شهیدی ۲۳ساله که در عملیات محرم در منطقه شرهانی آسمانی شده است و گمنام مانده،
در جمع معتکفین مسجد خاتم الانبیاء(ص) ورامین حاضر شد.
@zeynabian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای ۴ فرزند شهیدم اشکم در نیامد!
حاجیه خانم جنیدی، مادر چهار شهید:داغ ۴ شهید اشک من را در نیاورد، ولی این روزها برای وضعیت بد اقتصادی مردم گریه میکنم.
بترسید از آن زمانی که باید در صحرای محشر با فرزندان شهید این مادر رو در رو شوید!
@zeynabian
#شوخی_در_جبهه
ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را میخواندیم . روحانی گردان قبل از مراسم ، بـرای آن دسته از دوستان که بلد نبودند ، توضیح میداد
بـرادران وقتی بـه عـبارت یا ذوالجلال و الاکـرام رسیـدید ، کـه در ادامـه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار می آیـد ، با دست چپ، #محاسن خود را بگیرید و انگشت سبـابـه دست دیگـر را بـه چـپ و راست حرکت دهید
هنوز حرف حاج آقا تمام نشده بود، یکی از بچـه هـای شوخ و بسیجی ، از انتهای مجلس بلند شد وگفت حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟
حاج آقا هم کـم نیاورد و در جـواب گفت محاسن بغل دستی اش را بگیره! چارهای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد! و #رزمنده ها زدند زیر خنده
@zeynabian
علی متولد نوزدهم فروردین ماه بود . سال هزار و سیصد و سی و نه . خوش خنده بود و بمب انرژی . خوش پوش بود و اهل کار . از نوجوانی به تهران آمده بود و کار می کرد . از شاگردی شروع کرد . شاگرد مغازه ی خرازی بود ، اما اوستای مبارزه با رژیم شاه شد . البته برای اوستا شدن کم سختی نکشید ، تیر هم خورد . تیری که پایش را چند تکه کرد و پلاتینی را برای همیشه مهمان پایش کرد ...
تولدت مبارک😍
#شهید_قمی
@zeynabian
امیر سپهبد #شهیدعلی_صیادشیرازی
💌تاریخ تولد:۱۳۲۳
💌تاریخ شهادت:۷۸/۱/۲۱
💌نحوه شهادت:ترور
❣سالروز شهادتش مبارڪ #صلواٺ
@zeynabian
شناسنامه های دیار ۱۵ خرداد
امیر سپهبد #شهیدعلی_صیادشیرازی 💌تاریخ تولد:۱۳۲۳ 💌تاریخ شهادت:۷۸/۱/۲۱ 💌نحوه شهادت:ترور ❣سالروز شهاد
#معرفے_شهید🌸
💝 برای تشکر از زحمت های تو!
✅ شهید صیاد شیرازی به روایت همسر شهید
۲۱ فروردین ۱۳۷۸ سالروز شهادت به دست منافقین
🔸 وقتی فرمانده نیروی زمینی شد، ماه تا ماه پیدایش نمیشد. گاهی اوقات می آمد تهران جلسه یا مأموریت و میرفت.
🔹 وقتی می فهمیدم آمده تهران و نیامده خانه، ناراحت میشدم. پشت تلفن بهش می گفتم: « چرا نیامدی علی؟» عذر خواهی می کرد که: « کار داشتم»، ولی مرتب تلفن می زد. خیلی از کارها و مشکلات خانه را تلفنی حل می کرد. سخت بود، ولی راضی بودم.
🔸 آن روزها فقط دعا می کردم سالم باشد. دلم برایش شور می زد، به خصوص که هر چند وقت یک بار بدن مجروحش را می آوردند و هنوز خوب نشده، دوباره میرفت منطقه. هر بار که در می زدند، می گفتم حتماً این بار خبرش را آورده اند. دلم برایش، برای دیدنش، برای صدایش لک زده بود.
🔹 یک روز دیدم در می زنند. دیدم چند نفرند. یکی شان گفت: « منزل جناب سرهنگ شیرازی؟» دلم ریخت. گفتم: « من خانمش هستم. » گفت: « از طرف جناب سرهنگ برایتان پیغام آورده ایم. » یک پاکت داد دستم. اصلاً نفهمیدم پاکت را چطوری گرفتم. گفتم: « شهید شده؟» یکی شان گفت: « نه گفتند این پاکت را به دست شما برسانیم. » و خداحافظی کردند.
🔸 آمدم توی حیاط چادرم از سرم افتاد. دیدم در پاکت یک نامه است با یک انگشتر عقیق. نوشته بود: « برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم.» نفس راحتی کشیدم و اشک توی چشم هایم جمع شد.
📸 عکس: شهید صیاد شیرازی در کنار همسر و نوه
امروز مورخ ۲۱ فروردین ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز مبارک باد
عکس مورد نظر جمعی از جانبازان و شهدای گرانقدر پایگاه شهید صدوقی حوزه سجاد میباشد که در اوایل سال ۶۵ گرفته شده است
بترتیب از سمت راست شهید محمدرضا کریمی و بعدی جانباز سرافراز سردار خدایار سلسپور نفر سوم مجید تاجیک معروف به مجید حاج مسلم از پیشکسوتان جنگ و دفاع مقدس که در سالگرد امام رضوان الله علیه در ورامین به یاران شهید خود پیوست نفر چهارم اصغر منصوری از جانبازان دفاع مقدس و رزمندگان پیشکسوت فرد نشسته شده در سمت راست عباس تاجیک از پاسداران حریم ولایت و نفر آخر سمت چپ شهید والامقام صدراله حجازی از شهدای طلبه است
این تصویر در سنگر پایگاه صدوقی روبروی میدان روغنکشی بود که این پایگاه تعداد زیادی شهید اعزام به جبهه حق علیه باطل کردند
@zeynabian