❖
با شکستن پای دیگری🌸🍃
ما بهتر راه نمیریم
با "شکستن دل" دیگری
ما خوشبخت تر نمیشیم...
بدانیم اگر دلیل اشکی
بشیم با کسی
طرف نیستیم،
با خدا طرف هستیم.. 🌸🍃
❖
@zendeshad
♦️بشنویم از کاسه آش یک وجب روغن
ناصرالدین شاه سالی یک بار آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد.
رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع می شدند و هر یک کاری انجام می دادند.
خلاصه هر کس برای تملق وتقرب پیش ناصرالدین شاه مشغول کاری بود. خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان می کشید و از بالا نظاره گر کارها بود.
سر آشپزباشی ناصرالدین شاه در پایان کار دستور می داد به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و او می بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد
کسانی را که خیلی می خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند.
واضح است آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آن که مثلا یک قدح بزرگ آش که یک وجب روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد حسابی بدبخت می شد.
به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی با یکی از اعیان یا وزرا دعوایش می شد به او می گفت بسیار خوب بهت حالی می کنم دنیا دست کیه... آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.
@zendeshad
🍃🌸🍃
معنایِ زندگیِ مشترک یک مقدار قبول کردنِ این موضوع است که " من کارهایی را میکنم که دوست ندارم و درست نمیدانم ولی چون تو میخواهی انجام میدهم. "
چون اگر قرار باشد معنایِ دوستی یا دوست داشتن این باشد که "تو باید کارهایی را انجام دهی که من دوست دارم "این اوجِ خودخواهی است.
دوست داشتن یعنی اینکه " من کارهایی را میکنم یا نمیکنم که تو دوست داری یا دوست نداری حتی اگر با آنها موافق نباشم. "
اگر من مدعی شدم که کسی را دوست دارم معنایش این نیست که " تو را دوست دارم تا زمانیکه مثلِ من حس و احساس میکنی مثلِ من فکر میکنی و مثلِ من عمل میکنی. "
این که اسمش دوست داشتنِ دیگری نیست بلکه تا حدودی خودمداری و خودمحوری است.
🍃🌸🍃
@zendeshad
🌸
در خانه به همسر خود کمک کنید اگر فرصتی برای همیاری با همسرتان ندارید، حتی المقدور با انجام امور شخصی و حفظ نظافت و تمیزی محیط خانواده، زحمت او را کم کنید و بر لطف و شادکامی زندگی بیفزایید.
و این در صورتی عملی است که بدانید همسرتان انتظار چه رفتارهایی را از شما در محیط خانه دارد.
🍃🌸🍃
@zendeshad
🍃🌸🍃
احترام به شخصیت همسر
باید ناموس زندگی مشترک باشد .
🔹به هیچ وجه و به هیچ بهانه ای
نباید به همسر بی احترامی کرد ،
حتی در اختلافات و اوج عصبانیّت
🔹احترام فقط وظیفه زن نیست ؛
مرد هم باید به همسرش احترام بگذارد .
🔹احترام ، کوچک و بزرگ هم ندارد ؛
همه ی اعضای خانواده باید به یکدیگر احترام بگذارند .
🔹تمام رفتارها و گفتارها باید
به گونه ای باشد که شخصیت همسر زیر پا له نشود .
🔹حفظ حرمت و شخصیّت همسر ،
باید هم در خلوت رعایت شود و هم در جمع .
❤️مصادیق احترام و بی احترامی :
1️⃣نوع صدا زدن
2️⃣شیوه ی درخواست ها
3️⃣سلام دادن
4️⃣استقبال و بدرقه
5️⃣گوش دادن به صحبتهای همسر
6️⃣احترام به خانواده همسر
7️⃣فحش دادن
8️⃣کتک
9️⃣تمسخر
🍃🌸🍃
@zendeshad
مادرش الزایمر داشت...
بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان...
مادر گفت:چه بیماریی؟
گفت :الزایمر...
گفت:چی هست...
گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..."
گفت انگار خودتم همین بیماریو داری...
گفت: چطور؟
گفت:انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..
پسر رفت توی فکر...
برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش...
گفت:برای چی؟
گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم...
مادر گفت:
"من که چیزی یادم نمیاد...."
♡ اینم به افتخار مادرهای عزیز ♡
@zendeshad
#کلام_علما
💠علامه طباطبائی: گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد.
📚کیش مهر، صفحه ۲۴۰
@zendeshad
دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش
تو زیبا بمان
و بگذار با دیدنت هر رهگذر
نا امیدی لبخند بزند
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید
هنوز هم عشق پیدا میشود …
@zendeshad
خیلی قشنگه این متن :
بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی !
بابا که حوصله بازی نداشت
ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :
فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، با تعجب پرسید :
تو که نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت : آدمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن …
دنیا هم درست میشه …
@zendeshad
وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی
وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید!
افلاطون
@zendeshad
🌷هیچ وقت این دو جمله رو نگو :
١_ازت متنفرم ٢_دیگه نمیخوام ببینمت
🌷هیچ وقت با این دو نفر هم صحبت نشو :
١_از خود متشکر ٢_وراج
🌷هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن :
١_پدر ٢_مادر
🌷هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو :
١_نمیتونم ٢_بد شانسم
🌷هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
١_دروغ ٢_غیبت
🌷همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:١_آرامش با یاد خدا ٢-دعای پدرو مادر
@zendeshad
🟢داســــــ❤️ــــتان بسیار زیبا
زن نمی دانست که چه بکند ؟
خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد
ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!!
زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی
خواست تا شاید چاره ای کارش شود !
راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.
ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت
معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت .
غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید
اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.
چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از
غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !.
هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند ....
چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .
مدتی گذشت ....
طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را
نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،
هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و
سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش
می کشید ....!!!!
بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن
راهب چه کرد ؟
نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود ..
زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با
خونسردی رو به زن کرد و گفت :
آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !!
با صبر و حوصله ، عشق و محبت توانستی آن حیوان را رام کنی !!! مهار خشم شوهرت در دستان توست ،
پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دور ساز.
@zendeshad