eitaa logo
زندگی نامه شهیدان
770 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
97 فایل
بِســـمِ الله الرّحمــنِ الرّحیــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کسانی‌اندکه خدا قلب‌هاشان را برای تقـوا امتحان کرده. @fendreck @KhademAllah7 @Maghadam1234 ✅🌷حمایت شمادلگرمی ماست🌷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی نامه شهیدان
به راحتی می‌توان با "دلم پرواز می‌خواهد" پریسا محسن پور تا عمق درگیری‌ها و قلب خاطرات کادر درمان در
خانه، خانواده، دنیا و تمام زخرفش را پشت سر گذاشته و در چند کیلومتری تکفیری‌ها، با کمترین امکانات و بیشترین سختی‌ها تمام هم و غم‌شان شده بود حفظ ایمان‌های ناب زخم برداشته در میدان جنگ. بدون سست شدن به خاطر شهدایی که از میان هم قطارانشان تقدیم می‌شد و بی توجه به سلاح‌هایی که گاهی آنقدر به بیمارستان‌های صحرایی‌شان نزدیک می‌شد که هرم دهانه سلاح بر نبض قلب‌های دریایی‌شان سایه می‌انداخت. این گروه دوم هم مدافع همان حرم و حریم بودند اما متأسفانه حتی کمتر از دیگر مدافعان از آن‌ها یاد می‌شود و حجم غربت‌شان عظیم‌تر از غریبان گروه اول است. شرح فداکاری، دلسوزی و از جان گذشتن بهداری رزمی در کوران تهاجم دشمن قطعه گم شده پازل ایثار و حماسه است که سینه سینه حرف درباره آن وجود دارد اما معبری برای به کلمه تبدیل شدن این آتشفشان‌های درون سینه‌ها به سختی پیدا می‌شود. اینجاست که یک نفر سومی پیدا می‌شود، قلم به دست می‌گیرد و اراده می‌کند تا بر این انسانیت جاری در دل توحش تجاوز نور بتاباند تا از ورای آن بتوان نگاهی به چهره این مدافعان غریب اما سربلند انداخت 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
چطور اسم شهید محمد حسن قاسمی به گوش‌تان خورد و از شهادت ایشان با خبر شدید؟
شهید محمد حسن قاسمی از همکاران ما در بیمارستان به حساب می‌آمدند و مسأله شهادتشان تا مدتی اعلام نشد. چون در منطقه‌ای به شهادت رسیده بودند که دست نیروهای خودی نبود و دو نفری که شاهد شهادتش بودند هم تازه سه روز بعد توانسته بودند افتان و خیزان خودشان را به مقر خودی برسانند و اعلام شهادت بکنند. در نتیجه با توجه به خاص بودن شرایط و اینکه حفاظت باید روی این مسأله کار می‌کرد تا صحت ادعای آن دو نفر مشخص شود زمان برد تا خبر شهادت ایشان اعلام شود. بعد از آن هم سه ماه طول کشید تا آن منطقه آزاد و پیکر ایشان به ایران برگردد. پیکر شهید قاسمی در حالی سه ماه بعد در مختصاتی که آن دو نفر درباره آن حرف می‌زدند پیدا شد که با صورت به زمین خورده و عینکش خورد شده بود، هنوز لباس آبی اتاق عمل بر تن داشت، دستکش لاتکس پوشیده بود و هنوز جیب‌هایش با داروهای اتاق عمل پر بود و از طریق همین نشانه‌ها شناسایی شد. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
ارزیابی اولیه‌تان نسبت به شخصیت شهید محمد حسن قاسمی به عنوان همکار چه بود و چه زمان تصمیم گرفتید برای نوشتن کتابی در خصوص ایشان دست به قلم شوید؟ شهید فاسمی از نیروهای تازه وارد بیمارستان ما بود و در نتیجه آشنایی من با ایشان بسیار بسیار محدود بود. روی هم حدود هفت یا هشت ماه در بیمارستان ما مشغول بودند و بعد از آن به سوریه اعزام شدند و آشنایی ما خیلی خیلی محدود بود. همین آشنایی محدود باعث می‌شد تا در طول نگارش کتاب خیلی وقت‌ها در شناخت شخصیت‌شان دچار سردرگمی شوم و مجبور شوم از دوستان، هم رزمان و خانواده شهید کمک بگیرم. در حقیقت ما همکار بودیم ولی من فقط دوبار ایشان را دیده بودم. یک بار که تازه آمده بودند و با دیدنشان در راهروی اتاق عمل از روی کنجکاوی درباره‌شان سوال کردم و بار دوم دو سه هفته قبل از شهادتشان وقتی برای آخرین بار به تهران آمده بودند و می‌خواستند با همکاران و دوستانشان در اتاق عمل ملاقاتی داشته باشند. عصر همان روز هم به سوریه برگشتند. با این وجود سه روز بعد از اعلام شهادت ایشان من به فکر نوشتن کتاب افتادم و این پروژه سه سال طول کشید تا "دلم پرواز می‌خواهد" به دست خواننده رسید 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🌷🌷🌷 صبــح ،باور عشـق است در لبخند آسمانی شما مـــــرد . . .
هدایت شده از حجاب و عفاف🧕🏻
☀️۞﴾﷽﴿۞☀️ 🍃مسابقه🍃 سلام و عرض ادب و تبریک بمناسبت میلاد خانم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به تک تک شما همراهان خوب کانال 😊🌷✨ ⁉️سوال مسابقه ✅جمله ی" «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة»" در وصف حضرت زینب (س) از کیست؟ 👈علاقمدان به شرکت در مسابقه پاسخ سوال را در زمان تعیین شده به آیدی زیر در ایتا ارسال نمایید. 👇 @Sarbaaz_mahdi313 ⏳مهلت پاسخگویی تا ساعت 24 امشب 🗓اعلام نتایج مسابقه شنبه 19آبان ماه 🎁به قید قرعه به ۵ نفر از شرکت کنندگان هدیه تبرکاً تقدیم خواهد شد ┅═✧❁🔆❁✧═┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   ┈┉┅━✼🍃🌹🍃✼━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━✼🍃🌹🍃✼━┅┉┈
جو بیمارستان و همکاران در مواجه با خبر شهادت ایشان چگونه بود؟ تا مدت‌ها فضای اتاق عمل سنگین بود. اصلاً رنگی از افسردگی و بغض عجیبی در چهره و حرف‌های همه دیده می‌شد. بعد از ایشان جو اتاق عمل خیلی آرام و سنگین شده بود. مخصوصاً همکاران و دوستانی که ارتباط نزدیکی با شهید داشتند به شدت غمگین بودند و به نظر می‌رسید خیلی حسرت به دل هستند. کاملاً می‌شد در رفتارهایشان دید که احساس دلتنگی و حسرت جا ماندن دارند زیرا تعداد زیادی از دوستان و آشنایان ایشان در محیط کار برای کارهای پزشکی به سوریه تشریف می‌بردند و برایشان غافل گیر کننده بود که چطور یک نفر که تازه از راه رسیده و فقط چند ماه در سوریه بوده است به راحتی گوی سبقت را از بقیه ربوده و به عنوان اولین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی به درجه رفیع شهادت رسیده است. همه حسرت داشتند. بعد از آن خیلی‌ها روی اخلاق‌شان کار می‌کردند و تزکیه نفس می‌کردند چون این باور را داشتند که محمد حسن قاسمی از نظر اخلاقی دست یافتنی بود و فردی عجیب یا تک بعدی نبود که به مقام شهادت رسید. اینکه می‌گویم چند بعدی بود یعنی ایشان هم کوهنورد حرفه‌ای بود و هم عکاس حرفه‌ای. در کنار این‌ها و تخصص‌شان دربیمارستان سبک کیوکوشین کاراته را هم به شکل حرفه‌ای دنبال می‌کردند. همه از روحیات خاکی و مردمی شهید قاسمی حرف می‌زدند. با اخلاق بود ولی از این قشر که مدام سر سجاده بنشیند وهمیشه روزه بگیرد و … نبود. خیلی خیلی رفتار و کرداری معمولی و عادی داشت. در نتیجه بین همکاران این روحیه ایجاد شد که شهادت دست یافتنی است اگر کمی دقیق‌تر باشیم @zendgy_namy_shahidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی نامه شهیدان
جو بیمارستان و همکاران در مواجه با خبر شهادت ایشان چگونه بود؟ تا مدت‌ها فضای اتاق عمل سنگین بود. اص
لطفاً کمی برایمان از محمد حسن قاسمی که شناختید و چیزهایی که شما را ترغیب به نوشتن کتابی درباره ایشان کرد بگویید. هدف من در وهله اول معرفی شهید قاسمی به عنوان یک الگوی متعادل از نسل جوان بود و در حاشیه می‌خواستم به خدمات نیروهای کادر بهداری رزمی کشور را که واقعاً بی سر و صدا و بی‌ادعا و بدون هیچ تبلیغی در رسانه‌ها جان فشانی می‌کنند اشاره کنم. افرادی که به درمان مجروحان زیر آتش داعش و تکفیری‌ها مشغولند. من گاهی می‌شنیدم وقت‌هایی که می‌گفتند داعش در سه کیلومتری ما بود و ما توی اتاق عمل داشتیم جراحی می‌کردیم. یعنی آدم باید آنقدر نترس و شجاع باشد و این مسأله هیچ کجا هم مطرح نشود. خود من به جز فیلم "مردان زندگی" جای دیگری نه در رسانه‌های ملی و نه حتی خارجی چیزی در موردشان ندیده‌ام. فیلم، سریال، اخبار من هیچ کجا ندیدم چه در دوران دفاع مقدس و چه بچه‌های مدافع حرم به شکل اختصاصی درباره کادر درمان کار شود. درباره دوران دفاع مقدس هم یکی دو تا فیلم بیشتر کار نشده برای همین احساس کردم دینی بر گردنم دارم. دلم می‌خواست روایتگر زحماتشان باشم. حس می‌کردم این بخش تنها بخشی است که نقش کلیدی در ماجرا داشته اما دیده نشده است. این افراد هم با همان باور پا به میدان می‌گذاشتند و در همان معرکه مدافع حرم و رزمنده بودند فقط در میدانی دیگر. پا به پای رزمنده‌های دیگر کار می‌کردند و از خودگذشتگی داشتند. اینکه شما زیر آتش دشمن، در یک بیمارستان محاصره شده مشغول درمان مجروحان باشی و اطرافت را داعشی‌ها و تکفیری‌ها گرفته باشند اما همچنان به کارت ادامه بدهی و در نظر داشته باشی که این رزمنده فداکار و زخمی بد، حال عزیز یک خانواده است تقریباً هیچ وقت دیده نشده است. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
سخنان مادر شهید در مورد او
در ابتدا شهیدتان را برای مخاطبان مان معرفی کنید . بنده صدیقه صدری مادر شهید محمدحسن قاسمی هستم . محمد حسن ۱۷ فروردین ۱۳۶۹ در شهرکرد به دنیا آمد تکنسین بیهوشی و مسئول بیمارستان‌های میدانی در چند منطقه از سوریه بود که پس از حدود ۳ سال حضور در میدان‌های نبرد در نیمه مرداد سال ۱۳۹۵ به شهادت رسید ‌. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯