eitaa logo
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
1.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
69 فایل
داریم چہ میکنیم با دل امــام زمان(عج)!! چقــدر گنـاه؟ چـقدر نامـردی و بی حیایی؟ جز مــا کیو داره؟ چقدر سر در دنـیا؟ کجاست امـامت بچہ شیعہ!! 👈دختر، پـسر شیعہ به دل امامت رحم کن مـرام داشتہ باش!! امــامت تنــهاست" کپے پستهای کانال حـلال° تبادل: @HHSSKK
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام بر سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله شروع میکنیم... اَلسلامُ علی الحُــسین و علی علی بن الحُسین وَ عــــلی اُولاد الـحـسین و عَـــلی اصحاب الحسین ✍امام باقر علیه السلام فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید ، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دور می کند. ارزقنا کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای غـایــب از نــظــر پـس کـی مـی آیـی...💔 امام زمانم بخیر و خوشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشگی مان، جهت تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانیم. ‹🕊 قرار_مهدوی ‹🕊عجل علی ظهور
1_1861354433.mp3
8.21M
بی‌حضورت هر چه کردم، زندگی زیبا نشد! اللّهم عجل لولیک الفرج 💔 صوت قرائت قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظهور https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ سردار معینی ( فرمانده آقا مصطفی) تعریف می کردند: سید ابراهیم میگفت: بعد از شهادت از خدا میخوام که اول برم جهنم با قاتلین حضرت زهرا {سلام الله علیها} رو برو بشم انتقام اون سیلی و لگد و تازیانه ها رو بگیرم بعد وارد بهشت بشم... سردار معینی بعد از سالها مجاهدت در جنگ تحمیلی و دفاع از حریم حرم ال الله چند ماه پیش به دوستان شهیدش پیوست برای شادی روح شان صلواتی هدیه کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان 055.mp3
2.11M
✔️واقعاً منتظری؟ یا... مشکلاتِ امامت،به تو هیچ ربطی نداره؟ یا اونقدر به خودت گره خوردی، که امامت، هیچ سهمی از زندگیت نداره؟ صادقانه بگو؛ واقعاً منتظری https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
✔️واقعاً منتظری؟ یا... مشکلاتِ امامت،به تو هیچ ربطی نداره؟ یا اونقدر به خودت گره خوردی، که اما
❇️ خوشا به حال کسی که آن روزگار را درک کند ✅ امام حسن مجتبی (علیه السلام) می‌فرمایند: 📃 «در دولت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) درندگان سازش می‌کنند، زمین نباتات خود را خارج می‌کند، آسمان برکاتش را فرو می‌فرستد، گنجهای نهفته در دل زمین برای او آشکار می‌شود و بین مشرق و مغرب را مالک می‌شود. خوشا به حال کسیکه آن روزگار مسعود را درک کند و دستوراتش را با گوش جان بشنود». (۱) 📜 «تصطلح فی ملکه السّباع، و تخرج الأرض نبتها، و تنزل السّماء برکتها، و تظهر له الکنوز، یملک ما بین الخافقین فطوبی لمن أدرک أیّامه و سمع کلامه!». 🖊 سازش درندگان و تعبیراتی نظیر آن از سطح عالی امنیّت جهانی و صلح و صفای حاکم بر جهان در عصر حضرت ولیّ عصر (عج) حکایت می‌کند. ⬅️ روزگار رهایی، ج‌۲، ص: ۶۲۰ (۱). بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۲۸۰، بشاره الاسلام صفحه ۱۹۷، منتخب الاثر صفحه ۴۸۷، ینابیع المودّه جلد ۳ صفحه ۱۳۶، و ... 🏷 (عجل الله تعالی فرجه) ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا تصمیم نمیگیریم جز ۳۱۳ نفر یار امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) باشیم؟!... الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌ سلام‌الله‌علیها‌ https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهر خـدا در آخرالزمان!!! به سبب افزایش زشتی! ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✨آن ١٧۵ نفر ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شام سوم دی ماه ۱۳۶۵ غواصان برای عملیات کربلای ۴ به آب زدند و ۳۰ سال بعد با دستهای بسته بازگشتند. https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🔴 اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع می‌شود! 🔹آیت الله حائری شیرازی (ره): 🏔 عده‌ای از ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتاب‌های دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز می‌شود. هدایت خلق در آخر الزمان، از کنار کوه دماوند است. ما آمده‌ایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود می‌شنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! می‌دانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همین‌اند. تهران، قم، اراک، خوانسار، گلپایگان، خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا می‌گیرد و بالاخره موفق می‌شود. 🏔 استاد برجسته‌شان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعه‌اش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شده‌اند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و اهل عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت. 🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوق‌لیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنی‌ها زودتر از همه‌جا مسلمان می‌شوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهی‌اش آغاز شده. اینها مثل مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمت‌های پایین را سیراب می‌کند. 🏔 چرا ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجسته‌ای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین می‌آید سراغ انسان، یک دفعه انسان می‌رود سراغ دین! این ژاپنی‌ها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🔴 توصیه امام زمان (عج) برای چگونگی غلبه بر شیطان سستی و بی‌حالی در عبادت و نماز، نشان ضعف ایمان است. به فرموده رسول خدا(ص): آفت عبادت، سستی و تنبلی است. 📚 بحارالأنوار، ج۶۶، ص۳۸۹ بنابراین بخشی از اوقات روزانه یک مسلمان باید به عبادت بگذرد تا لحظات عمرش روشن و سرشار باشد. حضرت مهدی علیه السلام نماز را یکی از راه‌های غلبه بر شیطان دانسته و می‌فرماید: «...هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌ساید، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بسای...». 📚 کمال‌الدین، ج۲، باب۴۵، ح۴۹ تقویت رابطه با خدا با نماز و عبادت، سلطه ابلیس را از بین می‌برد و ما را مصون می‌سازد. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرچم های فلسطین الصاق شده به پنجره خانه ها در شهر لستر انگلیس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ خشکی فرات در روایات آستانه ظهور ✍ طبق پیشبینى کتاب مقدس (تورات) و روایات اسلامى، رود فرات در سال ظهور امام مهدى علیه‌السلام و پیش از فرود حضرت عیسى مسیح علیه‌السلام، چنان خشک خواهد شد که لشکرها از آن عبور خواهند کرد! ✍ بر سر گنج فرات در حاشیه شرقی فرات در خاک رخ میدهد. 🟢 صلی‌الله علیه و آله وسلم: فرات از کوهی از طلا و نقره پرده بر میدارد، سپس بر سر آن جنگ میشود، طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته میشود، پس هرگاه آنرا درک کردید (مشاهده گنج فرات) به آن نزدیک نشوید‌. (الفتن ابن‌حماد صفحه ۲۳۳ حدیث ۹۲۱) ✍ اشاره حدیث به و جنگ بزرگ در حاشیه شرقی رود فرات در خاک و توصیه به جهت عدم ورود به این جنگ ✍ این نبرد بین همه‌ی دشمنان تشیع و علیه‌السلام رخ خواهد داد. اسم رمز نابودی دشمنان شیعه به دست یکدیگر است. ✍ بعد از خروج سفیانی و تسلط او بر و هنگام حمله به عراق رخ خواهد داد. گنج خود را آشکار میکند و به طمع تسلط بر آن، با حامیان اصلی خود یعنی غربی‌ها (رومیان) و ترکیه و متحدینش (اتراک و اخوان‌الترک) درگیر شده و با وجود تلفات فراوان، بر دیگر طرفین جنگ، پیروز میگردد‌. ‼️ به علت سدسازی‌های پُرشمار بر روی سرشاخه‌های رود فرات (مثل دجله در عراق)، بخش سوریه‌ای در حال خشک شدن کامل می‌باشد! 🖤 السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء) 🔺️با نوای مهدی 👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤ یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه* به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️ @zoohoornazdike
سلام خدمت خواهران عزیزم لطفا توهیئت ها وگروه هایی که هستید این بنررو تبلیغ بفرمایید به امیدخدا همت کنیم که برنامه ای باحضور پررنگ همه بانوان شهر داشته باشیم منتظرتون هستیم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃این کلیپ را ببینید و در تمام گروهها فوروارد کنید! 🍂این چشم نظر که در خانه های همه ما هست، چشم است و منبع انرژی و و بد است! https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از_روزی_که_رفتی قسمت ۵۳ و ۵۴ _…..تویی که نگاهت پر از حسرته، آیه‌ای که مونده با یه بچه‌ی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از_روزی_که_رفتی قسمت ۵۵ و ۵۶ _....تمام عشقش به این بود که اجازه داده! غرق لذت بود که اذن داده! برای مردن نرفت! برای رفت! میگفت باید بشه و مثل بی‌بی جانم حضرت معصومه و پر از زائر باشه!میگفت یه روز سه تایی میریم که دل سیر زیارت کنیم! من زنجیر پای مَردَم نبودم... من نفس امّاره نبودم....من ابلیس نبودم براش! قرآن بالای سرش گرفتم، پشت سرش آب ریختم! آیةالکرسی خوندم براش و سپردمش دست علمدار کربلا! مگه نمیگن پشت هر مرد موفقی یک زنه؟ من اونو به بالاترین مقام رسوندم... حالا اون رها شده از دنیا و من تو فشار قبر موندم! آیه حرف میزد و هق هق میکرد.... رها نوازشش آیه حرف میزد و سایه کنارش اشک میریخت. حاج علی به در تکیه داده بود. ارمیا حسرت به دلش مینشست. صدرا در خود میپیچید! چقدر درد در قلب این زن است! چقدر حرفهای ناگفته دارد این زن! این آیه‌ی زندگی سیدمهدی است، چرا آیه‌اش را میشکنند؟ آیه که به خواب رفت،... هیچ چشمی روی هم نرفت... حال بدی بود. حرف‌های مانده بر دل آیه حال بدش را به همه داده بود. حالا خوب آیه را میدانستند. بخشی از درد بزرگ آیه! اذان که گفتند، حاج علی در سجده هق هق میکرد. نماز صبح که خواندند، چشمها سنگین شد و کسی نگاه خیره مانده به پنجره زنی که قلبش درد داشت را ندید! 🕊سید مهدی: _سر بلند کن بانو! اینهمه صبر کردم تا مَحرمم بشی، اینهمه سال نگاه دزدیدم که پاکی عشقم به گناه یه نگاه گره نخوره، حالا نگاه نگیر که دیگه طاقت این خانومیتو ندارم بانو!چشماتو از من نگیر بانو! همیشه نگاهتو بده به نگاه من! آیه که سر بلند کرد، سید مهدی نفس گرفت: 🕊_خیلی ساله که منتظر این لحظه‌ام که بانوی قصه‌ام بشی... که بزرگ بشی بانو! که بیام خواستگاریت! نمیدونی چقدر سخت بود که صبر کنم...که دلم بلرزه و بترسه که کسی زودتر از من نیاد و ببردت... که کسی بله رو ازت نگیره و دست من از دامنت باز بمونه بانو! آیه دلبری کرد: _دلم خیلی سال پیش لرزید، برای یه پسر که یه روز با لباس نظامی اومد تو کوچه... دلم لرزید برای قدم‌های محکمش، قدم‌هایی که سبک و بیصدا بود... دلم لرزید برای چشمای خسته‌اش، چشمایی که نجیب بود و نگاه میدزدید از من! 🕊سید مهدی: _آخ بانو... بانو... بانو! نگو که خستگی من با دیدن دختر حاجی به در میشد، که امید من اون دختر حاجی بود! به امید دین تو هر هفته میومدم تا قم که نفس بکشم توی اون کوچه... آیه ریز خندید! َ آه کشید. جایت خالی‌ست مرد... روز بعد، همه رفتند و رها ماند. سوم و هفتم را که گرفتند، باز هم همکاران سید مهدی خود را رساندند. ارمیا این‌بار با همکارانش آمده بود. با آن لباس‌ها و کلاه سبز کجش... حاج علی متعجب به ارمیا و یوسف و مسیح نگاه میکرد: _نمی دونستم همکار سید مهدی هستین! ارمیا: _ما هم تا موقع تشییع نمیدونستیم! ارمیا از همیشه آرامتر بود... از همیشه ساکت‌تر! این یوسف و مسیح را میترساند. ارمیای این روزها، با همیشه فرق داشت. ** حاج علی چهار پاکت مقابل آیه گذاشت. مراسم هفتم به پایان رسیده بود و پدر و دختر در خانه تنها بودند. رها هم با صدرا به تهران بازگشته بودند. حاج علی: _امانتی‌های سید مهدی، صحیح و سالم تحویل شما! آیه نگاه به پاکتها انداخت. دست‌خط زیبای سید مهدی بود: "برای بانوی صبورم" پاکت را باز کرد. 🕊✍بانوی صبورم سلام! شاید بتوان نام این چند خط را وصیت گذاشت، باید برایت کنم؛ بایدبدانی که من بدون فکر، تو را رها نکرده‌ام بانو!چند شب قبل، خوابی دیدم که وادارم کرد به نوشتن این نامه‌ها...بانو! من شهادتم را دیده‌ام! یادت نرود بانو، در این فراق! صبرکن که اجر صبر تو با شهادت من است... میدانم چه بر سرم می‌آید. میدانم که تقدیرت از من جدا میشود، به تقدیرت پشت نکن بانو! از من بیاد داشته باش که را هوای دنیا از سرت بر ندارد! از من داشته باش که تنهایی فقط شایسته‌ی خداست! از من داشته باش که بهترین تو در این دنیاست! بانو... من دخترکم را در خواب دیده‌ام... دخترک زیبایم را که شبیه توست را دیده‌ام. نگران من نباش! من تمام لالایی‌هایی که برایش خواهی خواند را شنیده‌ام! من تمام شبهای بی‌تابی‌ات را دیده‌ام... من لحظه‌ی تولد دخترکم را هم دیده‌ام! بانو... من حتی مردی که نیازمند دستان توست را هم دیده‌ام! مردی که بدون تو توان زندگی کردن ندارد. تو من بودی بانو، اما کسی هست که ایمانش را از تو خواهد داشت! بانو نکند به ایمانت غرّه شوی که به مویی بند است! به مالت غَرّه نشو که به شبی بند است! به دانسته‌هایت..... نویسنده؛ سَنیه منصوری .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از_روزی_که_رفتی قسمت ۵۷ و ۵۸ _....به غرّه نشو که به لحظه‌ای فراموشی بند است... آیه بانو... من تمام روزهایی را که کنارت زندگی کرده‌ام را به خاطر سپرده‌ام، نترس از بانو! نترس از من بانو! کسی هست که را به امانتم دوخته و امانتدار خوبی هم هست؛ اگر مادرم غم در دلت نشاند، بر من ببخش... ببخش بانو، مادر است و دلشکسته، رفتن پدر کمرش را خم کرده بود. نبود من درد بر درد کهنه‌اش گذاشته است. وصیت اموالم را به پدرت سپرده‌ام. هیچ در دنیا ندارم و داشته‌هایم برای توست. بانو... مواظب خودت، دخترکم و مردی که نیازمند ایمان تو است باش! حلالم کن که تنهایت گذاشته‌ام! تو را اول به خدا و بعد به او میسپارم! بعد از من زندگی کن و زندگی ببخش! تو آیه ی زیبای خدایی! من در انتظارت هستم و به امید دیدار دوباره‌ات چشم به راه میمانم. 🕊✍همسفر نیمه‌راهت «سید مهدی علوی» آیه نامه را خواند و اشک ریخت... نامه را خواند و نفس زد... "در خوابت چه دیده‌ای که مرا رها کردی؟ آن َمرد کیست که مرا به دستش سپردی؟ تو که میدانی تا دنیا دنیاست تو مرد منی! تو که میدانی بی‌تو دنیا را نمیخواهم! در آن خواب چه دیده‌ای مرد؟ ***** رها: _خودم میومدم، لازم نبود اینهمه راه رو بیای صدرا: _خودمم میخواستم حاج علی رو ببینم؛ بالاخره مراسم هفتم بود دیگه، ارمیا رو هم دیدم نمی‌دونستم اونا هم از بچه‌های تیپ شصت و پنجن! انگار همکار سیدمهدی بودن، همدوره و همرزم بودن. رها در جایش جابه‌جا شد: _همکارای سیدمهدی برای همه مراسم‌ها اومدن، فردا هم تو مرکزشون مراسم دارن؛ آیه گفت با حاج علی میاد فردا تا به مراسم برسه. صدرا سری تکان داد و سکوت کرد. رها در جایش جابه‌جا شد: _ببخشید این مدت باعث زحمت شما شدم، نامزدتون خیلی ناراحت شدن؟ صدرا: به‌خاطر نبودم ناراحت نبود، چون با تو بودم ناراحت شد و قهر کرد؛ شدم مثل این مردای دو زنه، هیچوقت فکر نمی‌کردم منم بشم مثل اون مردایی که دوتا زن دارن و هیچ جایی تو زندگی هیچکدومشون ندارن. همه جا متهمم، کلی به خاطر این قهر کردنش پول خرج کردم. پوزخندی به یاد رویا زد: _شما زنها عجیبید، تا وقتی براتون پول خرج کنن، براتون فرق نداره زن چندمید، مهم نیست شوهرتون اخلاق داره یا نه، اصلا مهم نیست آدمه یا نه؛ حالا برعکسش باشه، یه مرد خوش اخلاق مهربون عاشق، باشه و پول نداشته باش؛ براش تره هم خرد نمیکنن! رها: _اینجوری نیست، شاید بعضی آدما اینجوری باشن که اونم زن و مرد نداره؛ بعضیا اعم از زن و مرد مادیات براشون مهمه؛ پول چیز بدی نیست و بودنش تو زندگی ، اما بعضیا پول رو زندگی میدونن! این اشتباه میتونه زندگی‌ها رو نابود کنه. عده‌ای هم هستن که کنار همسرشون کار میکنن و زندگی رو کنار هم با همه سختی‌هاش میسازن! مهم اینه که ما از کدوم دسته‌ایم و همسرمون رو از کدوم دسته انتخاب میکنیم صدرا: _یه عده‌ی دیگه هستن که جزء دسته‌ی دوم هستن اما وسط راه خسته میشن و ترجیح میدن برن جزء دسته‌ی اول! رها: _شاید اینجوری باشه اما زن‌های زیادی تو کشور ما هستن که با بی‌پولی و بدی‌ها و تمام مشکلات همسرشون، باز هم خانواده رو حفظ کردن؛ حتی عشقشون رو هم از خانواده دریغ نمیکنن! صدرا: _تو جزء کدوم دسته‌ای؟ رها: _من در اون شرایط زندگی نمیکنم! صدرا: _تو الان همسر منی، جزء کدوم دسته‌ای؟ رها دهانش تلخ شد: _من خدمتکارم، اومدم تو خونه‌ی شما که زجر بکشم... که دل شما خنک بشه، همسری این نیست، فراتر از این حرفاست؛ از رویا خانم بپرسید جزء کدوم دسته‌ست. تلخی کلام رها، دهان صدرا را هم تلخ کرد. این دختر گاهی چه تلخ میشود! صدرا: _یه کم بخواب، تا برسیم استراحت کن که برسی خونه وحشت میکنی؛ مامان خیلی ناخوشه، منم که بلد نیستم کار خونه رو انجام بدم! خونه جای قدم برداشتن نداره! خودت تلخ شدی بانو! خودت دهانم را تلخ کردی بانو! من که از هر دری وارد میشوم تو زهر به جانم میپاشی! رها که چشم باز کرد، نزدیک خانه‌ی زند بودند. در خانه انگار جنگ به پا شده بود. رها: _اینجا چه خبر بوده؟ صدرا: _رویا و شیدا و امیر و احسان اینجا بودن، احسان که دید تو نیستی شروع کرد جیغ زدن و وسایل خونه رو به هم ریختن؛ بعدشم به من گفت تو چه جور مردی هستی که میذاری زنت از خونه بره بیرون! این حرف رو که زد رویا شروع کرد جیغ زدن و وسایل خونه رو پرتاب کردن سمت من؛ البته نگران نشو، من جا خالی دادم! رها سری به افسوس برایش تکان داد ، و بدون تامل مشغول کار شد. فکر کردن به رویا و کارهایش برای او خوب نبود! کارهایش که تمام شد، نیمه شب شده بود. شام را آماده کرد. خانم زند که پشت میز نشست....
الله الرحمن الرحیم قاضی الحاجات
‍ در کلام آسمانی آمده است: دعا قضا را برمی گرداند هرچند آن را محکم کرده باشند ! به همین سادگی ... کمترین مهربانی این است که برای هم دعا کنیم!  با تمام وجود، در این روز ها.... بهترینها را از خداوند برایتان طلب می کنم... ••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈