eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
10.1هزار ویدیو
612 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر تبادل تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨شبکه ۱۴ رژیم کودک کش : اسراییل از نتایج انتخابات ایران راضی است: مردم پیام روشنی ارسال کردند ⚠️‏✍بله چی باعث شده که دشمن خونیمان و قاتلان کودکان غزه اینجوری اظهار رضایت کرده؟؟؟ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تسلط عجیب شیاطین برا انسان ها ، راه نجات از وساوس شیاطین ✔️ مکاشفه ی عجیب آیت الله حق شناس (ره) در خیابان های تهران 🔹 آیت الله جاودان 🪄 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah02-1 Jaryan Ertedad (1403-08-25) Mashhad Moghadas.mp3
زمان: حجم: 27.34M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه دوم، بخش اول * واپسگرا یا شاکر؟ جایی که مسیرها جدا می‌شود [01:20] * انگار نه انگار؛ کفران خاموش نعمت‌های آشکار [03:05] * مراتب کفر: از "انگار نه انگار" تا "پشت کردن به خدا" [05:15] * جذابیت قانون جذب؛ فقط برای فروشندگان دوره‌ها! [07:20] * شکر، بهره‌برداری درست از نعمت است؛ کفر، استفاده در مسیر نادرست [10:55] * اوج شکر: وقتی زبان و قلب، هر دو در ستایش منعم یکی می‌شوند [14:45] * شاکرین، همان مخلصین‌اند؛ دل‌های بیدار در برابر نعمت [15:30] * الحمدلله الذی احیانی؛ پیامبر اکرم و درس شکر در هر بیداری [18:30] * حقیقت شکر: درک عجز از شکر [20:30] * قلابِ شیطان، در "من" ما جا می‌گیرد! [22:30] * ایمان مستودع؛ امانتی که شکر، آن را مستقر می‌کند [27:30] * وقتی که حقیقت نمایان می‌شود؛ ابلیس در لباس اسرائیل، در تقابل با جمهوری اسلامی [35:30] * ولایت؛ تاج نعمات الهی و شکری که هرگز تمام نمی‌شود [41:30] * شکر واقعی؛ مصرف وجودت در جایی که خدا خواسته است [45:42] ⏰ مدت زمان: ۵۲:۵۱ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah-920117504_-720859416.mp3
زمان: حجم: 26.48M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه دوم، بخش دوم * عقب‌گردِ ایمان؛ یکی از بازی‌های همیشگی شیطان [00:15] * شکر حقیقی؛ سپر ایمان در برابر فتنه‌های آخرالزمان [02:00] * علامه جعفری؛ وقتی قلم عشق، برای امیرالمومنین می‌نویسد [08:30] * خداوند، شکر صالحان را تا هفتاد نسل بعد هم ادا می‌کند [11:50] * به خاطر پدر صالح گنج یتیمان محفوظ ماند؛ اما با حرمت خاتم‌الانبیا چه کردند؟ [20:30] * اضطرارِ امام زمان؛ آنگاه که پرده کعبه گواه غربتش می‌شود [29:00] * مسمار، خون، دیوار؛ غربت امیرالمؤمنین در میان دردهای بی‌پایان [36:30] * نفسي علی زَفَراتها محبوسه... [47:25] ⏰ مدت زمان: ۵۱:۴۳ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah03-1 Jaryan Ertedad (1403-08-26) Mashhad Moghadas.mp3
زمان: حجم: 26.23M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه سوم، بخش اول * فتنه‌انگیزی، زاده جرأت شیاطین است نه قدرتشان! [3:08] * نتانیاهو و زن، زندگی، آزادی؛ وقتی حقیقت با صدای شیطان روشن می‌شود [7:14] * هر "بله" به شیطان، گامی به سوی بندگی اوست [10:17] * حرز امام جواد (علیه‌السلام) اثر دارد، اما نه برای هر دلی! [13:06] * ذکر و وِرد، سلاحی قوی؛ اما بستن درهای گناه، حیاتی‌تر [17:18] * شیطانِ انس؛ هر کس که مردم را از وظایفشان دور کند [19:19] * ظلمات غفلت؛ زیست‌بوم شیاطین [20:38] * تذکر دائمی؛ نوری که راه شیاطین را می‌بندد [30:43] * نقطه ضعف ما؛ ناتوانی در اتحاد و همصدایی [35:55] * خاطراتِ ممنوعه؛ چرا دشمن نمی‌خواهد شما به یاد بیاورید؟ [38:43] * محاسباتِ معکوس؛ اثرگذاری شیطان بر ساختار ذهنی انسان [41:56] * شیب صعودی یا نزولی؟ بازی سرنوشت در کشاکش حق و باطل [45:17] ⏰ مدت زمان: ۴۹:۲۷ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۶ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah03-1 Jaryan Ertedad (1403-08-26) Mashhad Moghadas.mp3
زمان: حجم: 26.23M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه سوم، بخش اول * فتنه‌انگیزی، زاده جرأت شیاطین است نه قدرتشان! [3:08] * نتانیاهو و زن، زندگی، آزادی؛ وقتی حقیقت با صدای شیطان روشن می‌شود [7:14] * هر "بله" به شیطان، گامی به سوی بندگی اوست [10:17] * حرز امام جواد (علیه‌السلام) اثر دارد، اما نه برای هر دلی! [13:06] * ذکر و وِرد، سلاحی قوی؛ اما بستن درهای گناه، حیاتی‌تر [17:18] * شیطانِ انس؛ هر کس که مردم را از وظایفشان دور کند [19:19] * ظلمات غفلت؛ زیست‌بوم شیاطین [20:38] * تذکر دائمی؛ نوری که راه شیاطین را می‌بندد [30:43] * نقطه ضعف ما؛ ناتوانی در اتحاد و همصدایی [35:55] * خاطراتِ ممنوعه؛ چرا دشمن نمی‌خواهد شما به یاد بیاورید؟ [38:43] * محاسباتِ معکوس؛ اثرگذاری شیطان بر ساختار ذهنی انسان [41:56] * شیب صعودی یا نزولی؟ بازی سرنوشت در کشاکش حق و باطل [45:17] ⏰ مدت زمان: ۴۹:۲۷ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۶ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah03-2 Jaryan Ertedad (1403-08-26) Mashhad Moghadas.mp3
زمان: حجم: 27.15M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه سوم، بخش دوم * در جاده صعود، حتی اگر دیگران بایستند! [00:13] * نزدیک‌ترین فاصله تا فتح، سخت‌ترین گام‌ها [1:42] * فهمی که آینده را می‌سازد: هنر أُولُوا بَقِیَّةٍ [6:24] * تنزل جایگاه روحانیت؛ ترفند رسانه یا غفلت جامعه؟ [11:17] * از رغبت تا اطاعت: فریب جریانی که از خدا بیزار است [14:06] * اهل ایمان در شیب نزولی؛ کجا ایستاده‌ایم؟ [18:15] * ضربه به یکی، ضربه به همه؛ این درس همبستگی است [22:36] * ارتدادناپذیری در گرو یک چیز: ایثار تا سرحد ذلت برای مومنین [24:42] * از حجاب تا سیاست؛ دشمن از هر شکاف، دیواری می‌سازد [28:12] * از غم غربت تا شکوه اخوت؛ پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) بر فراز منبر [30:11] * کانَ لِعَلِی مِنَ الناسِ وَجْهٌ حَیاةَ فاطِمَةَ؛ و با نبودنش، نفس‌های مدینه سنگین شد [40:29] ⏰ مدت زمان: ۵۱:۰۶ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۶ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah07 Be Vaghte Shaam (1403-09-02) Masjed Shahid Beheshti.mp3
زمان: حجم: 39.59M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه هفتم * ظهور و شرط تعداد؛ آیا مومنان به حد نصاب می‌رسند؟ [4:35] * ایمان در شیب صعودی؛ حکایت اویس قرنی و اتصال ناب [11:21] * شیب لغزان ایمان؛ از اوج تا افول دل‌های خسته [15:48] * توکل؛ شاه‌کلیدی برای حرکت در شیب صعودی [20:33] * توکل؛ مرز بندگی خدا و ولایت شیطان [29:39] * اهل توکل؛ همان "عباداً لنا" که اسرائیل را نابود می‌کنند [32:41] * ایمانت به خدا باشد، ابزار و شخصیت‌ها وسیله اوست [35:14] * شیطان، طبیب بیمار دل‌ها با نسخه ظاهرگرایی [35:56] * سوره منافقون؛ زنگ بیدارباش هر جمعه برای مومنان [40:25] * تعطیلی عمدی، نسخه منافقین برای وابستگی به دشمن [41:40] 📌 فقر و گرسنگی، حربه منافقین برای متهم‌کردن پیغمبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) به ناکارآمدی [44:02] * بیماردلان، شتابان به‌سوی کفار؛ بهانه‌ای به‌نام معیشت [49:39] * تمسخر و ایجاد تردید، ابزار منافقین در برابر مقاومت مومنان [53:34] * طوفان‌های دهه 60 آمدند، اما امام خمینی ایستاد؛ توکل، رمز پیروزی بود [1:02:18] * ترس از دشمن، ابزار شیاطین انسی برای خروج از توکل [1:06:51] * آسمان در برابر این عشق، حیران مانده است؛ ماجرای وداع با پیکر مادر... [1:21:15] ⏰ مدت زمان: ۱:۳۵:۵۳ 📆 ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
. 🔥ادامه کارهای شیطانی👇 ×مانیکور کردن ناخن ×خوردن مسکرات ×تفرقه و از هم پاشیدن زندگی‌ها ×لباس‌های ب
. . 🔥توضیح در مورد مانیکور کردن ناخن🔥 🌱کار شیطانی هست که؛؛؛ 🥺چون ادم رو از خدا دور میکنه که باعث بشه وضو و غسل‌ها رو باطل کنه وگرنه و توصیه دین ماست . 🥲چون برای مانیکور کردن لاک میزنین یا حداقل برق ناخن زده میشه . 🙄چون مانیکور کردن از کشورهای روسی، آمریکایی و فرانسوی به کشور ما اومده وگرنه دین اسلام این چیزا رو نداره . 👈کاشت ناخن، مانیکور کردن، لمینت، ژلیش و... همه این‌ها چون مانع وضو و غسل هست باعث دوری از و بندگی میشه ✍خدایا کمکمون کن بتونیم در برابر وسوسه‌های شیطان تصمیم درست بگیریم
@Aminikhaah07 Be Vaghte Shaam (1403-09-02) Masjed Shahid Beheshti.mp3
زمان: حجم: 39.59M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه هفتم * ظهور و شرط تعداد؛ آیا مومنان به حد نصاب می‌رسند؟ [4:35] * ایمان در شیب صعودی؛ حکایت اویس قرنی و اتصال ناب [11:21] * شیب لغزان ایمان؛ از اوج تا افول دل‌های خسته [15:48] * توکل؛ شاه‌کلیدی برای حرکت در شیب صعودی [20:33] * توکل؛ مرز بندگی خدا و ولایت شیطان [29:39] * اهل توکل؛ همان "عباداً لنا" که اسرائیل را نابود می‌کنند [32:41] * ایمانت به خدا باشد، ابزار و شخصیت‌ها وسیله اوست [35:14] * شیطان، طبیب بیمار دل‌ها با نسخه ظاهرگرایی [35:56] * سوره منافقون؛ زنگ بیدارباش هر جمعه برای مومنان [40:25] * تعطیلی عمدی، نسخه منافقین برای وابستگی به دشمن [41:40] 📌 فقر و گرسنگی، حربه منافقین برای متهم‌کردن پیغمبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) به ناکارآمدی [44:02] * بیماردلان، شتابان به‌سوی کفار؛ بهانه‌ای به‌نام معیشت [49:39] * تمسخر و ایجاد تردید، ابزار منافقین در برابر مقاومت مومنان [53:34] * طوفان‌های دهه 60 آمدند، اما امام خمینی ایستاد؛ توکل، رمز پیروزی بود [1:02:18] * ترس از دشمن، ابزار شیاطین انسی برای خروج از توکل [1:06:51] * آسمان در برابر این عشق، حیران مانده است؛ ماجرای وداع با پیکر مادر... [1:21:15] ⏰ مدت زمان: ۱:۳۵:۵۳ 📆 ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ عج ♥️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨✨✨📿❤️🕌❤️📿✨✨✨🕌✨رمان آموزنده، عاشقانه و نوجوان پسند ✨ #حانیه ❤️قسمت ۱۴۷ و ۱۴۸ - حالا قیمتش چند هست
✨✨✨📿❤️🕌❤️📿✨✨✨🕌✨رمان آموزنده، عاشقانه و نوجوان پسند ✨ ❤️قسمت ۱۴۹ و ۱۵۰ با سرفه و حس سوزش ته معده ام، پلک هایم را تا نیمه باز کردم، احساس ضعف کردم و دوباره پلکهایم را روی هم گذاشتم. با یادآوری دعوایم با غزاله، دوباره پلک هایم را به سختی از هم جدا کردم و سرم را جا به جا کردم... محیط اطرافم تار بود و چیزی جز سفیدی مقابل چشمانم نبود. سعی کردم دستم را بالا بیاورم و از جایم بلند شوم که ناگهان کسی من را صدا کرد. - سوگند؟ خوبی عزیزم؟ صدا در سرم اکو می شد. پلک هایم را روی هم گذاشتم و این بار سعی کردم جواب صدا را بدهم، اما فقط صدای نامفهومی از میان لب هایم بیرون آمد. چرا نمی توانستم چیزی بگویم؟ - سوگند؟ دست هایم، گرمی دست کسی را حس می کرد. دوباره نامم را کسی خواند، این بار صدای آشنای غزاله را می توانستم تشخیص دهم... صداها واضح و واضح تر می شد... - سوگند؟ صدام رو میشنوی؟ دوباره چشم هایم را باز کردم و با چهرۀ غزاله رو به رو شدم. - غزاله... و کمی بعد معلم بهداشت مدرسه را تشخیص دادم. با کمک غزاله از روی تختی که رویش خوابیده بودم، بلند شدم. دست و پایم را حس نمیکردم و دوست داشتم دوباره بخوابم... غزاله جلو آمد و موهای پریشانم که از مقنعه بیرون زده بودند را داخل فرستاد و مقنعه ام را مرتب کرد. می توانستم چشم های قرمزش را ببینم؛ گریه کرده بود؟ خانم بهداشت جلو آمد و رو به رویم ایستاد. - الان حالت خوبه؟ میخوای چیزی بخوری؟ سرم را به نشانه ی منفی تکان دادم، اما او دوباره اصرار کرد. - میدونی دوساعت خوابیده بودی؟ مثل اینکه فشارت افتاده بود، آب قند بهت دادم بعد خوابیدی... همه رفتن خونه... الان زنگ زدم مامانت بیاد دنبالت. به نشانه ی تشکر فقط لبخند کمرنگی زدم. به غزاله اشاره کرد و با خنده گفت: _ما همه نگرانت بودیم، مخصوصا این رفیقت! نگاهم را به غزاله دادم. به رویم لبخند زد و من را بغل کرد. خانم بهداشت کیف و چادرش را از روی چوب لباسی گوشۀ اتاق برداشت و با لبخند گفت: _یه چیزی بخور یکم حالت جا بیاد، من دیگه میرم. الان مامانت میاد. صفورا خانم هم هست، مشکلی پیش اومد به ایشون بگین... غزاله تشکر کرد و منم زیر لب "ممنون"ی گفتم. خانم بهداشت که رفت، غزاله بالای تخت کنارم نشست و از کیفش یک سیب بیرون آورد و به سمتم گرفت. - بیا بخور. روی برگرداندم و گفتم: _نمیخورم... - می دونی چه قدر حالت بد شد؟ اونقدر بد که می خواستیم زنگ بزنیم امبولانس بیاد! چیزی نگفتم و فقط نگاهم را به موزاییک های کف اتاق دادم. غزاله گفت: _چرا اینجوری میکنی سوگند؟ به سوالش اهمیتی ندادم و به جایش گفتم: _میخوام با نامزد محسن حرف بزنم غزاله.. بعدش دیگه همه چی تموم میشه.. دیگه راحت میشم!! °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• از خانه بیرون زدم، چادرم را جمع و جور کردم و از کوچه‌مان خارج شدم. در دلم غوغایی به پا بود، ولی حفظ ظاهر میکردم. می‌رفتم تا پروندۀ این قضیه را برای همیشه ببندم.... اگر محسن ازدواج کند، دیگر به وجدانم اجازۀ فکر کردن به او را نمیدهم! گرچه دلم به این رفتن و صحبت کردن رضا نمی‌داد، اما عقل بیشتر از قلب و دل قدرت داشت! پسرعمو آدرس یکی از بوستان‌های نزدیک خانه‌مان را داده بود. خواستم از خیابان عبور کنم که لحظه‌ای نگاهم به در مسجد افتاد. ناخودآگاه فکر پسر مش احمد در ذهنم جان گرفت. او من به علاقه داشت؟ واقعا به من فکر می‌کرد؟ نفس عمیقی کشیدم و پاتند کردم.... از دور می‌توانستم بوستان و همچنین ماشین پسرعمو را تشخیص دهم. ماشینی که بوی نسکافه و قهوه می‌داد. لبخند تلخی زدم و نگاهم را از ماشینش گرفتم. طبق گفته‌اش، خانمی که قصد ملاقات با من را داشت، روی ویلچرش منتظرم بود. نزدیک پارت که شدم، نگاهم را در آن حوالی چرخاندم. حدود پنج، شش متر آن طرف‌تر کنار یک نیمکت خانمی روی ویلچرش نشسته بود. از عمد قدم هایم را آهسته و کوتاه برداشتم. در دلم خدا خدا می‌کردم که دوباره پسرعمو را نبینم و با او هم کلام نشوم!! به دختر جوان که رسیدم، آرام گفتم: _سلام. او که نگاهش به طرف دیگری بود، سر بلند کرد و با دیدن من لبخند زد. - سلام. شما باید سوگند خانم باشین، درسته؟ در همان نگاه اول جذب چشمهای آبی‌اش شدم، از چهرۀ معمولی من که زیباتر به نظر می‌رسید.. لبخندی روی لبم نشاندم و گفتم: _بله.. با دستش به نیمکت کناری‌اش اشاره کرد. - بشینین لطفا. از ادبش خوشم آمد. روی نیمکت که نشستم کمی ویلچرش را به سمت من متمایل کرد و نگاهش را به من داد. - فکر نمیکردم قبول کنین و بیاین، بخاطر همین از دیدن‌تون خوشحال شدم. نگاه خنثی‌ام را روی اجزای صورتش چرخاندم، حسادت و بدبینی داشت وجودم را تسخیر می‌کرد. به لعنتی فرستادم و لبخندم را عمیق کردم. - منم مشتاق بودم شما رو ببینم... 👈 .... رمان آموزنده نويسنده: حوریا
@Aminikhaah-1684005120_-826228325.mp3
زمان: حجم: 25.33M
🔰 فصل چهارم؛ به وقت ایران | جلسه سی و پنج *حقیقت شیطان، تلاش برای نسیان انسان نسبت به خدا و عهد الهیست و پیوستن به جرگه ابلیس![01:25] *طیف پیروی از شیطان، از غفلت ساده و ناآگاهانه.. تا تحریف آگاهانه حق و کتمان حقیقت.[02:55] *نپذیرفتن ولایت با علم به حقیقت، مصداق سقوط آگاهانه و انتخاب شیطانیست.[05:45] *ذکر خدا، وفای به عهد و ایستادگی بر حق، ارکان سه گانه در مفهوم "حزب‌الله".[10:52] *جایگاه علما، به عنوان وارثان انبیا در مجاهدت و پاسداری از حقیقت‌.[11:45] *رهبر حکیم انقلاب، مصداق بارز مدیریت الهی در میادین دشوار و ادامه‌دهنده راه انبیا.[14:44] *ایستادگی و فداکاری، سهم شراکت ملت است با رهبری در تحقق حزب‌الله و مقاومت الهی.[17:52] *دستاوردها و پیروزی‌های امروز مایه شگفتی آیندگان![19:20] *توصیف عارفان بزرگ، حجتی است بر جایگاه معنوی رهبری و وظیفه مردم در پاسداری از ایشان.[22:18] *معیار اصلی حزب‌الله، اطاعت بی‌قید از امام حق است، حتی در برابر خویشاوندان.[26:55] *روضه، دلی نگران وغارت پیراهن و گردنبندِ به یادگار مانده از مادر...[38:38] ⏰مدت زمان: ۴٧:٢٨ 📆1404/05/12 🌐 دریافت سایر جلسات + متن سخنرانی اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️