eitaa logo
@Imam7tom
394 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
کانال امام موسی کاظم علیه االسلام حاوی مطالب مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ۱۲ محرم، ورود اهل بیت به کوفه 1⃣ ▪️ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ ﻣﺤﺮﻡ، ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻛﻮﻓﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻫل بیت ﺑﻪ ﻛﻮﻓﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺳﺮﻫﺎﻱ ﺷﻬﺪﺍ ﻛﻪ ﻗﺒﻠﺎ ﺍﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﻴﺰﻩ‌ﻫﺎ ﻧﺼﺐ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﺍﺩﻩ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺳﺮﺍﺀ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﻨﺪ، ﺗﺎ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻏﻠﺒﻪ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺮﺱ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﻮﺩ. ﻣﺮﺩﻡ ﻛﻮﻓﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻨﺪ. 🔥ﺍﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺑﻬﻤﺮﺍﻩ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﭘﻴﻤﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﻛﻮﻓﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﻮﻓﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﺷﺎﻱ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺭﺍﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﺯﻧﻲ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﻮﻓﻪ ﺳﺮﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﻦ ﺃﻱ ﺍﻟﺄﺳﺎﺭﻱ ﺃﻧﺘﻦ؟ ﻓﻘﻠﻦ: ﺃﺳﺎﺭﻱ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ»➖«ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﻛﺪﺍﻡ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺍﻳﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪﻳﻢ». ﺯﻥ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ، ﺍﺯ ﺑﺎﻡ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ، ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﺭﻭﺳﺮﻱ ﺩﺍﺷﺖ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻮﺷﻴﺪﻧﺪ. چون داخل كوفه شدند، اهل كوفه حضرت امام زين العابدين عليه السّلام را ديدند بسيار رنجور و نحيف است و دست مباركش را در گردن غل كرده اند، و مخدّرات عصمت را بر شتران برهنه سوار كرده اند، صدا به نوحه و شيون و گريه بلند كردند. حضرت به آواز ضعيف فرمود كه: شما بر ما نوحه و گريه مى كنيد، پس كه ما را كشته است؟! 📚جلاء العیون، مجلسی ره، ص ۹۵۸، به نقل از منابع متقدم 📝 ادامه دارد...
🏴 ۱۲ محرم، ورود اهل بیت به کوفه 2⃣ 💢 خطبه خوانی زینب کبری سلام الله علیها در کوفه.... ▪️زينب دختر اميرالمؤمنين علیهماالسلام اشاره كرد بسوى مردم كه خاموش شويد و با آن شدّت و اضطراب چنان سخن مى گفت كه گويا از زبان حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام سخن مى گويد. پس بعد از اداى محامد الهى و درود بر حضرت رسالت پناهى، و صلوات بر اهل بيت اخيار و عترت اطهار فرمود: امّا بعد اى اهل كوفه و اهل غدر و مكر و حيله، آيا شما بر ما مى گرييد؟هنوز آب ديده ما از جور شما جاری است و ناله ما از ستم شما ساكن نگرديده. مَثَل شما مَثَل آن زن است كه رشته خود را محكم مى تابيد و باز مى گشود و شما نيز رشته ايمان خود را گسستيد و به كفر خود برگشتيد. و نيست در ميان شما مگر دعواى بى اصل و سخن باطل و تملّق فرزند كنيزان و عيبجوئى دشمنان. و نيستيد مگر مانند گياهى كه در زباله دانها رويد، يا نقره اى كه آرايش قبرى كرده باشند. بد توشه اى براى خود به آخرت فرستاديد و خود را مخلّد در جهنّم گردانيديد. آيا شما بر ما گريه و ناله مى كنيد، خود ما را كشته ايد و بر ما مى گرييد؟ بلى و اللَّه بايد كه بسيار بگرييد و كم خنده كنيد و عيب و عار ابدى بر خود خريديد و لوث اين عار با هيچ آبى از جامه شما زايل نخواهد شد. به چه چيز تدارك مى توان كرد كشتن جگرگوشه خاتم پيغمبران و سيّد جوانان بهشت را؟ كسى را كشتيد كه مصاحب برگزيدگان شما و روشن كننده حجّت شما بود. در هر مشکلی به او پناه مى برديد و دين و شريعت خود را از او مى آموختيد. لعنت بر شما كه بد گناهى كرديد، و خود را از رحمت خدا نااميد گردانيديد و زيانكار دنيا و آخرت شديد و مستحقّ عذاب الهى گرديديد و مذلّت و مسكنت براى خود خريديد. بريده باد دستهاى شما. واى بر شما اى اهل كوفه چه جگرگوشه‌ها از حضرت رسالت پاره پاره كرديد، و چه پردگيان از مخدّرات او بى ستر كرديد. و چه خونها از فرزندان برگزيده او ريختيد و چه حرمتها از او ضايع كرديد. كار قبيح رسوائى چند كرديد كه زمين و آسمان را فرو گرفت. آيا تعجّب كرديد كه از آسمان خون باريد؟ آنچه در آخرت بر شما ظاهر خواهد گرديد از آثار اين اعمال عظيم تر خواهد بود. يارى كرده نخواهيد شد به مهلت خدا. مغرور مشويد كه او به معاقبه عاصيان مبادرت نمى نمايد و نمیترسيد كه هنگام انتقام او بگذرد و پروردگار شما در كمينگاه گناهكاران است. راوى گفت: به خدا سوگند كه مردم را از سخنان آن جگرگوشه فاطمه زهرا غوغایی رو داد و بر حال خود مى گريستند و دستهاى خود را به دندان مى گزيدند. مرد پيرى در پهلوى من ايستاده بود و چندان گريست كه ريش او تر شد و مى گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پيران شما بهترين پيرانند، و جوانان شما بهترين جوانانند، و زنان شما بهترين زنانند، و اولاد شما بهترين اولادند، هرگز خوار نمى شويد و مغلوب نمى گرديد، و بزرگى شما را كسى سلب نمى تواند كرد. 📜 جلاء العیون، مجلسی ره، به نقل از منابع متقدم. 📝 ادامه دارد...
🏴 ۱۲ محرم، ورود اهل بیت به کوفه 3⃣ 💢 خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه ... ▪️حضرت امام زين العابدين عليه السّلام اشاره كرد بسوى مردم كه ساكت شويد و بر پاى ايستاد و حمد و ثناى حق تعالى ادا كرد و درود بسيار بر حضرت رسالت و اهل بيت كرام آن حضرت فرستاد. پس حضرت فرمود كه: ايّها النّاس هر كه مرا میشناسد که میشناسد و هر كه مرا نشناسد بداند كه منم على بن الحسين بن على بن أبي طالب. منم پسر آنكه او را بى تقصير و جرمى در كنار فرات ذبح كردند. منم پسر آنكه هتك حرمت او نمودند و مالش را به غارت بردند و عيالش را اسير كردند. منم فرزند آنكه او را در راه خدا سر بريدند. و همين فخر مرا بس است. ايّها النّاس سوگند مى دهم شما را به خدا كه آيا مى دانيد كه نامه‌ها به پدر من نوشتيد و عهد و پيمانها به او نوشتيد و با او بيعت كرديد و در آخر كار با او كارزار كرديد و دشمن را بر او مسلّط گردانيديد. پس لعنت بر شما باد بر آنچه براى خود به آخرت فرستاديد، بد رأيى براى خودپسنديديد. به كدام ديده نظر بر روى حضرت رسالت خواهيد كرد؟ روزى كه به شما گويد كه عترت مرا كشتيد و هتك حرمت من كرديد و شما از امّت من نيستيد. پس باز صداى گريه از هر جانب بلند شد و به يكديگر مى گفتند كه: هلاك شده ايد و نمى دانيد. چون صداى فغان حاضران كم شد حضرت فرمود: خدا رحمت كند كسى را كه نصيحت مرا قبول كند و حفظ نمايد وصيّت مرا در حقّ خدا و رسول و اهل بيت او زيرا كه ما در تبليغ رسالت تأسّى به حضرت رسالت لازم است. چون حاضران اين سخن را شنيدند همه فرياد بر آوردند كه: يابن رسول اللَّه ما همه سخن تو را مى شنويم و حرمت تو را مى شناسيم و خواهان خدمت تو هستيم. هر چه مى خواهى بفرما كه فرمانبردار توئيم و هر كه با تو جنگ كند با او جنگ مى كنيم و هر كه با تو صلح كند با او صلح مى كنيم و طلب خونهاى تو از ستمكاران تو مى كنيم. حضرت فرمود: هيهات هيهات اى غدّاران و مكّاران، ديگر ما از شما بازى نمى خوريم و دروغهاى شما را باور نمى كنيم. مى خواهيد با من نيز چنان كنيد كه با پدرانم كرديد! نه به حقّ خداوند آسمانها كه اعتماد بر گفتار شما نمى كنم. چگونه باور كنم دروغهاى بى فروغ شما را و هنوز جراحت دلهاى ما خوب نشده است! پدرم و اهل بيت او ديروز به مكر شما كشته شدند و هنوز فراموش نكرده‌ام مصيبت حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مصيبت پدر و برادر و خويشان خود را و تا حال تلخى آن مصيبتها در كام من است و آتش آن محنتها در سينه ‌ام مشتعل است. با شما سر به سر راضيم كه نه از ما باشيد و نه بر ما. پس شعرى چند در مرثيه امام مظلوم و بيان شقاوت كفر و شدّت عذاب قاتلان آن حضرت خواند و ساكت شد.🏴 📜 جلاء العیون، مجلسی ره، ص ۹۶۴، به نقل از منابع متقدم.
🔍 مروری بر جنایات ابن زیاد (زنازاده لعنه الله) در کوفه، نسبت به اهل بیت امام حسین علیه السلام 🔻شیخ صدوق رحمه الله بسندش روایت می‌کند: لَمَّا جِيءَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَمَرَ فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي طَسْتٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ جَعَلَ يَضْرِبُ بِقَضِيبٍ فِي يَدِهِ عَلَى ثَنَايَاهُ وَ يَقُولُ لَقَدْ أَسْرَعَ الشَّيْبُ إِلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ مَهْ فَإِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَلْثِمُ حَيْثُ تَضَعُ قَضِيبَكَ فَقَالَ يَوْمٌ بِيَوْمِ بَدْرٍ ثُمَّ أَمَرَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَغُلَّ وَ حُمِلَ مَعَ النِّسْوَةِ وَ السَّبَايَا إِلَى السِّجْنِ وَ كُنْتُ مَعَهُمْ فَمَا مَرَرْنَا بِزُقَاقٍ إِلاَّ وَجَدْنَاهُ مَلاَءً رِجَالاً وَ نِسَاءً يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ يَبْكُونَ فَحُبِسُوا فِي سِجْنٍ وَ طُبِّقَ عَلَيْهِمْ... ✍🏻 حاجبِ ابن زياد لعنه الله گوید: چون سر حسين (عليه السّلام) را براى ابن زياد آوردند، دستور داد آن را در طشتى طلا برابرش نهادند و با چوب دستى به دندانهايش ميزد!!! و ميگفت: زود پير شدى اى اباعبداللّه❗️مردى از حاضران گفت: من رسول خدا را ديدم كه جاى چوب دستى تو را ميبوسيد! جواب گفت: امروز به تلافی روز بدر است؛ سپس دستور داد على بن الحسین (عليهم السلام) را به زنجير كشيدند و با زنها و اسيران به زندان بردند و من همراهشان بودم. به هر كوچه رسيديم، از زن و مرد پر بود و همه سيلى به رخ ميزدند و ميگريستند؛ آن‌ها را به زندان افكندند و درب به روى آنها بستند. ثُمَّ إِنَّ اِبْنَ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ دَعَا بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ النِّسْوَةِ وَ أَحْضَرَ رَأْسَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ كَانَتْ زَيْنَبُ ابْنَةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِيهِمْ فَقَالَ اِبْنُ زِيَادٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَحَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ وَ أَكْذَبَ أَحَادِيثَكُمْ فَقَالَتْ زَيْنَبُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِمُحَمَّدٍ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً إِنَّمَا يَفْضَحُ اللَّهُ الْفَاسِقَ وَ يُكَذِّبُ الْفَاجِرَ قَالَ كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَتْ كَتَبَ إِلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ۶۵ فَتَتَحَاكَمُونَ عِنْدَهُ فَغَضِبَ اِبْنُ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ عَلَيْهَا وَ هَمَّ بِهَا فَسَكَّنَ مِنْهُ عَمْرُو بْنُ حُرَيْثٍ فَقَالَتْ زَيْنَبُ يَا اِبْنَ زِيَادٍ حَسْبُكَ مَا ارْتَكَبْتَ مِنَّا فَلَقَدْ قَتَلْتَ رِجَالَنَا وَ قَطَعْتَ أَصْلَنَا وَ أَبَحْتَ حَرِيمَنَا وَ سَبَيْتَ نِسَاءَنَا وَ ذَرَارِيَّنَا فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ لِلاِشْتِفَاءِ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ. فَأَمَرَ اِبْنُ زِيَادٍ بِرَدِّهِمْ إِلَى السِّجْنِ وَ بَعَثَ الْبَشَائِرَ إِلَى النَّوَاحِي بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ أَمَرَ بِالسَّبَايَا وَ رَأْسِ الْحُسَيْنِ فَحُمِلُوا إِلَى اَلشَّامِ فَلَقَدْ حَدَّثَنِي جَمَاعَةٌ كَانُوا خَرَجُوا فِي تِلْكَ الصُّحْبَةِ أَنَّهُمْ كَانُوا يَسْمَعُونَ بِاللَّيَالِي نَوْحَ الْجِنِّ عَلَى الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى الصَّبَّاحِ... ✍🏻 سپس ابن زياد لعنه الله، على بن الحسين و زنان (علیهم السلام) را با رأس مطهر حسين (عليه السلام‌) احضار كرد و زينب دختر على (عليهم السلام) با آنها بود؛ ابن زياد گفت حمد خدایی را كه شما را رسوا كرد و احاديث شما را دروغ از آب درآورد!!! زينب عليها السلام فرمود: حمد خدایی را كه ما را به محمد صلی الله علیه و آله گرامى داشت و بخوبى پاكيزه كرد، همانا فاسق رسوا شود و فاجر دروغ گويد. ابن زیاد گفت: خدا با شما خاندان چه كرد⁉️ زینب عليها السلام فرمود: سرنوشت آنها شهادت بود و به آرامگاه خود برآمدند و محققا خداوند متعال تو را با آنها روبرو كند و نزد او محاكمه شويد. ابن زياد خشم كرد و قصد كُشتن زينب عليها السلام را نمود و عمرو بن حريث او را آرام ساخت. زينب عليها السلام فرمود: آنچه از ما كُشتى تو را بس است، مردان ما را كُشتى و ريشه ما را كَندى و حريم ما را مباح شمردى و زنان ما را اسير كردى با كودكان ما، اگر مقصودت خنک شدن دلت بود تو را كافى است! ابن زياد دستور داد آنها را باز به زندان بردند و مژده كشتن حسين (علیه السلام) را به اطراف نوشت و دستور داد اسيران را با رأس حسين (عليه السلام) به شام برند. جمعى كه با آنان رفته بودند، گفتند: شبها نوحه جن را تا صبح برای آنان ميشنيدند... 📓 أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ٣