🍃حسرت ديرينه ام
▪️زندگی برای من بدون زیارت اربعین،
چونان قفسی تنگ و تاریک است؛
▫️ اما هر بار که از سفر اربعین برمیگردم و توفیق همراهی با تو نصیبم نمیشود، بغضی گلویم را میفشارد که تا سال آینده مرا رها نمیکند.
▪️شاید روزیِ من از اربعین تا اربعین همین بغضِ فشرده باشد.
◽️ گویی این بغض، مأمور خداست برای این که من، نه تو را فراموش کنم و نه اربعین را.
◾️خوشا به حال کسی که اربعین را با تو به کربلا میرساند! و واحسرتا به من که جز در خیالم، لطف همراهی با تو را نچشیدهام.
▪️وقتت بخیر حسرت دیرینهام!
#اربعین #محرم
#محسن_عباسی_ولدی
#دلنوشته_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روضه حضرت رقیه(س) در حضور رهبر انقلاب
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤باب الحوائج حضرت رقیه🖤امشب شب شهادت خانم رقیه،دختر سه ساله ی امام حسینه🥹
علما میگن حاجات بزرگ خودتون رو از آقازاده های کوچک امام حسین بگیرید...از حضرت رقیه و حضرت علی اصغر...امشب متوسل میشیم به دستای کوچک این خانم کوچولو و ازشون میخوایم برامون دعا کنن و سفارش ما رو به باباشون بکنن🥺🥺😭
آیتالله مجتبی تهرانی (رحمتاللهعلیه) میفرمایند:
همه قائل بر این هستند که بابالحوائج در عالم سه نفر هستند؛ منِ مجتبی میگویم چهار نفر هستند.
همه میگویند:
حضرت موسیبنجعفر
حضرت علیاصغر
و حضرت ابوالفضل (علیهمالسّلام) است.
بر من مکشوف شده است و قائل بر این هستم که چهارمین کسی که در عالم بابالحوائج است؛
حضرت رقیه سلاماللهعلیها است.
والله قسم آنقدر آبرو دارد که اگر دستان کوچکش را بالا بیاورد، دعا نکرده خدا میگوید مستجاب شد. ابجد نام حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) با ابجد رزّاق یکی است
یعنی خداوند هر مقدار روزی که به بندههایش میدهد، به وسیله این خانم عطا میکند.
....بزرگان میگن میخواید نذر خانم رقیه بکنید عدد۱۴رو در نظر بگیرید مثلا ۱۴عدد گل سر یا کش مو یا هدیه کوچیک برای دختر بچه ها بگیرید...
الهی بالرقیه حاجات هممون امشب با دستای کوچیک خانم جانمون امضا بشه....
الهی امشب حضرت رقیه برات کربلاتونو امضا کنه🥹🙏
#حضرت_رقیه
#خانم_سه_ساله
2700570_113.mp3
11.29M
.
💢این روضه را با حال خوب گوش دهید
و به زهرای سه ساله توسل کنید ان شاالله گره از مشکلات سرزمین امام زمان عج و تمامی مسلمانان جهان رفع بشه و
مهمتر از همه تعجیل در ظهور امام زمان عج باشد...
#شب_شهادت
#بی_بی_سه_ساله
#جمعه
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء)
🔺️با نوای مهدی #دهباشی
👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد
👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه*
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️
@zoohoornazdike
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آرامش قبل از طوفان؛ توصیف ژنرال اردنی درباره انتقامی که ایران خواهد گرفت!
محمد الصماضی ژنرال بازنشسته اردنی:
🔹ایران با حجم انبوه موشک و پهپاد به اسرائیل حمله خواهد کرد و سامانههای پدافند اسرائیلی نخواهند توانست با این حمله مقابله کنند.
🔹 سالم زهران، تحلیلگر سیاسی: هزینه آمادهباش را اسرائیل پرداخت میکند نه ایران؛ ایرانیها از جنگافزارها و نقشههای جدیدی رونمایی خواهند کرد.
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
💚سهله، خانهی همیشگی امام زمان علیهالسلام
#عهد_ما
#سهله_خانه_امام_زمان_عجل_الله
🔴 او با یک دست هم ترسناک بود اما ...
یزدانی برای ما مایه افتخار است؛ او همیشه قهرمان است
🥈حسن یزدانی در فینال 86 کیلوگرم برابر حریف بلغارستانی خود 7-1 شکست خورد و به مدال نقره رسید.
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہے ظــهور✌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗محافظ عاشق من💗 قسمت10 با اصرار مامان ناهار را در سکوت و ذهنی مشغول خوردم و مجددا به ات
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗محافظ عاشق من💗
قسمت11
گاه در مواجه ی زندگی هر آنچه پیش میروید با مشکلات بزرگتری رو به رو میشوید ، باید بدانید که لایق سختی ها هستید ، سختی هایی که انسان را به اوج می رساند و رمز پیروزی ، خطر عشق را به جان خریدن ؛ بزرگترین و سخت ترین کار دنیاست ...
برای آخرین بار مقابل آینه قدی چادرش را مرتب کرد . دوست داشت اولین روز کاریش مرتب و شیک بنظر برسد از آنجا که نمی توانست از خانه لباس پرافتخارش را بپوشد و مادرش را علیه خودش بشوراند لباس را به خشک شویی داده بود تا بعد از ترک خانه تحویل بگیرد و در پاساژ نزدیک محل کارش لباسش را تعویض کند .
بعد از آموزش های سخت و طاقت فرسا ، قرار بود اولین تجربه ی یک پاسدار امنیتی را داشته باشد ؛ مخالفت های پی در پی مادرش باعث شده بود مجبور شود حقیقت را پنهان کند و به او بگوید برای بهداری پادگان استخدام شده و هیچ کاری با موقعیت های خطرناک سپاه ندارد
مادرش اوایل خیلی مشکوک شده بود و مدام میگفت چرا باید دانشجو داروسازی را استخدام کنند ؟!
و او هیچ از آموزش های دانشگاه افسری خبر نداشت ، آموزش هایی که هنوز تمام نشده بود اما بخاطر نمره های بالایی که مهدا در تمام زمینه ها داشت ؛ ضمن آموزش ، وارد عرصه کار شده بود و چقدر سخت این دو سال را پشت سر گذاشته بود ، دانشجوی داروسازی بودن و تحصیل در مقاطع نظامی .... البته آموزش هایش هم راستا با رشته اش بود اما چیزی که او را به کار فرا خوانده بود رشته ی تحصیلیش نبود ....
با صدای مادرش منتظر به او چشم دوخت :
ــ مهدا ؟ مامان ؟ ساعت کاریت تموم شد زنگ بزن ، میخوای اگه بابات تا اون موقع رسید بهش بگم بیاد دنبالت ؟
ــ چشم مامان جان ، نه ماشین شما رو میبرم با اجازه ؛ بابا هم طفلک خسته است
ــ آره والا ، من نمیدونم چرا بعد از دو سال هنوز تمام کار های انتقالیش درست نشده !
مراقب خودت باش ، از آزمایشگاه و بهیاری هم بیرون نیا ، حرف سیاسی و ... هم نزن که فکر کنن جز به هدف کار داخل بهداری اومدی
همین طور با خودش زمزمه کرد گفت : من نمی دونم چرا نذاشتنت داخل بیمارستان ..... سپاه ، آخه چرا بهیاری تیپ ؟!
برای بار چندم از خودش ناراحت شد که به مادرش دروغ گفته و اولین مکالمه شان را به یاد آورد که آخرین باری بود که از خواسته ی اصلیش حرف زده بود درست چهار سال قبل ...
انیس خانم : جوونی نمیفهمی چی میگی ...
مهدا : یعنی میخواید بگید جوگیر شدم ؟ آره مامان ؟ منو این جوری دیدی ؟
ــ من کی گفتم جوگیر شدی ، گفتم بخاطر هیجانی این سن هست اینو میگی من سال هاست با بچه های همسن و سال تو سر و کله میزنم تا چهار ، پنج سال دیگه هزار بار تصمیمت عوض میشه بحث آنقدر طولانی شد که انیس خانم با تمام شناختی که از ابعاد شخصیتی فرزندش داشت نتوانست او را قانع کند و متوجه شد که از جوگیری و از شر و شور جوانی این نظریه را نداده و کاملا به تصمیمش فکر کرده و مصمم است .
همیشه از مطالعات سیاسی و تحقیقاتیش میترسید وقتی در تمام بحث های عقیدتی شرکت میکرد و اطرافیانش را شگفت زده میکرد او فقط نگرانیش تشدید میشد از اینکه چطور می تواند این بچه را از خطر دور کند .
در آخر مجبور شد از قوه ی زنانه اش بهره بگیرد و گفت :
ــ کم بخاطر ماموریت های بابات خون بجگر شدم تو هم میخوای سکتم بدی ، تو که میدونی با تمام دنیا برام فرق داری ، چرا عذابم میدی ؟ میتونی با تلاش رشته ای که میخوای قبول بشی و این جوری خدمت کنی در آرامش . مگه همه باید اطلاعاتی و پاسدار بشن که به مردم خدمت کنن هان؟ بعدم تو دختری محاله همچین اجازه ای بدم اگه مرصاد می خواست شاید موافقت میکردم ولی ...
ــ مامان جان ، بابا که خیلی وقته نمی تونه با وضع زانو هاش ماموریت بره ، بعد هم مگه مادرای شهدا بچه هاشونو دوست نداشتن مگه براشون آرزو نداشتن ؟! تازه من میگم شهید حالا من چی ؟ چکاری تونستم بکنم ؟! این بی تفاوتی عذابم میده نمیتونم در برابر اینهمه توطئه ی فکری سکوت کنم ، من وقتی آرامش دارم که وجدانم راحت باشه از استعدادم درست استفاده کرده باشم و به انسانیت نزدیک بشم ، همون چیزی که خدا منو بخاطرش خلق کرده ...
ــ خدا ؟ خدا گفته اول رضایت پدر و مادر منم راضی نیستم وسلام .
با یادآوری گذشته آهی کشید و از اینکه نتوانسته مادرش را قانع کند و به پنهان کاری متوسل شده حسابی از خودش کفری شد .
🍁به قلم : ف میم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2