eitaa logo
امام زمان و ظهور
83هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
7 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود
مشاهده در ایتا
دانلود
خدايا … امروزمان گذشت فردایمان را باگذشتت شیرین کن ما به مهربانیت محتاجیم رهایمان نكن خدایا شب دوستانم را با يادت بخير كن شبتون منور به نور خدا ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
ســـــــلام صبحتون پُر از عطر خدا الهی دلتـون بی غم قلبتون مَملُو از آرامش باشه هر کجا هستید امیدوارم روزیتون افزون وجودتون شادی آفرین دستاتون روزی رسون آرزوهاتون دست یافتنی و تنتون سالم وسلامت باشه ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🖤 شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(ع) چنین است: عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم. دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه141   ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
💔 امروز در شام چه‌خبر است؟ پنجم صفر سال ۶۱ هجری قمری است. طاقت دختر ۳ سالهٔ سیدالشهدا(ع) بامداد امروز در خرابهٔ شام به پایان رسید و بهانهٔ پدر را گرفت. بالاخره پدر نه با پا که با سر به دیدن دختر آمد. حضرت رقیه(س) ابتدا از وضع غیرقابل وصف سر ترسید اما وقتی فهمید در سینی سر پدرش را آورده‌اند صیحه‌ای کشید و تمام توانش را در دستان ضعیف و نحیفش جمع کرد تا سر را به آغوشش بچسباند. او چند جمله‌ای خطاب به امام حسین(ع) فرمود و از غم پدر جان داد. دختر امام مسلمین نه در قبرستان مسلمانان که در همان خرابه دفن شد. ◾️خشت‌های این خرابه سنگ غسلش می‌شود ◾️یک علی باید دوباره غسل یک زهرا کند ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 شهادت حضرت رقیه (س) سخنران حجت الاسلام عالی @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴ذبح شدن ابلیس به دست حضرت مهدی (عج): «الصّادق (علیه السلام)- عَن وَهْبِ‌بْنِ‌جُمَیْعٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ إِبْلِیسَ وَ قَوْلِهِ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ أَیُّ یَوْمٍ هُوَ قَالَ یَا وَهْبُ أَ تَحْسَبُ أَنَّهُ یَوْمُ یَبْعَثُ اللَّهُ النَّاسَ لَا وَ لَکِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَنْظَرَهُ إِلَی یَوْمِ یَبْعَثُ اللَّهُ قَائِمَنَا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فَیَأْخُذُ بِنَاصِیَتِهِ فَیَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِکَ الْیَوْمُ هُوَ الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ.» «امام صادق (علیه السلام)- از وهب‌بن‌جُمیع نقل شده که گفت: «از امام صادق (ع) درباره‌ی ابلیس و این سخنش «رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّکَ مِنَ المُنْظَرِینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُوم» پرسیدم که آن روز کدام روز است»؟ حضرت فرمود: «ای وهب! می‌پنداری آن روز روزی است که خداوند مردم را برای برپایی قیامت برمی‌انگیزد؟ نه! بلکه خداوند عزّوجلّ او را تا روزی که قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما را برای قیام‌کردن برانگیزد، مهلت داده است و حضرت قائم (عج) موی جلو سرش را گرفته و گردنش را بزند؛ آن‌روز، الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ است.» 📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۹۴ 📗بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۲۱ 📗بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۵۴ 📗دلایل الإمامهًْ، ص۲۴۰ 📗 العیاشی، ج۲، ص۲۴۲ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 به مردم بگویید امام زمان پشتوانه‌ی این انقلاب است بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود: من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم.به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 📚برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار ص١٩٢ تا ١٩۵ ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 خروج سی إلی هفتاد دجال، پیش از خروج دجال اصلی... 🌕 ثعلبة بن عباد عبدی از اهالی «بصره» به ما خبر داد که او روزی خطبه‌ای از سمرة بن جندب را شنید و در خطبه‌اش حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ذکر کرد که فرموده است: «وَاللهِ لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخرُجَ ثَلَاثُونَ کَذَّابًا آخِرُهُمُ الأعوَرُ الدَّجَّالُ، مَمسُوحُ العَینِ الیُسرَی کَأنَّهَا عَینُ أبِی تِحیِی أو یَحیَی؛ لِشَیخٍ مِنَ الأنصَارِ، وَ إِنَّهُ مَتَی یَخرُجُ فَإِنَّهُ یَزعُمُ أنَّهُ اللهُ، فَمَن آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ اتَّبَعَهُ فَلَیسَ یَنفَعُهُ صَالحٌ مِن عَمَلٍ لَهُ سَلَفَ، وَ مَن کَفَرَ بِهِ وَ کَذَّبَهُ فَلیسَ یُعَاقَبُ بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ سَلَفَ، وَ إِنَّهُ سَیَظهَرُ عَلی الارضِ کُلِّهَا إِلَّا الحَرَمَ و بیت المقدسِ، وَ إِنَّهُ یَحصُرُ المومنینَ فی بیتِ المقدسِ»، قالَ فَیَهزِمُهُ اللهُ وَ جُنُودَهُ حَتَّی إِنَّ جِذمَ الحَائِطِ وَ أصلَ الشَّجَرَةِ یُنَادِی: یَا مُؤمِنُ، هَذَا کَافِرٌ یَستَتِرُ بِی تَعَالَ اقتُلهُ قالَ وَ لَن یَکُونَ ذَاکَ کَذَاکَ حَتَّی تَرَونَ أمُورًا یَنفَاجُّ شَأنُهَا فِی أنفُسِکُم تَسَاءَلُونَ بَینَکُم هَل کَانَ نبیُّکُم ذَکَرَ لَکُم مِنهَا ذِکرًا، وَ حَتَّی تَزُولَ جِبَالٌ عَن مَرَاتِبِهَا ثُمَّ عَلَی إِثرِ ذَلِکَ القَبضُ وَ أشَارَ بِیَدِهِ قال ثُمَّ شَهِدَت لَهُ خُطبَةٌ أخرَی قَالَ فَذَکَرَ هذا الحدیثَ مَا قَدَّمَ کَلِمَةً وَ لَا أخَّرَهَا 🌕 به خدا قسم قیامت بر پا نمی‌شود تا اینکه سی دروغگو خروج کنند که آخرینشان دجال یک چشم است که چشم چپش از بین رفته است؛ همانند چشم ابوتحی یا حیی، پیرمردی از انصار. هنگامی که خروج می‌کند، می‌پندارد او خدا است. پس هر که به او ایمان آورد، تصدیقش کند و از او پیروی کند، اعمال نیک گذشته‌اش به او سودی نمی‌رساند و هر که به او کفر ورزد و تکذیبش کند، پس عقابی برای او نسبت به عمل گذشته‌اش نیست و همانا او بر تمام زمین به جز حرم (مکّه) و بیت المقدّس تسلّط می‌یابد و همانا او مؤمنان را در بیت المقدس محاصره می‌کند. پس خدا او و سپاهش را شکست می‌دهد تا جایی که پی و اساس دیوار و ریشهٔ درخت ندا سر می‌دهند: ای مؤمن! این کافر است که در اینجا پنهان شده، بیا او را بکش.» و پیامبر با دستشان اشاره کردند. سپس فرمودند: «و این امر نمی‌شود تا اینکه اموری را می‌بینی که شگفتی در ذات شما ایجاد کند. در میان خود سؤال می‌کنید: آیا پیامبر شما از این یادی کرده است؟ تا اینکه کوه ها از جایگاهشان حرکت می‌کنند. سپس در اثر آن قبض پی‌ می‌آید» و آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با دستش اشاره کرد. راوی می‌گوید: سپس خطبه‌ای دیگر از او شنیدم که این حدیث را ذکر کرد و یک کلمه پس و پیش نکرد. 🌕 رسول خدا صلی الله علیه و آله در مکانی دیگر فرمودند: «یَکُونُ قَبلَ خُرُوجِ الدّجّالِ نَیِّفٌ عَلَی سَبعِینَ دَجّالاً» «قبل از خروج دجال، هفتاد و اندی دجال هستند.» 📗معجم احادیث الامام مهدی، ج۲، صص۳۲-۴۳@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
❤️ داستان علما یکی از علماء می فرمودند: شخصی خدمت یکی از علمای بزرگ آمد و گفت: آقا! اسم اعظم خدا چیست؟ عالم بزرگوار او را در نزد خود نگه داشت تا این که در یک شب بسیار سرد آن مرد را صدا زد و فرمود: همین الآن به فلان نقطه از بیابان کنار شهر برو در آنجا چاهی وجود دارد یک مقدار از آن چاه آب بیاور، این بنده خدا به راه افتاد و خود را به آن چاه رسانید و مقداری آب برداشت و برگشت. در مسیر بازگشت ناگهان شیر درنده ای مقابلش ظاهر شد او دست و پای خود را گم کرد و نگران و مضطرب شد فریاد زد بسم الله الرحمن الرحیم یا الله و به زمین افتاد و غش کرد وقتی به هوش آمد دید از آن شیر خبری نیست. خود را به منزل آن عالم بزرگوار و اهل معنی رسانید عالم به او فرمود: چرا اینقدر دیر کردی؟ آن مرد جریان را برای عالم تعریف کرد عالم فرمود: همین کلمه ای را که گفتی خودش اسم اعظم خدا بود چون از صمیم دل و در حالت اضطرار بیان شده بود، شرایطش باید فراهم گردد تا به هدف اجابت برسد شما هم در آن حالت ترس و دلهره و اضطراب دل از همه بریدی سیم دل خود را از همه قطع نمودی و به خدا متصل کردی و گفتی: بسم الله الرحمن الرحیم یا الله** مولوی: معنی الله گفت آن سیبویه – یولهون فی الحوائج هم الیه . * شرایط فراهم شد و دعایت مستجاب گردیدر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2، 81 80، به نقل از: داستان هایی از سوره حمد، 131.***. آنکه شد دور از خدا در چنگ شیطان اوفتد – بره دور از شبان را گرگ صحرا می خورد . ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
❤️ پيراهن حضرت يوسف علیه السلام الان کجاست و نصیب چه‌کسی خواهد شد؟ مرحوم شيخ صدوق، راوندى وبعضى ديگر از بزرگان به نقل از مفضّل بن عمرو حكايت كند: روزى در خدمت حضرت صادق آل محمّد صلوات اللَّه عليهم اجمعين فرمود: آيا مى دانى پيراهن حضرت يوسف (عليه السلام) چه بود وكجاست؟ عرض كردم: خير، نمى دانم؛ شما بفرمائيد تا فرا بگيرم. امام (عليه السلام) فرمود: چون حضرت ابراهيم (عليه السلام) را خواستند داخل آتش بيندازند، جبرئيل امين (عليه السلام) پيراهنى از لباس هاى بهشتى برايش آورد وبر او پوشانيد وآتش در مقابلش سرد و بى أثر شد. ودر آخرين روز حياتش آن را تحويل حضرت اسحاق (عليه السلام) داد واو نيز پيراهن را بر حضرت يعقوب (عليه السلام) پوشانيد كه اندازه قامت او بود. وهنگامى كه حضرت يوسف (عليه السلام) به دنيا آمد، پدرش آن پيراهن را بر يوسف پوشانيد، تا آن جائى كه همان پيراهن را توسّط برادرانش براى پدر خود - كه نابينا گشته بود - فرستاد واو بينا گرديد واين همان پيراهن بهشتى بود. عرض كردم: اكنون آن پيراهن كجاست وچه خواهد شد؟ فرمود: الآن نزد اهلش مى باشد ودر نهايت، تقديم قائم آل محمّد صلوات اللَّه عليه خواهد شد. وهنگامى كه آن حضرت ظهور نمايد، آن پيراهن را بر تن مبارك خود مى نمايد وتمام مؤمنين در شرق وغرب دنيا، هر كجا كه باشند بوى خوش آن را استشمام خواهند كرد. 📒منابع إكمال الدّين: ص 327، ح 7، الخرايج والجرايح: ج 2، ص 691، ح 6، با تفاوتى مختصر ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
💔 شفاعت امام حسين (ع) به خاطر مادر  مرحوم آقا شيخ محمدحسين قمشه‌اي که از شاگردان سيد مرتضي کشميري بود در سن 18 سالگي در قمشه مبتلا به مرض حصبه شد، اطبا در مداواي او توفيقي نيافتند و ايشان فوت کرد.مادرش گفت:«دست به جنازه فرزندم نزنيد تا من برگردم»، قرآن را برداشت و گريه‌کنان به پشت بام رفت و اباعبدالله (ع) را شفيع قرار داد و گفت:«دست از شما برنمي‌دارم تا بچه‌ام زنده شود». چند دقيقه نگذشت که شيخ محمدحسين زنده شد و گفت : «برويد به مادرم بگوييد که شفاعت امام حسين (ع) پذيرفته شد.» او مي‌گويد:« وقتي مرگم نزديک شد دو نفر نوراني سفيدپوش را ديدم که گفتند:«چه باکي داري؟» گفتم :«اعضايم درد مي‌کند». يکي از آن دو دست به پايم کشيد راحت شدم، ديدم اهل خانه گريانند ولي هرچه خواستم بگويم که راحت شدم نتوانستم تا آن که آن دو من را به حرکت درآوردند در بين راه شخصي نوراني را ديدم که به آن دو فرمود:«ما سي سال عمر به او عطا کرديم» و فرمود:«او را به مادرش برگردانيد که يکباره ديدم همه گريان هستند» اکثر علماي نجف نقل کرده‌اند ايشان که مدتي بعد از ساکنان نجف شدند پس از سي سال به ديار باقي شتافتند. 📚منابع: داستانهاي شگفت‌انگيز شهيد آیت الله دستغيب کرامات و مقامات عرفاني امام حسين (علیه السلام) @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 اهمیت صحیفه سجادیه از آثار معنوی ارزش مندی که از امام سجاد (ع) به یادگار مانده، کتاب های گران سنگ صحیفه سجادیه و رسالة الحقوق می باشد. هنگامی که از حوزه علمیه قم یک نسخه صحیفه سجادیه برای دانشمند بزرگ اهل تسنّن و صاحب تفسیر «الجواهر» ارسال شد و او با این کتاب ارجمند مواجه گردید، درباره آن نوشت: کتاب را با دست تکریم گرفتم و آن را کتابی یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت هایی است که در غیر آن یافت نمی شود. حقّاً از بدبختی ماست که تاکنون به این اثر گران بهای جاوید از میراث های نبوت و اهل بیت، دست نیافته ایم.(1) بسیاری از مردم بی خبر، امام سجاد علیه السلام را با لقب بیمار می شناسند و فکر می کنند که ایشان همواره در تمام عمر در بستر بوده اند. اما این واقعیت ندارد؛ آن بزرگوار فقط مدت کوتاهی، آن هم در کربلا بیمار بودند و این مسئله نیز یکی از حکمت های خداوند متعال بود تا ایشان زنده بمانند و برای آینده اسلام مفید باشند. «در حقیقت، خداوند بزرگ او را به وسیله بیماری اش حفظ فرمود تا یزیدیان از او دست باز دارند و با ماندن او رشته امامت ادامه یابد و آینده اسلام و امت تأمین گردد.»(2) 1) زندگانی امام سجاد (ع)، تهیه و تنظیم از: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص 29 2) رضا شیرازی، شام غریبان، ص 18 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان