*_رضاه شاه*
*_محمد رضا شاه*
*_امیر کبیر*
*_لطفعلی خان زند*
*_ناصرالدین شاه*
*_کریم خان زند*
*_محمد علی شاه*
*_اقامحمدخان قاجار*
*_فتحعلی شاه*
*_احمد شاه*
*_ شاه عباس و ...*
*✅چرانام همه این پادشاهان عربیست؟*
*✅چرانام یکی از این پادشاهان کورش، داریوش و یا یک اسم ایرانی مثل منوچهر، خسرو و ...نبوده است؟*
*_دویست سال پیش که ثبت احوال جمهوری اسلامی نبوده است که به زور اسم مردم وپادشاهان را عربی بگذارد؟*
*✅چرا یکی از این پادشاهان حتی در دوران پهلوی اقدام به باز سازی مقبره کورش کبیر درحد یک تفریحگاه نکردهاند؟*
*✅چرا مدعیان کورش پرستی بجای کورش بزرگ به عربی میگویند کورش کبیر؟*
*✅چرا حافظ و سعدی حتی فردوسی یک بیت شعر در مدح کورش نه سرودهاند و مگر این شاعران ایرانی نبودند؟ و یا کورش اینقدر کوچک بود که دیده نشد یا وجود خارجی نداشت؟*
*✅چرا کورش پرستان با توجه به اینکه خود را از بازماندگان جنگ آوران و دلاوران امپراطوری ساسانیان و هخامنشیان میدانند، دویست سال گذشته یکنفر دشمن خارجی را تا اطراف مرزهای ایران تعقیب نکردن و در این 40 سال هم جرأت اقدام برای اثبات حقانیت کورش در برابر هیچ دشمنی را ندارند و حتی در دفاع مقدس هم حضور نداشتن، در صورتی که مذهبیون برای اثبات حقانیتشان پس از چند صد سال تا مدیترانه دشمن را تعقیب و حتی هزاران شهید مانند سردار قاسم سلیمانی و حججی ها را به داخل خاک همان اعراب وحشی و داعشی میفرستند وجوانمردانه در راه دین خودشان شجاعانه میجنگند و سر میدهند؟*
*✅چرا کورش پرستان در وقت گرفتاری و یا بریدن ترمز ماشینشان به جای مدد گرفتن از کورش دست به دامان امام حسین علیهالسلام وحضرت عباس علیهالسلام ونوادگان انها میشوند
*✅چرا کورش پرستان مدعیاند که حجاب را آخوندها اختراع کردهاند درصورتی که یک مجسمه زن بی حجاب در تخت جمشید وجود ندارد؟ پس حجاب و عفاف از ویژگیهای زنان با شرف ایرانی بوده است. نه زور جمهوری اسلامی*
*✅چرا کورش پرستان که اینهمه دلاور وجنگاور و قهرمان در بزرگترین امپراطوری ساسانیان،* *هخامنشیان داشتند در برابر اعراب ملخ خور تسلیم شدند و یزدگرد سوم بدست ایرانیان کشته شد نه بدست اعراب، آن زمان سلاحهای ساخت امریکا و اسراییل هم نبود تا به عربها کمک کنند.*
*✳️ در آخر اذعان می کنیم که ما ایرانی مسلمان هستیم نه به تمدن خود پشت می کنیم و نه به اسلام و آموزه های حیاتبخش آن، دشمنان چند سالی است با تحریک عواطف و تعصبات ملی گرایی سعی در بزرگ جلوه دادن کوروش و تضعیف آموزه های اسلام هستند ،هوشیار باشیم چرا فقط در این چند سال اخیر ؟؟*
*کمی تفکر!!*
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
✍میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
میشه یه شب حسین حسین خونه من باشه؟
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ارواح صدا میکنن، اما ما نمیشنویم...
@Fars_Plus@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47