eitaa logo
@Imam7tom
412 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
15.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
کانال امام موسی کاظم علیه االسلام حاوی مطالب مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
ر دیگر هام آمد و بر رسول خدا(ص) سلام داد و خداحافظى کرد و برگشت. و دیگر پیامبر(ص)را ندید تا این‌که آن حضرت از دنیا رفت.[5] و در برخی منابع دیگر در ادامه روایت چنین آمده که؛ هام در لیلة الهریر، به نزد حضرت على(ع) آمد.[6] همچنین در برخی دیگر از منابع آمده است که او در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) کشته شد.[7] در سلسله سند این روایت که کامل‌ترین آن در «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم‏»[8] وجود دارد، این راویان هستند: «إبراهیم بن هاشم»، «إبراهیم بن إسحاق»، «عبد اللَّه بن حَمّاد» و «عمرو بن یزید بَیّاع السّابری»‏ که همه توثیق شده‌اند و حتی برخی از آنها جلیل القدر می‌باشند. از جهت متن و محتوا هم دارای مشکل اعتقادی نیست و مخالف مبانی و اصول اعتقادی شیعه نیست؛ به علاوه، اجمالاً مى‏دانیم جنّ، گاهى در زندگى انسان تأثیر گذاشته و برخى از انسان‌ها نیز در زندگى جنّیان مؤثر می‌باشند. و بر حسب روایات دیگری که نقل شده است؛ آنان‏ با انبیا و ائمه(ع) ارتباط داشته‌اند، که این روایت یکی از آنان است. لذا جنّیان می‌توانند با برخى از انسان‌ها ارتباط برقرار کنند. همان‌طور که در این روایت بیان شده است؛ هام بن هیم –که یکی از جنّیان از نسل شیطان بود- به وسیله حضرت نوح(ع) توبه کرد. و به ملاقات پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) رسید و با آنها ارتباط برقرار کرد.[9] در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس از اهل بهشت است.[10]     [1]. علامه مجلسى‏، حیاة القلوب‏، ج 3، ص 635، انتشارات سرور، قم، چاپ ششم، 1384ش. [2]. ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 175 – 176، مکتبة النینوى الحدیثة، تهران، چاپ اول، بی‌تا؛ بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق: قلعجى، عبد المعطى، ج 5، ص 418 – 420، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1405ق؛ عسقلانی، احمد بن على بن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، على محمد، ج 6، ص 408، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [3]. حجر، 27: «و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم»؛ ر.ک: قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوى جزائرى، طیب، ج 1، ص 375، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ شریف لاهیجى، محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجى، تحقیق: حسینى ارموى(محدث)، میر جلال الدین، ج 2، ص 667 – 668، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش.   [4]. تهامه؛ سرزمینی است هموار و ساحلی که از سمت شمال از شبه جزیره سینا تا نواحی یمن جنوبی امتداد دارد. شهرهای مکه، نجران، جدّه، صفا در این منطقه واقع است. به مکه معظمه به همین دلیل، تهامه نیز گفته می‌شود. در این سرزمین قبائلی نیز پیش از اسلام زندگی می‌کردند. کوهی نیز در این ناحیه وجود دارد که به کوه تهامه معروف است. لغت نامه دهخدا؛ و ر.ک: الحمیرى، محمد بن عبد المنعم، الروض المعطار فى خبر الاقطار، ص 141، مکتبة لبنان، بیروت، چاپ دوم، 1984م؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2، ص 63 و 64، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.    [5]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، محقق و مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى،‏ ج 1، ص 98 – 99، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق؛ راوندى، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 856 – 858، مؤسسه امام مهدى(عج)، قم، چاپ اول، 1409ق. [6]. تفسیر القمی، ج 1، ص 376؛ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 858؛ ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، محقق و مصحح: شکرچى، على، ص 223، ‏مکتبة الأمین، قم، چاپ اول، 1423ق؛ فیض کاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسیر الصافی، محقق و مصحح: اعلمى، حسین‏، ج 3، ص 107، مکتبة الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415ق؛ العروسى الحویزى، عبد على بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 3، ص 8،‏ انتشارات اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق. [7]. الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، ص 223.  [8]. این کتاب نوشته محمد بن حسن صفار (متوفی 290 ق) از علماى شیعه امامیه و صحابى امام حسن عسکرى(ع) است که درباره شناخت ائمه و خصوصیات امام نوشته شده است. [9]. براى آگاهى بیشتر ر. ک: شاه زالدین، اعداد ولى زاربن، الجن فى الکتاب و السنّة، دارالبشائر الاسلامیة، بیروت، چاپ اول، 1996م؛ على مهنّا، عبدالامیر، الجن فى القرآن و السنّة، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1992 م؛ الرفاعى، عبدالرحمن محمد، الجن بین الاشارات القرآنیة و علم الفیزیاء، مکتبة مربوسى الصغیر، چاپ اول 1997م؛ رجالى تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، نشر نبوغ؛ خداکرمى، ابوعلى، دانستنی‌هایى درباره جن. [10]. الجعفریات (الأشعثیات)، ص 176؛ الإصابة فى تمییز الصحابة، ج 6،
ر دیگر هام آمد و بر رسول خدا(ص) سلام داد و خداحافظى کرد و برگشت. و دیگر پیامبر(ص)را ندید تا این‌که آن حضرت از دنیا رفت.[5] و در برخی منابع دیگر در ادامه روایت چنین آمده که؛ هام در لیلة الهریر، به نزد حضرت على(ع) آمد.[6] همچنین در برخی دیگر از منابع آمده است که او در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) کشته شد.[7] در سلسله سند این روایت که کامل‌ترین آن در «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم‏»[8] وجود دارد، این راویان هستند: «إبراهیم بن هاشم»، «إبراهیم بن إسحاق»، «عبد اللَّه بن حَمّاد» و «عمرو بن یزید بَیّاع السّابری»‏ که همه توثیق شده‌اند و حتی برخی از آنها جلیل القدر می‌باشند. از جهت متن و محتوا هم دارای مشکل اعتقادی نیست و مخالف مبانی و اصول اعتقادی شیعه نیست؛ به علاوه، اجمالاً مى‏دانیم جنّ، گاهى در زندگى انسان تأثیر گذاشته و برخى از انسان‌ها نیز در زندگى جنّیان مؤثر می‌باشند. و بر حسب روایات دیگری که نقل شده است؛ آنان‏ با انبیا و ائمه(ع) ارتباط داشته‌اند، که این روایت یکی از آنان است. لذا جنّیان می‌توانند با برخى از انسان‌ها ارتباط برقرار کنند. همان‌طور که در این روایت بیان شده است؛ هام بن هیم –که یکی از جنّیان از نسل شیطان بود- به وسیله حضرت نوح(ع) توبه کرد. و به ملاقات پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) رسید و با آنها ارتباط برقرار کرد.[9] در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس از اهل بهشت است.[10]     [1]. علامه مجلسى‏، حیاة القلوب‏، ج 3، ص 635، انتشارات سرور، قم، چاپ ششم، 1384ش. [2]. ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 175 – 176، مکتبة النینوى الحدیثة، تهران، چاپ اول، بی‌تا؛ بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق: قلعجى، عبد المعطى، ج 5، ص 418 – 420، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1405ق؛ عسقلانی، احمد بن على بن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، على محمد، ج 6، ص 408، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [3]. حجر، 27: «و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم»؛ ر.ک: قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوى جزائرى، طیب، ج 1، ص 375، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ شریف لاهیجى، محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجى، تحقیق: حسینى ارموى(محدث)، میر جلال الدین، ج 2، ص 667 – 668، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش.   [4]. تهامه؛ سرزمینی است هموار و ساحلی که از سمت شمال از شبه جزیره سینا تا نواحی یمن جنوبی امتداد دارد. شهرهای مکه، نجران، جدّه، صفا در این منطقه واقع است. به مکه معظمه به همین دلیل، تهامه نیز گفته می‌شود. در این سرزمین قبائلی نیز پیش از اسلام زندگی می‌کردند. کوهی نیز در این ناحیه وجود دارد که به کوه تهامه معروف است. لغت نامه دهخدا؛ و ر.ک: الحمیرى، محمد بن عبد المنعم، الروض المعطار فى خبر الاقطار، ص 141، مکتبة لبنان، بیروت، چاپ دوم، 1984م؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2، ص 63 و 64، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.    [5]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، محقق و مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى،‏ ج 1، ص 98 – 99، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق؛ راوندى، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 856 – 858، مؤسسه امام مهدى(عج)، قم، چاپ اول، 1409ق. [6]. تفسیر القمی، ج 1، ص 376؛ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 858؛ ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، محقق و مصحح: شکرچى، على، ص 223، ‏مکتبة الأمین، قم، چاپ اول، 1423ق؛ فیض کاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسیر الصافی، محقق و مصحح: اعلمى، حسین‏، ج 3، ص 107، مکتبة الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415ق؛ العروسى الحویزى، عبد على بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 3، ص 8،‏ انتشارات اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق. [7]. الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، ص 223.  [8]. این کتاب نوشته محمد بن حسن صفار (متوفی 290 ق) از علماى شیعه امامیه و صحابى امام حسن عسکرى(ع) است که درباره شناخت ائمه و خصوصیات امام نوشته شده است. [9]. براى آگاهى بیشتر ر. ک: شاه زالدین، اعداد ولى زاربن، الجن فى الکتاب و السنّة، دارالبشائر الاسلامیة، بیروت، چاپ اول، 1996م؛ على مهنّا، عبدالامیر، الجن فى القرآن و السنّة، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1992 م؛ الرفاعى، عبدالرحمن محمد، الجن بین الاشارات القرآنیة و علم الفیزیاء، مکتبة مربوسى الصغیر، چاپ اول 1997م؛ رجالى تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، نشر نبوغ؛ خداکرمى، ابوعلى، دانستنی‌هایى درباره جن. [10]. الجعفریات (الأشعثیات)، ص 176؛ الإصابة فى تمییز الصحابة، ج 6،
46.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ قسمت اول 💥روایت کامل ظهور از قیام سفیانی تا ظهور امام مهدی 🎞تهیه شده در رسانه زمان موعود ❌خروج سفیانی ❌خروج یمانی ❌صیحه اسمانی ❌خسف بیدا ❌کشته شدن نفس زکیه اللهم عجل لولیک الفرج
49.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ قسمت دوم 💥روایت کامل ظهور از قیام سفیانی تا ظهور امام مهدی 🎞تهیه شده در رسانه زمان موعود ❌خروج سفیانی ❌خروج یمانی ❌صیحه اسمانی ❌خسف بیدا ❌کشته شدن نفس زکیه اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از ایستگاه روضه
دعای‌سمات۩فرهمند.mp3
3.69M
💠🌷 دعای سمات 🎙 با نوای محسن فرهمند این دعا معروف به دعای شبوّر [دعای عطا و بخشش] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهای مشهور است و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت می‌نمودند. ❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️ ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات خاصه امام رضا (ع) ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻼَﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ
‌〽️مهدی شناسی 422 💢ﻣُﺤْﺘَﺠِﺐٌ ﺑِﺬِﻣَّﺘِﻜُﻢ 🔹زیارت جامعه کبیره🔹 ◀️ﻣﻦ ﺁﻥ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻡ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺭ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﻭ ﺫﻣﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻥ ﺷﻤﺎ،ﺑﺎ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺷﻤﺎ. ◀️ﺫﻣّﻪ ﭼﻨﺪ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ:‌ 1⃣ ﺫﻣﻪ ﺁﻥ ﭼﻴزیسﺖ ﻛﻪ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﺣﻔﻆ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺷﻮﺩ. 2⃣ﺫﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﺳﺖ. ◀️ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺍﻭﻝ ﻳﻌنﻲ ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻭﺍﺟﺐ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻳﺪ ﺗﺎ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ،ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ. ◀️ﻣﻦ ﺩﺭ ﺫﻣﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺴﺘﻮﺭ ﻣﻲ‌ﻣﺎﻧﻢ. ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﺳﭙﺎﺭﻡ ﺣﻔﺎﻇﺘﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ. ﻣﻦ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﺼﻮﻧﻴﺘﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻡ ﺍﻣّﺎ ﺷﺮﻁ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﭙﺎﺭﻡ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﺟﺐ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ. ◀️ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺫﻣﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼ‌ﻣﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌‌ﮔﻴﺮﺩ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺟﺎﻧﺶ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﻣﻲ‌ﻣﺎﻧﺪ.ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﭘﺲ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﻇﺎﻫﺮ ﻭ ﺑﺎﻃﻨﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ. ◀️ﺍﮔﺮ ﺫﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻋﺒﺪ بگیریم،ﻳﻌﻨﻲ ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ ﻭ ﻣﺼﻮﻧﻴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻡ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺍﺫﻳﺘﻢ ﻧﻜﻨﺪ ﻋﺒﺪ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻡ.(ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﻋﺒﻮﺩﻳﺖ:ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮ ﻣﺤﺾ ﺧﺪﺍﻳﻴﺪ )
💐روز میلادِ شما ، بوسه زنم بر دستِ «پدری»را که به من نوکریت را آموخت 💐🌸💐 🌸روز اول دو حرف یادمان دادند: «آ» و «ب». ولی ما از همین دو حرف، واژه واژه عشق ساختیم. 💐حالا به یاد آن روزهای کودکی تو برایم گوارایی مثل «آب» و آغوشت پناه من است مثل «بابا» ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که در یک روز صدبار بگوید: رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِِ وَ اَهلِ بَیته خداوند صد حاجت او را بر می‌آورد که سى تاى آن مربوط به دنیا و هفتاد تاى آن مربوط به آخرت است 📚(ثواب الاعمال ، ص ۳۴۱)
🔊 چرا دوره زمانی، از شب سیزدهم تا غروب پانزدهم هر ماه را ایّام البِیض، نامیده اند؟ به سه روز سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمري، ايام‌البيض گفته مي‌شود. در روايت ذيل، دليل اين نامگذاري و اهميت اين ايّام در هر ماه بيان شده است. عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ: سَأَلْتُ ابْنَ‌مَسْعُودٍ عَنْ ايام‌البيض مَا سَبَبُهَا وَ كَيْفَ سَمِعْتَ؟ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلّي‌الله‌عليه‌وآله يَقُولُ: إنَّ آدَمَ لَمَّا عَصَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَادَاهُ مُنَادٍ مِنْ لَدُنِ الْعَرْشِ: يَا آدَمُ! اخْرُجْ مِنْ جِوَارِي، فَإنَّهُ لَا يُجَاوِرُنِي أَحَدٌ عَصَانِي، فَبَكَى وَ بَكَتِ الْمَلَائِكَةُ، فَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَيْهِ جَبْرَئِيلَ فَأَهْبَطَهُ إلَى الْأَرْضِ مُسْوَدّاً، فَلَمَّا رَأَتْهُ الْمَلَائِكَةُ ضَجَّتْ وَ بَكَتْ وَ انْتَحَبَتْ وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ! خَلْقاً خَلَقْتَهُ وَ نَفَخْتَ فِيهِ مِنْ رُوْحِكَ وَ أَسْجَدْتَ لَهُ مَلَائِكَتَكَ، بِذَنْبٍ وَاحِدٍ حَوَّلْتَ بَيَاضَهُ سَوَاداً! فَنَادَاهُ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: صُمْ لِرَبِّكَ الْيَوْمَ، فَصَامَ فَوَافَقَ يَوْمَ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنَ الشَّهْرِ فَذَهَبَ ثُلُثُ السَّوَادِ، ثُمَّ نُودِيَ يَوْمَ الرَّابِعَ عَشَرَ أَنْ صُمْ لِرَبِّكَ الْيَوْمَ، فَصَامَ فَذَهَبَ ثُلُثَا السَّوَادِ، ثُمَّ نُودِيَ فِي يَوْمِ خَمْسَةَ عَشَرَ بِالصِّيَامِ، فَصَامَ وَ قَدْ ذَهَبَ السَّوَادُ كُلُّهُ. فَسُمِّيَتْ أيّامَ‌البِيضِ لِلَّذِي رَدَّ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ عَلَى آدَمَ مِنْ بَيَاضِهِ، ثُمَّ نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: يَا آدَمُ! هَذِهِ الثَّلَاثَةُ أَيَّامٍ جَعَلْتُهَا لَكَ وَ لِوُلْدِكَ، مَنْ صَامَهَا فِي كُلِّ شَهْرٍ فَإنَّمَا صَامَ الدَّهْرَ. (بحارالأنوار، ج 97، ص97به نقل از علل الشرایع) زر بن حبيش مى‏گويد: از ابن‌مسعود راجع به ايام‌البيض سؤال كرده و گفتم: سبب ناميدن اين ايّام به «ايام‌البيض» چيست و چه شنيده‏اى؟ ابن‌مسعود گفت: از نبىّ اكرم صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله شنيدم كه مى‏فرمود: هنگامى كه حضرت آدم عليه‌السلام عصيان پروردگارش را نمود، منادى از عرش ندا داد: اى آدم! از جوار رحمت من بيرون شو، زيرا كسى كه عصيان مرا كند در جوار من جاي نخواهد داشت. حضرت آدم گريست و فرشتگان نيز گريستند، پس حق عزّوجل جبرئيل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئيل حضرت آدم را در حالى كه سر تا پا سياه شده بود به زمين فرود آورد. فرشتگان وقتى حضرت آدم عليه‌السلام را با اين هيئت ديدند به ضجّه در آمده و گريستند و سخت ناليده و به درگاه حق تعالى عرضه داشتند: پروردگارا! مخلوقى را آفريدى و از روح خود در او دميدى و فرشتگانت را به سجده كردنش امر نمودى، حال با يك گناه رنگ سفيدش را به سياهى مبدّل فرمودى! منادى از آسمان ندا كرد: اي آدم! امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليه‌السلام آن روز را كه موافق با روز سيزدهم از ماه بود روزه گرفت، پس يک سوم از سياهى حضرت آدم محو و زائل گشت. سپس منادى در روز چهاردهم نداء كرد: امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليه‌السلام آن روزه را هم روزه گرفت و يک سوم ديگر از سياهى زائل گرديد. روز پانزدهم باز منادى نداء كرد و حضرتش را به گرفتن روزه دعوت نمود. حضرت آدم آن روز را هم روزه گرفت و يک سوم ديگرش نيز سفيد گشت ‏و بدين ترتيب تمام سياهى او زائل گرديد، و به همين دليل اين ايّام به ايّام ‌البيض موسوم شد، زيرا در همين ايّام حق تعالى سفيدى حضرت آدم را به وى بازگرداند. سپس منادى از آسمان ندا كرد: اى آدم! اين سه روز را براى تو و فرزندانت قرار دادم. كسى كه اين ايّام را در هر ماه روزه بدارد گويا تمام دهر را روزه گرفته است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌖😷 پاداش احیا در شب های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب و روزه روزهای آن عَنِ الرَّسُولِ صلّی الله علیه و آله ‏أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ رَجَبٍ وَ قَامَ لَيَالِيَهَا فِي أَوْسَطِهِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ وَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ خَمْسَ عَشْرَةَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا عَلَى التَّوْبَةِ النَّصُوح، وَ يُغْفَرُ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ صَامَهُ سَبْعُونَ كَبيرَةً، وَ يُقْضَى لَهُ سَبْعُونَ حاجَةً عِنْدَ الْفَزَعِ الأكْبَرِ، وَ سَبْعُونَ حاجَةً إذَا دَخَلَ قَبْرَهُ، وَ سَبْعُونَ حاجَةً إذا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ، وَ سَبْعُونَ حاجَةً إذا نُصِبَ الْميزانُ، وَ سَبْعُونَ حاجَةً عِنْدَ الصِّراطِ.‏ (إقبال ‏الأعمال، ص156) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس سه روز سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه بگیرد و شب های این روزها را به شب زنده داری بپردازد، از دنیا خارج نمی شود مگر با توبه نصوح، و به ازای هر روزی که روزه گرفته باشد هفتاد گناه کبیره وی آمرزیده می شود ؛ هفتاد حاجت وی در هنگام فزع اکبر، هفتاد حاجت وی در هنگام خروج از قبر، هفتاد حاجت وی در هنگام سنجش اعمال در موقف میزان، و هفتاد حاجت وی در موقف عبور از صراط برآورده خواهد شد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
❤️💎هرکس امیرالمؤمنین علیه السلام را دوست داشته باشد (4) قَالَ العَسکَريُّ علیه السلام: قَالَ الْبَاقِرُ علیه السلام: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله: لَوْ أَبْغَضَ عَلِيّاً أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ لَأَهْلَكَهُمُ اللهُ بِبُغْضِهِ، وَ لَوْ أَحَبَّهُ الْكُفَّارُ أَجْمَعُونَ لَأَثَابَهُمُ اللهُ عَنْ مَحَبَّتِهِ بِالْخَاتِمَةِ الْمَحْمُودَةِ بِأَنْ يُوَفِّقَهُمْ لِلْإِيمَانِ‏ ثُمَّ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ. ... مَا وُضِعَ حُبُّ‏ عَلِيٍ‏ فِي مِيزَانِ أَحَدٍ إِلَّا رَجَحَ عَلَى سَيِّئَاتِهِ، وَ لَا وُضِعَ بُغْضُهُ فِي مِيزَانِ أَحَدٍ إِلَّا رَجَحَ عَلَى حَسَنَاتِهِ. (التفسير الإمام العسكري عليه السلام، ص20-21) حضرت عسکری علیه السلام از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: اگر اهل آسمان ها و زمین ها، با علی علیه السلام دشمنی می کردند، به خاطر دشمنی آنها، خداوند همه آنها را هلاک می کرد. و اگر همه کفّار -به اتّفاق- علی علیه السلام را دوست داشتند، خداوند به خاطر محبّت آنها و به منظور پاداش دادن به ایشان پایان نیکویی را برای آنها قرار  می داد و توفیق ایمان را نصیبشان می کرد و سپس آنها را به خاطر رحمتش به بهشت وارد می کرد. محبّت علی علیه السلام در میزان کسی قرار داده نمی شود، مگر آن که کفّه محبّتش بر کفّه بدی هایش برتری و غلبه خواهد داشت، و بغض و دشمنی علی علیه السلام در میزان کسی قرار داده نمی شود، مگر آن که کفّه بغض او بر کفّه کارهای نیکش برتری و غلبه خواهد داشت. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ‏: أَنْفَعُ مَا يَكُونُ حُبُّ عَلِيٍّ‏ لَكُمْ إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ الْحُلْقُوم‏. (دعائم الإسلام، ج‏1، ص72) حضرت باقر علیه السلام فرمود: نافع ترین جایگاهی که محبّت علی علیه السلام به درد شما بخورد، هنگامی است که جانتان به حلقوم و گلویتان می رسد. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله:‏ حُبُّ‏ عَلِيِ‏ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَأْكُلُ الذُّنُوبَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ. (فضائل الشيعة، ص12) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: محبّت علیّ بن أبیطالب، گناهان را می خورد، همان گونه که آتش، هیزم را می خورد (و از بین می برد). عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله قال:‏ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوَازٌ وَ جَوَازُ الصِّرَاطِ حُبُّ‏ عَلِيِ‏ بْنِ أَبِي طَالِب‏. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج‏2، ص156) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: برای هر کاری جوازی لازم است و جواز (عبور از) صراط، محبّت علیّ بن أبیطالب است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»