زائرمون برگشته یک سره داره از سختی مسیر میگه کمبود آب ؛ گمشدنِ ۲ روزه ی همراها بخیه کف پا ، خستگی ؛ گرما میپرسم پس سال دیگه نمیری دیگه ؟ میگه اتفاقا رفیقامم میخوام ببرم انقدر کیف داد پ.ن : زوده برانداز جماعت بفهمه با کی طرفه

هیچی لذت‌بخش تر از خوابیدن در خانه پدری نیست ❤️

<عقـیلہ‌مـنم!عقـیلہ‌مـنم! بہ‌عـالم‌سیـدھ‌ے‌جـلیلہ‌مـنم> قفلۍ؟ بلۍبلۍ #قفلۍ 💔 #اربعین | #پیشنهاد_دانلود

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله:) حرمت فرش معلی‌ست اباعبدالله:)

پیغمر(ص) میفرمایند وارد خانه زهرا شدم.!

دیدم بانو دارن با شخصی صحبت میکنن🙂 نگاه کردم که با کی صحبت میکنن دیدم کسی اونجا نیست!

گفتم: زهرا جان بابا با کی صحبت میکنی؟

گفت: با بچه ای که در راه دارم(بانو باردار بودن)

باباجان این بچه حرف های عجیبی میزنه!

پرسیدم: چی میگه زهرا جان؟

گفت: بابا جان، یارسول الله یک روز میگه انا الغریب یه روز میگه انا العطشان یه روز میگه انا المظلوم

امروز یک حرفی زده دل زهرا رو به درد اورده بابا(:!

چی گفته؟

بابا جان امروز این بچه همش صدا میزنه اناالعریان اناالعریان اناالعریان اناالعریان

گفتم: زهرا جان بچه‌ات راست میگه💔

یه روزی میرسه توی کربلا!! من نیستم، باباش علی(ع) نیست! برادرش حسن(ع)نیست! حتی تو هم نیستی بابا جان:)

خواهرش زینب میاد... +آخ امان از دل زینب💔

این برادر یعنی حسین (ع) سر به بدن نداره💔

با خودش میگه برادرم یه نشانه داره که بشناسمش🙂

+آخ گل من یک نشانی در بدن داشت، یکی پیراهن کهنه به تن داشت💔

ولی میبینه پیراهن حسینش رو هم بردن😭

آخخخ:) میدونی چی میبینه؟ میبینه این بدن حسینیش عریان در زمین کربلاست..💔!

زهرا گفت: بابا جان یا رسول الله حالا که کسی نیست آیا کسی هست برای حسینم ناله بزنه؟ برای حسینم گریه کنه؟🙂💔

فرمود: یه امتی میاد، زن و مرد پیر و جوون مثل کسانی که جوون از دست دادن برای حسین من گریه میکنن💔🍂

تعداد اندکی برای یاری حسین میان ولی یک روزی برای رفتن به حرم سقای بی دست دست ها میدن:)💔