eitaa logo
مربیان قرآن دبستان (درست‌خوانی و زیباخوانی)
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
366 ویدیو
56 فایل
﷽ هماهنگی، هم‌افزایی و محتوای تدریس برای مربیان قرآن دبستان کتاب درست‌خوانی و زیباخوانی قرآن کریم ویژه کودکان تألیف علی قاسمی ادمین: استاد حسینی و استاد ده باشی سفارش کتاب ۰۲۵۳۷۸۳۹۴۷۴ ۰۹۰۲۷۸۳۹۴۷۴ مشاوره و برگزاری دوره تربیت مربی قرآن @H_N_S_1_1_4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*راه نادرست* ☀️ نزدیک ظهربود . حضرت علی (ع) افسار اسب خود را می کشید و به طرف مسجد می رفت . اسب ، آرام آرام قدم بر می داشت . 📿 نزدیک مسجد ، مردی ایستاده بود . مرد با دیدن حضرت علی(ع) جلو رفت و گفت :«می خواهید تا شما نماز می خوانید و بر می گردید من مواظب اسبتان باشم ؟» حضرت علی (ع) لبخندی زد ، اسب را به او سپرد و با خود فکر کرد که پس از نماز کمی پول به این مرد می دهم. سپس ، برای خواندن نماز به مسجد رفت . چند لحظه بعد ، صدای اذان بلند شد. امام علی (ع) و مردمی که در مسجد بودند ، مشغول خواندن نماز شدند . 🐎 مرد با دقت به اندام قوی و کشیده ی اسب نگاه کرد . ناگهان با خود فکر کرد که :« چه اسب زیبا و نیرومندی !حتماً خیلی هم با ارزش و گران قیمت است! چرا مال من نباشد ؟» بعد ، روی اسب پرید و با پا به شکم و پهلو های او کوبید ؛ ولی اسب که می دانست مرد غریبه است ، محکم سر جای خود ایستاد . مرد هرچه کرد ، اسب تکان نخورد. ناامید و عصبانی از اسب پیاده شد . ناگهان فکر بد دیگری به فکرش رسید . با عجله افسار نو اسب را از گردنش باز کرد و دوید و از آنجا دور شد . پس از خواندن نماز ، امام از مسجد بیرون آمد . با دیدن اسب ، همه چیز را فهمید . کمی پول به یکی از یاران خود داد و از او خواست به بازار برود و برای اسب یک افسار دیگر بخرد . مرد پول را از امام گرفت و به بازار رفت . کمی بعد با یک افسار برگشت . ☘ حضرت علی (ع)افسار را گرفت و با تعجب به آن نگاه کرد . این ، همان افسار قبلی اسب بود . امام فرمود:« ای کاش آن مرد این کار بد را نمی‌کرد ؛ چون من می خواستم به خاطر نگهداری از اسبم به او پول بدهم ؛ اما او این پول را از راه نادرست و حرام به دست آورد ؛ یعنی راه گناه . خدا اصلاً این راه را دوست ندارد . ای کاش صبر می کرد و پول حلال به دست می آورد!» 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 خب این هم از داستان امروز. راستش داستان امروز مرا غمگین کرد. شما چطور؟ 🌼 ما دوست داریم به پیامبر و خانواده شون خیلی شبیه باشیم. خدا کسایی رو که سعی می کنند شبیه پیامبر بشن خیلی دوست داره و به آنها توجه ویژه میکنه. پیامبر و خانواده شان هرگز کارهای خطا و بد که خداوند راضی نیست انجام نمیدن. 🌼 با خوندن این داستان یاد سوره مبارکه مسد افتادم. خداوند در سوره مسد میگه بدی ها به انسان آسیب می زنند. بدترین آسیب بدیها اینه که وقتی انسان بدی می کند از پیامبر و امام دور می شه. 🌼 این مرد هم به جای اینکه صبر کند تا خداوند روزی حلال او را برساند و پاداش خدمتگزاری به امیرالمومنین علیه السلام را از دست با برکت ایشون دریافت کنه به خودش آسیب زد و از امام دور شد. 🌼 علاوه بر این پیامبر و امامان کاملاً به قرآن عمل می کنند مثلا سوره مطففین به انسان ها یادآوری می کنه که حقوق دیگران را باید کاملاً رعایت کنند. اون مرد انگار این نکته که پیامبر و خانواده شون هرگز حقوق دیگران را زیر پا نمی گذارند هم فراموش کرده بود. 🌼 بچه ها به نظر شما اون مرد رفتار غلط خودش را که موجب دوری از امامش امیرالمومنین شد چگونه میتونه جبران کند؟ اگر ما جای اون مرد بودیم چه کار می کردیم؟ ❤️ *خدای مهربونم ازت خواهش می کنم به ما کمک کن تا بتونیم با انجام کارهای خوبمون در همه زندگی به پیامبر و خانواده شون خیلی شبیه باشیم آمین یا رب العالمین* ❤️ @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی بازی و فعالیت‌های تدبری سوره مبارکه مسد 👇🏻👇🏻
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای بچه ها از کارهایی بگین که میتونیم با دستهامون🖐 انجام بدیم اما از دستان ابولهب هم براشون بگین که ثروت و مقامش بود 👌 @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*رزمایش پرتاب موشک* 🚀 *پیامهایی از سوره مبارکه مسد* شناخت تنوع آسیب ها و دشمن های جسمی و روحی انسان شناخت آسیب به طور مشخص و مصداقی برای مراقبت کردن شناخت آسیب‌ها و کارهایی که فاصله انسان را با خوبان و انبیای الهی زیاد می کند مبارزه با آسیب ها به سرعت همراه با نشاط وتحرک مکان: کلاس یا نمازخانه، منزل 1⃣ درباره آسیب هایی که برای همه آسیب هستند با بچه ها گفتگو می کنیم. 2⃣ تعدادی بادکنک تهیه کرده و روی آن ها آسیب هارا می نویسیم. 3⃣ بادکنک ها را در یک جای بلند قرار داده یا آویزان می کنیم 4⃣ با فاصله از بادکنکها می ایستیم و موشک هایی را که درست کرده ایم به سمت بادکنکها پرتاب می‌کنیم. هم زمان با پرتاب موشک ها و اصابت به بادکنکها میتوان شعار الله اکبر سر داد و سپس سوره مسد راخواند. @zibakhani
*زغال بازی* یک زغال بزرگ به دست می‌گیریم. وسط جمع دانش‌آموزان می‌مانیم و همه آنها دور ما قرار می‌گیرند؛ هر دانش‌آموزی که خواست به ما نزدیک شود، زغال را به او می‌زنیم. برای کثیف نشدن لباس‌های بچه‌ها، می‌شود کاغذهای سفیدی به لباس‌شان بچسبانیم که دست زغالی خود را به آن کاغذها بزنیم؛ کاغذ سفید بهتر سیاهی را نشان می دهد؛ تنها راه در امان ماندن افراد از سیاه و زغالی شدن، دوری کردن از زغال است. در این بازی، زغال و سیاهی آن را به عنوان آسیب معرفی می‌کنیم و همین که بچه‌ها بدانند هرکسی با آن کثیف و زشت می‌شود و آسیب می‌بیند کافی است. 🔔 *هدف بازی شناخت آسیبها و راههای دوری از آن هاست. اگر کسی بخواهد آسیب نبیند باید از آسیب ها دوری کند.* @zibakhani