🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
💔 اصلاً به کسی بر نمیخورد 💔
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
🐚 آن موقع اِف اِف نبود، کلون پشت در بود. برای زن، زن میآمد و برای مرد، مرد. حالا هم اینجوره؟ بعد هم مرد خانه به زنش میسپرد که اگر من خانه نبودم و مردی آمد و در زد، تو پشت در رفتی نگو کیه؛ چون که صدای تو را میشنود و صدا هم عورت است. دستت را بگذار جلوی دهانت تا صدایت عوض شود. در این دوره که ما این حرفها را میزنیم، خیلی اثر میکند، چون یک عدهای میگویند: «عجب، پس روزگاری اینجور بوده!»
🐚 یادم هست که ... [آقایی] روی منبر نقل میکرد و میگفت: «یک روز پدر ما در تبریز مهمان آورده بود، مادرم هم چادرش را شسته بود و روی بند حیاط آویزان کرده بود. پدر من با مهمان وارد شد و چادر مادرم روی بند بود. پدرم عصبانی شد، به مادرم گفت: ... چرا چادرت را جمع نکردی؟ مهمان من چادر تو را دید!» چادرش را دیده بود نه خودش را! آن یک روزگار این هم یک روزگار.
🐚 ... غیرت زمان قدیم زیاد بود. الان زمان ما غیرت خیلی کم شده، خیلی کم شده، خیلی غیرت کم شده است. اصلاً به کسی بر نمیخورد. ... زمان ما نسبت به هفتاد سال پیش اصلاً غیرت نیست.
#داستان_تربیتی
📚 بدیع الحکمة
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
❤️ جلوتر میرویم و برایت میخرم ❤️
🍃 آیت الله تألّهی همدانی 🍃
🎖 از یکی از علمای اصفهان نقل شده است که در سفر کربلای معلّی، مادر پیرش را که به سن ارذل العمر رسیده بوده، همراه خود آورده بود. در بین راه، میان بیابان گرم، ماشین مانده بود و مسافرها پیاده شده بودند.
🎖 مادر پیر به فرزند عالم خود میگوید: «میرزا آقا قدری برای من یخ و سکنجبین بخر». عالم در پاسخ مادر نمیگوید: «مادر مگر دیوانه شدی، اینجا از کجا برای تو یخ و سکنجبین فراهم کنم»،
🎖 بلکه میفرماید: «به چشم، میروم میخرم». سپس قدری راه میرود و برمیگردد و میگوید: «اینجا نبود بخرم، جلوتر میرویم و برایت میخرم».
#داستان_تربیتی
📚 اسرار سلوک
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⏱ بیدرنگ برخاست ⏱
🍃 آیت الله کوهستانی 🍃
🔑 [آیت الله کوهستانی] میفرمود: گاهی از اوقات که مادرم عصبانی میشد و از روی عصبانیت حرف تندی میزد، من به پاسِ احترام وی زود محیط منزل را ترک میکردم؛ نکند که در مقابل ایشان موضعگیری کنم و احترامش را نگه ندارم. ...
🔑 معظم له شبی مشغول غذا دادن به مادرش بود که مقداری از غذا روی لباس مادرش ریخت، لذا ... ناراحت شد و از روی ناراحتی سخنی گفت که سبب آزردگی خاطر ایشان گردید؛
🔑 معظم له بیدرنگ برخاست و زود اتاق را ترک کرد و پس از لحظاتی بار دیگر خدمت مادر رسید و سلام کرد و با کمال خونسردی و آرامش گفت: ننهجان میخواهی لباست را عوض کنم؟! گویا اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
#داستان_تربیتی
📚 بر قلهی پارسایی
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⚡️ مجازات آخرتیاش جداست ⚡️
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
🌋 پدر و مادرهایتان را مواظب باشید. اگر بدانی که پدر و مادر پیشنمازی از او ناراضیاند، پشت سرش نمیتوانی نماز بخوانی. چرا؟ چون عاق والدین از گناهان کبیره است. اگر ... با پدر و مادرتان تند صحبت کنید، از شما سلب توفیق میشود. ...
🌋 یک نفر تاجر چند میلیون مالش در گمرک بندرعباس گم شد. او با عصبانیت تقصیر را به گردن انقلاب گذاشته و به حکومت فحش و ناسزا میداد که: «این چه مملکتی است؟ صاحب ندارد! در و دروازه ندارد! ...» از این حرفهای نسنجیدهای که دیدهاید بعضیها پشت سر انقلاب میگویند او هم میگفت.
🌋 مادر او پیش آقایی آمد و گفت: «پسرم راه را عوضی میرود! مالش گم شده خیال میکند گم شدن مالش مربوط به انقلاب است. نه، چند روز پیش جلوی زنش به من گفت که: ما خسته شدیم، چند روز هم خانهی آن پسرت برو!»
🌋 مادرش خانهی او مهمانی آمده بود، او هم جلوی زنش، مادرش را کِنِف کرده و گفته بود: «ما خسته شدیم، چند روز هم برو خانهی آن پسرت!» چه رویی! مادرش میگفت: «حالا این جزای دنیایی پسرم است که چند میلیون مالش گم شده، مجازات آخرتیاش جداست».
📚 بدیع الحکمة
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨ بدیع الحکمة ✨
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
#معرفی_کتاب
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⛈ فرزندِ بدرد بخور ⛈
☀️ سیدنا القائد ☀️
⏰ بعضى از بچّهها هستند که پدرها و مادرها، جانشان را، هستىشان را، آبرویشان را، مالشان را صَرف این بچّهها میکنند [امّا] بعد از اینکه پدر از دنیا رفت، یک فاتحه هم براى پدر نمیخوانند، یک طلب مغفرت هم براى پدر نمیکنند، اصلاً یادشان نمىآید؛ [اگر] یادشان هم بیاید قضایا نقل میکنند، نه اینکه از خداى متعال براى او طلب مغفرت کنند.
⏰ آن چیزى که آن بیچاره احتیاج دارد، این است که شما از خدا براى او طلب مغفرت کنید، طلب رحمت بکنید؛ به این احتیاج دارد؛ [نه] اینکه حالا شما بیایى بنشینى مثلاً دربارهى خصوصیّات او، طبق سلیقهى خودت -حالا بعضى اوقات که گرایشهاى سیاسى هم دخالت میکند- یک چیزهایى بگویى، که روح آن بیچاره هم آنجا معذّب میشود.
⏰ اهمّیّت تربیت فرزند صالح از جمله اینجا معلوم میشود که خب، این همه شما زحمت میکشید، این را بزرگ میکنید، به سواد و علم و رشد و امکانات و مانند اینها میرسانید که به درد شما بخورد. مهمترین چیزى هم که ممکن است از فرزند، به درد پدر بخورد، این است که براى او طلب مغفرت کند.
⏰ ... پدرها و مادرهایتان را فراموش نکنید، یعنى یکى از چیزهایى که حتماً مقیّد باشید، [دعا و طلب مغفرت براى آنها باشد.] یکى از چیزهایى که حضرت در دعاى شریف صحیفهى سجّادیّه دربارهى والدین از خداى متعال طلب میکنند، این است که توفیق بده من بعد از هر نمازى آنها را دعا کنم، یعنى این یکى از توفیقات الهى است.
🌐 khamenei.ir
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
🐠 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند، اما یک مرده میلنگد و عقب افتاده. پرسید: «تو چرا اینطوری راه میروی؟» جواب داد: «اینهایی که با سرعت میروند فرزندانشان برای آنها کار خیر کرده اند ... ولی بچهی من برای من کار خیری نکرده». پرسید: «فرزندت چهکاره است؟» او گفت: «بچهی من گازُر (رختشور) است و در کنار فلان رودخانه رخت میشوید».
🐠 آن شخص از خواب بیدار شد و از روی آدرسی که مرده داده بود فرزندش را پیدا کرد و به او گفت: «فلانی، دیشب خواب پدرت را دیدم. او ناراحت بود و از تو شکایت داشت و میگفت: اولاد من هیچ کار خیری برای من نمیکند». فرزند آن میت عصبانی شد، یک مشت آب برداشت، روی زمین ریخت و گفت: «این هم خیر بابام!» آن شخص فرداشب دوباره در عالم خواب پدر رختشور را دید که تند تند راه میرفت، سؤال کرد: «فلانی چی شد؟»
🐠 او گفت: «تو که به پسرم گفتی چرا برای من خیرات نمیدهد، پسرم یک مشت آب ریخت و گفت این هم خیر بابام، اتفاقاً یک بچه ماهی از آب بیرون افتاده بود و داشت جان میداد تا آن مشت آب به آن بچهماهی رسید، جان گرفت و پرید توی آب. به برکت آن ماهی ما اینجا راحت شدیم». فرزندش آب را ریخت اما نه به این هوا که این بچهماهی زنده شود، اما چون گفت این هم خیر بابام ... کار پدرش در آن دنیا خوب شد.
📚 بدیع الحکمة
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⏰ مأیوس نشید ⏰
🍃 استاد قرائتی🍃
🍇 از فرزنددار شدن مأیوس نشید. ... بعضیها میگن آقا پنج سال بچهدار نشدیم. طوری نیست. طوری نیست. ما خیلی آدمها داریم که سالها طول میکشه تا بچهدار بشن. ...
🍇 خودِ بابای من – خدا همهی اموات را بیامرزه – سالهای زیادی بچهدار نشد. دوتا همسر گرفت، از هیچ کدوم بچهدار نشد. [بعد از ماجراهایی] خدا دوازده تا بچه بهش داد. ... مأیوس نشید که دو سال [طول کشید]. من عالمی را سراغ دارم که بعد سی سال بچهدار شد.
#فرزندآوری
🌐 سمت خدا
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⛈✨ تند و تند ✨⛈
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
🍇 شخصی اولاددار نمیشد. هر چه دکتر رفت و معالجه کرد، دکترها همه به او گفتند که تو بچهدار نمیشوی، بچهدار نمیشوی! آن شخص پولدار بود، رفت خارج، دکترهای خارج هم همگی به او گفتند: «تو بچهدار نمیشوی».
🍇 این شخص دیگر ناامیدِ ناامید شده بود. یکی از دکترهای خارج به او گفت: «اگر از این سنگ بچه دربیاید، از تو بچه درنمیآید! خیالت راحت باشد. مگر اینکه معجزهای بشود».
🍇 این شخص آمد تهران و بعد به مشهد رفت. حرف دکتر را به امام رضا علیه السلام زد و گفت: «من رفتم خارج، یک دکتری گفته که تو بچهدار نمیشوی، اگر از این سنگ بچه دربیاید، از تو درنمیآید. مگر اینکه معجزه بشود. امام رضا من اینجا آمدهام که معجزه کنی».
🍇 الان این شخص چهارده تا پسر دارد، با اینکه همهی دکترها او را جواب کرده بودند. دختر هم ندارد. زنش مرتب دوقلو زایید، تند و تند، چهارده تا پسر.
#فرزندآوری
📚 بدیع الحکمة
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🌋 اگر آه بکشد ... 🌋
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
💔 [آقایی] میگفت: به بهشت زهرا رفتم، دیدم یک عروس آوردند توی بهشت زهرا، گفتند: «این عروس دیشب مرده است!»
💔 پرسیدم «چه طور؟»
💔 گفتند: دیشب که شب عروسی او بود، از ماشین پیاده نمیشد. به او میگفتند: «عروس خانم، از ماشین پیاده شوید».
💔 او میگفت: «پیاده نمیشوم».
💔 اصرار کردند و گفتند: «چرا پیاده نمیشوی؟»
💔 او گفت: «من شب بله برون طی کردهام که مادر شوهرم نباید در مجلس عروسی من باشد، الان او هم در مجلس عروسی من است، به همین خاطر من پیاده نمیشوم».
💔 گفتند: «خُب عروسی پسرش است، دوست دارد در مجلس باشد».
💔 عروس خانم گفت: «ولی من طی کردهام که مادر شوهر نباید در مجلس من باشد».
💔 گفتند: «امشب را اجازه بده که او باشد، از فردا دنبال کار خود میرود».
💔 عروس خانم قبول نکرد و گفت: «من پیاده نمیشوم».
💔 داماد اصرار کرد که اجازه بده مادرم امشب در مجلس ما باشد. باز هم عروس خانم قبول نکرد.
💔 خود مار شوهر کنار ماشین آمد و التماس کرد که: «اجازه بده من در عروسی پسرم باشم، حسرت دارم که عروسی پسرم را ببینم. اجازه بده من بمانم».
💔 عروس گفت: «تا مادر شوهر نرود، من پیاده نمیشوم!»
💔 مادر شوهر هم که وضع را این طور دید، چادر سرش کرد، آمد کنار ماشین و به عروس گفت: «بروم؟»
💔 عروس خانم هم گفت: «برو!»
💔 گفت: «بروم؟»
💔 عروس خانم گفت: «میگویم برو!»
💔 باز پرسید بروم و عروس همین جواب را داد. مادر شوهر بقچهاش را برداشت و رفت و عروس خانم تا خواست از ماشین پیاده شود، فریاد زد: «آخ دلم، آخ دلم!»
💔 تا دکتر آوردند او از دنیا رفته بود و امروز هم که او را به بهشت زهرا برای تدفین آوردهایم.
💔 دل کسی را هیچ وقت به درد نیاورید. اگر آه بکشد، تار و پود زندگیتان به فنا میرود. یک آه، زندگی انسان را به باد میدهد. این عروس دل مادر شوهر را به درد آورد، دل درد گرفت و دکتر هم نتوانست به دادش برسد.
📚 بدیع الحکمة
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨ بچهدار میشود! ✨
🍃 آیت الله مجتبی تهرانی 🍃
🍇 یکی از دوستان ما بچهدار نمیشد و گرفتار بیمارستانها و آزمایشهای مختلف شده بود. آمد به من گفت من گیر کردم. من پیش حاج آقا [مجتبی] رفتم و گفتم یکی از دوستان متدین و خوب ما بچهدار نمیشود.
🍇 ایشان فرمود: «برود پیش امام رضا [علیه السلام]، در قسمت پایین پا هزار و یک صلوات به امام رضا [علیه السلام] هدیه کند، بعد هم یک مرتبه بگوید: یا ابالحسن الرضا بچهدار میشود!» چیزی نگذشت که بچهاش به دنیا آمد!
#فرزندآوری
📚 حاج آقا مجتبی