❤️ داستان ظهور (لباس ضد آتش و عصای شگفت انگیز!)
اکنون همه سربازان امام درمکه جمع شده اند آنها آمده اند تا جان خود را فدای امام کنند امام لباس رزم بر تن کرده وآماده ی حرکت به سوی مدینه شده است.
آیا می دانی که لباس رزم امام همان پیراهن یوسف (ع) است؟ به راستی چرا امام این لباس را بر تن کرده است؟
آیا می دانی لباس امام یک لباس معمولی نیست بلکه لباس ضد آتش است.
تعجب نکن بگذار تاریخ آن را برایت بگویم، پیراهن یوسف(ع) در اصل از حضرت ابراهیم(ع) بود هنگامی که نمرود می خواست ابراهیم را به جرم خدا پرستی و در آتش بیاندازد جبرییل به زمین آمد تا بزرگ پرچم دار توحید را یاری کند او همراه خود لباسی از بهشت آورد و به خاطر همین لباس حضرت ابراهیم در آتش نسوخت پس از ابراهیم(ع) این لباس به فرزندان او به ارث رسید تا اینکه لباس یوسف(ع) شد و باعث روشنی چشمان حضرت یعقوب این لباس نسل به نسل گشت تا به پیامبر اسلام و بعداز او به امامان معصومین یکی پس از دیگری به ارث بردند و اکنون روشن شد که چرا خداوند این پیراهن را برای حضرت یوسف نگه داشته است؟
همسفرم! مگر آتش نمرود بزرگترین آتش آن زمان نبود؟ یک بیابان آتش که شعله های آن به آسمان می رسید. نمرود با امکاناتی که در اختیار داشت آتش به اون بزرگی ایجاد کرد و ابراهیم (ع) را در میان آن انداخت اما خداوند پیامبر خود را با آن پیراهن یاری کرد و امروز همان پیراهن بر تن امام زمان (ع) است.
امام آماده ی حرکت شده است من دقت می کنم ببینم امام با چه اسلحه ایی به جنگ دشمنان می رود؟ امام به جای اسلحه یک چوب دستی دارد با خود فکر می کنم چرا فرمانده ی این لشکر این چوب را با خود برداشته است؟
آخر ما می خواهیم به جنگ توپ و تانک و موشک برویم.هرچه فکر میکنم جوابی برای خود نمی یابم برای همین از یکی از یاران امام سوال میکنم که چرا امام به جای اسلحه این چوب دستی را با خود برداشته است؟ او برایم می گوید این چوبی که در دست امام قرار دارد همان عصای موسی(ع) است با اینکه چوب این عصا هزاران سال پیش از درخت بریده شده است اما هنوز تر و تازه است مثل اینکه همین الان از درخت قطع کرده اند.
❌ ادامه در پست بعد...
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
امام زمان و ظهور
❤️ داستان ظهور (لباس ضد آتش و عصای شگفت انگیز!) اکنون همه سربازان امام درمکه جمع شده اند آنها آمده
در زمان موسی (ع) بشر درسحر و جادو پیشرفت زیادی کرده بود و به اصطلاح فن آوری بشر آن روز سحر و جادو بود،اما وقتی موسی (ع) عصای خود را زمین زد ناگهان آن عصا به اژدهایی تبدیل شد که همه ی آن سحر و جادوها رو در یک چشم بر هم زدن بلعید.امروز هم بشر هر پیشرفتی کرده و هر فن آوری جدیدی داشته باشد باید بداند که امام با همین عصا به مقابله با آن دشمنان خواهد رفت.
این عصا یک عصای شگفت انگیز است که امام هر دستوری بدهد انجام می دهد.
تازه الان فهمیدم که این چوب دستی یک عصای سخن گو هم می باشد و با امام سخن می گوید.آری آنچه که بشر به دست خود ساخته است توسط این عصا بلعیده می شود تانک باشد یا موشک یا هواپیما چه فرقی می کند کافی ست امام به عصا امر کند.
قرآن در مورد عصای موسی (ع) سخن گفته است؛ آن عصا یک بیابان سحر و جادو را بلعیده است.این نکته را قبول می کنی چون قرآن می گوید پس دور از ذهن نخواهد بود که این عصا بتواند هواپیما و موشک را هم ببلعد.
هنر بشر آن روز سحر و جادو بوده هنر بشر امروز هر چه می خواهد باشد این عصا به اذن خدا می تواند مقابل آن بایستد. آیا می دانی وقتی امام این عصا را زمین میزند تبدیل به چه چیزی می شود؟
من نمی دانم از چه لفظی استفاده کنم آیا میتوانم بگویم تبدیل به اژدهایی بزرگ می شود میترسم بگویی که این نویسنده چه حرف های عجیب و غریبی میزند هیچ چیز بهتر از این نیست که سخن امام باقر(ع) را برایت بگویم تو دیگر سخن آن حضرت را قبول داری که فرمود؛( چون قایم آل ما عصای خود را بر زمین بزند آن عصا شکاف برمی دارد شکافی به اندازه زمین تا آسمان وآن عصا هر چه را درمقابلش باشد می بلعد)
به راستی که خداوند چه حکمت های زیبایی دارد و با عصای موسی(ع) آخرین ولی خود را یاری می کند.
منابع
1)- ان القایم اذا خرج یکون علیه قمیص یوسف….)- کمال الدین ص 143- تفصیر نور الثقلین ج 2 ص462
2)-امام صادق(ع) – ان ابراهیم لما اوقدت النار ایاه جبرییل یثوب من ثیاب الجنه فاالبسه ایاه فلم یضره معه حر و ولا برد ….)- بصایر الدرجات ص209- الکافی ج1 ص 233
3)- امام باقر (ع)- ( ….یفتح له شعبتان احدا هما فی الارض و فی الاخری ….) – تلقف مایاء فکون بلسانها…)- بصایر الدرجات ص 203 – الامامه و التبصره ص 116- بحار الانوار ج 52 ص 218-
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت صیغه قبل و بعد انقلاب!!
🎙استاددانشمند
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
💐امام صادق علیه السلام:
کسی که خودش نتواند کربلا برود ولی دیگری را راهی کند خدا چند برابر آنچه خرج کرده به او بر میگرداند وبلا را از او دور میکند.
📚کامل الزیارت، ص۱۲۴
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
حدیث امام رضا (ع) درباره حضرت مهدی (عج)
سوگند به آن که مرا به حق، بشارت دهنده فرستاد، قائم از فرزندان من، با عهدی که از من به او رسیده است، دارای چنان غیبتی می شود که بیشتر مردم می گویند: خدا با خاندان محمد کاری ندارد و عده ای دیگر در به دنیا آمدن او شک می کنند. پس هر که زمان او را دریافت، به دین خویش سخت بچسبد، و اجازه ندهد
شیطان در او شک ایجاد کند و در نتیجه از آیین من دورش گرداند و از دینم بیرونش کند، چرا که او پیش تر، پدر و مادرش را هم از بهشت بیرون کرده است. خدای توانا و بزرگ، شیاطین را دوستان کسانی قرار داده است که ایمان نمی آورند.
منبع:
کمال الدین، صفحه 370
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کودک شما ، قبل از هفت سالگی!
✘ اما دو جا، باید جلوی او بایستید،
و این سلطان را محدود کنید.
سخنران استاد شجاعی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
دعا میڪنم دراین شب
زیر این سقف بلند،روےدامان زمین
هر ڪجا خسته و پرغصه شدے
دستی ازغیب به دادت برسد
وچه زیباست ڪـه آن
دستِ خدا باشد وبس
شبتون بخير❤️❤️❤️
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴صلوات خاصه قبرستان
"هر کس این صلوات را 1 بار در قبرستان بخواند به مدت 10 سال عذاب از تمام قبرستان برداشته میشوداگر 2 بار بخواند به مدت 40 سال و
اگر 3 بار بخواند برای همیشه عذاب برداشته میشودهمچنین هرکس این صلوات را بر سر قبر والدین خود بخواند حقوق ایشان را ادا نموده است."
متن صلوات اینجاست👇
https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560
سلام امام زمانم♥️
سَر شد به شوق تو فصل جوانیَم
هرگز نشود که از این در برانیَم
یابن الحسن برای تو بیدار می شوم
روزت بخیر ای همه ی زندگانیم
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَاللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
42.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ بعضیا، نماز میخونن با طعم شیطان
بعضیا، چای میخورن با طعم خدا!
سخنران استاد شجاعی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚بابا مگر اربابت باب الحوائج نيست؟!
سلالة السادات جناب آقاي سيدعلي صفوي كاشاني، مداحل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از جناب آقاي هاروني نقل كرد كه گفتند:
يكي از عزيزان سقاي هيئتي كه در ايام محرم (عاشورا) دور ميزد و آب به دست بچهها ميداد، نقل ميكند خدا يك پسر به من داد كه يازده سال فلج بود. يكي از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتي ميخواستم از خانه بيرون بيايم، مشك آب روي دوشم بود؛ يكدفعه ديدم پسرم صدا زد: بابا كجا ميرودي؟ گفتم: عزيزم، امشب شب تاسوعاست و من در هيئت سمت سقايي دارم؛ بايد بروم آب به دست هيئتيها بدهم. گفت: بابا، در اين مدت عمري كه از خدا گرفتم، يك بار مرا با خودت به هيئت نبردهاي. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نيست؟ مرا با خودت امشب بين هيئتيها ببر و شفاي مرا از خدا بخواه و شفاي مرا از اربابت بگيرد.
ميگويد: خيلي پريشان شدم. مشك آب را روي يك دوشم، و عزيز فلجم را هم روي دوش ديگرم گذاشتم و از خانه بيرون آمدم. زماني كه هيئت ميخواست حركت كند، جلوي هيئت ايستادم و گفتم هيئتها بايستيد! امشب پسرم جملهاي را به من گفته كه دلم را سوزانده است اگر امشب اربابم بچهام را شفا داد كه داد، والا فردا ميآيم وسط هيئتها اين مشك آب را پاره ميكنم و سمت سقايي حضرت ابالفضل العباس عليه السلام را كنار ميگذارم اين را گفتم و هيئت حركت كرد.
نيمههاي شب بود هيئت عزاداريشان تمام شد، ديدم خبري نشد. پريشان و منقلب بودم، گفتم: خدايا، اين چه حرفي بود كه من زدم؟ شايد خودشان دوست دارند بچهام را به اين حال ببينم، شايد مصلحت خدا بر اين است. با خود گفتم: ديگر حرفي است كه زدهام، اگر عملي نشد فردا مشك را پاره ميكنم. آمدم منزل وارد حجره شديم و نشستيم. هم من گريه ميكردم و هم پسرم گريه ميكرد.
ميگويد: گريه بسيار كردم، يكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس از ديگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضاي خدا باشد من هم راضيم!
من از حجره بلند شده، بيرون آمدم و رفتم اتاق بقلي نشستم. ولي مگر آرام داشتم؟! مستمرا گريه ميكردم تا اينكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنيدم كه پسرم مرا صدا ميزند و ميگويد: بابا، بيا اربابت كمكم كرد. بابا، بيا اربابت مرا شفا داد. بابا.
آمدم در را باز كردم، ديدم پسرم با پاي خودش آمده است. گفتم : عزيزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتي تو از اتاق بيرون رفتي، داشتم گريه ميكردم كه يك دفعه اتاق روشن شد ديدم يك نفر كنار من ايستاده به من ميگويد بلند شود! گفتم : نميتوانم برخيزم. گفت: يك بار بگو يا اباالفضل و بلند شو! بابا، يك بار گفتم يا اباالفضل و بلند شدم، بابا. بابا، ببين اربابت نااميدم نكرد و شفايم داد! ناقل داستان ميگويد: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بيرون آمدم، در حاليكه با صداي بلند ميگفتم : اي هيئتها بياييد ببينيد عباس عليه السلام بيوفا نيست، بچهام را شفا داد!
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙️حاج آقا رفیعی
🔴 اهمیت عجیب حق الناس
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان