eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
61.7هزار عکس
63.2هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
37.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین (ع) ... ◽️حاج سید رضا نریمانی | هیئت فدائیان حسین (ع) ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دشواری های زندگی جمعی ◽️ سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری رزمندگان دفاع مقدس| منطقه عملیاتی غرب کشور ◽️ ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
71.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 متن نامه هایی که کوفیان به امام حسین (ع) نوشتند ◽️ حجت الاسلام و المسلمین طباخیان ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زندگی جمعی تفاوت زندگی قبل از ظهور و بعد از ظهور است ◽️ سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ضرورت خصوصی سازی و کم شدن قدرت دولت ◽️ سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
💢 هرکس به طریقی به نیزه می‌زند! یکی قرآن ناطق را یکی شهید راه حق را یکی حجاب فاطمه (سلام الله علیها) را... ولی در نهایت، همه ادامه دهنده راه یزید‌ هستند ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
41.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در آخرین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۲/۰۵/۰۷ 🏴 Farsi.Khamenei.ir
32.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | روضه‌خوانی آقای حاج سعید حدادیان در آخرین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۲/۰۵/۰۷ 🏴 Farsi.Khamenei.ir
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | تو کیستی که در غم از دست دادنت، مردان ما شبیه زنان گریه میکنند... در ماتم اسارت زینب عجیب نیست، سرها اگر به روی سنان گریه میکنند... ❤️ شعر عاشورایی آقای امیر تیموری که در سال۹۸ در دیدار شاعران با رهبر انقلاب خواند. 🖤 💻 Farsi.Khamenei.ir
شفای مادر شهید معماریان با هدیه فرزند شهیدش مادر شهید محمد معماریان از شهدای شهر مقدس قم : روز اول محرم سال 68 به اتفاق خانواده به یکی از روستاهای اطراف قم مسافرت کردیم و  بر اثر حادثه‌ای به زمین افتادم، پس از حاضر شدن دکتر از درمانگاه منطقه، قرار شد به خاطر احتمال خون‌ریزی مغزی و به پیشنهاد پزشک، سریعاً‌ به قم منتقل شوم. وی بیان داشت: پس از درمان‌های اولیه و عکس‌برداری مشخص شد، پایم دچار شکستگی شده و احتیاج به گچ گرفتن دارد، اما از گچ‌گرفتن خودداری کرده و با مراجعه به پیرمرد شکسته‌بندی به نام حاج محمد، پای خود را بسته و درد را تحمل می‌کردم و به توصیة پزشک معالج به استراحت پرداختم تا پایم جوش خورده و شکستگی برطرف شود. مادر شهید محمد معماریان عنوان کرد: در روز هشتم محرم با عصا سوار بر ماشین شده و در مسجد المهدی (ع) واقع در بلوار محمّد امین (ص) حاضر شده و به خانم‌هایی که برای آماده‌سازی تدارک پذیرایی از  عزاداران حسینی در شب عاشورا زحمت می‌کشیدند کمک کرده و به منزل برگشتم. وی عنوان کرد: روز تاسوعا نیز عصا زنان به مسجد رفته و کمک کردم در شب عاشورا نماز جماعت را به حال نشسته خواندم و منتظر مراسم سینه‌زنی شدم تا آن که نوحه‌خوانی و عزاداری آغاز شد در این هنگام حالم به شدت منقلب شد و به سیدالشهدا (ع) و حضرت زهرا (ع) متوسل شدم و از ایشان شفای خود را خواسته و گفتم، یا امام حسین (ع) اگر این مقدار زحمت من، قابل قبول شماست، شما از خدا بخواهید به من شفا بدهد و اگر من تا صبح فردا شفا یابم و پایم به زمین برسد، دیگ‌های مسجد المهدی (ع) و دیگ‌های مربوط به عزاداریت را در منزل عمه‌ام خواهم شست. مادر شهید ادامه داد: شب خواب دیدم در مسجد المهدی (ع) هستم و می‌گویند، هیأتی به  مسجد می‌آید با خود گفتم: بروم  ببینم چه کسانی هستند، دیدم هیأتی فوق‌العاده منظم با لباس‌های سفید، سربندهای مشکی و کفنی تقریباً خون‌آلود به گردن وارد مسجد شدند و شهید سید محمد سعید آل‌طه نوحه‌خوانی می‌کنند و بقیه سینه می‌زنند. وی اظهار کرد: با خود گفتم، سیدمحمد که شهید شده بود! یک مرتبه متوجه شدم، فرزند شهیدم محمد معماریان نیز در جلوی هیأت حرکت می‌کنند و بقیه هم از دوستانش هستند. به این ترتیب، برایم مسلم شد که هیأت مربوط به شهداست و بعد از اتمام سینه‌زنی، فرزند شهیدم جمعیت را دور زد و کنار پرده به طرفم آمد و همدیگر را در آغوش گرفتیم در این هنگام یکی دیگر از شهیدان آمده و گفت: سلام حاج‌خانم! خدا بد ندهد! چه شده  است و محمد گفت، نه، مادر من مریض نیست، مادر، این‌ها چیست که به پایت بسته‌ای؟ مادر شهید گفت: به محمد گفتم، چیزی نیست، چند روزی است، پایم درد می‌کند و با عصا راه می‌روم ان‌شاءالله خوب می‌شود، محمد گفت، مادر جان چند روزی است که با دوستان به کربلا رفتیم از ضریح امام حسین (ع) شال سبزی برای شما آورده‌ام و  می‌خواستم به دیدن شما بیایم، اما دوستان گفتند، صبر کن با هم برویم و امشب که شب عاشورا بود،‌ رفتیم به زیارت امام خمینی (ره) و آمده‌ایم تا نماز صبح را در مسجد المهدی (ع) همراه با زیارت عاشورا بخوانیم و شما را ببینیم و برگردیم. وی عنوان کرد: در این هنگام دستش را بالا آورد و از سر تا پای مرا دست کشید، باندها را از پایم باز کرد و شال سبز ضریح مطهر را به جای آن بست و گفت، مادر پایت خوب شده است و اگر هم مقداری درد می‌کند از عضله است که آن هم خوب می‌شود. مادر شهید محمد معماریان گفت: در همین حال از خواب بیدار و دچار اضطراب شدم و قدرت تکلم نداشتم، قبل از برخاستن و مشاهده پا با خود گفتم، ببینم خواب دیده‌ام یا واقعیت بوده است، وقتی که نگاه کردم، دیدم تمام باندها باز شده و به جای آن، شال سبزی به پاهایم بسته شده است، بلند شده و متوجه شدم پایم کاملاً خوب شده است، اهل منزل را مطلع کردم و برای انجام نذر شستن دیگ‌ها به طرف مسجد رفتم. وی خاطرنشان کرد: با حضورم در مسجد، بانوانی که مرا می‌شناختند، گفتند، شما که نمی‌توانستید راه بروید، الان چه شده است، گفتم، «من امروز صبح شفا گرفتم»، خانم‌های حاضر، شال معطر را گرفته و می‌بوسیدند و یکی از خانم‌ها که اتفاقاً مدت‌ها به سردردی مزمن مبتلا بود، آن را به سر خود کشید و گفت به سر می‌بندم تا خوب شوم و سرم درد نگیرد، همان لحظه سرش خوب شد. دیدار با حضرت آیت‌الله العظمی گلپایگانی (ره) مادر شهید محمد معماریان ادامه داد... ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 🌹ظهور نزدیک است .... 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
مادر شهید محمد معماریان