eitaa logo
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
1.3هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
19.6هزار ویدیو
77 فایل
داریم چہ میکنیم با دل امــام زمان(عج)!! چقــدر گنـاه؟ چـقدر نامـردی و بی حیایی؟ جز مــا کیو داره؟ چقدر سر در دنـیا؟ کجاست امـامت بچہ شیعہ!! 👈دختر، پـسر شیعہ به دل امامت رحم کن مـرام داشتہ باش!! امــامت تنــهاست" کپے پستهای کانال حـلال° تبادل: @HHSSKK
مشاهده در ایتا
دانلود
اونایی که دلسوزن تو میدونن و فحش و توهین میخورن و اهل میدونن... شما که قلم میزنی کجایی الان!؟ ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... @zoohoornazdike
طرفداران نظام و انقلاب و ولایت و کشور تو خط اول کمک رسانی و امدادن، شما که دل نگران سرود هستید و دلسوز مردم آبادان کجایید دقیقاً؟ @zoohoornazdike
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به احترام مردم آبادان" احترام نظامی به مردم درد کشیده آبادان در جریان ریزش ساختمان متروپل" ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیامۍدانید"حیا"چیسـت ؟🤔 حیـٰاآن‌است‌ڪہ :↓ وقتۍدرهنگام‌ضرورت‌بیرون‌مۍروید چشمان‌خودرابہ‌پـٰایین‌بدوزیـد حیـٰاآن‌است‌ڪہ :↓ وقتۍدرهنگامِ‌ضرورت بانـٰامحرم‌سخن‌گفتیـد🗣 صداۍِخودرانازڪ‌نڪنید حیاآن‌است‌ڪہ :↓ -درجلوۍِنامحرمـٰان‌نخندید حیـٰاآن‌است‌ڪہ‌باحجـٰاب‌باشیم 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 به نظرتون ‏دختر حضرت شعیب چه چیزی داشت که حضرت موسی علیه‌السلام حاضر شد ده سال از عمرشو در قبالِ به دست آوردن این دختر برای شعیب کارگری کنه؟!🤔 قرآن میگه: تَمْشي عَلَى اسْتِحْيَاء..! القصص/۲۵ آفرین ... البته که زن و مرد نداره، حقیقی و مجازی هم نداره! @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› #سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! #پارت۲۱ ±شهيدوشهادت در اين سفر كوتاه به
‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› 🤍-! ۲۲ ±قرآن در ميان دوستان ما جوان فوق العاده پر استعدادي بود که در نوجواني حافظ و قاري قرآن شد و براي بسياري از بچه‌هاي محل الگو گرديد. از لحاظ درس و اخلاق از همه بهتر بود و خيلي از بزرگترها به ما ميگفتند: كاش مثل فلانی بوديد. اين پسر به دنبال مفاهيم قرآن رفت، در شانزده سالگي يك استاد كامل شده بود. در جلسات هفتگي مسجد، براي ما از درس‌هاي قرآن ميگفت و در جواناني مثل من، خيلي تأثير داشت.دوران دبيرستان تمام شد، او به دانشگاه يكي از شهرها رفت و ما هم استخدام شديم. ديگر از او خبر نداشتم.گذشت تا اينكه در آن وادی، يكباره ياد او افتادم. البته به ياد قرآن افتادم،چون ديدم برخي از كساني كه در دنيا با قرآن مأنوس بودند و به آن عمل ميكردند چه جايگاه والایی داشتند. آنها همينطور آيات قرآن را ميخواندند و بالا ميرفتند. اما برخالف آنها، قاريان و كساني كه مردم، آنها را به عنوان حافظ و عامل به قرآن ميشناختند، اما اهل عمل به دستورات قرآن نبودند، در عذاب سختي گرفتار بودند.به خصوص كساني كه برخي حقايق قرآني در زمينه مقام اهل بيت: و پيروي از اين بزرگواران را فهميده بودند، اما در عمل، در مقابل اين واقعيت‌هاي ديني موضع گرفتند. من يكباره دوست قرآني دوران نوجواني ام را در چنين جايگاهي ديدم.جايي در جهنم براي او آماده شده بود كه بسيار وحشتناك بود. خداوند قسمت كسي نكند، چنان ترسي داشتم كه نميتوانستم سؤالي بپرسم، اما با يك نگاه دقيق، كل ماجرا را فهميدم.او با اينكه بسياري از حقايق قرآني را فهميده بود، اما به خاطر روحيه راحت طلبي و تحت تأثير برخي اساتيد كه بحث يكسان بودن اديان را مطرح ميكردند، دين خودش را تغيير داد!! دوست قرآني من، با آنكه راه درست را ميشناخت، اما با تغيير دين، راه جهنم را براي خود هموار كرد. او حتي در زمينه گمراهي برخي جوانان محل، مجرم شناخته شد.چرا كه الگويي براي آنها شده بود و خبر تغيير دين او، واكنش‌هاي بدي در بين جوانان ايجاد كرد.البته اساتيد او هم در اين گمراهي و در آن‌جايگاه جهنمي با او شريك بودند. از ديگر موقعيت هايي كه در جهنم و در نزديكي او مشاهده كردم، نحوه عذاب برخي افراد بود كه من از سابقه ايمان و انقلابی بودن آنها مطلع بودم! مثلاً جايي را ديدم كه شبيه يك سطح معمولي بود، وقتي خوب دقت كردم ديدم اين سطح، پر از نوك شمشير يا نيزه است! اصلا نميشد آنجا راه رفت! يعني شبيه پشت جوجه تيغي بود. بعد ديدم كسي را از دور مي‌آورند.پاهايش را بسته بودند، او را سر و ته آويزان کرده و بدنش را روي اين سطح ميكشيدند. فريادهاي او دل هر كسي را به لرزه مي‌انداخت. تمام بدنش زخمي بود.كمي آن طرفتر را نگاه كردم، يك استخر پر از مواد مذاب بود. مانند آنچه از آتشفشان‌‌ها خارج ميشود! يك سيني گرد، با قطر حدود يك متر در وسط آن قرار داشت و شخصي روي اين سيني نشسته بود. هر چند دقيقه يكبار، اين شخص تعادل خود را از دست داده و داخل مواد مذاب می افتاد، بعد تلاش ميكرد و به روي اين سيني بر ميگشت! كمي كه دردهاي بدنش بهتر ميشد دوباره همين ماجرا تكرار ميشد. واقعاً وحشت كردم. من اين افراد را شناختم و گفتم: اين ها كه خيلي براي اسالم و انقالب زحمت كشيدند، فقط در چند مورد... نگذاشتند سخن من تمام شود. ماجراي طلحه و زبير را به ياد من آوردند، كساني كه در صدر اسلام و در جواني، براي خدا و اسلام بسيار زحمت كشيدند، اما سرانجام در مقابل اسلام واقعي قرار گرفتند و فتنه‌هاي بزرگي ايجاد كردند. در آستانه ظهور @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهه نودی ها شنبه، سوم خرداد ، میدان جهاد از اعضای محترم کانال در آستانه ظهور زیارتی زیارتی علی اصغر ذبیحی حسینی @zoohoornazdike
دهه نودی ها شنبه، سوم خرداد ، میدان جهاد از اعضای محترم کانال در آستانه ظهور زیارتی زیارتی علی اصغر ذبیحی حسینی @zoohoornazdike
دهه نودی ها شنبه، سوم خرداد ، میدان جهاد از اعضای محترم کانال در آستانه ظهور زیارتی زیارتی علی اصغر ذبیحی حسینی @zoohoornazdike