#شهید_مصطفی_صدرزاده
🚨 اراذل و اوباش را جذب هیئت میکرد
🔺مثلاً میرفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود میانداخت و میگفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون»
🔺یا مثلاً با اینکه سن خودش کم بود به مدرسه میرفت، لیست بچهها را میگرفت به آنها زنگ میزد و به مسجد دعوتشان میکرد.
🔺مصطفی حتی افرادی که همه به چشم اراذل و اوباش به آنها نگاه میکردند، جذب هیئت میکرد. آنها هم بچههای خوبی میشدند و خیلی به نفع اهالی محل میشد.
♨️ سیره شهدا را میخواند و در جمع ما مینشست و در مورد شهدا حرف میزد. میگفت:
«به یاد داشته باشید یکی از چیزهایی که شهید را از بقیه متمایز میکند کمک به خلق است. سعی کنید به مردم کمک کنید.»
⭕️ برای استخر پایگاه بسیج زده بود
🔺در کارهای فرهنگی خیلی سختی تحمل میکرد. وقت خواب و استراحتش خیلی کم بود.
🔺ماه رمضان داخل تابستان افتاده بود. مصطفی تا حدود ساعت ١٢ شب در مسجد میماند و کار فرهنگی میکرد.
کلاس قرآن داشت. سفره افطار داشت. بعد از افطار هم کلاس صالحین و برنامههای مختلف.
🔺بعد از تمام شدن کلاسهای مسجد، حاج آقا بطحایی را تا نماز صبح استخر میبرد که پاسخگوی سؤالات شرعی مردم باشد.
🏷 #اسوه_های_تشکیلاتی #سیره_شهدا #شهید_صدرزاده #مصطفی_صدرزاده #جذب #امام_زمان #کار_جمعی #تشکیلات #تشکیلات_اسلامی #بصیرت_و_تشکیلات_اسلامی
👇
🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 روش جذب و مسئولیتدهیِ شهید مصطفی صدرزاده
🔻 «پایگاه نوجوانان که سروشکل گرفت، آقامصطفی به فکر جذب بیشتر نیرو افتاد. مثلاً میرفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود میانداخت و میگفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون.»
بااینکه سن خودش کم بود، به مدرسهها میرفت، لیست بچهها را میگرفت، به آنها زنگ میزد و به مسجد دعوتشان میکرد.
مصطفی آدمی بود که از «هیچ چیز»، کار به وجود میآورد. با اینکه هنوز کاری برای انجام دادن نداشتیم، ولی بـرای بچهها کار درست میکرد و به ما مسئولیت میداد. مثلاً اگر قرار بود برای مراسمی چای بدهند، این کار را به چند نفر میسپرد.
قانونی هم داشت و بلااستثنا به تکتک بچهها میگفت: «وقتی به شما میگم فلانی بیاد جای تو بایسته، حق ندارید بگید نه یا اینکه ناراحت بشید.»
📘 منبع: کتاب سرباز روز نهم، صفحه ۵۵ و ۵۶
🏷 #اسوه_های_تشکیلاتی #سیره_شهدا #شهید_صدرزاده #مصطفی_صدرزاده #جذب #امام_زمان #کار_جمعی #تشکیلات #تشکیلات_اسلامی #بصیرت_و_تشکیلات_اسلامی
👇
🆔 @ziaossalehin_ir