eitaa logo
امام زمان و ظهور
89.3هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
8هزار ویدیو
7 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دین وایمان مردم آخرالزمان روایتی بسیار تکان دهنده ♥️ عليه السلام: 🍃 شنيدم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد : در مردمى سر برمى دارند كم سال وسبكسر . بهترين سخنان را به زبان مى آورند ، بيش از شما نماز مى خوانند ، بيش از شما قرآن تلاوت مى كنند ، 👈 اما ايمان آنها از استخوان چنبره ـ يا فرمود : از حنجره هايشان ـ فراتر نمى رود . آنان همانند فراتر رفتن تير از هدف ، از دين خارج مى شوند.⚠️ 📘:شرح نهج البلاغة: 2/267 ✍نشر دهید و قدمی برای کسب معرفت امام زمان (عج) بردارید ╔═🌎🌙══════╗ @zohur_media ╚══════🌎🌙═╝
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهمیت ویژه‌ی کار و تبلیغ برای صاحب‌الزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف 6⃣ ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ✨ → @zohur_media
‌ راه راست، راه قائم ما است 💟 «قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ» بگو: هر یك [از ما و شما] در انتظاریم، پس انتظار بکشید كه به‌زودی خواهید دانست یارانِ راه راست کیانند و چه كسی راه‌یافته است. (طه، ۱۳۵) (علیه السلام ) درباره‌ی این آیه فرمودند: «راه راست، راه قائم ما است و هدایت‌یافته آن کسی است که به اطاعت او هدایت شود.» 📚 از کتاب ترجمه و تفسیر یک جلدی سوره‌ی طه، آیه‌ی ۱۳۵ → @zohur_media
‌ امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلِهِ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ تُعْرَضُ عَلَيْهِمْ أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلَّ يَوْمٍ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. 🚩 امام صادق علیه السلام در مورد سخن خداوند متعال که میفرماید «بگو عمل کنید كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست» فرمود: آنها ائمه هستند؛ اعمال بندگان هر روز بر آنها عرضه می شود تا روز قیامت. 📚 بصائر الدرجات، ج‏1، ص: 427 @zohur_media
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چه غصه ای داری 🥀توکه شب تا سحر واسه مردم تودعاهات چیزی کم نمیزاری 🥀جوری شده که تو حتی میون خوبام یاری نداری @zohur_media
سلام مولای‌من♥ درالتهابِ‌زمین؛ دراضطرابِ‌زمان؛ یادِشما چترامان‌من‌است زیرباران‌دردها... +السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَا وَعْدَاللَّهِ‌الَّذِي‌ضَمِنَهُ... 🌼سلام‌برمولای‌مهربانےڪه آمدنش‌وعده‌ی‌حتمےخداست‌و سلام‌برمنتظـران‌ودعاگویان‌آن روزگارنورانےوقریب...✨ اللھم‌عجݪ‌الـولیڪ‌اݪـفࢪج...🌼 → @zohur_media
امام زمان و ظهور
‌ 📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۹) همان طور که به راه خویش می رفتیم، صدای وحشتناکی، توجه مرا به
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۰) نگاه نیک دستش را بر شانه‌ام نهاد و گفت: این است عاقبت پیروی از هوای نفس. با شنیدن این سخن، ترس از گناهانم و اینکه شاید گناه نیز لحظه‌ای بر من چیره گردد، وجودم را فرا گرفت. پس از طی یک راه طولانی، سرانجام به انتهای دره رسیدیم. آن مرد را نقش بر زمین دیدم که بیچاره همدم و همراه او یعنی نیک، چنان لاغر و ضعیف بود که هرچه تلاش می‌کرد او را بر دوش خود بکشد، نمی‌توانست. از نیک خواستم به او کمک کند. اما نیک، عذر خواست و گفت: من فقط مأمورم تو را همراهی کنم. گناه هر کس نیز در کمین خود اوست. گفتم: اما ما انسان‌ها در دنیا به کمک هم می‌شتافتیم! نیک گفت: در این عالم، هر کس، خود جوابگوی اعمالش است. اگر هم لیاقت شفاعت داشته باشد، من شفیع نیستم. فقط دعا کن از دوستداران اهل بیت (علیه السلام) باشد، شاید که شفاعت آنان نصیبش شود... شاید به حساب دنیا، ساعت‌ها در اعماق دره راه پیمودیم، تا به مسیری رسیدیم که به سمت بالا ختم می‌شد. در این لحظه نیک رو به من کرد و گفت: دوست من! خود را برای بالا رفتن از این دره هولناک، آماده کن! هدیه‌ای از دنیا پس از پیمودن مسیری بسیار طولانی، دوباره به دره خطرناک و لغزنده‌ای رسیدیم. از ترس اینکه مبادا این بار گناه از کمینگاهش بیرون آید و مرا پرت کند، بدنم به لرزه افتاد. نیک برگشت و گفت: چرا ایستادی؟ حرکت کن. گفتم: می‌ترسم. گفت: چاره‌ای نیست باید رفت.با نگرانی به سمت پایین حرکت کردم، اما هنوز چند قدمی از لب دره پایین نرفته بودیم که یک موجود بالدار نورانی از آن سوی دره ظاهر شد و در یک چشم برهم زدن، خود را به نیک رساند و پس از اینکه جویای حال من شد، نامه را به او داد و پس از خداحافظی با همان سرعت بازگشت. نیک پس از خواندن نامه، آن‌را در پرونده اعمالم نهاد و لبخند زنان به طرفم آمد و گفت: مژده‌ای دارم. شگفت زده پرسیدم: چه شده؟ گفت خویشاوندان و دوستانت، برایت هدیه‌ای فرستاده‌اند، که هم اکنون توسط این فرشته الهی برایت آورده شده است و به همان اندازه از غم و اندوه تو کاسته خواهد شد. گفتم چطور؟ نیک در حالیکه به سمت آن دره وحشتناک اشاره می‌کرد، گفت: به خاطر این هدیه که عبارت است از خواندن قرآن و گرفتن مجالسی که در آن ذکر مصیبت حسین ابن علی (علیه السلام) خوانده شده و اشک‌هایی که بر ماتم آن عزیز ریخته‌اند، از این دره عبور نخواهیم کرد. از شنیدن این خبر شادمان شدم و برای همه‌شان طلب مغفرت کردم. آن اندک راه رفته را بازگشتیم و در مسیر آسان‌تر قدم نهادیم. ✍ادامه دارد.. 📗غررالحکم/ ص797 و الحدیث/ ج3 ص385) 📗سوره فاطر آیه 18 📗کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی. با تایید عده ای از علمای حوزه علمیه قم → @zohur_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ایران نباید از منطقه خارج شود؟ سلفی های تکفیری درمنطقه چه میکنند هنگامی که اجساد کشته ها را جابجا می‌کردیم،به تروریستی رسیدیم که هنوز در حالت احتضار بود؛من مقداری آب به او نوشاندم اما او لبخندی زد و خیال کرد من از عناصر همرزم او در "جبه النصره لأهل الشام" هستم.در اين هنگام،به سختی زیر لب زمزمه کرد: «تنديس..تنديس..را فراموش نکنید..» من فکر کردم که حال احتضار و سکرات مرگ،او را به هذیان گویی واداشته است لذا او را رها کرده و رفتم اما پس از اینکه سلاح‌ها و تجهیزات آنها را مصادره کردیم،به چند کتابچه و متون فرقه ای آنها دست یافتيم که دست نوشته هایی نیز در میان آنها وجود داشت.دست نوشته هایی که در تمام آنها یک موضوع مشترک وجود داشت؛اينکه «باید در شام،مجسمه بزرگی از یزید بن معاوية بن أبي سفيان درست شود که سر حسین بن علی [عليهما السلام] را در دست دارد و در آن زمان است که معاویه جديد به عنوان خليفه "امارت اسلامي شام" خروج خواهد کرد(🚩سفیانی) تا حکومت فراگير خود را در روی زمین برپا کند.» باش شیعیان🇮🇷🏳 ارتش سفیانی🏴🚩 → @zohur_media
امام زمان و ظهور
‌ 📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۰) نگاه نیک دستش را بر شانه‌ام نهاد و گفت: این است عاقبت پیروی
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۱) پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاه‌های هولناکی احاطه کرده بودند. نیک که گویا منتظر سوال من بود، رو به من کرد و گفت: این پرتگاه‌های وحشت آور، "دره‌های ارتداد"هستند که برای رسیدن به کف آن به حساب دنیا، سال‌ها راه است. در کف آن هم، کوره‌هایی از آتش قرار دارد که نمایی از آتش جهنم است و انسان‌هایی که درون آن جای گرفته‌اند تا قیامت، در عذاب الهی گرفتار خواهند ماند. چنان وحشتی به من روی آورد که ناخواسته بر جای نشستم. در این میان فریادی دره را فرا گرفت. با وحشت صورتم را برگرداندم. شخصی را دیدم که در حال سقوط به ته دره بود. در میان جیغ و فریادهایش که دلم را به لرزه درآورده بود، فریاد شادی گناهش را می‌شنیدم. نیک که مانند من نظاره گر این صحنه بود، گفت: بیچاره تا اینجا را به سلامت گذراند، اما تا بر پا شدن قیامت، در ته دره خواهد ماند. با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: او پس از سال‌ها دین داری، مرتد شده بود. (ارتداد در اسلام به معنی برگشتن از دین اسلام به دین دیگری می‌باشد) از آن پس در راه رفتن بیشتر دقت می‌کردم و از ترس سقوط، پای خود را بر جای پای نیک می‌نهادم. هر چند گه گاه پایم می‌لغزید، اما سرانجام به سلامت، آن راه صعب و دشوار را پشت سر گذاشتیم. نیک همچنان به پیش می‌رفت و من مشتاقانه، اما با دلهره بسیار در پی او در حرکت بودم. وقتی به یک دو راهی رسیدیم، نیک پا به سمت راست نهاد. اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشم‌هایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من می‌شدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. گفتم: من اصلا تو را نمی‌شناختم. گفت: تو مرا خوب می‌شناختی اما قیافه‌ام را نمی‌دیدی، حالا که قوه بینایی‌ات وسیع شده است مرا مشاهده می‌کنی. گفتم: خب حالا چه می‌خواهی؟! گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه می‌خواستی. گفت: می‌خواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی می‌خواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ گفت: نه! می‌خواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان می‌شناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر می‌دانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمی‌کرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر می‌کند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من می‌آیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز می‌گردانم... ✍ادامه دارد..‌ 📗کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی. با تایید عده ای از علمای حوزه علمیه قم → @zohur_media
🔹 نحوه نماز خواندن (ع) (علیه السلام ) ❤️ پیامبر اکرم (صلوات الله علیه ) فرمودند: عیسی (علیه السلام ) در گردنه ای به نام افیق در سرزمین مقدس فرود می آید وارد بیت المقدس می شود در حالی که مردم برای نماز صبح صف کشیده باشند. پس امام ( حضرت مهدی عج ) عقب می رود ولی عیسی (ع) او را جلو می اندازد و خود به او اقتدا کرده پشت سرش طبق شریعت محمدی نماز می خواند و می فرماید: شما اهل بیتی هستید که احدی نمی تواند بر شما پیشی بگیرد 📚 منتخب الاثر ص۳۱۶ 📚 الزام الناصب ص۵۳ 📚 یوم الخلاص ص۳۴۴ → @zohur_media
439782462(5).mp3
2.82M
🔊 🎬 موضوع: «آیا رضایت علیه السلام برایمان مهم است؟!» 👤 ╔═🌎🌙══════╗ @zohur_media ╚══════🌎🌙═╝
🔴 سخنرانی تڪان دهنده شیخ احمد ڪافی درباره نماز اول وقت محالِ ڪسی این سخنرانی رو بشنوه و نمازو سبڪ بشماره! ڪلیپ ڪمتر دیده شده❗️ خواهشا تا می توانید این ڪلیپ رو پخش ڪنید، تا در ثواب نشرش سهیم شوید. ‌‌ https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560 🎥دانلود ڪلیپ☝️☝️