فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡 تا این کار را انجام ندهیم امامزمان «عجّلاللهُتَعالیٰفرجهُالشریف» نمیاد!!!!
🎙 ¦ حجةالاسلام دارستانی
رأفت_و_رحمت_امام_زمان_علیه_السلام.mp3
4.73M
لمسطعمدلتنگی!🥀
یه کسی داره با خدا مناجات می کنه
اما خیلی صدای آشنایی است..
#امام_زمان
#دلتنگی 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین مرحله سنجش اعمال از نگاه و درک تجربهگر نزدیک به مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عذاب ناخواسته
❤️🩹 گریه و زاری بازماندگان، اموات را آزار میدهد!
07_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
18.53M
⭕️مستند صوتی شنود
✅جلسه هفتم
🛑 فلسفه بلایایی که به انسان می رسد؟
🛑 نحوه شراکت شیطان در اموال و اولاد
🛑شیطان چه کسانی را یاری می دهد؟
🛑کدام قشر با شیطان بیشتر مقابله می کند
🛑گوشه ای از اخلاق شیطان
🛑تنها راه خلاصی از شیطان
#مستند_شنود
تشرف جنگجو غزوه وصفین.mp3
2.75M
🔷 داستان تشرف شماره 45
🔴 داستان تشرف جنگجوی غزوه صفین و یاری امام عصر (عج) به مدافع حضرت علی علیه السلام
مرحوم شيخ موسى نجل شيخ على نجفى نقل فرمود: بزيارت حضرت ثامن الائمه (ع ) مشرف شدم دچار بيمارى سختى شدم و در اثر آن ناخوشى هر دو چشمم آب سياه آورد بقسميكه جائى را نمى ديدم . مبلغى هم پول داشتم صاحب خانه بعنوان قرض از من گرفت و مركبى هم داشتم كه صاحب خانه از من خريده بود نه پولى را كه طلب داشتم مى داد نه وجه مركب را و چند كتاب هم داشتم مفقود شد و از اين جهات بسيار دل تنگ بودم . آنگاه با دل تنگى تمام نزد طبيب رفتم چون چشمانم را ديد دوائى را تجويز نمود و گفت تا سه روز آن را استفاده نما اگر بهبودى يافتى فبها اگر بهبودى نيافتى علاجى ندارد چون آب سياه آورده من بگفته او عمل كردم بهبودى حاصل نشد. لذا مايوس از همه جا شده رو به دارالشفاى حقيقى كه حرم حضرت رضا (ع ) باشد شدم وقتى مشرف شدم باَّنحضرت عرض كردم اى سيد من مى دانى كه من براى تحصيل علوم دينيه آمده ام و اكنون چشمم چنين شده و حال شفاى چشمم و وصول طلبم و وجه مركب و كتابهاى خود را از حضرتت مى خواهم . از صبح كه بحرم مشرف شدم تا ظهر مشغول گريه و زارى بودم آنگاه براى ظهر بمنزل رفتم و بعد از نماز و صرف نهار خواب مرا ربود وقتى از خواب بيدار شدم چشمانم را روشن و بينا ديدم با خود گفتم خوابم يا بيدار فوراً برخاستم و براه افتادم . اهل خانه چون مرا بينا ديدند تعجب كرده و از مرحمت حضرت رضا (ع ) اظهار خوشحالى نمودند. بعد از اين قضيه آن طلبى را كه داشتم با وجه مركب بمن رسيد و كتابهاى مفقود شده نيز پيدا شد.