eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
61.8هزار عکس
63.3هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
11.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | نکته ای پیرامون وقایع اخیر که کسی به آن توجه نکرد را در تلوبیون ببینید 🎙 از حجت‌الاسلام و المسلمین در برنامه تلویزیونی
شهادت یعنی زندگی کن ،اما! اگر شهادت میخواهید زندگی کنید فقط برای خــدا.. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شب نوزدهم ماه مبارک رمضان بود که حسین به سراغ من آمد و گفت: اگر دوست دارید با هم به ملاقات حضرت امام (ره) برویم. چون من کارمند سپاه نبودم به ایشان گفتم این دیدار فقط مخصوص سپاهیان است ولی او با اصرار مرا راضی کرد وبا هم حرکت کردیم. 💠جلوی درب بیت امام کارت سپاهش را به من داد من از گرفتن کارت امتناع می کردم زیرا دوست نداشتم من امام را زیارت کنم و او پشت در بماند. در همان لحظه یکی از دوستانش به نام آقاجاری را دیدم او شهید میر رضی را شناخت وقتی موضوع را به ایشان گفتم او گفت: من مأمور حراست بیت هستم و ما با اجازه­ ی او هر دو به داخل رفتیم. 💠بعد از نماز جماعت بر سر سفره افطاری نشستیم و شهید میررضی مقداری از غذا را به عنوان تبرّک به منزل بردند. شهید میررضی نیز دلش می خواست مادر بزرگوارش از طعام سفره فرزند زهرا (س) تناول کند. 💠بعد از پایان مراسم سریع به خانه بازگشتیم سید یک ساعت کنار همسر و فرزندانش ماند سپس به سپاه بازگشت تا مراسم شب احیا را با سپاهیان بگذراند. ایشان در ایام مرخصی زیاد در خانه نمی ماند و بیشتر در دفتر کار در سپاه بود. وقتی علت را جویا شدم او گفت:نمی خواهم فرزندانم به من وابسته شوند زیرا جدایی از آنها برایم بسیار دشوار خواهد بود. ✍ به روایت همرزم شهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۷/۷/۱۲ کرج ، البرز ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۵ کانال ماهی ، شرق بصره ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
💢این شهید هم نخبه بود و هم در دانشگاه صنعتی شریف درس خوانده بود، چرا بعد از شهادتش هیچ سلبریتی استوری نگذاشت؟ در منطق اینها هرکس که به رهبری فحاشی کند نخبه است! 🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
از بیان حق هیچگاه خودداری نکرد، و هرگاه او را به سکوت دعوت می‌کردند، پاسخ می‌داد «هیچ دلیلی نمی‌بینم که حرف حق را به زبان نیاورم و اگر نگویم جای نگرانی است، وقتی چیزی را می‌بینم که حق است باید از آن دفاع کنیم حتی اگر همه ما زیر سؤال برویم.» 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻خواهرم، برادرم! خیلی حواست به سنگرت باشد.... ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
شما ... و من چہ ڪنم با چہ کنم هاے دلِ بے هدفم ؟ چہ عاشقانه فدای حضرت مادر شدید 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
●عباس تنها پسرم بود و علاقه خاصی به حضرت امام (ره) داشت و از دوران نوجوانی و در بحبوحه انقلاب، هنگامی که در هنرستان درس می‌خواند، بچه‌ها را دور هم جمع می‌کرد و در تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌ها شرکت می‌نمود. ●عباس و سه دخترم فرهنگی بودند، اما عباس، درس حوزه هم می‌خواند. عباس می‌گفت: می‌خواهم در منطقه جنوب با دشمنی که در مقابلم هست بجنگم نه در جایی که دشمن از پشت خنجر می‌زند. ●برایم مرتب احادیث اهل بیت (ع) را می‌خواند. سفارش می‌کرد اگر شهید شدم موقع تشییع، جلو جنازه‌ام باشید و گریه و زاری نکنید. ●عباس به من گفته بود وقتی که در قم نیست، صحبت هایم را روی نوار کاست ضبط کنم تا وقتی آمد گوش کند، ولی من به او می‌گفتم دوست دارم رو در رو دردودل کنیم و تو نگاهت به من باشد. ●آن روز که تشییع ۱۰۶ شهید در قم بود، خودم پیشاپیش جنازه عباس حرکت کردم تا رسیدیم به گلزار شهدا. سفارش کرده بود که خودم او را به خاک بسپارم. ●برای همین وقتی که پس از شنیدن خبر شهادتش برای زیارت پیکر شهید به بهشت معصومه (س) رفته بودیم، خیلی گریه می‌کردم. در بغل گرفتمش. قلبش سوراخ شده بود و خودم پلاک را از گردنش باز کردم. ●از او خواستم که خدا هم صبر به من بدهد و هم شفاعتش را و این بود که حرف هایم را شنید و چشم راستش را باز کرد. انگار به من لبخند می‌زد. بوسیدمش و آرامشی خاصی همه وجودم را گرفت و به خدا عرض کردم: خدایا این امانت را پس از ۲۵ سال تحویل تو دادم. ✍ به روایت مادر بزرگوارشهید 🌷 iD ➠ @sangarshohada 🏴
✍بگذار دشمن خود را بفريبد و از پيوند تاريخے ما با عاشورا غافل بماند و در انتظار از پا نشستن ما باشد ؛ آينده از آنِ ماست. 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊