eitaa logo
زنده شاد
26.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
مدیریت کانال سید مرتضی پورعلی/متخصص حوزه نشاط اجتماعی/طلبه و دانشجوی دکتری ادمین هماهنگی برنامه ها👇 @Adminzendeshad 👇👇 تبلیغات و رزرو وقت مشاوره https://eitaa.com/joinchat/4012703872C5f1b434449
مشاهده در ایتا
دانلود
از شما نزدیک به ۵۰۰ نفر پیام داده بودند هیچ پیام نخونده ای وجود نداره و همه پیامها رو تو حرم باز کردم.... چندتا نکته مهم: اجابت دست خداست و ائمه واسطه فیض هستند صلاح کار با خداست.... خیلی هاتون التماس دعاهای خیلی ویژه ای داشتید امام صادق فرمودند دعا سه قسمته یا اجابت میشه یا مانع مشکلی میشه یعنی دعا که میکنید مثل خیلی از دعاهای امشب باعث میشه جلو یه اتفاق بدتر گرفته بشه یا خدا روز قیامت بیشتر از دنیا بهمون میده ولذا شک نکنید دعا به اجابت میرسه منتها نوع اجابت فرق داره.... الهی که همگی عاقبت بخیر بشیم... ببخشید که نشد به پیامهای شما جواب بدم ان شالله سال بعد اربعین قسمت همه شما مشتاقان حسینی....
سلام صبح بخیر بین الحرمین ارباب دعا گوی شما هستم
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزاداری صبح اربعین....
و آخرین تصویری و مسیری که میشد از حرم داشته باشم.... ان شالله آخرین زیارت ما نباشه و باز هم قسمت بشه.... قسمت همه شما عزیزان
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و زائرانی که منتظر ماشین مناسب با قیمت مناسب جهت رفتن به مرز هستند
خب الحمدالله ما هم سوار یه اتوبوس وی ای پی خوبی شدیم و داریم حرکت میکنیم سمت مرز همین که جای شارژ داره خودش ده دینار می ارزه😁 طرفداران من فقط لب مرز مهران تجمع نکنید 😄
دیشب بعد زیارت که از بین الحرمین داشتیم میومدیم بیرون گفتیم هرکجا جا پیدا کردیم همون جا بخوابیم چون اصلا توان و انرژی راه رفتن نداشتیم که بریم دنبال موکب و... فقط میخواستیم دراز بکشیم همین از بین الحرمین که اومدیم بیرون همین خروجی بین الحرمین کنار دیوار دیدیم زائرا یا نشستن یا همین رو زمین خوابیدن ما هم یه جا به زور پیدا کردیم گفتیم همین جا بخوابیم نه زیر اندازی نه تشکی نه بالشتی هیچی رو زمین دراز کشیدیم رفقا سریع خوابیدن و من تا بیام بخوابم یه زن و شوهر جوون عربی اومدن دقیقا جلو من نشستن به طوری که نمیشد من پاهامو کامل دراز کنم بخوابم گفتم خب شاید چند دق میخوان استراحت کنند و برن خودم نشستم پنج دق ده دق یه ربع گذشت.. دیدم نچ...خبری از رفتن نیست.. عملا همه اطراف منم پر‌بود و‌من نمی‌تونستم تغییر جهت بدم برا خوابیدن و دراز کردن پاها.... دراز کشیدم یه چند دق ببینم با خم کردن پاها میشه بخوابم ؟ دیدم نهههه از بس پاهام خسته بود هیچ آرامشی تو این حالت نبود ... خلاصه جونم براتون بگه که این زن و شوهر موندن و موندن... بگید چرا چی شده بود 😐😄 همراه ما باشید تا بگم چه خبر شده بود و تا چه ساعتی مونده بودن😕
زنده شاد
دیشب بعد زیارت که از بین الحرمین داشتیم میومدیم بیرون گفتیم هرکجا جا پیدا کردیم همون جا بخوابیم چون
بعد یه ربع بیست دق که گذشت دیدم ظاهراً خبرهاییه.... چی شده بود حالاااا.... خدمت شما مخاطبین گرامی عرض کنم این زن و شوهر جوون عرب و یا عراقی با هم دعوا کرده بودند 😐 بعد اومده بودند اونجا نشستن و مشغول بگو مگو... البته بگو‌ مگوی سرو صدا داری نبود اینطور که من متوجه شده بودم آقاهه یه کاری کرده بود و خانومه از دستش عصبانی بود هی آقاهه می‌گفت منو نگاه ببین منو خانومه همچین اخم میکرد که نگوووووو هی میگفت قربونت بشم عزیزم دورت بگردم اصلا و ابدا.... خانومه می‌گفت دست منو ول کن ببینم یه جاهایی آقاهه نا امید شد‌و‌ دستاشو‌ گذاشت رو سرش می‌گفت هوووووف رفت تو حال خودش جالب میدونید چیه ؟😄 اینجا که آقاهه دیگه خسته شده بود و یه جورایی ناراحت و رفت تو حال خودش خانومه دست شوهره و‌گرفت و‌ می‌گفت چته حالا ... اقاهه فکر کرد خانومه دیگه آشتی کرده اومد تا بخنده و قضیه ختم به خیر بشه باز خانومه زد تو‌ ذوقش😂😂 گفت ببین فکر‌نکن باهات آشتی کردم ها... باز رفت تو فاز قهر و اصلا نگاش نمی‌کرد هیچی دیگه من موندم و این زن و شوهر تااااا ساعت سه و ربع این لج و لجبازی ادامه داشت آقاهه بلند شد دوتا آب میوه خرید آورد یکی و داد به خانومه خانومه اول نگرفت اقاهه گذاشت پایین گفت به درک که نمیگیری 😒 والا شروع کرد به خوردن آب میوه خودش و گفت چقد نازتو بکشم من خب بسه دیگه....اه.... خانومه گفت با من اینطوری حرف میزنی ؟؟؟ اینجا بود که دیگه طاقتم تموم شد گفتم باید ورود کنم نزدیکه اذانه و‌من هنوز نخوابیدم آخه پاشید برید خب .... و اما چه کردم من؟😁 ادامه👇👇👇👇