eitaa logo
مُنتَظِرانِ قائِمُ المَهدی عَجَلَ الله ۳۱۳
576 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
5.5هزار ویدیو
95 فایل
سریر عدل و عطوفت ارض در انتظار اجلال جلوس موعود منتظران اسـت و هستی، نام غریب زمین و آشنای آسمان رابا نای نیاز، زمزمه میکند. کپی : حلال تولد کانال : 1402/9/11 حرفی، سوالی داشتید در خدمتم https://harfeto.timefriend.net/16938343680332
مشاهده در ایتا
دانلود
    برای عـروسی اش علاوه بر میهمانان ،یڪ دعوت برای (ع) نوشته بود ڪه فـرستـادش مشهـد، یڪ هم برای (عج ) ڪه انداخت تو مسجـد جمڪران...، یک دعـوت هم برای (س) و حضرت معصومه (س) مینویسـد و به ضریح حضرت معصومه می اندازد.    شب حضـرت زهــرا (س) را در میبیند ڪه به عـروسی اش آمده ،شهید ردانی پور به ایشان می گوید: خـانـم جـان قصد مـزاحمـت نداشتم ،فقط می خواستم احتــرام ڪنم.   حضرت زهرا (س) می دهند؛ چـرا باید دعـوت شما رو رد کنیم...؟ مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نباشیم به ڪجا برویم...؟   شهید مصطفی ردانی پور دیگر تا صبـح نخـوابیـد ،نمـاز می خواند، دعـا می ڪرد، گریه می کرد، میگفت من شهیـد می شوم.    دوستش گفته بود ایـن همه گـریه و زاری میڪنی، میگی می خـوام شهیـد بشم ؟   جواب داد؛ میخـوام (س) بشم، خانمـم سیـده، میخوام اون دنیـا به حضرت زهـرا (س) باشم، شاید خانم به صـورتـم نگاه ڪنه؟...   امام خطبه را خواند. مصطفی گفت: آقا ما را نصیحـت ڪنید. امام (ره) به عـروس نگاهی کرد و گفت: از خدا می خواهم که به شما صبر بدهد.   تازه سه روز از عـروسی اش گذشته بود که دسـت زنش را گذاشت تو دست مـادر، سرش را انداخت پایین و گفت دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی بعـد هم آرام و بی صـدا رفت منطقـه.  بـدون عمـامـه، بدون سمـت، مثل یک بسیجـی، اول ستـون راهی عملیـات شد...و برای همیشه پــر ڪشید همان طور که کرده بود، پیڪر پاڪش هـرگـز پیـدا نشد... منتظران قائم المهدی عجل الله خشنودی امام زمان عج صلوات @AAAAAAAACCC
@ArbaeenIR4_5773968511630050241.mp3
زمان: حجم: 1.15M
👆👆👆👆👆👆👆 ‍ 🔴خاطره عجیب نحوه کربلایی شدن یک جامانده اربعین 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 ⭕️شب جمعه باید رفت کربلا ⭕️تو بین الحرمین احساس میکنم تو ابرها هستم شب_خاطره 🔹ماجرا از اونجا شروع شد که گنبد حضرت ابوالفضل(ع) یه شب خونه ی ما بود ! 🔸من هیچ وقت از حضرت ابوالفضل نخواسته بودم و همیشه میگفتم یا امام حسین قسمت کن بیام کربلاتو ببینم، بعضی شب ها یاد مرگ میکردم و در اون لحظات تو این دنیا دیدن کربلا و بود. 🔹 همیشه اسم بین الحرمین به دلم میزاشت تا اینکه زدم به سیم اخر گفتم هرجور شده میرم کربلا که با مخالفت شدید مامانم مواجه شدم. 🔸اربعین گذشت و من نرفتم و جامانده اربعین شدم، با و گریه پای کانال و اخبار مینشستم، یه شب یک کلیپ صوتی از پیاده روی اربعین گوش دادم که می گفت شب جمعه باید کربلا باشیم (درانتهای پست بشنوید⏬) ، خیلی گریه کردم 😭 به حضرت ابوالفضل گفتم: پرچمت اومد تو خونه ما که منو بیشتر هوایی کنی؟؟؟😭 🔹 همون شب دیدم بهم میگن اسمت در اومده کربلا ....حالا ست (به تاریخ 18-اذر-95 )من اینجام... کربلا ... بین الحرمین.. فاصله ی بین دو ... اخ که ادم احساس میکنه رو ابرا☁️ قدم👣 میزنه! 🔸خدایا اینجا دیگه کجای دنیاته... اینجا دیگه ... انگار رو نیستم باورم نمیشه منم تونستم بیام... با چشمان اشکبار نایب الزیاره همه دوستان هستم🌹 نحوه_کربلایی_شدن خوشنودی آقا امام زمان صلوات @AAAAAAAACCC
@ArbaeenIR4_5773968511630050241.mp3
زمان: حجم: 1.15M
👆👆👆👆👆👆👆 ‍ 🔴خاطره عجیب نحوه کربلایی شدن یک جامانده اربعین 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 ⭕️شب جمعه باید رفت کربلا ⭕️تو بین الحرمین احساس میکنم تو ابرها هستم شب_خاطره 🔹ماجرا از اونجا شروع شد که گنبد حضرت ابوالفضل(ع) یه شب خونه ی ما بود ! 🔸من هیچ وقت از حضرت ابوالفضل نخواسته بودم و همیشه میگفتم یا امام حسین قسمت کن بیام کربلاتو ببینم، بعضی شب ها یاد مرگ میکردم و در اون لحظات تو این دنیا دیدن کربلا و بود. 🔹 همیشه اسم بین الحرمین به دلم میزاشت تا اینکه زدم به سیم اخر گفتم هرجور شده میرم کربلا که با مخالفت شدید مامانم مواجه شدم. 🔸اربعین گذشت و من نرفتم و جامانده اربعین شدم، با و گریه پای کانال و اخبار مینشستم، یه شب یک کلیپ صوتی از پیاده روی اربعین گوش دادم که می گفت شب جمعه باید کربلا باشیم (درانتهای پست بشنوید⏬) ، خیلی گریه کردم 😭 به حضرت ابوالفضل گفتم: پرچمت اومد تو خونه ما که منو بیشتر هوایی کنی؟؟؟😭 🔹 همون شب دیدم بهم میگن اسمت در اومده کربلا ....حالا ست (به تاریخ 18-اذر-95 )من اینجام... کربلا ... بین الحرمین.. فاصله ی بین دو ... اخ که ادم احساس میکنه رو ابرا☁️ قدم👣 میزنه! 🔸خدایا اینجا دیگه کجای دنیاته... اینجا دیگه ... انگار رو نیستم باورم نمیشه منم تونستم بیام... با چشمان اشکبار نایب الزیاره همه دوستان هستم🌹 نحوه_کربلایی_شدن خوشنودی آقا امام زمان صلوات @AAAAAAAACCC
@ArbaeenIR4_5773968511630050241.mp3
زمان: حجم: 1.15M
👆👆👆👆👆👆👆 ‍ 🔴خاطره عجیب نحوه کربلایی شدن یک جامانده اربعین 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 ⭕️شب جمعه باید رفت کربلا ⭕️تو بین الحرمین احساس میکنم تو ابرها هستم شب_خاطره 🔹ماجرا از اونجا شروع شد که گنبد حضرت ابوالفضل(ع) یه شب خونه ی ما بود ! 🔸من هیچ وقت از حضرت ابوالفضل نخواسته بودم و همیشه میگفتم یا امام حسین قسمت کن بیام کربلاتو ببینم، بعضی شب ها یاد مرگ میکردم و در اون لحظات تو این دنیا دیدن کربلا و بود. 🔹 همیشه اسم بین الحرمین به دلم میزاشت تا اینکه زدم به سیم اخر گفتم هرجور شده میرم کربلا که با مخالفت شدید مامانم مواجه شدم. 🔸اربعین گذشت و من نرفتم و جامانده اربعین شدم، با و گریه پای کانال و اخبار مینشستم، یه شب یک کلیپ صوتی از پیاده روی اربعین گوش دادم که می گفت شب جمعه باید کربلا باشیم (درانتهای پست بشنوید⏬) ، خیلی گریه کردم 😭 به حضرت ابوالفضل گفتم: پرچمت اومد تو خونه ما که منو بیشتر هوایی کنی؟؟؟😭 🔹 همون شب دیدم بهم میگن اسمت در اومده کربلا ....حالا ست (به تاریخ 18-اذر-95 )من اینجام... کربلا ... بین الحرمین.. فاصله ی بین دو ... اخ که ادم احساس میکنه رو ابرا☁️ قدم👣 میزنه! 🔸خدایا اینجا دیگه کجای دنیاته... اینجا دیگه ... انگار رو نیستم باورم نمیشه منم تونستم بیام... با چشمان اشکبار نایب الزیاره همه دوستان هستم🌹 نحوه_کربلایی_شدن خوشنودی آقا امام زمان صلوات @AAAAAAAACCC