eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃 @zohoreshgh ❣﷽❣ 💠 #ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج
🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃 @zohoreshgh ❣﷽❣ 💠 (عج) ⬅️(103ویژگی مؤمن) 1⃣1⃣ 7⃣2⃣- «وَ لا یهْتِکُ سِتْراً..» پرده کسی را هم نمی دَرد. ستارالعیوب است! همان طور که خدا ستارالعیوب است مؤمن هم سعی می کند ستارالعیوب باشد. عیب و ایرادی از کسی دید همه جا جار نمی زند. متأسفانه خیلی ها به این صفت بد مبتلا هستند که بدی های مردم را جار می زنند. 8⃣2⃣- «طِیفَ الْحَرَکَاتِ..» حرکاتش با لطافت و حساب شده است، نه اینکه بی نظم و بی حساب باشد، بدون حساب و کتاب حرف بزند! خیلی حواسش هست. حرکاتش با برنامه است. 9⃣2⃣- «حُلْوَ الْمُشَاهَدَهِ..» مشاهده اش مسرت بخش و شیرین است. امیرمومنان علی (ع) در روایتی می فرمایند؛ ″ به گونه ای زندگی کنید که اگر زنده ماندید مردم مشتاق دیدار شما باشند″. 🔹 .... 🎤استاد احسان عبادی 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_مهدوی #آخرالزمان #قسمت_یازدهم ⚠️ بلاهای وحشتناک در انتظار ماست، اگر همه باهم، حرکت جدی رو شروع نکنیم! 🔸راهکار های اهل‌بیت برای نجات در آخرالزمان چیست ؟ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_5789797300066844873.mp3
2.63M
داستان صوتی #روز_آخر #قسمت_یازدهم از فصل خامس http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🎧✨ #شرح_مناجات_شعبانیه ⭐️استاد علامه جوادی آملی #قسمت_یازدهم #پایان @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
1_4990209534992580617.mp3
23.04M
🎧✨ #شرح_مناجات_شعبانیه ⭐️استاد علامه جوادی آملی #قسمت_یازدهم #پایان @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_5807748334923809341.mp3
12.61M
#داستان_صوتی_روز_آخر فصل دوم (دولت حق) کشته شدن سفیانی آخرین فرمانده لشکر کفر...فاش شدن یک راز...پیرذال فرشته ی خدا یا سرباز ابلیس؟؟؟ ظهور حضرت مسیح #قسمت_یازدهم @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌸امام سوم ما شیعیان حضرت امام حسین علیه السلام 🌸 📝 💐 قیام امام حسین(ع)💐 درباره حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. در یک دیدگاه این حرکت به قصد قیام و پیکار نبود، بلکه صرفاً برای حفظ جان بود. (دیدگاه شیخ علی‌پناه اشتهاردی).برخی نیز معتقدند او برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی و از معاصرین صالحی نجف‌آبادی در کتاب شهید جاوید این دیدگاه را دارند. افرادی نیز مخالف این دیدگاه‌اند، مانند شیخ مفید، سید بن طاووس و علامه مجلسی. قیام امام حسین(ع) بیداری گروه‌های بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکت‌های انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی(ع) و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است. همچنین ابومسلم خراسانی با توجه به قیام امام حسین(ع)، قیام سیاه جامگان را با شعار یا لثارات الحسین پایه‌ریزی کرد که به سقوط امویان انجامید. انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) بود و به گفته امام خمینی(ره) «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی‌شد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند.» در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، پاسداری از ارزش‌ها و حق‌طلبی می دانند. .... 📚منابع: ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹، ج۱۷، ص۵۸. اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص ۱۵۴ 💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼 🌺 🌼🌺 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌸امام هشتم ما شیعیان حضرت امام رضا علیه السلام 🌸 📝 🍃🌸حرم امام رضا (ع) پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در خانه حمید بن قحطبه طائی (بقعه هارونیه) در روستای سناباد، دفن کرد.امروزه حرم رضوی، در ایران و در شهر مشهد مقدس واقع است و سالانه زیارتگاه میلیون‌ها مسلمان از کشورهای مختلف است. 🍃🌹سیره رضوی 🔸سیره عبادی: در سیره عملی امام رضا(ع) آمده است که آن حضرت در مناظرات علمی که بزرگان ادیان و فرق در آن حضور داشتند، به مجرد شنیدن صدای اذان، جلسه را ترک می‌کرد و در پاسخ به درخواست حاضران برای ادامه بحث علمی، فرمود: نماز می‌گزاریم و بازمی‌گردیم.گزارش‌هایی از عبادت‌های شبانه و شب زنده‌داری ایشان نقل شده است.هنگامی که امام رضا(ع) پیراهن خود را به دعبل خزاعی هدیه داد به او فرمود: از این پیراهن محافظت کن که من با آن، هزار شب، در هر شب هزار رکعت نماز خوانده‌ام و با آن هزار بار قرآن را ختم کرده‌ام. سجده‌های طولانی آن حضرت نیز گزارش شده است. 🔸سیره اخلاقی: نمونه‌های فراوانی از برخورد نیک امام در معاشرت با دیگران نقل شده است. رفتار محبت‌آمیز و همسفره شدن امام با بردگان و زیردستان حتی پس از ولیعهدی،نمونه‌ای از این گزارش‌ها است. ابن شهرآشوب نقل کرده است که روزی امام به حمام رفت و یکی از حاضران که امام را نمی‌شناخت از ایشان خواست دلاکی او را انجام دهد. امام پذیرفت و شروع به دلاکی کرد. دیگران با مشاهده این ماجرا امام را به آن مرد معرفی کردند و وقتی آن مرد شرمسار شد و عذرخواهی کرد، امام او را آرام کرد و به دلاکی ادامه داد. 🔸سیره تربیتی: در سیره رضوی بر نقش خانواده در تربیت فرزند تاکید شده و مواردی همچون لزوم ازدواج با همسر صالح، اهتمام به ایام بارداری، نامگذاری نیک، و تکریم کودک، گوشزد شده است. در مورد اهتمام امام رضا(ع) به انس گرفتن با نزدیکان نیز نقل شده است که هرگاه امام فراغتی پیدا می‌کرد، نزدیکان و اطرافیانش از کوچک و بزرگ را جمع می‌کرد و به گفتگو با آنان می‌پرداخت. ❤️قال الرضا (ع): لَا تَدَعُوا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَ الِاجْتِهَادَ فِي الْعِبَادَةِ اتِّكَالًا عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ (ع)؛ لَا تَدَعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ اتِّكَالًا عَلَى الْعِبَادَةِ فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَر انجام کار نیک و کوشش در عبادت را با تکیه بر دوستی آل‌محمد (ص) رها نکنید؛ دوستی آل‌محمد (ص) و تسلیم بودن در برابر دستورات‌شان را نیز با تکیه بر عبادت وانگذارید، چراکه هیچ‌یک از این دو بدون دیگری پذیرفته نمی‌شود. منبع حدیث:بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴۸ 🔸سیره علمی: امام رضا(ع) وقتی در مدینه حضور داشت در روضه نبوی می‌نشست و دانشمندانی که از پاسخ سوالات درمی‌ماندند، از امام یاری می‌خواستند. پس از حضور در مرو نیز از رهگذر مناظراتی که برپا می‌شد، به بسیاری از شبهات و سوالات پاسخ می‌گفت. افزون بر آن امام در منزل خود و در مسجد مرو حوزه علمی تشکیل داد ولی وقتی مجلس درس امام بالا گرفت مامون دستور تعطیلی آن را صادر کرد و امام او را نفرین کرد. ... 📚منابع 📕ابن النجار البغدادی، محب الدین، ذیل تاریخ بغداد، دراسة وتحقیق مصطفی عبدالقادر یحیی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق. 📗سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، تاریخ الخلفاء، تحقیق حمدی الدمرداش، ریاض، مكتبة نزار مصطفى الباز، ق و..... 💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼 🌺 🌼🌺 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌸امام نهم ما شیعیان حضرت امام جواد علیه السلام 🌸 📝 🌹مناظره درباره خلفا🌹 به نقل منابع روایی شیعه، محمد تقی(ع) در مجلسی با حضور مأمون و شماری از فقها و درباریان، با یحیی بن اکثم درباره فضایل ابوبکر و عمر مناظره کرد. یحیی خطاب به او گفت: جبرئیل از طرف خدا به رسولش گفت: از ابوبکر سؤال کن، آیا او از من راضی است؟ من که از او راضی هستم، امام پاسخ داد: من منکر فضایل ابوبکر نیستم اما کسی که این روایت را نقل کرده باید به احادیث دیگری که از پیامبر(ص) وارد شده توجه کند وآن اینکه پیامبر فرمود: هنگامی که حدیثی از طرف من به شما می‌رسد آن را بر کتاب خدا و سنت من عرضه کنید اگر موافق با آن بود بپذیرید و اگر نبود قبول نکنید زیرا دروغ‌گویان و جعل‌کنندگان حدیث زیاد خواهند شد، سپس امام فرمود: این حدیث با قرآن موافقت ندارد زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید نحن اقرب الیه من حبل الورید؛ ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم، آیا خداوند از راضی بودن یا نبودن ابوبکر آگاهی نداشت که از او می‌پرسد؟ پس از آن یحیی درباره این روایت سؤال کرد: "مَثَل ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است، جوادالأئمه در جواب فرمود: محتوای این روایت درست نیست زیرا جبرئیل و میکائیل همواره بندگی خدا را کرده و لحظه‌ای مرتکب گناه نشده‌اند در حالی که ابوبکر و عمر پیش از آنکه اسلام بیاورند، سال‌های طولانی مُشرک بوده‌اند. ... 📚منابع: 📙ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق . 📒ابن ابی‌الثلج، تاریخ الائمة، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت‌اللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق. و..... 💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼 🌺 🌼🌺 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─ @zohoreshgh ❣﷽❣ ‍ ✨#احسن_القصص ✨#حضرت_آدم_عليه_السلام ✨#قسمت
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─ @zohoreshgh ❣﷽❣ ‌ ✨ 👈اندوه شديد آدم عليه السلام، و دلدارى خداوند 🌴قابيل جنايتكار پس از دفن جسد برادرش، نزد پدر آمد. آدم عليه السلام پرسيد: هابيل كجاست؟ 🌴قابيل گفت: من چه مى دانم، مگر مرا نگهبان او نموده بودى كه سراغش را از من مى گيرى؟! 🌴آدم عليه السلام كه از فراق هابيل، سخت ناراحت بود، برخاست و سر به بيابانها نهاد تا او را پيدا كند. همچنان سرگردان مى گشت اما چيزى نيافت. تا اين كه دريافت كه او به دست قابيل كشته شده است، با ناراحتى گفت: لعنت بر آن زمينى كه خون هابيل را پذيرفت.(اين زمين، در ناحيه جنوب مسجد جامع بصره قرار گرفته است.(بحار، ج 11،ص 228)) 🌴از آن پس آدم عليه السلام از فراق نور ديده و بهترين پسرش، شب و روز گريه مى كرد، و اين حالت تا چهل شبانه روز ادامه يافت.(تفسير نور الثقلين، ج 1،ص 612) 🌴آدم عليه السلام در جستجوى ديگر، قتلگاه هابيل را پيدا كرد و طوفانى از غم در قلبش پديدار شد. آن زمين را كه خون به ناحق ريخته پسرش را پذيرفته، لعنت نمود، و نيز قابيل را لعنت كرد. از آسمان ندايى خطاب به قابيل آمد كه لعنت بر تو باد كه برادرت را كُشتى... 🌴حضرت آدم عليه السلام بسيار غمگين به نظر مى رسيد و آه و ناله اش از فراق پسر عزيزش بلند بود. و شكايتش را به درگاه خدا برد، و از او خواست كه ياريش كند و با الطاف مخصوص خويش، او را از اندوه جانكاه نجات دهد. 🌴خداوند مهربان به آدم عليه السلام وحى كرد و به او بشارت داد كه: آرام باش، به جاى هابيل، پسرى را به تو عطا كنم كه جانشين او گردد. 🌴طولى نكشيد كه اين بشارت تحقق يافت، و حوا عليه االسلام داراى پسر پاك و مباركى گرديد. روز هفتم اين نوزاد، خداوند به آدم عليه السلام چنين وحى كرد: اى آدم! اين پسر از ناحيه من به تو هِبَه (بخشش) شده است، نام او را هبة الله بگذار. آدم عليه السلام از وجود چنين پسرى خشنود شد، و نام او را هبة الله گذاشت.(بحار، ج11،ص 230 و231) .... 📚قصه های قرآن ✍به قلم مرحوم محمدی اشتهاردی ✅حضرت آدم(ع) 🌺اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌺 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌸امام دهم ما شیعیان حضرت امام هادی(علی النقی)علیه السلام 🌸 📝 💐فهرست اصحاب امام هادی(ع)💐 شمار اصحاب امام هادی(ع) را حدود ۱۹۰ تن گفته‌اند. بر اساس رجال شیخ طوسی، تعداد کسانی که از آن حضرت حدیث نقل کرده‌اند بالغ بر ۱۸۵ نفر می‌شود. عطاردی در مسند الامام الهادی از ۱۷۹ تن به عنوان روای از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان ثقه، ضعیف، حسن، متروک و مجهول یافت می‌شود . به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است. ابن شهر آشوب از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یسع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است. همچنین از اصحاب وی داود بن زید، ابوسلیم زنکان، حسین بن محمد همدانی، احمد بن اسماعیل بن یقطین و بشر بن بشار نیشابوری، سلیمان بن جعفر مروزی، فتح بن یزید جرجانی و محمد بن سعید کلثوم، معاویه بن حکیم کوفی، علی بن معد بن محمد بغدادی و ابوحسن بن رجاء عبراتی و از وکیلان او از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده است. او محمد بن عثمان را باب او معرفی کرده است. عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید،ایوب بن نوح،حسن بن راشد و حسن بن علی ناصر از جمله اصحاب او به شمار می‌رفتند. برخی از پژوهشگران برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای شهری آنان استناد کرده‌اند. و بر اساس آن محل زندگی افرادی همچون بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی، علی بن ابراهیم طالقانی، محمد بن علی کاشانی، ابراهیم بن شیبه اصفهانی، و ابومقاتل دیلمی از اصحاب آن حضرت را در ایران دانسته‌اند.و گفته‌اند بر اساس نامه امام هادی به وکیل خود در همدان در آن آمده «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کرده‌ام» برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی دیگری برخی از اصحاب امام هادی در قزوین ساکن بوده‌اند. ... 📚منابع: 📒ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، قاهره، مکتبةالقاهره، بی‌تا 📕ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۲۱ق. 📙ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السلام، قم، علامه، ۱۳۷۹ق. و.... 💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼 🌺 🌼🌺 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⚫️ #در_ظهر_عاشورا_چه_گذشت..‌ ( #قسمت_نهم) 🔴
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⚫️ .. ( ) 🔴 السلام علی قاسم ابن الحسن 🌹قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام مادرش رمله مکنی بود، قاسم علیه السلام بیش از 13 سال از عمر مبارکش نگذشته بود جوانی بسیار رعنا و زیبا بود، 🍃چنانکه مورخین نوشته اند: کان وجهه شقه القمر: یعنی چهره اش مانند ماه پاره بود ✨و چون در دامن امام حسین علیه السلام رشد و نمو پیدا کرده بود در سنین کم دارای ایمانی راسخ و عزت نفس و عظمت روحی مانند اباعبدالله بود. 🌿در روز عاشورا که عمویش را تنها مشاهده کرد گفت: تا شمشیر در دست من است عمویم به شهادت نخواهد رسید! 🔴 قاسم اذن جهاد میطلبد 🌸اباعبدالله که دید قاسم آماده شهادت شده است دست در گردن او انداخت و هردو آنقدر گریستند تا بیحال شدند. ✨قاسم علیه الاسلام اذن جهاد طلبید.امام حسین علیه السلام امتناع نمود و فرمود:عموجان چگونه اجازه بدهم که تو یادگار برادرمی.. 🌷 قاسم آنقدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشمان گریان روانه میدان شد. ⚫️ شهادت قاسم علیه السلام 🔷حمید ابن مسلم(خبرنگار کربلا) میگوید: نوجوانی به سمت لشکر می آمد که چهره اش مانند ماه میدرخشید وپیراهن و شلوار پوشیده بود و گردنها را میزد و سرها را درو میکرد گویا مرگ در اختیار اوست و جان هرکه را بخواهد میگیرد. 💥 در این میان بند کفش قاسم برید که فراموش نمیکنم پای چپش بود،ایستاد تا بند کفشش را محکم کند. 🔥عمروبن سعد بن نفیل از فرصت استفاده کرد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد قاسم بر زمین افتاد و صدا زد: یا عمّاه! 🌸حسین علیه السلام با عجله خود را به میدان رسانید و چون شیر خشمناک بر سعد حمله کرد که دست نانجیب قطع شد و همرزمانش اورا نجات دادند. ✳️وقتی گردوغبار میدان فرونشست دیدند حسین علیه السلام در کنار قاسم علیه السلام نشسته و قاسم در حال جان دادن از شدت درد پاها را بر زمین میساید.. 🌺حسین علیه السلام فرمود: مرگ بر آن مردمی که تورا کشتند. رسول خدا در قیامت دشمنشان باد. ☑️سخت است بر عمویت اورا بخوانی و نتواند تورا اجابت کند و نفعی به تو برساند. 🌹سپس نعش قاسم را در بغل گرفت تا به خیمه شهدا برساند اما پاهای قاسم بر زمین میکشید تا اورا در خیمه کنار نعش علی اکبر قرار داد. 💥نکته: آیا حضرت قاسم در میان دشمن می ایستد بند کفش ببندد فقط بخاطر اینکه دشمن نگوید پابرهنه بود ؟؟ یا نه،چون روحیه پدرش امام حسن در او اشکار شد که به دشمن اهمیتی نمیداد و برای بی اهمیت شمردن دشمن بند کفشش را بست... ✍ ... 📗ابصارالعین ص 36 📕مقاتل الطالبین ص 88 📘نفس المهموم ص 321 📒بحار 34/45 🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌸🍃 @zohoreshgh ⚫️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم⚫️ ¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌸امام دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی (امام زمان) عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌸 📝 عجل_الله تعالی فرجه الشریف غیبت ❤️ ❣مخفی بودن ولادت❣ خلفای بنی‌عباس بنابر روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌دانستند که دوازدهمین امام همان است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری (ع)و منزل آن حضرت گماردند. مورخان گفته‌اند معتمد عباسی به قابله‌ها امر کرده بود تا وقت و بی‌وقت، سرزده وارد خانه سادات شوند - به‌ویژه خانه امام حسن عسکری(ع) - و درون خانه را بگردند و از حال همسر او باخبر شوند و گزارش دهند.کنیزی به نام ثقیل که گویا برای حفظ جان امام زمان(عج) ادعای بارداری کرده بود، بازداشت شد و مدت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد و سپس او را رها کردند. ولادت امام زمان(عج) از عموم مردم پنهان نگه داشته شد. در روایات نیز به این موضوع و دلیل آن اشاره شده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: «در قائم ما سنت‌هایی از انبیا هست... و سنتی از ابراهیم... و اما از ابراهیم پنهان‌بودنِ ولادت و کناره‌گیری از مردم...».همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا اینکه ظهور کند؛ برای این‌که بیعت کسی بر گردنش نباشد». شیخ مفید نیز معتقد است: «به دلیل مشکلات آن دوران و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی‌امان برای یافتن آخرین حجت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند». مخفی بودن ولادت، در تاریخ بی‌سابقه نیست، بلکه نقل شده است ولادت ابراهیم خلیل(ع) از ترس کشته‌شدن به دست پادشاه زمانش پنهانی بود. یا قرآن کریم در سوره قصص آیه ۷ تا ۱۳، در شرح ولادت موسی بن عمران(ع) به پنهانی‌بودن آن اشاره می‌کند. ... 📚منابع: 📙ابن اثیر الجزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ق. 📘ابن خشاب، عبدالله بن احمد، تاریخ الموالید الائمه و وفیاتهم، تحقیق آیت الله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۶ق. 📗ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، به تحقیق احسان عباس، قم، الشریف الرضی، بی تا. و...... 💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼 🌺 🌼🌺 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
°°°°°‌○💐○☘○💐○☘○°°°°° @zohoreshgh ❣﷽❣ 📝#خلاصه_زندگینامه #حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_
°°°°°‌○💐○☘○💐○☘○°°°°° @zohoreshgh ❣﷽❣ 📝 ، ، فاطمه(س) پس از مدتی بیماری ناشی از صدمات جسمی که در حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) متحمل شد، در سال ۱۱ هجری قمری درگذشت. درباره تاریخ شهادت چند دیدگاه وجود دارد. مشهورترین قول نزد شیعه سوم جمادی الثانی است. مستند این قول روایتی از امام صادق(ع) است. بر اساس دیدگاه‌های دیگر، هفتاد و پنج روز پس از رحلت پیامبر(ص)(۱۳ جمادی‌الاول)، هشتم ربیع الثانی، سیزدهم ربیع الثانی و سوم رمضان روز شهادت فاطمه (س) است. فاطمه(س) قبل از شهادت، وصیت کرده بود دوست ندارد افرادی که به او ستم کردند و اسباب خشم و غضب او را فراهم کردند، بر پیکرش نماز بخوانند و در تشییع او حاضر شوند؛ از این رو خواسته بود او را مخفیانه تشییع و دفن کنند و محل دفن او مخفی بماند.به گفته مورخان، علی(ع) به کمک اسماء بنت عُمیس، همسرش را غسل داد و خود بر پیکرش نماز خواند. به غیر از امام علی(ع) چند نفر دیگر نیز در نماز شرکت کردند که در مورد تعداد و نام افراد اختلاف وجود دارد. منابع تاریخی امام حسن، امام حسین، عباس بن عبدالمطلب، مقداد، سلمان، ابوذر، عمار، عقیل، زبیر، عبدالله بن مسعود و فضل بن عباس را افرادی دانسته‌اند که در این نماز شرکت داشتند.در عین حال نام سلمان، ابوذر، مقداد و عمار مورد اتفاق مورخان و سیره‌نویسان شیعی است. به اعتقاد برخی پژوهشگران، وصیت فاطمه بر دفن پنهانی پیکرش، آخرین اقدام سیاسی او در مخالفت با دستگاه خلافت بود. .. 📚منابع 📘ابن‌‌ابی‌الحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج‌ البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. 📕ابن‌ابی‌الحدید، عزالدین، شرح نهج‌البلاغة، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق. 📒ابن‌ابی‌شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق. و..... 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ °°°°°‌○💐○☘○💐○☘○°°°°°
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ #زندگینامه_زیبای_طالوت_و_داوود #احسن_القصص قصه
┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ قصه های زیبای قرآن 💥ماجراي قضاوت حضرت داوود ع 💥 💥و قصه تحريف شده داوود(ع) و زن اوریا 🌸🌻 آنچه از قرآن در آيات 21 تا 25 سوره صاد استفاده می شود، این است كه دو برادر به عنوان دادخواهی از دیوار محراب داوود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند. 🌸🌻او نخست وحشت كرد و ترسید. چون از راه غير عادي بر او وارد شدند 🌸🌻آن دو كه نزاع كرده بودند نزد داوود آمدند تا حضرت رفع خصومت كند. 🌸🌻شاكی گفت: برادر من 99 گوسفند دارد، ولی من یك گوسفند. با این حال او از من می خواهد این یك گوسفند را به او بدهم. 🌸🌻حضرت داوود با شنیدن شكایت شاكی فوراً حكم كرد كه حق با تو است و برادر تو حقی ندارد. آنان رفتند. 🌸🌻حضرت داوود به فكر فرو رفت و پیش خود فكر كرد كه این چه قضاوتی بود كه كردم، بدون این كه سخنان آن یكی دیگر را بشنوم. 🌸🌻فوراً حق را به جانب این دادم! وی این نوع قضاوت را ظلم دانست و سپس از كار خود پشیمان گشت و از خداوند تقاضای عفو كرد و خدا او را بخشید. 🌸🌻 در این جا دو مطلب قابل بحث هست: خداوند داوود را به آزمایشی در مورد قضاوت مبتلا كرد. 🌸🌻 دوم داوود استغفار و توبه نمود. و خداوند اورا بخشيد اما در تورات تحريف شده داستانی كه با داستان قرآن كم و بیش ارتباط دارد، در مورد حضرت داوود چه آورده شده است⁉️ ... 🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌸 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄
4_5803277712055337614.mp3
13.07M
سخن آوای " #آوای_مادرانه " ویژه نامه‌ای دلنشین برای #ایام_فاطمیه تقدیم شما باد. #قسمت_یازدهم #پایان @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
1_4990209534992580617.mp3
23.04M
🎧✨ ⭐️استاد علامه جوادی آملی @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂ @zohoreshgh ❣﷽❣ ♾ #لبیک_یا_حسین_یعنی⁉️ ♾ #قسمت_دهم آیا لبیّک ما
⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂ @zohoreshgh ❣﷽❣ ♾ ⁉️ ♾ همان که از شدّت عمق سوء و شخصیّت از سوی معاویه؛ بعد از تحمّل 25 سال و پاسداری از اسلام؛ وقتی عدالت را از آیات به متن جامعه آورده و عمل نمود؛ صاحبان زر و و قدرت و دشمنان اسلام؛ عدالت اسلام را برنتافته و مردم را از علی دور کرده و کردند؛ تا جایی که  برخی مسلمانان بعد از مولای متقیان و یگانه عدالت گستر جهان؛ گفتند علی در چه می کرد؛ مگر علی نماز می خواند؟!  علی سال ها و و و و  خوردن امانت پیامبر را وسط کوچه دید وهمه مصیبت ها  را به خرید؛ ولی از خود برنگشت و عهد نشکست. ♾ 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃 @zohoreshgh ❣﷽❣ ♦️ #معرفت_افزایی_مهدوی ♦️ #وظایف
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔷 🔷 📌موضوع: شناخت امام زمان(عج)و انتظار 👤سخنران: حجت الاسلام حسن محمودی ✅یاد مداوم و تربیت شدن به دست امام زمان(عج)... 🔰❓چیکار کنیم یاد امام باشیم؟ ♦️اگر ما بخواهیم به دوران زیبای رجعت برسیم و بخواهیم برای ظهور کاری بکنیم باید به دست امام زمان عج تربیت بشویم. 🔶 خدا هزار تا اسم دارد یکی از اسمها «مربی» است تو دعای جوشن کبیر دقت کنید یا مربی=( پرورش دهنده، تربیت کننده). 🔺امام کسی است که صفات خدا را داشته باشه. 🔺یکی از صفات خدا مربیست، پس امام زمان هم باید مربی باشد 🔵 زیارت آل یاسین میخوانیم: السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته، ربانی آیاته یعنی تربیت کننده انسانها 🔵 امام مربی هست و انسانها را باید تربیت کند؛ ولی امام دست تربیتش را روی سر همه نمیکشد؛ چون همه ظرفیت تربیت به دست امام را ندارند. مثل مربی فوتبال که همه را تیم ملی تربیت نمیکند 20 تا را میگیرد روی آن 20 نفر کار میکند. ⭕️امام بهترین مربی جهان است، و میتواند اما ماها ظرفیت نداریم. 🔰چند تا کار که باعث میشود زمینه برای پذیرش تربیت امام آماده شود: 1⃣ یاد مداوم امام: 🔺قرآن میفرماید: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْْ = مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. 🔺امام هم فرد خداییست یعنی امام هم میگوید اگر مرا یاد کنید شما را یاد میکنم. 🛑 در پرتو توجه مداوم به ساحت نورانی مولایمان حجت بن الحسن علیه السلام میتوانیم مشمول : 🔸1. ولایت و سرپرستی 🔸2. عنایت خاص 🔸3. دعاهای خالصانه امام زمان شویم. 🛑 و این 3 مورد برای تربیت کافیست. 🔺ولایت ما را امام زمان قبول کند و بگوید من سرپرست تو هستم 🔺عنایت خاص به من داشته باشد 🔺و دعاهای خالصانه اش. ما دیگه چیزی نمیخواهیم؛ 🔰❓ولی این سه مورد کی می آید ؟ 👈 در پرتو توجه مداوم. نه وقتی مریض داری بگویی یا صاحب الزمان 👈همیشه باید باشد.. این مهمه 🔸پس اولین راهکار تربیت این است⬅️یاد مداوم امام 2⃣ ارتباط با دردانه خدا اباعبدالله (ع): 🔷 با امام حسین ارتباط نداشته باشی نمیتوانی برای ظهور کاری کنی. 🔷 این خیلی مهم است امام زمان که ظهور میکند اولین حرفش اینست: «ان جدی الحسین الذین قتلوه عطشانا» 🔷 هر چقدر ارتباطت با امام حسین بیشتر باشد؛ بیشتر بهره میبری. 🔷 حداقل کاری که میتوانی بکنی اینست که روایت داریم زیر آسمان، سمت کربلا دست رو سینه بگذاری و بگویی: «السلام علیک یا ابا عبدالله اسلام علیک و رحمة الله و برکاته» ⭕️روزی 10،20 بار این کار را انجام دهید. 3⃣ اخلاص و گمنامی 🔴 خدا فرمود: هر کس بخاطر من و برای رضایت من کارهایش را انجام دهد مخفی نمیکنم بر او بندگان خاص خودم را. 🔺بنده مخفی و خاص خدا امام زمان عج هست. 🔺وقتی بخوای اخلاص داشته باشی باید کارهایت را مخفی کنی. 🔷امیر المومنین فرمودند: برای رسیدن به اخلاص از کتمان کمک بگیرید. 🔺شهدای گمنام خیلی مقامشان بالاتر از شهدای دیگر هست. 🔺گمنامی کلا مقام می آورد و یاران امام زمان عج همه گمنام و مخفی هستند. ♻️ 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
2_5233711314269898949.mp3
9.57M
معرفت افزایی مهدوی 📌موضوع: (عج)و 👤سخنران: حجت الاسلام حسن محمودی ✅یاد مداوم و تربیت شدن به دست امام زمان(عج)... @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
1_976554902.mp3
3.82M
💠وظایف منتظران💠 اجتماع بر یاری و نصرت امام عصر چگونه امام زمان را یاری کنیم⁉️ 🔗برگرفته‌ازکتاب‌مکیال‌المکارم @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_دهم #فصل_س
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ 🌷🍃 🔵 فردا صبح یک نفر از همان مهمان های پدرم کاغذ را به خانه پدر صمد برد. همان وقت بود که فهمیدم پدرم مهریه ام را پنج هزار تومان تعیین کرده. پدر و مادر صمد با هزینه هایی که پدرم مشخص کرده بود، موافق نبودند؛ اما صمد همین که رقم مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود: «چرا این قدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید.» اطرافیان مخالفت کرده بودند. صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج هزار تومان دیگر اضافه کرده و زیر کاغذ را خودش امضا کرده بود. عصر آن روز، یک نفر کاغذ امضاشده را به همراه یک قواره پارچه پیراهنی زنانه برای ما فرستاد. دیگر امیدم ناامید شد. به همین سادگی پدرم به اولین خواستگارم جواب مثبت داد و ته تغاری اش را به خانه بخت فرستاد. چند روز بعد، مراسم شیرینی خوران و نامزدی در خانه ما برگزار شد. مردها توی یک اتاق نشسته بودند و زن ها توی اتاقی دیگر. من توی انباری گوشه حیاط قایم شده بودم و زارزار گریه می کردم. خدیجه، همه جا را دنبالم گشته بود تا عاقبت پیدایم کرد. وقتی مرا با آن حال زار دید، شروع کرد به نصیحت کردن و گفت: «دختر! این کارها چه معنی دارد؟! مگر بچه شده ای؟! تو دیگر چهارده سالت است. همه دخترهای هم سن و سال تو آرزو دارند پسری مثل صمد به خواستگاری شان بیاید و ازدواج کنند. مگر صمد چه عیبی دارد؟ 💟ادامه دارد...✒️ نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌🌏✺✦۞✦┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ ‍ ⚫️ #دانستنیهای_آخرالزمان #وقای
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌🌏✺✦۞✦┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ ‍ ⚫️ آیا سفیانی نماد است یا حقیقت؟ سمبلیک و نماد دانستن سفیانی با روایات متعددی سازگاری ندارد! در برخی روایات، نام سفیانی و نَسَبش ذکر شده و در برخی روایات حتی از وضعیت ظاهری و جسمانی او سخن به میان آمده است، در برخی روایات به دین او و یا به مکان و زمان قیامش اشاره شده، و در برخی روایات نیز از حمله او به عراق، مدینه و مکه گفته شده و یا از کشته شدنش ... کنایه گرفتن تمامی این روایات، مورد تایید بزرگان نیست؛ لذا باید سفیانی را یک انسان بدانیم، نه واژه ای سمبلیک و نمادین! 🚨خروج سفیانی قطعی ست در اینکه سفیانی از نشانه های حتمی ظهور است تردیدی وجود ندارد. عالمان بزرگی همچون آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله محمد صدر، خروج سفیانی در آخرالزمان را به دلیل وجود روایات فراوان پذیرفته اند. مثلا در حدیث معتبری آمده: «ابوحمزه ثمالی از امام صادق علیه السلام می پرسد: پدرتان پیوسته می فرمودند: قیام سفیانی از امور حتمی است. امام فرمودند: آری، همین طور است...» 📚منتخب الاثر، ج۳، ص۸۸ 📘تاریخ الغیبه الکبری، ص۵۱۹ 📗کمال الدین، ب۵۷، ح۱۴ 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺🌏✺✦۞✦┄
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۱۰ #قسمت_دهم🎬: رقیه نگاهش را به صورت زیبای دخترش که بی شباهت به او نبود، دوخت و گفت: جاس
۱۱ 🎬: محیا با تمام شدن حرف مادرش از جا بلند شد و به سمت دیوار شیشه ای آمد، خیلی نامحسوس پرده را کناری زد و بیرون را نگاه کرد. ابتدا نگاه جستجوگرش به دنبال جاسم بود، اما اثری نه از او و نه از ماشین ابوحصین نبود. محیا با خود گفت: احتمالا به کمینگاهی رفته که با مادرم هماهنگ کرده و بعد نگاهش را به کمی بالاتر دوخت، با دقت نگاه کرد، درست می دید راننده اتومبیل مشغول صحبت با مردی دیگر بود، محیا با لحنی دستپاچه گفت: این دیگه کیه؟ رقیه خودش را به محیا رساند و گفت: کی را میگی دخترم؟ محیا راننده و آن آقا را نشان داد. رقیه پرده را بیشتر کنار زد و خیره به دو مرد پیش رو شد و گفت: فکر کنم این آقا را دیده باشم...درسته خودش است یکی از کارگرهای هتل هست، وقتی می آمدم داخل راهرو هتل دیدمش و بعد زیر لب زمزمه کرد: پس این مرد هم با راننده هم دست است باید حواسمان را جمع کنیم و بعد دست محیا را گرفت و از دیوار شیشه ای فاصله گرفتند. رقیه ریز به ریز نقشه ای را که با جاسم کشیده بودند برای محیا گفت و گفت، مابین حرفهایش ، مسائل متفرقه پیش می آمد که برای آن هم با همفکری یکدیگر چاره ای می جستند، زمان بر خلاف چند ساعت قبل که محیا تنها بود به سرعت می گذشت و ساعتی به اذان مغرب مانده بود، هر دو زن درحالیکه پول و لباس های اضافی زیر چادر پنهان کرده بودند به طرف حرم رفتند، آخر می دانستند که بعد از نماز درهای هر دو حرم بسته میشوند. محیا و مادرش ابتدا به حرم امام حسین رفتند، در این حرم غریب، فقط چشم ها بودند که حرف میزدند و اشک ها بودند که بارقص بر گونه خودنمایی می کردند، بالاخره بعد از خواندن زیارت و کمی راز و نیاز، هر دو زن از حرم امام بیرون آمدند و به سمت حرم علمدار حرکت کردند و کاملا احساس می کردند که آن مرد در تعقیبشان است و ورودی حرم منتظر انها خواهد ماند. وارد حرم حضرت عباس شدند، پس از خواندن زیارت ، اطراف را نگاهی انداختند و تعداد انگشت شماری مرد و زن در آنجا به چشم می خورد اما خبری از راننده و آن کارگر هتل نبود، پس از دری که رو به ضریح باز می شد بیرون آمدند و در گرگ‌و میش غروب به سمت قسمت پشتی حرم که کپه ای خاک در انجا به چشم می خورد رفتند. مردی روی بسته که کسی جز جاسم نبود با کیف دستی خالی در انتظارشان بود. با آمدن محیا و رقیه، جاسم سلام کوتاهی کرد و بدون زدن حرف اضافی همانطور که وسایلی را که زیر چادر پنهان کرده بودند در ساک دستش جای میداد به نقطه ای کمی دورتر اشاره کرد و‌گفت: ان قسمت دیوار صحن را ببینید، مقداری از دیوار فرو ریخته و شیاری ایجاد شده، شیارش به اندازه ای هست که یک نفر به راحتی بتواند از آن عبور کند، فردا بعد از نماز ظهر و عصر ماشین را پشت دیوار آنجا پارک می کنم و به محض اینکه آمدید،از اینجا می رویم. محیا سرش را پایین انداخت با لحنی شرمسار از جاسم تشکر کرد و رقیه با چند دعای خیر برای او و مادرش عالمه، از جاسم خدا حافظی کردند و راه خروج را در پیش گرفتند و درست جلوی درب ورودی حرم، راننده را دیدند که با نگاه جستجوگرش در بین مردم به دنبال انهاست و تا انها را دید، با اینکه روبنده و‌چادر داشتند، انگار خیالش راحت شد، خود را به گوشه ای کشاند تا مثلا محیا و مادرش متوجه او نشوند. مادر و دختر به سمت هتل که فاصله زیادی با حرم نداشت حرکت کردند و‌ جاسم هم که با فاصله از آنها بیرون امده بود به سمت ماشین حرکت کرد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر۲ #قسمت_دهم🎬: مهدی از جا بلند شد و همانطور که کمک می کرد تا استکان ها را جمع کند گفت: نم
🎬: صادق با آقای مددی به سمت روستایی از توابع محروم کرمان بود، حرکت کردند و نزدیک غروب بود که به آنجا رسیدند و مستقیم به سمت مرکز بهداشت آن رفتند، آنطور که صادق تحقیق کرده بود متوجه شده بود که دکتر کیسان محرابی به عنوان پزشک جهادی در مرکز بهداشت برای طبابت اقامت دارد. هوا تاریک شده بود، همه جا خلوت بود و ماشین آقای مددی جلوی مرکز بهداشت روستا متوقف شد. هر دو پیاده شدند و صادق از درب نرده ای مرکز بهداشت داخل را نگاهی انداخت و چندین اتاق به صورت ردیف به چشم می خورد و نور لامپ زرد رنگ از درب دو اتاق انتهایی دیده می شد. صادق دستی روی شانهٔ آقای مددی زد و گفت: آقای مددی جان! زحمت شما، شرمنده داخل ماشین منتظر باشید من باید یه جوری اون میکروفن را کار بزارم، دعا کن بتونم یه جوری گوشیش را بدست بیارم. مددی سر تکان داد و‌گفت: با توکل به خدا برو جلو و حواست باشه این ابرو مصنوعی چسپوندی بالا چشمت لوت نده و از این مهم تر دعا کن دکتره نرفته باشه، با این حرف مددی صادق با سرعت جلو رفت و یکی یکی اتاق هایی که برقشان روشن بود را نگاه و کرد و سرانجام داخل اتاق آخری دکتر کیسان محرابی را دید. یا الله گفت و وارد اتاق شد، دکتر که مشغول جمع کردن وسایلش بود روپوشش را از تن درآورد و بدون اینکه نگاهی به پشت سرش بکند گفت: امشب وقت طبابت تموم شد، بفرمایید فردا بیایید. صادق با لحنی مستاصل گفت: م..م..من از روستای کناری اومدم، خیلی حالم بد هست اگر میشه یه نگاه بهم بندازین. دکتر که انگار متعجب شده بود به سمت صادق برگشت و به صندلی کنار تخت اشاره کرد که بنشیند و بعد همانطور که کیفش را به دست گرفته بود به طرف صادق اومد و گفت: ببینم چطورت هست؟! صادق همانطور که اشاره به سرش می کرد گفت: یک سردرد شدید دارم که اصلا طاقتم را طاق کرده... دکتر چراغ قوه را از کیفش بیرون آورد، کیف را روی تخت گذاشت و چراغ را داخل چشمای صادق انداخت و چشمانش را با دست از هم باز کرد. صادق از زیر چشم نگاهی به کیف انداخت و بهترین جای جاساز میکروفن کیف دکتر بود، دکتر نگاه عجیبی به صادق کرد و با دستپاچگی به سمت کیف برگشت و در یک چشم بهم زدن، اسلحه ای را بیرون کشید روی شقیقهٔ صادق گذاشت و گفت: چی از جونم می خوایین؟! من که طبق گفته های شما پیش رفتم، مشغول جمع آوری نمونه و آزمایش هستم، چرا شما روی حرف خودتون نمی ایستین به خدا اگر یک مو از سر مادرم... صادق که انتظار این حرکت را نداشت گفت: چی می گی دکتر برای خودت؟! کدوم حرف؟! با کی اشتباه گرفتی؟! دکتر همانطور که اسلحه را روی شقیقه صادق فشار میداد ابروی مصنوعی صادق را جدا کرد و گفت: فکر نکنی نشناختمت اصلا پاشو پاشو باید با من بیای و همانطور که شانه صادق را بالا می کشید او را به سمت در دیگر اتاق که انگار از پشت ساختمان مرکز بهداشت باز میشد برد. 👈 .... فصل دوم ✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝