eitaa logo
ظهور نزدیکه ان شاءالله
9.5هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
15.3هزار ویدیو
49 فایل
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است 🌱 هدف از ایجاد کانال معرفت بیشتر به امام و خودسازی و در نهایت زمینه سازی ظهور...❤️💚 جهت تبادل و تبلیغ 👈 @Gol_narges_110 کپی با ذکر صلوات آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🔅الا مسافر دنیا بیا که منتظریم یگانه یوسف زهرا بیا که منتظریم... 🔅بهار بی تو صفایی ندارد آقاجان بیا بهار دل ما بیا که منتظریم... https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 101.mp3
11.4M
۱۰۱ 📌اینکه فکر می‌کنیم جایی به نام جهنم وجود دارد که؛ زبانه‌های آتش از آن بالا می‌رود، و ما بعد از وفات به آن داخل می‌شویم، توهمی بیش نیست!!! - آیا اساساً مقوله‌ای به نام جهنم و یا آتش جهنم، آنگونه که سالهاست در ذهن ما نقش بسته، حقیقت دارد یا حقیقتِ دوزخ چیز دیگریست؟ https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ¦ پاسخ به دو شبهه مهم درباره ظهور امام‌زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ⁉️¦... آیا اکثر مردم جهان باید ظهور را بطلبند تا حضرت تشریف بیاورند ⁉️¦... حضرت چطور بر قدرت‌های نظامی جهان که باطل هستند فائق می‌آیند https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرالزّمان (قسمت اول) 👈 با توجه به این روایت شما برای نجات در آخرالزمان، چه تصمیمی اتخاذ می‌نمایید؟! ✅لطفا حتما گوش کنید و پیگیری کنید ❌هشدار و 🔥تا در بلایا و فتنه های غرق نشده ایم ⛴دست به دامن نوح زمان یعنی امام زمان ارواحنافداه شویم 👌در روایات و ادعیه یکی از القاب امام زمان ارواحنافداه سفینه النجاه(کشتی نجات) میباشد https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
دعای دسته‌جمعی در لحظه تحویل سال باهم در لحظه تحویل سال، دعای فرج (الهی عظم البلاء) را با نیت رفع موانع ظهور امام زمان علیه‌السلام و وقوع باعجله و زودهنگام باشکوه‌ترین حادثه تاریخ، قرائت می‌کنیم. https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : آغاز یک پایان فاطمیه تمام شده بود اما ذهن من دیگه آرامش نداشت ... توی سینه ام آتش روشن کرده بودن ... . تمام کارهای ماموریتم رو کنار گذاشتم ... غیر از ساعات درسی فقط توی کتابخونه بودم ... حتی شب ها خواب درستی نداشتم ... تمام کتب تاریخی شیعه و اهل سنت ... فارسی و عربی رو زیر و رو کردم ... هر چه بیشتر می خوندم و پیش می رفتم، شعله های این آتش بیشتر می شد ... . کم کم کارم داشت به جنون می کشید ... آخرین کتاب رو از شدت عصبانیت پرت کردم توی دیوار و از خوابگاه بیرون زدم ... به بهانه حرم خوابگاه نرفتم ... تا صبح توی خیابون ها راه رفتم و فکر کردم ... . گریه ام گرفته بود ... به خاطر اینکه به ایران اومده بودم عصبانی بودم و خودم رو سرزنش می کردم ... بین زمین و آسمان، و حق و باطل گیر کرده بودم ... . موضوع علی و خلفا و شیعه و سنت نبود ... باور کشته شدن دختر پیامبر با چنین شان و جایگاهی در کتب شیعه و سنت، اون هم به دست خلیفه اول و دوم برام غیر ممکن بود ... . یک لحظه عمل اونها رو توجیه می کردم و لحظه بعد ... یادم میومد دشمن فاطمه زهرا، دشمن خداست ... خدا ... خدا ... خدا ... . آتش خانه فاطمه زهرا، به جان من افتاده بود ... . 🌹: 3 بار بیهوش شدم👇 دیگه هیچی برام مهم نبود ... شبانه روز فقط مطالعه می کردم ... هر کتابی که در مورد شیعه و اهل سنت و شبهات بود رو خوندم ... مهم نبود نویسنده اش شیعه است یا سنی ... و تمام مطالب رو با علمای عربستانی مناظره و مقایسه می کردم ... . آخر، یه روز رفتم پیش حاجی ... بهش گفتم بزرگ ترین اساتید حوزه رو در بحث مناظره شیعه و سنی می خوام ... هزار تا حرف و بهانه چیده بودم و برای انواع و اقسام جواب ها، خودم رو آماده کرده بودم ... اما حاجی، بدون هیچ اما و اگری، و بدون در نظر گرفتن رده و جایگاه علمی من، فقط یه جمله گفت ... همزمان مناظره می کنی؟ ... . دو روز بعد، با سه نفر از بزرگ ترین اساتید جلسه داشتم ... هر کدوم دو ساعت ... شش ساعت پشت سر هم ... با هر شکست، کلی کتاب و مطلب جدید ازشون می گرفتم و تا هفته بعد همه اش رو تموم می کردم ... به حدی فشار درس و مطالعه و مناظرات زیاد شده بود که گاهی اوقات حتی فراموش می کردم غذا نخوردم ... بچه ها همه نگرانم بودند ... خلاف قانون کتابخونه برام غذا میاوردن اما آتشی که به جانم افتاده بود آرام نمی شد ... از شدت فشاری که روم وارد شده بود 3 مرتبه از حال رفتم و کار به اومدن آمبولانس و سرم کشید ... و از شانس بدم، دفعه آخر توی راه پله از حال رفتم ... با مغز رفتم وسط کاشی ها و جانانه بخیه خوردم و دو شب هم به زور بیمارستان نگهم داشتن ... . حاجی هم دستور داد دیگه بدون تاییدیه مسئول سالن غذا خوری، حق ورود به کتابخونه حوزه و امانت گرفتن کتاب رو ندارم ... اما نمی دونست کسی حریف من نیست و کتابخونه حرم، خیلی بزرگ تره ... ⬅️ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸نماهنگ مهدوی 🌸 گل سرخ و سپیدم کی میایی؟ عزیزم، نازنینم، کی میایی؟ بهار اومد ، گل اومد ، سنبل اومد تو ای زیبا نگارم کی میایی ؟ https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285