Mahmood Karimi - New Version Heydar Heydar (128).mp3
4.01M
💢 حیدر حیدر
🎙حاج محمود کریمی
#ماه_مبارک_رمضان
✅دعای روز 1⃣2⃣ ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِک دَلِیلا
وَ لاتَجْعَلْ لِلشَّیطَانِ فِیهِ عَلَی سَبِیلا
وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلا وَ مَقِیلا
یا قَاضِی حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ
خدایا در این ماه برای من به سوی خشنودیات،
دلیلی قرار ده
و برای شیطان، راهی به سوی من، قرار مده
و بهشت را منزل و آسایشگاهم، قرار ده،
ای برآورنده حاجات خواهندگان
📒کتاب شریف مفاتیحالجنان_اعمال ماه رمضان
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد،عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود.
جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شدهام آمدم برای خواستگاری....
عموگفت:حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...!
جوان کافر گفت:عموجان هرچه باشد من میپذیرم.
عموگفت:در شهر بدیها (مدینه)
دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!!
جوان کافر گفت:عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟!
عمو گفت :اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علیبن ابیطالب می شناسند...
جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدیها (مدینه) شد...
به بالای تپّهی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت.
گفت:ای مرد عرب تو علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت: تو را با علی چهکار است...؟!
جوان کافر گفت :آمدهام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیلهمان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...!
جوان عرب گفت: تو حریف علی نمیشوی ...!!
جوان کافر گفت :مگر علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت :بله من هر روز با او هستم و هر روز او را میبینم..!
جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او رااز تن جدا کنم...؟!
جوان عرب گفت:قدی دارد به اندازهی قد من هیکلی همهیکل من...!
جوان کافر گفت:خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!!
مرد عرب گفت:اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!!
خب حالا چی برای شکست علی داری...؟!
جوان کافر گفت:شمشیر و تیر و کمان و سنان...!!
جوان عرب گفت:پس آماده باش..
جوان کافر خندهای بلند کرد و گفت: تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش..شمشیر را از نیام کشید.
جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟!
مرد جوان عرب جواب داد عبدالله...!!
(بندهی خدا) و
پرسید نام تو چیست...؟!
گفت:فتاح ،و با شمشیر به عبدالله حمله کرد...
عبدالله در یک چشم بههم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد وبا خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشمهای جوان کافر جاری شد...
جوان عرب گفت: چرا گریه میکنی...؟!
جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به دست تو کشته میشوم...
مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!!
جوان کافر گفت :مگر تو کی هستی ...؟!
جوان عرب گفت منم (( اسدالله الغالب علیبن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!!
جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت :من میخواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی
پس👈فتاح شد 👈قنبر غلام علیبن ابیطالب...
▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ...
▫️یا علی! ما دوستداران تو مدتیاست گرفتار انواع بلاها و بیماریها و ...شدهایم ترا به حق همان غلامت قنبر دستهای ما را هم بگیر...
◾️هر چقدر از روایت لذت بردی، ارسال کن.
✴️ بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام )صلوات...🍃🤝 🍃
یاعلی مدد🌹🌹🌹🌹❤️
التماس دعا...
خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی ع کولاک میکنه! محشره!!
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود.
حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید.
افتخار کنید که شیعه علی ع هستید.
یا صاحب الزمان ادرکنی:
📜 زیارت مختصر امیرالمومنین علی علیه السلام نقل شده از امام هادی علیه السلام:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَأَشْهَدُ أَنَّكَ لَقِيتَ اللَّهَ وَ أَنْتَ شَهِيدٌ عَذَّبَ اللَّهُ قَاتِلَكَ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ وَ جَدَّدَ عَلَيْهِ الْعَذَابَ جِئْتُكَ عَارِفاً بِحَقِّكَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِكَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ وَ مَنْ ظَلَمَكَ أَلْقَى عَلَى ذَلِكَ رَبِّي إِنْ شَاءَ اللَّهُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ لِي ذُنُوباً كَثِيرَةً فَاشْفَعْ لِي إِلَى رَبِّكَ فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً وَ إِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ جَاهاً وَ شَفَاعَةً وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لا يَشْفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضَى)
سلام بر تو اى ولى خدا، تو نخستين ستم ديده اى، و نخستين كسى كه حقّش غصب شد، صبر كردي و به حساب خدا گذاشتى تا به شهادت رسيدی،
شهادت مى دهم كه تو خدا را ملاقات كردى، درحالى كه شهيد بودى، عذاب كند خدا كشنده ات را به انواع عذاب، و بر او عذاب را تازه كند، به سويت آمدم، شناساى به حقّت و بيناى به شأنت، دشمن با دشمنانت و آن كه به تو ستم كرد.
ان شاء اللّه بر اين عقيده پروردگارم را ملاقات كنم، اى ولى خدا، مرا گناهان زيادى است، از من نزد پروردگارت شفاعت كن، كه تو را پيش خدا جايگاه معلومى است و تو را به درگاه خدا آبرو و حق شفاعت است و خداى تعالى فرموده است: شفاعت نكنند جز براى كسى كه او پسندد.
یا صاحب الزمان ادرکنی:
◾️چون امیرالمؤمنین علیه السلام وفات کرد، حسن بن علی علیه السلام فرمود:
ای مردم در این شب مردی از میان شما رفت که گذشتگان بر وی پیشی نگرفته بودند و آیندگان به او نخواند رسید. او پرچمدار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که جبرئیل در طرف راست و مکائیل در طرف چپش بودند. از میدان بر نمیگشت جز اینکه خدا به او فتح و پیروزی می داد.
🏴 شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام تسلیت باد@zeyafat_zohor
143204_325.mp3
4.19M
📖 ترتیل سریع جزء ۲۱ قرآن کریم
🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
#ترتیل_سریع #ترتیل_جزء_بیست_یک
💢 حجم: ۴ مگابایت
⏰ زمان: ۳۳:۳۸
🌹 راز ماندگاری علی 🌹
🔹 معروف است که در زمان قاجاریه مرد نسبتاً فاضلی که بسیار خوشنویس بوده ظاهراً از شیراز برای زیارت به مشهد رفته بود. در بازگشت، پولش تمام میشود یا دزد میزند، و در تهران در حالی که غریب بوده بیپول میماند. فکر میکند که از هنرش که خطاطی است استفاده کند و ضمناً زیاد هم معطل نشود. بر میدارد همین عهدنامه امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر را که بخشی از آن را خواندم با یک خط بسیار زیبا مینویسد. خطکشی میکند، جدولبندی میکند، این عهدنامه را در یک دفتری مینویسد و آن را به صدر اعظم وقت اهدا میکند. یک روز میرود نزد صدر اعظم در حالی که ارباب رجوع هم زیاد بودهاند. نوشته را به او میدهد و میگوید هدیه ناقابلی است. پس از مدتی بلند میشود که برود. صدر اعظم میگوید آقا شما بفرمایید. با خود میگوید لابد میخواهد مرحمتی بدهد، میخواهد خلوت بشود. چند نفری از ارباب رجوع میمانند. باز میبیند خیلی
طول کشید، بلند میشود که برود. دوباره صدر اعظم میگوید آقا شما بفرمایید. تا اینکه همه مردم میروند، فقط پیشخدمتها میمانند. صدر اعظم میگوید فرمایشی دارید؟
این شخص میگوید: نه، من عرضی نداشتم، همین را تقدیم کرده بودم. پیشخدمتها را هم میگوید همهتان بروید بیرون، کسی حق ندارد بیاید داخل اتاق. این بیچاره وحشتش میگیرد که این دیگر چگونه است؟! صدر اعظم میگوید: بیا جلو! میرود جلو. آهسته در گوشش میگوید: چرا این را نوشتی و برای من آوردی؟ میگوید:
شما صدر اعظم یک مملکت هستید، این هم دستورالعمل مولا امیرالمؤمنین علیه السلام است برای کسانی مثل شما. فرمان اوست راجع به اینکه با مردم چطور باید رفتار کرد. من فکر میکنم شما هم شیعه امیرالمؤمنین هستید و چنین چیزی را دوست دارید. فکر کردم برایتان هدیهای بیاورم، هیچ چیز مناسبتر از این پیدا نکردم. گفت:
بیا جلو. رفت جلو. گفت: یک کلمه من میخواهم به تو بگویم و آن این است که خود علی که اینها را نوشت و به اینها بیش از هرکس دیگر پایبند بود و عمل میکرد، در سیاست از اینها چقدر بهرهبرداری کرد که حالا من بیایم به اینها عمل کنم؟ خود علی از همین راهی که دستور داد عمل کرد و دیدیم که تمام مُلکش از بین رفت و معاویه بر او مسلط شد. علی خودش به این دستورالعمل عمل کرد و شکست خورد، پس این چیست که برای من نوشتهای؟! گفت: اجازه میدهید جواب بدهم؟ بله. گفت:
چرا این حرف را در میان جمعیت به من نگفتی؟ گفت: اگر در میان جمعیت میگفتم پدرم را درمیآوردند. گفت: بسیار خوب، جمعیت که رفت چرا پیشخدمتها را گفتی همهتان بروید بیرون؟ گفت: اگر یکی از آنها میفهمید که من چنین جسارتی به علی میکنم پدرم را درمیآورد. گفت: پیروزی علی علیه السلام همین است. چرا معاویه بعد از هزار و سیصد سال، احدی کوچکترین احترامی برایش قائل نیست و جز لعنت و نفرین چیز دیگری برای او نیست؟ علی علیه السلام هم بشری بود مثل من و تو. این احترام را از کجا پیدا کرد که تو اگر به همین نوکرها و پیشخدمتها بگویی آدمهای بیگناهی را گردن بزنید گردن میزنند ولی اسم علی را جرأت نمیکنی با بیاحترامی [جلوی آنها ببری]؟ آیا جز این است که علی علیه السلام را اینها به همین صفات شناختهاند که علی مجسمه راستی و درستی، مجسمه وفای به عهد و تجسم همین دستورالعملی است که خودش داده است؟ علی علیه السلام به موجب اینکه به همین سیاست عمل کرد، هم خودش را در دنیا بیمه کرد و هم اینها را.
اگر در دنیا فردی پیدا میشود که به این اصول انسانیت عمل میکند به موجب همین است که علی علیه السلام اینها را نوشت و خودش عمل کرد.
اگر او اینها را نمینوشت و خودش عمل نمیکرد، سنگ روی سنگ بند نمیشد. تو خیال کردهای که این اجتماع را با همان سیاست خودت حفظ کردهای؟! اگر مردم دزدی نمیکنند، به خاطر تو دزدی نمیکنند؟! صدی نود مردمی که دزدی نمیکنند به خاطر علی علیه السلام و دستورهای علی و امثال علی است. صدی نود مردمی که فحشا نمیکنند، به ناموس تو خیانت نمیکنند، به خاطر همان علی علیه السلام و دستورهای علی است. تو خیال کردهای علی علیه السلام شکست خورد؟!
🔹این است که میفرماید: وَ لایحْسَبَنَّ الَّذینَ کفَروا سَبَقوا انَّهُمْ لایعْجِزونَ.
🔹 ما باید این فکر را از دِماغ خودمان بیرون بیاوریم که حق پیش نمیرود، مردم تابع ظلم هستند، اساس دنیا بر ظلم و ناحقی است.
اینطور نیست. این مقداری هم که از زندگی بشر باقی است، به اعتبار همان پیوندهای محکمی است که اهل حق و اهل راستی و درستی برقرار کردهاند.
استاد مطهری/ آشنایی با قرآن/ ج 3، ص159
4_5985741533540781345.mp3
12.4M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 یا علی اَنت امیرالمومنین...
👤 حاجمحمود #کریمی
▪️ ویژهٔ شهادت #امام_علی
کی مثل علی
به جان رسیده است کسی
کی همچو علی
رنج کشیده است کسی
تاریخ گواه است که
در روی زمین
مظلوم تر از علی
ندیده است کسی
#شهادت_امام_علی(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀
19.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
امشب از خدا چه بخواهیم؟
🎞 #كليپ_تصويری
آیت الله مرحوم
حاجآقا مجتبی تهرانی
🟢 امیرالمؤمنین علی(ع) را «که کُشت» و «چه کُشت»؟
🔸 یک وقت میگوييم على(ع) را كه كشت و يك وقت میگوييم علی(ع) را چه كشت؟
🔹 اگر بگوييم على(ع) را كه كشت، البته عبدالرحمن بن ملجم. اگر بگوييم على(ع) را چه كشت، بايد بگوييم جمود و خشکمغزى و خشكهمقدسى. همينهايى كه آمده بودند على(ع) را بكشند، از سر شب تا صبح عبادت میکردند.
🔸واقعاً خيلى تأثرآور است. على(ع) به جهالت و نادانى آنها ترحم میكرد، تا آخر هم حقوق آنها را از بيتالمال میداد و به آنها آزادى فكرى میداد.
🔹 ابن ابیالحدید میگوید: اگر میخواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب نوزدهم رمضان را انتخاب کردند. گفتند: ما میخواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون میخواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم.
📗 اسلام و نيازهای زمان، ج۱، ص۸۰