهند شد... جان دلم حسين... ‌اينك پدر و مادر و برادرت در اشتياق تو هستند» امام حسين(علیه السلام) به گريه افتاد و عرض كرد؛ «يا رسول الله.... مرا با خود به درون قبر ببر»، اما حضرت رسول(صلےالله عليه وآله وسلم) ميخواست فرزندش به مقامی بلند برسد و با شهادت، بالاترين پاداش را از خداوند بگيرد حضرت از خواب بيدار شد و خواب خود را برای اهل بيت خويش نقل كرد پس از شنيدن اين خواب، اندوه آنان بسيار و گريه‌هايشان آغاز شد.😭 _________ 📚اختران هدايت ص 75  @zendegiyemahdavi 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ خوش آمدگویی امام حسین علیه‌السلام به زوارش 💠 در مورد مداحی که «ملاباسم کربلایی» برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش می‌شود. ماجرایش چیست؟ آیا می‌دانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف، خواب دیدند که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می‌خوانند برای زوّار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته‌اند و بعداً توسط آقای «باسم کربلایی» مداحی می‌شود. 📜 ترجمه نوحه را در زیر می‌خوانید تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند: تِزورونی اَعاهِـدکُم به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم می‌دانید که من شفيع شمایم أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم اسامی‌تان را ثبت می‌کنم هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من! خوش آمدید! وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می‌آیید یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه ای که جان‌هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته‌اید عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران! تواسینی شَعائرْکُم عزاداری‌هایتان به من دلداری می‌دهد تْرَوّینی مَدامِعْـکُم و اشک‌هایتان مرا سیراب می‌کند اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم من و زخم‌هایی که بر تن دارم به شما دلداری می‌دهیم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ خوش آمدید ای که وعده‌تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می‌شوید إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ آمدید در حالی که نه گرما برای‌تان مهم بود و نه سرما وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی‌کنم عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمی‌شوم و رهایتان نمی‌سازم مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم آمدید ای زائرانِ من! خوش آمدید! یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده‌اید تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟ می‌دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می‌اندازد؟ بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی به یاد آن دست بریده‌ای که فریاد زد: مرا دریاب صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ تیر هجرت کمرم را شکست نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ سفارش این پرچم را به شما می‌کنم هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده‌اید اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ حاجت‌تان را می‌دانم، نیازی به گفتن نیست وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ قسم به گلوی شیرخواره، حاجت‌تان را برآورده می‌کنم یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ زائران من، عهد کرده‌ام که هر بیماری را شفا دهم اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ برادر زینب به خاطرتان شاد شد هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم خوش آمدید! صدایتان می‌زند یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم مرد غیرتمند به شما درود می‌گوید هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی زینب هنگامی که شما را می‌بیند که زیارتم می‌کنید، می‌گوید: تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی! کاش در جنگ حاضر می‌شدید ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمی‌کردند و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی با تازیانه‌های خیانت نمی‌زدند تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره صدایم می‌زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم شما را بر این مصیبت می‌گریانم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من! خوش آمدید! علیه‌السلام اللّهُمَ ارْزُقنـٰا فِی الْدُنْیٰا زیٰارَۃَالْحُسَیْن وَ فِی الْاٰخِرَۃ شِفٰاعَةَالْحُسَیْن🤲 ــــــــــــــــــــ🌼🍃 ــــــــــــــــــــــ @zendegiyemahdavi 🥀 🕯🥀🍂 🥀 🕯🥀🍂