eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
18.1هزار ویدیو
382 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 از حضرت موسي‌بن جعفر (عليه‌السلام) پرسيده شد [ که چه کنیم تا توفیق پیدا کنیم؟] حضرت فرمودند: «اين از اسرار ما اهل‌بيت است، قضاي نماز شب را به جا آورید». اگر بیداری و نماز شب نشد، قضاي نماز شب، فریاد را بلند می کند. يک نفر مثلا قبل از ظهر، قضاي نماز شب فوت شده را به جا بياورد، شيطان دادش درمي‌آيد ديگر دست برمي‌دارد. بعد هم ذکر اهميت دارد.‌ ‌ 🌺 حجت‌الاسلام حاج شیخ جعفر ناصری 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
⭕️ سید حسن نصرالله: 🌼 دلم برای او [حاج قاسم ] تنگ شده است:)💔🌱 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
⭕️ همراه حاجی رفته بودیم اصفهان ، مأموریت موقع برگشتن ما رو برد گلزار شهدا و گفت بچه ها دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟ گفتیم : چی از این بهتر حاج احمد کفش هایش رو درآورد، وارد گلزار شد. یک راست ما رو برد سر مزار شهید حاج حسین خرازی و با یقین گفت از این قبرمطهر دری به بهشت باز میشه. حاجی نشست و با حال و هوای تماشایی فاتحه خوند. هیچ کدوم نمیدونستیم ده روز بعد شهید میشه و طبق وصیتش کنار شهید خرازی دفنش میکنن 👤 @rahorasmshohada 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطاره امام علی(ع) 🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : 👌 حسود ، پُر حسرت است ، و گناهانش مضاعف است. 📚 میزان الحکمه ، ج3 ص 104 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔴🔵 حاجت روایی با نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها 🌺 ملا عباس سیبویه یزدی می گوید: من پسر عمویی به نام حاج شیخ علی داشتم که از علما و روحانیون یزد بود . یک سال آن مرحوم با چند نفر از دوستان یزدی برای تشرف به حج به کربلا مشرف شده و به منزل ما وارد شدند و پس از چند روز به مکه عزیمت نمودند . من بعد از انجام مراسم حج ، انتظار مراجعت پسر عمویم را داشتم ولی مدتها گذشت و خبری نشد. خیال کردم که از مکه برگشته و به یزد رفته است . تا اینکه روزی در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) به دوستان و رفقای او برخوردم اصرار کردم مگر چه شده ، اگر فوت کرده است بگویید . گفتند واقع قضیه این است که روزی حاج شیخ علی به عزم طواف مستحبی و زیارت خانه خدا ، از منزل بیرون رفت و دیگر نیامد . ما هر چه انتظار بردیم و درباره او تجسس کردیم ، از او خبری به دست نیاوردیم . مأیوس شده حرکت نمودیم و اینک اثاثیه او را با خود به یزد می بریم که به خانواده اش تحویل دهیم. احتمال می دهیم که اهل سنت او را هلاک کرده باشند . من از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم . بعد از چند سال روزی دیدم در منزل را می زنند . در را باز کردم ، دیدم پسر عموست . بسیار تعجب کردم و پس از معانقه و روبوسی گفتم : فلانی کجا بودی و از کجا می آیی ؟ گفت : اکنون از یزد می آیم . گفتم : چنانچه نقل کردند تو در مکه مفقود شده بودی ، چطور از یزد می آیی ؟ گفت : روزی پس از انجام مراسم حج از منزل بیرون آمدم و به مسجدالحرام مشرف شدم . طواف کرده و نماز طواف خواندم و به منزل باز گشتم . در راه ، مردی جلو آمد و گفت : تو شیخ علی یزدی نیستی ؟ گفتم : چرا . خلاصه با اصرار مرا به منزلش برد و هر چه به او گفتم شما کیستید ، من شما را به جا نمی آورم ، گفت : خواهی شناخت. خلاصه اینکه متوجه شدم شیخ جابر همسایه سابق ما کنار مصلی یزد بود که سنی مذهب بود و شاهد مراسم عید الزهرا و بدگویی به خلفا در یزد بود ولی سکوت میکرد و اکنون با همدستی دوستان خود قصد انتقام داشت علی رغم اینکه من در آن مراسم ها نقشی نداشتم ولی جرم من را شیعه بودن و رافضی بودن اعلام کردند. درب های منزل را بستند و قصد کشتن من را کردند. هر چه التماس کردم موثر واقع نشد .و خلاصه ، دیدم مشغول مذاکره درباره کیفیت قتل و کشتن من هستند ، به شیخ جابر گفتم : حالا که چنین است پس بگذار من دو رکعت نماز بخوانم . گفت بخوان . گفتم : در اینجا ، با توطئه‌چینی شما برای قتل من ، حضور قلب ندارم . گفت : هر کجا می خواهی بخوان که راه فراری نیست! آمدم در حیاط کوچک منزل ، و دو رکعت نماز استغاثه به حضرت زهرا(س) صدیقه کبری خواندم و بعد از نماز و تسبیح به سجده رفتم و چهار صد و ده مرتبه ((یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی )) گفتم و التماس کردم که راضی نباشید من در این بلد غربت به دست دشمنان شما به وضع فجیع کشته شوم و اهل و عیالم در یزد چشم انتظارم بمانند . در این حال روزنه امیدی به قلبم باز شد ، به فکرم رسید بالای بام منزل رفته خود را به کوچه بیندازم و به دست آنها کشته نشوم و شاید مولایم امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) با دست یداللهی خود مرا بگیرد که مصدوم نشوم . پس فورا از پله ها بالا رفتم که نقشه خود را عملی کنم . به لب بام آمدم بامهای مکه اطرافش قریب یک متر حریم و دیواری دارد که مانع سقوط اطفال و افراد است . دیدم این بام اطرافش دیوار ندارد . شب مهتابی بود . نگاهی به اطراف انداختم ، دیدم گویا شهر مکه نیست ، زیرا مکه شهری کوهستانی بوده و اطرافش محصور به کوههای قبیس و حرا و نور است ولی اینجا فقط در جنوبش رشته کوهی نمایان است که شبیه به کوه طرز جان یزد است لب بام منزل آمدم که ببینم نواصب چه می کنند ؟ با کمال تعجب دیدم اینجا منزل خودم در یزد می‌باشد ! گفتم : عجب ! خواب می بینم ، من مکه بودم ، و اینجا یزد و خانه من است ! پس آهسته بچه ها و عیالم را که در اطاق بودند صدا زدم . آنها ترسیدند و به هم گفتند : صدای بابا می آید . عیالم به آنها می گفت‌: بابایتان مکه است چند ماه دیگر می آید .پس آرام آنها را صدا زدم و گفتم : نترسید من خودم هستم بیایید در بام را باز کنید بچه ها دویدند و در را باز کردند همه مات و مبهوت بودند . گفتم : خدا را شکر نمایید که مرا به برکت توسل به حضرت فاطمه زهرا از کشته شدن نجات داد و به یک طرفه العین مرا از مکه به یزد آورد سپس مشروح جریان را برای آنها نقل کردم. 📚 منبع : گنجینه دانشمندان جلد هفتم 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
💢 نماز استغاثه به حضرت زهرا (س) و آثار شگفت انگیز آن در حاجت روایی 🌺 در روايت است هرگاه براى تو به خداى متعال حاجتى پيش آمد، و سينه ات از آن تنگى گرفت دو ركعت نماز بخوان، و پس از سلام سى مرتبه تكبير بگو، و تسبيح حضرت زهرا عليها السّلام را بجا آور، و به سجده برو و صد مرتبه بگو: 🔴 يا مَوْلاتى يا فاطِمَةُ أَغيثينى اى سرپرستم اى فاطمه به فريادم برس 🔷 پس جانب راست صورت خويش را بر زمين بگذار، و همين ذكر را صد مرتبه بگو، و سپس جانب چپ چهره ات را بر زمين بگذار و صد مرتبه بگو، دوباره به سجده برو و صدوده مرتبه بگو، ( مجموعا ۴۱۰ مرتبه ) و حاجت خود را ياد كن، به درستى كه خدا آن را برآورده می كند ان شاء اللّه. ♦️ این نماز یکی از بهترین شیوه های توسل به حضرت زهرا (س) می باشد که داستان ها و حکایات فراوانی از حاجت روایی با این نماز نقل شده که در ادامه با یکی از این حکایات آشنا خواهیم شد. 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📖 🔻 📜استدلال علامه امینی و سوالی که بی جواب ماند. ✍زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. ❖اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . ➖آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند. ❖به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. ❖پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : ➖ قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد ➖اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. ❖ ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. ▲آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . ✨علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند . ❖سپس علامه امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است . ❖سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند . ❖سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید : ▫️آیا فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها ) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ... ؟ اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟ ❖تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند ➖اگر بگوییم نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد ➖ و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟ ▲در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر و عمر غضبناک بود " ❖و چون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند. ▲زحمت نشرش با شما .یا علی 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59 ┅═✧❁🔆❁✧═┅
4_5782964999236355151.mp3
10.12M
🔖منبر کامل 🔖 🔹 💠سیره حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 🔻جلسه اول🔻 مراقبه و محاسبه 🕌مسجد اعظم قم 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
💠 گوهر ناشناخته ✳️ در برخی از ادعیه و زیارات از حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) با عبارت " الْمَجْهُولَةِ قَدْراً وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْراً " یاد شده است. ✳️ این فراز چنین بیان می‌کند که حضرت زهرا سلام‌الله علیها نه‌تنها قبرشان مخفی است بلکه قدر و منزلتشان نیز مخفی است و تاکنون شناخته‌نشده است. ✳️ همان‌طور که در دوران ظهور قبر حضرت زهرا سلام‌الله علیها آشکار می‌شود، جلوه‌هایی از مقامات و عظمت سلام‌الله علیها نیز برای مردم آشکار خواهد شد ✳️ پرنده ذهن بشر توان پرواز به سمت قله‌های رفیع مقامات سلام‌الله علیها را ندارد. اما در زمان ظهور امام عصر که عقول مردمان به مراحلی از کمال می‌رسد گوشه‌هایی از شخصیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها بر مردم نمایان خواهد شد. ✳️ ما همه پروانه و شمع است نام فاطمه گشته واله اهل عالم بر مقام فاطمه 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔴 محـــور و علت خلقت... 🟢 در یک حدیث قدسی خداوند تبارک‌وتعالی در وصف مقام عظیم و غیرقابل وصف سرور زنان عالم چنین می‌فرمایند: «يـا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»؛ هان اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمى‌‏آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى‌‏آفريدم.(صلوات الله علیهم اجمیعین) 🟢 چه زیبا حضرت مهدی عجل‌الله فرجه این کلام گهربار را فرموده‌اند: «في إبنَةِ رسُولِ اللهِ صلی‌الله علیه و آله لِي أسوَهٌ حَسَنَهٌ» «برای من بهترین الگو، دختر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله است.» 📗بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸ 📗عوالم العلوم، ج ۱۱، ص ۴۳ 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
4_6019097327598305936.mp3
10.46M
🔖منبر کامل 🔖 💠شرح زیارت نامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 💠 《جلسه اول》 🔻این زیارت نامه از امام جواد علیه السلام نقل شده است 🕌 مسجد اعظم قم 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
2450971171.mp3
7.59M
💔 مادرم تکیہ‌گاه‌ِمنه... چادرش سرپناهِ‌منه... :) 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
4_6021771825208361547.mp3
11.27M
🔖منبر کامل 🔖 💠تفاوت های فاطمیه و محرم 💠 ◀️ جلسه اول 🕌بیت آیت الله العظمی بروجردی .قم سلام الله 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
01.mp3
16.38M
🔖منبر کامل 🔖 📌موضوع: 💠ابعاد زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 ◇جلسه اول◇ ◀️ بُعد برکت های حضرت زهرا سلام الله علیها شرح لقب مبارکه 🕌 مسجد امام حسین علیه السلام. دبی سلام الله علیها 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔺 هرکس عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند خداوند به او هزار نسیم از رحمتش را عنایت میفرماید که خیر دنیا و آخرت است. 📚 امالی شیخ صدوق ص ۶۰۶ 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢نمونه ای از یک تقوای کم نظیر 👤 استاد عاملی 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
مادر امّت.mp3
4.28M
🔖منبر کوتاه 🔖 💠مادر اُمّت💠 سلام الله علیها 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
D1736976T14252333(Web).mp3
17.16M
🔖منبر کامل 🔖 💠مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 ◇جلسه اول◇ ◀️حوادث بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سلام الله علیها 🕌 حسینیه هیئت انصار العباس علیه السلام 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🔸 منِ گم شده، بدونِ تو چه کنم...؟! 🔻نماهنگ زیبای «نشانِ تو» با نوای سیدمجید بنی‌فاطمه بمناسبت فرارسیدن شهادت (س) 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ..? ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ.. ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ، ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ...! 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🦋حکمت موانع زندگی 📚در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد.بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و... . با وجود این، هیچ‌کس تخته سنگ را از وسط برنمی‌داشت نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: «هر سد و مانعی می‌تواند یک فرصت برای تغییر زندگی انسان باشد. 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔴 حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!! از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد. روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش ‍ را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟ حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد. شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند. امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم . حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم . امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده . حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود. حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش ‍ نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد. بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش ‍ مى كرد. 📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
26.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | زهراءُ قومي 🎙 بانوای : 🔰 با زیر نویس فارسی 🔺 اجراشده در : بصره | حسینیه مرحوم حاج داود العاشور 🏴 ویژه شهادت حضرت زهرا (س) 👈 مشاهده نماهنگ با کیفیت بالا : 🌐 Aparat.com/v/B5fD6 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59