🔰تا دلم غافل ز آقا می شود‼️
🔰پای من سوی گـ⛔️ــنه وا می شود❌😔
🔰 تا مرا نَفسـ❌ـــَم به ذلت می کشد‼️
🔰💠مَـهـدی زَهـرا💠 خجالت می کشد‼️‼️
🔰کار من تنها ❌دل آزردن❌ شده‼️
🔰کار 💠مولا💠 خون دل❤️ خوردن شده‼️
🔰روز☀️ و شب🌙 گویم به خود با واهمه‼️
🔰من ❌چه کردم❌ با 💠عزیزفاطمه💠‼️‼️😔
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
در انتظارِ تعجيلِ فرج باید ایستاد🌸
💎اگر *امام زمانی* هستی...
💫تمام زندگیت ،
💫سخنانت ،
💫لباس پوشیدنت،
💫کارت ،
💫نحوه برخوردت
باید بوی "امام زمان" ارواحنافداه را بدهد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
به خدا قسم اگر بدانید امام زمان با چه غربتی منتظر این هستند که ما خود را بسازیم، تا ظهور کنند،
اگر این مسأله را احساس کنید به خدا قسم شب خواب ندارید جز اینکه به فکر درست کردن خودتان باشید.
#بیداری
یا
امام زمان
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه میخواهد
تشنه به غیر آب، از دریا چه میخواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم
دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه میخواهد؟
پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی
مجنون جز این پیغام، از لیلا چه میخواهد
پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من
جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه میخواهد
تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است
مسکین به جز خیرات از آقا چه میخواهد
چیز مهمی نیست این که ما چه میخواهیم
باید ببینیم آن جناب از ما چه میخواهد
ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه
غیر از ظهور تو مگر مادر چه میخواهد
علی اکبر لطیفیان
💔 #یا_اباصالح_المهدی_عج...
#من_این_چشمی_که_رویت_را_نمی بیند نمی خواهم...
که یعقوبی چو "یوسف" را نبیند کور باشد بهتر است...
اللهم_عجل_لولیک_الفرج_الساعه
#6037
♦️سوال
چرا بايد حادثه عاشورا را گرامى بداريم؟
چرا بايد خاطره حادثه اى را كه 1360 سال پيش اتفاق افتاده است، زنده كرد و مراسمى به ياد آن خاطره برگزار كرد؟ اين رويداد جريانى تاريخى بوده است كه زمان آن گذشته است؛ تلخ يا شيرين، هر چه بوده است آثار آن تمام شده است. چرا بايد بعد از گذشت نزديك به چهارده قرن، ياد آن جريان و آن حادثه را زنده نگه داريم و مراسمى براى آن بر پا داريم؟
❇️پاسخ
🔺پاسخ اين سؤال، چندان مشكل نيست. براى اين كه به سادگى مىتوان به هر نوجوانى تفهيم كرد كه حوادث گذشته هر جامعه مىتواند در سرنوشت و آينده آن جامعه آثار عظيمى داشته باشد. تجديد آن خاطره ها در واقع نوعى بازنگرى و بازسازى آن حادثه است، تا مردم از آن جريان استفاده كنند. اگر حادثه مفيدى بوده است و در جاى خود منشأ آثار و بركاتى به شمار مىرفته است، بازنگرى و بازسازى آن نيز مىتواند مراتبى از آن بركات را داشته باشد.
🔺علاوه بر اين، در همه جوامع انسانى مرسوم است كه به نوعى، از حوادث گذشته خود ياد مىكنند؛ آن ها را بزرگ شمرده و به آن ها احترام مىگذارند. خواه مربوط به اشخاصى باشد كه در پيشرفت جامعه خود مؤثر بوده اند، نظير دانشمندان و مخترعان، و خواه مربوط به كسانى شد كه از جنبه سياسى و اجتماعى، در رهايى ملت خود نقش مؤثرى داشته اند و قهرمان ملى بوده اند. همه عقلاى عالم براى اين گونه شخصيت ها آيين هاى بزرگداشتى را منظور مىكنند.👈 اين كار بر اساس يكى از مقدس ترين خواسته هاى فطرى است كه خدا در نهاد همه انسان ها قرار داده است، و از آن به «حس حق شناسى» تعبير مىكنيم. لذا اين خواسته فطرى همه انسان ها است كه در برابر كسانى كه به آن ها خدمت كرده اند حق شناسى و شكرگزارى كنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ايشان احترام بگذارند. علاوه بر اين، ياد آن خاطره ها، در صورتى كه در سعادت جامعه تأثيرى داشته، مىتواند عامل مؤثر ديگرى را در زمان بيان خاطره ها بيافريند. در اين صورت، گويا خود آن حادثه تجديد مىشود.👌
🔺از آن جا كه معتقديم حادثه عاشورا حادثه عظيمى در تاريخ اسلام بوده است، و نقش تعيين كننده اى در سعادت مسلمان ها و روشن شدن راه هدايت مردم داشته است، اين حادثه در نظر ما بسيار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازى اين حادثه و به خاطر آوردن آن، موجب مىگردد تا بتوانيم از بركات آن در جامعه امروز نيز استفاده كنيم. اين جواب را به طور كلى مىتوان در مقابل سؤال نوجوان ها ارائه داد و آنان را قانع كرد كه زنده نگه داشتن ياد بعضى از خاطره ها و بازسازى برخى از حوادث كه در گذشته اتفاق افتاده است، كار عاقلانه اى است، و ممكن است منافع و مصالحى را براى جامعه تأمين كند. همان طور كه اصل آن حادثه تأثير مفيدى در جامعه آن روز داشته، تجديد خاطره و بازسازى آن نيز مىتواند آثارى متناسب با خود داشته باشد. در پاسخ به سؤال اول كه «چرا بايد ياد عاشورا را زنده نگه بداريم؟» به همين اندازه بسنده مىكنيم.
عاشورا
امام_حسین
#محرم
«عمرسعد» آدم عجیبیست.
آدم فڪر نمیڪند ڪسی مثل او فرماندهی تاریڪــــــــــترین سپاه تاریخ بشود.
ماها تصور میڪنیم سردستهی آدمهایی که مقابل امام حسین(ع) میایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد.
ظاهراً امــــــــــا اینطور نیست.
عمرسعد، خیلی هم آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم هیــــــــــچوقت، امــــــــــا رگههایی از شخصیت عمرسعد را خیلیهایمان داریم.
رگههایی که وسط معرڪه میتواند آدم را تا لبهی پرتگاه ببرد.
از همان لحظهی اول ورود به ڪربلا شڪ دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین علیهالسلام.
حتی جایی آرزو ڪرده ڪه ڪاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد.
عمر سعد «عِلم» دارد. «علم» دارد به اینڪه حسین حق است.
به اینڪه جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن در سپاه باطل. امــــــــــا چیزهایی هست ڪه وقت «عمل» میلنگاندش:
زن و بچهاش، مال و اموالش، خانه و زندگیاش و مهمتر از همهی اینها..
گندمهای ری؛ وعدهی شیرین فرمانداریِ ری.
شب دهم امام میڪِشدش ڪنار، حرف میزند با او؛ حتی دعوتش میڪند به برگشتن.
میگوید: میترسم خانهام را خراب کنند،
امام جواب میدهد: خانهی دیگری میسازم برایت.
میگوید؛ میترسم اموالم را مصادره ڪنند!
امام دوباره میگوید: بهتر از آنها را در حجاز به تو میدهم.
میگوید نگران خانوادهام هستم، نڪند آسیبی به آنها برسانند...
ماها هم «شڪ» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل.
با آنڪه به حقّانیت حق واقفیم.
مال و جان و زندگی و موقعیتمان را خیلی دوست داریم؛ از دست دادنشان خیلی برایمان نگرانڪننده است.
و اینها نشانههای خطرناڪی هستند. نشانههای سیاهی از شباهت ما با عمرابنسعدابنابیوقاص.
هزاری هم ڪه هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش ڪنیم.
عمرسعد از آن خاکستریهایی بود ڪه ڪربلا تڪلیفشان را با خودشان معلوم ڪرد.
رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر.
رفت تا عمق سیاهیها و دیگر همانجا ماند..
#کمی_تفکر
#از_عاشورا_تاظهـور
✅ غربال به سبک عاشور
🔻بیش از هزار نفرتاشب عاشورا با امام حسین بودند ولی چون با او سنخيت روحی نداشتند، نتوانستند همراهش بمانند و رهایش کردند؟ هنگامه ی آزمایش کم هستند
هلال بن نافع ها که بگویند: "به خدا قسم ما ملاقات پروردگار را ناخوشایند نمی دانیم و بر نيت و بصیرت خود پابرجاییم"
کم هستند زهیرها که بگویند: "یابن رسول الله! به خدا قسم دوست دارم کشته شوم و بعد از آن دوباره زنده شوم تا هزار بار این اتفاق بیفتد اما خداوند کشته شدن را ازتو و اهل بیتت بردارد"
🔻امام صادق درباره یاران حضرت مهدی میفرماید:
«بر امامت او استوار نمی ماند، مگر آنکه یقینش بسیار قوی و معرفتش نسبت به او صحیح باشد.»
آری! اگر سنخیت بین امام و ماموم نباشد همراهی واقعی امکان پذیر نخواهد شدو عاقبت او را رها خواهند کرد!
📙فرات تا فرات،جلد ١،ص١۴٨-١۵١