eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 @NedayQran ❣﷽❣ 🌺 🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهنده‌ی قلب‌ها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌹🕊🌹🕊🌹 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
4_6001048002414772713.mp3
3.25M
🎤 مولای مهربان وتوای عشق من سلام عجل ولیک الفرج آقای من سلام درندبه های جمعه توراجستجوکنم زیباترین بهانه دنیای من سلام تعجیل درظهور مولا 14مرتبه متن و ترجمه دعای ندبه 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/142 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زیارت (عج) در روز جمعه 🎤با نوای استاد متن و ترجمه زيارت امام زمان عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/152 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ھَر کہ‌ گُفـت‌ نـٰام‌ حُسیـن نام‌ دِگـر‌ را‌ نَبرد هیـچ‌ ذِکرۍ‌ بِہ‌ خدا‌ نـٰام‌ حُسین‌جـٰان‌ نَشود دَرد‌ مـٰا‌ داغ‌ حُسین‌ است‌ دَوایش‌ گِریہ‌ست با‌ طبابـت‌ جِگـر‌ سوختہ‌ دَرمـان‌ نَشو 💚< >💚 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مداحی_آنلاین_نماهنگ_وازینبا_حدادیان.mp3
4.96M
تویی که زنده کردی قیام اهل بیت چه فاتحانه خوندی تو کوفه ما رایت 🔊 💔 🎙 @zohoreshgh 🖤تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ جمعه به جمعه چشم من منتظر نگاه ڪے دل خسته ام شود😞 معتڪف پناهِ زمزمه ے لبان من این طلبست از 🕊 ڪاش شوم من عاقبت یڪ نفر از سپاهِ ...🌱 عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاری از موی سرت کم بشود میمیرم آه،گیسوی تو درهم بشود میمیرم قلب من از تپش قلب توجان میگیرد آه،قلب توپرازغم بشودمیمیرم من که ازعالم وآدم به نگاه توخوشم سهم چشمان توماتم بشودمیمیرم جانم فدای سید علی خامنه ای❤️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
چــہ زیبا میــشوم با تــو دِلَمــــ روشنــــ دِلَمــــ صافـــ اســت در این دنیاے رنگارنگ درین آشوبِ شهر آشوب خدا داند کہ با چـــادر🌷 تـــمامِ راه هموار است... @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۲۱ #قسمت_بیست_یکم🎬: ابو حیدر لبخندی زد و گفت: نبینم ناراحت باشی ننه مرضیه! مگه پسرت ابوح
۲۲ 🎬: چند ماه بود که محیا و رقیه مهمان خانه ابو حیدر شده بودند، هر روز ننه مرضیه و عباس به آنها سرمیزدند و این مادر و دختر به آن مادر و پسر اخت گرفته بودند. روزهای اول ابوحیدر که یک هفته تمام، برای رفتن میهمانانش به ایران تلاش می کرد بالاخره نتیجه را به آنها گفت: به دلیل انقلاب در ایران، مرزها را بسته اند و به سختی می شود از مرز رد شد، اما با واسطه هایی که پیدا کرده بود، انگار این کار ناممکن، ممکن میشد منتها هزینهٔ رد شدن از مرز خیلی زیاد بود، محیا و رقیه درست است متمول بودند اما املاکشان در ایران بود و هر چه هم در عراق داشتند در دست جاسم به امانت بودند، پس فعلا کاری نمی شد کرد. رقیه مشغول تدارک نهار بود، آنها می دانستند که ابوحیدر و همسرش زندگیشان را از راه طبخ غذا در خانه و فروش آن توسط ابوحیدر در شهر میگذرانند، رقیه که کدبانویی بی نظیر بود مدتی بود که مسؤلیت پختن غذا را به عهده گرفته بود و عجیب مشتری های ابوحیدر زیاد شده بود و ابو حیدر بی آنکه رقیه بداند، سهم کار و زحمت کشی او را کنار می گذاشت تا در موقع لزوم به او دهد. رقیه پیازها را تفت داد و تکه های کوچک گوشت را در آن ریخت و محیا که همچون همیشه خودش را با رادیو سرگرم کرده بود، با هیجانی در صدایش جلو آمد و گفت: مامان، مامان...صدایش در جلز و ولز گوشت ها گم شد و رقیه با تعجب به محیا که ناخوداگاه با زبان فارسی با او صحبت می کرد نمود و گفت: چی شده مادر؟! چرا اینقدر هیجان زده ای؟! محیا دستهایش را بهم زد و‌گفت: ایران رفراندوم برگزار شده و تقریبا صد در صد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. رقیه لبخندی زد و گفت : خدا را شکر، کاش زودتر به ایران برگردیم و در این هنگام ام حیدر از پشت شانه های محیا را در آغوش گرفت و گفت: چه می گویید مادر و دختر که اینهمه به وجد آمده اید؟! رقیه خبری را که شنیده بود به تم حیدر گفت و ام حیدر آهی کشید و گفت: خدا را شکر، کاش در عراق حکومت بعثی و صدام حسین با هم نابود می شدند تا شیعیان بتوانند نفسی بکشند هر سه آمین گفتند. صدای باز و بسته شدن در بلند شد و بی شک کسی جز ابو حیدر نبود. رقیه که انگارچیزی در ذهنش بود که می بایست عملی کند از جا بلند شد و به محیا گفت: مادر مواظب گوشت ها باش نسوزه، ام حیدر جلو آمد و گفت: من حواسم هست،اگر کار دیگه ای داری انجام بده. رقیه با شتاب خودش را به حیاط رساند و قبل از اینکه ابو حیدر وارد ساختمان خانه شود، جلویش سبز شد و گفت: سلام ابو حیدر، عذر می خوام مطلبی بود که باید به شما می گفتم‌ ابو حیدر تسبیح دستش را در مشتش جمع کرد و گفت: بفرما خواهرم، هر چه می خواهی بگو.. رقیه که انگار تردید داشت در گفتن... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۲۲ #قسمت_بیست_دوم 🎬: چند ماه بود که محیا و رقیه مهمان خانه ابو حیدر شده بودند، هر روز نن
۲۳ 🎬: رقیه همانطور که النگوهای دستش رابیرون می آورد گفت: من خیلی شرمنده شما و ام حیدر و همچنین عباس و ننه مرضیه شده ام و وقت داره میگذره و هر لحظه امکان داره جای ما لو بره و پشیمانی بار بیاد و بعد شش النگوی دستش را به طرف ابو حیدر داد و گفت: فکر می کنم پول اینا برای عزیمت چهار نفر به ایران کافی باشه! ابو حیدر سرش را تکان داد و گفت: تا هر وقت اینجا هستید قدمتان روی چشم ماست،شما خیر و برکت زندگی ما شده اید، دیگه از این حرفا نزنید و از طرفی دفعه قبل که النگوها را دادین گفتم که عباس در صدد جور کردن پول هست و ان شاالله امروز فردا جور میشه و لازم نیست و اگر بفهمه شما همچی کاری کردین و منم باهاتون همکاری کردم غضبم می کنه رقیه به میان حرف ابوحیدر پرید و گفت: شما را به جان مولا علی قسم میدم که نه نیارید، نمی دونم آقا عباس از کجا می خواد پول را فراهم کنه، اما بهش بگید دست نگهداره، آخه با فروش همینا کارمون راه میافته و بعد صدای بغض دارش را آرام تر کرد و گفت: دیگه راضی نشین ما بیش از این شرمنده بشیم، ما هم آدم های بی پولی نیستیم، منتها اینم شده آزمایش ما، شما اینو قبول کنید و بفروشید اگر باز هم پول خواستند اضافه اش را از آقا عباس بگیرید. ابو حیدر نفسش را محکم بیرون داد و همانطور که تسبیحش را داخل جیب لباس عربی اش می گذاشت، النگوها را گرفت و در همین حین صدای محیا هم از پشت سرش بلند شد و گردنبدی را که در دست داشت به طرف ابو حیدر داد و گفت: این هم سهم من! قبل از اینکه ابوحیدر حرفی بزند، رقیه دست محیا را پس زد و با زبان فارسی گفت: چه میکنی محیا؟! این گردنبند یادگار بابا بزرگ محمدت هست، اینو نگهدار، فهمیدی... با همین النگو ها هم کارمون راه میافته ، هر کدومش سنگین هست و پول خوبی میدن بابتشون و از طرفی خدا هم برکت میده... محیا بوسه ای از گونه مادرش گرفت و بدو خودش را داخل ساختمان رساند و ابو حیدر هم بدون اینکه وارد خانه شود دوباره به عقب برگشت و از در بیرون رفت. رقیه که حالا خیالش راحت شده بود با نیرویی بیشتر مشغول کار شد. نیم ساعتی از رفتن ابوحیدر می گذشت که صدای در حیاط بلند شد، ام حیدر به سمت حیاط رفت و رقیه روغن داغ را روی پلوها داد و در ظرف را بست تا دم بکشند و صدای شاد ننه مرضیه در گوشش پیچید، سلام بر عزیزانم، سلام بر نور چشمانم... محیا خودش را به ننه مرضیه که انگار مادربزرگ واقعی خودش است رساند و مثل دختری که خودش را برای مادربزرگش عزیز می کند خود را در بغل ننه مرضیه انداخت و گفت: چی شده ننه جونم؟! همچی کبکت خروس می خونه هاا ننه مرضیه بوسه ای از گونه سرخ و سفید محیا گرفت و گفت: خبردارم خبررر تا مشتلق ندین نمی گم.. رقیه که فکر می کرد ابو حیدر طلاها را فروخته و خبرش را به ننه مرضیه داده با لبخند گفت: حدسش راحت هست، حتما اسباب رفتنمون جور شده درسته؟! ننه مرضیه خنده بلندی کرد و گفت: از کجا فهمیدی ورپریده؟! رقیه سرش را پایین انداخت و خنده ریزی کرد و گفت: فرض کن علم غیب دارم. ننه مرضیه نفس بلندی کشید و گفت: مدتی بود عباس خونه و ماشین را برای فروش گذاشته بود و امروز شکر خدا پول هر دوتا نقد شد،از فردا باید بیافتیم دنبال بقیه کارها... هر حرفی که ننه مرضیه میزد، پشت رقیه داغ و داغ تر می شد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۲۳ #قسمت_بیست_سوم 🎬: رقیه همانطور که النگوهای دستش رابیرون می آورد گفت: من خیلی شرمنده ش
۲۴ 🎬: سه روز بود که محیا و مادرش به همراه ننه مرضیه و پسرش عباس در حالیکه یک راهنما همراه داشتند، به سمت ایران حرکت کرده بودند، در این سه روز که سرشار از سختی و تلاش برای این کاروان پنج نفره بود، در طول مسیر چندین بار ماشین عوض کرده بودند و بالاخره به جایی رسیدند که امکان رفت و آمد ماشین نبود و چون از بیراهه حرکت می کردند، می بایست مقداری از راه را با پای پیاده طی کنند و این وضعیت برای ننه مرضیه که زنی سالخورده بود، بسیار سخت و بغرنج بود. رقیه که خودش را باعث بوجود آمدن این وضعیت می دانست تا جایی می توانست کمک می کرد که از رنج ننه مرضیه کم کند و عباس هم سنگ تمام گذاشته بود و هر چند ساعت یک بار مادرش را کول می کرد، ننه مرضیه که انگار علاوه بر خستگی راه چون از بیابان می گذشتند دچار گرمازدگی شده، مدام عرق می کرد و عق میزد اما هربار با ذکر یا امام رضای غریب، انگار قدرتی در جانش می نشست. بالاخره بعد از یک شبانه روز راه پیمایی به جایی رسیدند که راهنما به آنها گفت آخر خط هست و برجک نگهبانی که با آنها فاصله داشت را نشان داد و افزود که بعد از گذشتن از کنار این برجک به خاک ایران پا می گذارید. اما می بایست تا غروب خورشید صبر می کردند و پس از آن داخل راهی میشدند که مثل یک راه زیر زمینی حفر کرده بودند و بدون ایجاد صدا از آنجا عبور کنند. راهنما که نصف پول را در اول سفر و نصف پول را در آخر سفر گرفت از آنها خداحافظی کرد،زمانی که تنها شدند. هر چهار نفر خود را در پناه تپه ای شنی کشیدند و عباس نگاهی به خورشید عصرگاهی که در آسمان کویر به آنها می تابید، کرد و بعد لبخندی زد و رو به رقیه گفت: هزینه سفر تا اینجا تقریبا کمی بیشتر از پول طلاهای شما شد،یعنی باید بگویم به پول خانه ننه مرضیه و ماشین من هنوز احتیاجی پیدا نکردیم. رقیه دست داغ و زبر ننه مرضیه را در دست گرفت و گفت: خدا را شکر! ان شالله بعد از زیارت امام غریب به نجف که برگشتید، با این پول خانه ای بزرگ و دلباز برای ننه مرضیه بخرید. عباس سرش را پایین انداخت و سکوت کرد، سکوتی که گویی خیلی حرف پشت آن پنهان بود و ننه مرضیه که مادر بود و معنای این سکوت را میفهمید لبخندی صورت زردش را پر کرد و گفت: خدا را چه دیدی، شاید کار به انجاها نرسید. محیا با تعجب نگاهی به ننه مرضیه کرد و سپس به مادرش رقیه چشم دوخت، گویی این وسط چیزهایی بود که او هنوز درکش نکرده بود. بالاخره خورشید غروب کرد، حال ننه مرضیه بهتر شده بود، هر کدام چند تیکه بیسکویت با مقداری آب خوردند و حرکت کردند و خیلی زود و بی دردسر، به آن طرف مرز رسیدند اما هنوز هم بیابان را باید طی می کردند تا به جاده منتهی به شهر مرزی ایران برسند. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۵۳🌷 🌿شرح قرآنی
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۸۵۴🌷 🌿شرح قرآنی دعای ندبه🌿 🔶‌فراز سی و سوم 🍀أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیَاءُ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ؛ کجاست جلوه خدا، که دوستان به سویش روی آورند؟ کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان؟🍀 💠این فراز از دعای ندبه نیز به دو ویژگی ممتازی اشاره می‌کند که امام معصوم نسبت به انسان‌های دیگر داشته و بقیه را به او محتاج می‌کند. آیه ۸۸ سوره قصص با این فراز ارتباط دارد که دارای نکات مهمی است. «وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ و (هرگز) معبود دیگری را با «اللّه» مخوان که معبودی جز او نیست. همه چیز جز وجه او نابود است، حُکم (و حاکمیّت، فقط) از آن اوست و همه به سوی او بازگردانده می‌شوید». ✅نکته‌ها 🔺۱. حارث بن مغیره می‌گوید: خدمت حضرت امام صادق علیه السلام بودم، مردی از آیة «کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» پرسید. ایشان فرمود: مردم آن را چه معنی می‌کنند؟ وی عرض کرد: می‌گویند هر چیزی جز وجه و صورت خدا از بین می‌رود. فرمود: «سُبْحَانَ اللَّهِ لَقَدْ قَالُوا عَظِیماً إِنَّمَا عَنَی کُلَّ شَیْ ءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ وَ نَحْنُ وَجْهُهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ؛ سبحان اللَّه چه حرف عظیمی می‌زنند! منظور آیه این است که هر چیزی از میان می‌رود مگر آن وجهی که از آن جانب به سوی خدا راه هست و ما همان وجهیم». 🔺۲. فردی به نام سلام بن مستنیر می‌گوید:«از امام باقر علیه السلام معنی آیه «کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ » را پرسیدم، فرمود: «نَحْنُ وَ اللَّهِ وَجْهُهُ؛به خدا قسم ما همان وجه اللَّه هستیم». 🔺۳. فرقه «وهّابیّت» اظهار می‌نمایند که هرکس غیر خدا را بخواند، مشرک می‌شود؛ زیرا خداوند فرموده است: «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»، بنابراین کسانی که در توسّل، اولیای خدا را صدا می‌زنند، مشرکند! امّا این آیه توضیح می‌دهد که مشرک، کسی است که غیر خدا را به عنوان خدای دیگر بخواند: «لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ» و ناگفته پیداست که شیعیان هیچ مقامی را به عنوان خدا صدا نمی زنند، بلکه او را به عنوان کسی صدا می‌زنند که نزد خداوند آبرو دارد، آن هم آبرویی که از سوی خداوند به او داده شده است، مانند انبیا و اولیای الهی، نه هر شفیع و آبرومند موهومی؛ زیرا بت پرستان نیز در دنیای خیال خود، برای بت‌ها آبرویی تصوّر می‌کردند. 🔺۴. یکی از پادشاهان کشور سعودی هر سال در روز عید قربان علمای فرقه‌های اسلامی را میهمان می‌کرد. در یکی از سال‌ها علّامه سیّد شرف الدین جبل عاملی (از علمای برجسته لبنانی) به مهمانی او دعوت شد. علّامه همین که وارد جلسه شد، قرآنی را که جلد چرمی داشت به شاه هدیه کرد. شاه آن را گرفت و بوسید. علّامه گفت: تو مشرک هستی! شاه ناراحت شد که چرا چنین تهمتی می‌زنی؟ علّامه گفت: چون تو چرمی را بوسیدی که پوست حیوان است و احترام به پوست حیوان شرک است! شاه گفت: من هر پوستی را نمی بوسم، کفش من از چرم و پوست حیوان است؛ ولی هرگز آن را نمی بوسم، این قطعه چرم، جلد قرآن قرار گرفته است. علّامه فرمود: «ما نیز هر آهنی را نمی بوسیم، آهنی را می‌بوسیم که صندوق، ضریح، درب و پنجره ی مزار پیامبر یا امامان معصوم علیهم السلام باشد». 🔺۵. شرک آن است که ما کسی یا چیزی را در برابر خدا عَلم کنیم و برای او قدرتی مستقل در نظر بگیریم، در حالی که شیعه قدرت اولیای خدا را مستقل نمی داند، بلکه آن را به قدرت الهی وابسته می‌داند و اگر گنبد و بارگاهی برای آن‌ها می‌سازد، برای این است که به مردم اعلام کند در این جا مرد توحید دفن شده است. کسی که در اینجا دفن شده در راه خدا به شهادت رسیده و فدا و فنای توحید شده است. پس گنبد و بارگاه، یعنی مرکزی که زیر آن فریاد توحید بلند است، نه مرکزی در برابر مسجد. 🔺۶. امام صادق علیه السلام فرمود: «نَحْنُ السَّبَبُ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل؛ما سبب و واسطه بین شما و خداوند عزّوجلّ هستیم». عج 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۵۴🌷 🌿شرح قرآنی د
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۸۵۴ ‌🔺۷. با اندکی دقّت در اطراف خود متوجّه می‌شویم که گردش امور هستی، بر اساس اسباب و وسایل و به تعبیر دیگر، توسّل است. آب و مواد غذایی از راه ریشه، تنه و شاخه درخت به برگ آن می‌رسد و ریشه درخت از راه برگ، نور و هوا را دریافت می‌کند. باران که می‌بارد، به وسیلة ابر است و ابر به وسیله گرم شدن آب دریا در اثر نور خورشید ایجاد می‌شود. در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم: ابی اللّه ان یجری الاشیاء الّا بالاسباب؛ خداوند از این که کارها بدون سبب و علّت جریان پیدا کند، ابا دارد. خداوند برای هر کاری واسطه و علّتی قرار داده است. 🔺۸. هر چند شفا و درمان از خداست: «و اذا مرضت فهو یشفین»؛ امّا همین شفا را خداوند در عسل قرار داده است «فیه شفاء للنّاس»هر چند خداوند کارها را تدبیر می‌کند: «یُدبّر الامر»؛امّا فرشتگان واسطه تدبیر او هستند. «فالمدبّرات امراً. » 🔺۹. حضرت آدم پس از آنکه از بهشت اخراج شد، سالیان زیادی را به گریه، زاری، توبه و انابه گذراند؛ سپس کلماتی را از سوی پروردگارش دریافت کرد و به آن کلمات متوسّل شد. قرآن می‌فرماید: «فتلقّی آدم من ربّه کلمات فتاب علیه» فخر رازی و بسیاری از مفسران اهل سنت گفته اند که مراد از «کلمات» که حضرت آدم به آنها متوسّل گردید، نام پیامبر و اهل بیتش بوده است و آن کلمات این چنین بود: «الهی یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علیّ، یا فاطر بحقّ فاطمة، یا محسن بحقّ الحسن، یا قدیم الاحسان بحقّ الحسین و منک الاحسان». 🔺۱۰. وهّابیون می‌گویند: اگر نام کسی را در کنار نام خدا ببرید، شرک است! درحالی که اگر این سخن آنها درست باشد، خداوند نعوذ باللّه خود مشرک است؛ زیرا در آیه ۷۴ سوره توبه می‌فرماید: «وما نقموا الّا اغناهم اللّه ورسوله من فضله»؛ خداوند و پیامبرش آنها را بی نیاز نمودند. و در جای دیگر می‌فرماید: «اللّه یتوفّی الانفس؛ خداوند جان‌ها را می‌گیرد». و در جای دیگری می‌فرماید: «یتوفّاکم ملک الموت؛ملک الموت جان شما را می‌گیرد». بنابراین واسطه داشتن، نه تنها شرک نیست، بلکه اساس هستی بر مبنای واسطه است. 🔺۱۱. یک سال در مدینه باران نبارید، خلیفه دوّم به عبّاس عموی پیامبر برای نزول باران متوسّل شد و گفت: خداوندا! ما در زمان پیامبر به او مراجعه می‌کردیم و حالا به عموی او متوسّل می‌شویم. عج 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افسردگی چرا؟ خداهست امام زمان ارواحنا فداه هست... 🌱🌱🌱🌱🌱 عج . @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان چه کاری دوست داره من انجام بدم؟؟؟ 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ✍️ دوگانه دین و دنیا ⚜ می‌دونم گناهه اما نمی‌تونم انجام ندم... ⚠️ علت سقوط عمرسعد (لعنه‌الله) چه بود؟ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
روضه شب دوازدهم محرم .mp3
19M
کوفیانِ به حسب ظاهر متدین * خزانِ کاروان در کنار قتلگاه * داغ قدسی و ملکوتی * بابت بچه‌های گمشده در کربلا هر چه گریه کنیم کم است. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
01_Goriz_Az_Rajim_1401_05_17_Moharram_1444_aminikhaah.ir.mp3
24.8M
⭕️سلسله مباحث « » ✅جلسه یکم 🛑بشارتی که محافظ جان امام زمان شد 🛑اثر شهادت امام حسین علیه‌السلام 🛑چه کسی شایسته انتقام‌ خون امام حسین علیه‌السلام است؟ 🛑زائر علیه السلام چه نشانه هایی دارد؟ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_484897422556790927.mp3
6.39M
❤️ 😍 قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد ايمان به جز ازعشق علي پايه ندارد گفتم بروم سايه لطفش بنشينم گفتا كه علي نور بود سايه ندارد ترجمه و متن دعا 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/237 متن ترجمه و دعای 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/243 عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارت‌آل‌یاسین+دعا۩فرهمند.mp3
7.37M
🎤 بانوای گرم استادفرهمند 🌹 🌹 نام تو را میبرم قلبم غریبی میکند چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند تعجیل در ظهور 14 مرتبه متن دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/111 متن و ترجمه دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/229 عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_5785009438028989691.m4a
3.38M
سيدابن طاووس مي فرمايد اگراز هرعملي در غافل شدي از :صلوات غافل نشو چراكه دراين دعا سري است كه خدا مارا برآن آگاه كرده است 💎 * فواید عجیب صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی+متن صلوات* 🎗️ *۱- دعای حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شامل او خواهد شد*. 🎗️ *۲- موجب نجات از فتنه های آخر الزمان خواهد شد*. 🎗️ *۳- دعا واستغفار ملائکه شامل او خواهد شد.* 🎗️   *۴- موجب وسعت روزی می شود.* 🎗️ *۵- موجب آمرزش گناهان انسان می شود* 🎗️  *۶_ نور امام زمان* *در دل انسان زیاد می شود* 🎗️ *۷- از گرفتاری های عالم آخرت نجات پیدا خواهد کرد* 🎗️ *۸- بدون حساب یا باحساب آسان به بهشت خواهد رفت* 🎗️ *۹- کارهای بد او به خوبی مبدل می شود.* 🎗️ *۱۰- موجب برطرف شدن غصه و اندوه می شود.*  🎗️ *۱۱- موجب کمال ایمان می شود.* 🎗️ *۱۲- موجب اجابت دعا می شود.*  🎗️ *۱۳-موجب دفع بلا می شود.*  🎗️ *۱۴-مادامی که مشغول دعاست مشمول رحمت خداوند خواهد بود* 🌸 *صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی رو می توانیم هر روز بخوانیم* *این صلوات معجزه می کند به فضل الهی.* خواندن سوره و در عصر هر کدوم 100بار توصیه شده 💌 متن دعا 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/62 متن و ترجمه دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/222 *اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الفَرَج بِحَقِّ زِینَب کُبری* عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕