#معرفی_استاد
«استاد مهدی کرد فیروزجائی»
نویسنده و مدرّس نویسندگی با آثار چاپ شده در انتشارات های گوناگون 👇
#معرفی_استاد
استاد حسین مجاهد، با احترام.
🔹تحصیلات حوزوی : سطح 4
🔹تحصیلات دانشگاهی : کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی
🦋تخصص در گروه سنی : کودک, نوجوان
✍️عناوین شغلی : کارشناس علوم دینی, پژوهشگر, نویسنده, فیلمنامه نویس, مربی کودکان, مربی نوجوانان
🖊سوابق کاری : مدرس حوزه علمیه، معلم هنر خلاق و انشا در دبستان ها، مدرس داستان نویسی تمرین محور، مبلغ و خطیب
🖌مشغول به فعالیت در : نویسنده داستان های فکری معرفتی برای کودک نوجوان
📝تالیفات : داستان دوقلوها/داستان شهید سعید/دو داستان چاپ شده. ۶۶ داستان کودک. ۳۵ داستانک. ۲ فیلمنامه کوتاه
📚پروژه ها : پایان نامه راهکارهای افزایش دقت در قرآن/آموزش داستان تمرین محور
🔆افتخارات و جوایز : برگزیده جشنواره حبیب حرم، داستان شهید سعید/ برگزیده جشنواره آرامش بهاری/ برگزیده جشنواره قران و معارف/جشنواره ققنوس
✅اختراعات و نوآوری ها : داستان بدون آموزش و تماما مبتنی بر تمرین های قدم به قدم
💯دورههای گذرانده شده : ادبیات کودک، داستان کودک، نشریه نگاری، اتاق تجربه، رمان نویسی، نویسندگی خلاق، وبلاگ نویسی، ساخت اپلیکیشن، مشاوره خانواده
❇️دورههایی که میتوانید تدریس کنید : نویسندگی خلاق، داستان کودک
@anarstory
جیمز اسکات بل معتقد است: «قبل از انتخاب بهترین سوژه برای نوشتن رمان بهتر است اول صد سوژه را یادداشت کنیم و بعد آنهایی که ما را به هر دلیلی جذب نمیکنند دور بریزیم.»
#تمرین11
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
آشنایی با جنبههای مختلف رمان
اصطلاحاتی برای نوشتن رمان وجود دارد که آشنایی با آنها به شما کمک میکند تا چارچوبی قوی برای نوشتن پیدا کنید. چارچوبی که میتواند به رمان شکل استاندارد بدهد، متن را در مسیر نگه دارد و از رفتن ذهن شما به بیراهه جلوگیری کند. در اینجا مهمترین اصطلاحات را باهم مرور میکنیم:
طرح رمان
طرح یعنی حوادث و اتفاقات داستان را طوری کنار هم قرار دهید که بهخوبی باهم چفتوبست داشته باشند و باعث ایجاد احساس کنجکاوی، اشتیاق یا هر احساسی شوند که خواننده را به ادامۀ خواندن تشویق میکند.
طرح فقط این نیست که بگویید فلان اتفاق در داستان افتاد. باید به چرایی این اتفاقات هم اشاره کنید. همینطور باید گیرایی و کشش داستان هم در طرح آورده شود تا مشخص شود چرا خواننده ممکن است نتواند این رمان را زمین بگذارد.
پس باید کشمکشی در داستان وارد کنید تا جذابیت لازم را برای خواننده ایجاد کنید. کشمکش میتواند هر چیز جذابی باشد مثل:
درگیری شخصیت داستان با خودش یا دیگران
درگیری شخصیت داستان با طبیعت
یک معمای بزرگ و وسوسهانگیز
دوراهی و بلاتکلیفی
در حالت کلی میتوان گفت:
موضوعی که معمولاً در مورد طرح داستان مطرح میشود این است که آیا باید قبل از نوشتن رمان، طرح آن را بنویسیم و بعد بهصورت جدی به سراغ نوشتن داستان برویم؟
در این زمینه اتفاقنظر وجود ندارد.
بعضی از داستاننویسان به نوشتن طرح قبل از نوشتن متن اعتقادی ندارند. به نظر آنها نوشتن طرح دست و پای خلاقیت را میبندد و نمیگذارد ذهن آزادانه حوادث و شخصیتها را خلق کند.
از طرفی بعضی از داستاننویسان دیگر معتقدند داشتن طرح داستانی کمک میکند تا داستان هر چه بهتر پیش برود و با روشن بودن مسیر، داستانی خواناتر و شفافتر تولید خواهد شد.
اما عدهای بین این دو گروه ایستادهاند. آنها معتقدند میشود یک طرح ابتدایی برای نوشتن رمان نوشت اما این طرح باید کاملاً انعطافپذیر باشد یعنی وقتی پیش میروید و حوادث را به هر دلیلی در ذهن تغییر میدهید، طرح اولیه نباید مانعی برای رمان ایجاد کند.
درواقع این گروه معتقدند که طرح مثل سنگ بنای اولیه برای ساختمان داستان است و قرار نیست تا انتهای کار، ما را محدود کند بلکه بهانهای برای شروع به ما میدهد.
ری برادبری میگوید: «طرح همان جای پای شخصیتهای اثر شماست که در روز برفی برای رسیدن به مقصدی باورنکردنی از خود بهجا میگذارند. طرح پس از نوشتن رمان به وجود میآید نه قبل از آن. طرح نمیتواند قبل از به وجود آمدن حادثه وجود داشته باشد. نمیتواند مکانیکی باشد بلکه باید کاملاً پویا باشد.»
درهرصورت باید این را بدانید که اغلب اوقات همهچیز دقیقاً مطابق با طرحی که از قبل نوشتهاید پیش نخواهد رفت. این خاصیت خلاقیت است و نباید از این بابت به خودتان خرده بگیرید.
اما اگر قبل از نوشتن رمان هیچگونه طرحی هم نداشته باشید ممکن است به مشکل بخورید؛ مثلاً سوژهای به ذهنتان میرسد که به نظرتان بسیار هیجانانگیز و جالب است. شروع به نوشتن میکنید و چند فصل پیش میروید؛ اما هیجان اولیه فروکش میکند و دیگر چیزی برای نوشتن در ذهنتان وجود ندارد.
در این مواقع حس میکنید داستان سرگردان است و حس کسی را خواهید داشت که وسط یک بیابان بزرگ گم شده است. اسکات بل در حمایت از نوشتن طرح اولیه، از ساختمانی مثال میزند که به دلیل نداشتن فونداسیون خوب، بعد از چند سال فروریخت. او میگوید برای رمانی بدون طرح اولیه هم دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد.
ممکن است شما به هر دلیلی طرفدار یکی از این دو گروه باشید. درهرصورت برایتان توصیهای داریم:
نوشتن رمان بدون پیشطرح:
توصیه میکنیم هر روز زمان مشخص و حجم مشخصی از محتوا را تعیین کنید؛ مثلاً با خودتان قرار بگذارید روزی سه ساعت یا سه صفحه بنویسید.
هرروز قبل از نوشتن متن جدید، به متن روز قبل سر بزنید و روند آن را خوب دنبال کنید.
حداقل یک روز در هفته طرح رمان را روی کاغذ بیاورید و برای خود شفاف کنید.
نوشتن رمان با طرح ابتدایی:
برای طراحی رمان میتوانید از چند روش مختلف استفاده کنید:
روش اول: کارت نویسی
خیلی از نویسندههای بزرگ دنیا از کارت نویسی برای نوشتن رمان و داستانهای مختلف استفاده میکنند. به این شکل که هر ایده، صحنه یا سوژهای خاص را روی کارتی مینویسند. این کارتها را بهمرورزمان جمعآوری میکنند و وقتی میخواهند رمان را بنویسند، آنها را به ترتیب میچینند تا ارتباطی منطقی بینشان برقرار کنند.
میتوانید از کارتهای مختلف برای شکلدهی به قسمتهای مختلف رمان استفاده کنید مثل:
میتوانید از کارتهایی با رنگهای مختلف استفاده کنید؛ مثلاً کارتهای شخصیت را نارنجی و کارتهای صحنه را آبی در نظر بگیرید. وقتی تعداد ایدهها زیاد شد، دیگر برای پیدا کردن آنها و چیدمان کارتها سرگردان نخواهید شد.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
روش دوم: روایت کردن بخشهای مهم
میتوانید یک سری از مهمترین نقاطی را که در داستان میخواهید به آنها برسید مشخص کنید. احتمالاً بعداً میتوانید بین این نقاط با صحنهپردازی و شخصیتسازی ارتباط برقرار کنید. پس در ابتدا فقط از این نقاط مهم داستان بنویسید.
آنها را به شکل روایی بنویسید یعنی توضیحی مختصر از آنها ارائه دهید تا ذهنتان نسبت به چیزی که قرار است خلق شود روشن شود.
روش سوم: نوشتن بخشهای سهگانۀ ارسطویی
در ابتدا نیاز نیست همۀ راه برایتان روشن باشد اما بهتر است با یک نظم کلی به خط داستان فکر کنید. برای اینکه به چنین نظمی در ذهن برسید لازم است سه بخش شروع، میانه و پایان داستان را مشخص کنید.
بهتر است برای هر یک از این بخشهای سهگانه توضیحاتی بنویسید و بگویید که در هر بخش مهمترین اتفاقات و حوادث چه چیزهایی هستند.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
سادهترین و البته کاربردیترین ساختاری که میتوانیم برای نوشتن انواع داستانها استفاده کنیم، ساختار سه مرحلهای ارسطویی است.
البته که خود این سه قسمت مجدد تجزیه میشوند و گاهی آن را ساختار پنجقسمتی هم میدانند چون بخش میانه را مجدداً به شروع، میانه و پایان تقسیمبندی میکنند.
اصلاً این ساختار را دستکم نگیرید. تفاوت بین یک رمان آبکی و یک رمان درجهیک را میشود بهسادگی از روی همین ساختار تشخیص داد. حالا ببینیم این قسمتها چطور عمل میکنند:
شروع:
در قسمت مقدمه یا افتتاحیه، معرفی آدمها، ارتباط بین آنها؛ زمان و مکان و فضا و حال و هوای متن شکل میگیرد.
میانه:
در بدنۀ رمان، رویاروییها، درگیریها، اوجگیری داستان، گره خوردنها، طرح سؤالات یا تعلیق، تغییرات اساسی در شخصیتها یا متحول شدن حوادث رخ میدهد.
پایان:
در قسمت پایانی اوجگیری بخشی از داستان و گرهگشایی، حل شدن مسائل داستان و پاسخ دادن به سؤالات کلی و به سرانجام رساندن داستان شکل میگیرد.
@anarstory
✨ پاٰدِشاٰهِ واٰرؤنھ ✨
انار، پادشاهی ست وارونه با تاجی رو به زمین چرا که انار پادشاه درختان آسمان است که قدش تا زمین کشیده شده. اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/100270145C4e53c7d0f6
نمایشگاه باغ🔻
@anarstory
May 11
#تمرین12
⭕️پیشنهاد اسم برای باغِ انارِ دیگری در حوزه گرافیک.
🔹ویژگی ها.
مرتبط به انار....فیزیکی ...معنوی ...نکته نغز...
✨مرتبط به گرافیک...هنر..تصویر...طراحی...خوشنویسی...
🔹کوتاه باشد. یک یا دو کلمه.
🔹ترجیحا هم پر معنا باشد هم این واژه پر معنا مخففی از کلمات زیر باشد.
آموزش. گرافیک. انقلابی. طراحی.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
ساختار دراماتیکا
به نظر بعضی از رماننویسها، ساختار هشت مرحلهای دراماتیکا که آن را فیلیپس و هانتلی ابداع کردهاند یکی از بهترین ساختارها برای نوشتن داستان است.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #پیرنگ #طرح ساختار دراماتیکا به نظر بعضی از رماننویسها، ساختار هشت مرحلهای دراماتیکا که
#آموزش
#طرح
#پیرنگ
ایوان مارشال در کتابش «دربارۀ رماننویسی» به این موضوع اشاره میکند که شما برای نوشتن هر داستانی به یک بحران نیاز دارید. این بحران باید سه ویژگی داشته باشد:
متناسب با قالب داستان باشد.
باید زندگی شخصیت اصلی داستان را به هم بریزد.
باید مخاطب را کنجکاو کند.
اما کار نوشتن فقط با بحران امکانپذیر نمیشود. باید شخصیت اصلی هدفی را دنبال کند و برای رسیدن به آن هدف، ماجراهایی را پشت سر بگذارد.
دقت کنید که منظور از بحران بیشتر گرهافکنی در داستان است. شما باید گرهی در داستان ایجاد کنید و خواننده را به دیدن نحوۀ باز شدن این گره دعوت کنید.
حالا ممکن است این بحران درونی یا بیرونی باشد.
یعنی ممکن است شخصیت اصلی داستان درگیریهای ذهنی و شخصیتی داشته باشد یا اینکه برای رسیدن به هدفی، با شخصیتهای مختلف داستان درگیری پیدا کند.
پس میشود همۀ این موارد را در طرح مارشال، به پنج قسمت تقسیم کرد.
فارغ از اینکه از چه ساختاری برای نوشتن رمان استفاده میکنید میتوانید بفهمید که برای پیش بردن هر چهبهتر داستان باید چند مورد را رعایت کنید:
🔹باید نظم و ترتیب موضوعات و حوادث مختلف رمان را رعایت کنید.
🔹هدفی از نوشتن تعیین کنید و بدانید اصلاً حوادث داستان برای رسیدن به چه هدفی صورت میگیرد.
🔹در راه رسیدن به هدف باید گرهافکنی کنید و چیزی را تعریف کنید که نظم موجود را به هم بریزد.
🔹مشکلگشایی و گرهافکنی را باید به روشی هنرمندانه انجام دهید تا داستان درنهایت به پایانی معنادار برسد.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
قالبهای رماننویسی
اگر داستانی را که میخواهید بنویسید مایعی در نظر بگیرید که در ظرفی ریخته میشود و شکل ظرف را به خودش میگیرد، میشود گفت این ظرف قالب رمان است.
تعداد قالبهای رمان زیاد نیستند به همین دلیل خیلی ساده میتوانید این قالبها را بشناسید تا داستان خود را در آن بریزید و با توجه به اصول هر قالب داستانتان را طراحی کنید.
قالبها را میشود بر اساس ویژگیهای مختلف تقسیمبندی کرد مانند:
قالب داستانی با توجه به ویژگیهای بیرونی آن: مثل رمانهای علمی
قالب داستانی با توجه به مخاطبان آن: مثل رمانهای زنان و نوجوانان
قالب داستانی با توجه به نوع داستان: مثل رمان عاشقانه یا پلیسی
فراموش نکنید که آشنایی با قالبهای مختلف داستاننویسی دست و پای شما را نمیبندد. شما بهراحتی میتوانید قالبهای مختلف را باهم ترکیب کنید و از روشهای متفاوتی داستان خود را تعریف کنید.
مثلاً میتوانید داستانی عاشقانه-پلیسی بنویسید.
بهاینترتیب از هر دو قالب استفاده میکنید و اتفاقاً داستان جذابتری برای گفتن طراحی میکنید.
در حالت کلی میشود رمان را در سه قالب کلی دید:
در حالت کلی داستان با دو بال منطق و احساس پرواز میکند. از یک طرف داستان باید سرگرمکننده باشد از طرفی باید از منطقی پیروی کند. اگر تعادل خوبی بین این دو برقرار نشود ممکن است داستان با شکست مواجه شود.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
در رمانهای عمومی بهندرت پیش میآید که نویسنده از زاویه دید جسورانه استفاده کند. ضمناً بهجای تأکید بر مضمون داستان بر نحوۀ تعریف کردن داستان متمرکز است. هدف در این نوع داستانها، بازگویی خوب داستان است بهطوریکه درگیر قواعد خشک ادبی نماند.
اما رمانهای ادبی دقیقاً برعکس رمان عمومی هستند. در این رمانها ضمن استفاده از تجربیات نو از زاویه دیدی متفاوت استفاده میشود تا درونیات شخصیتها و افکارشان بهخوبی نمایان شود. در این داستانها نوآوری تا سرحد ممکن میرسد. هم نوآوری در نثر و هم نوآوری در مضمون داستان.
رمانهای قالبی میتوانند انواع مختلفی داشته باشند که نمونهای از آنها را میتوانید در اینجا ببینید:
رمان پلیسی
معمایی
تحقیقی
ترسناک
طنز
عاشقانه
علمی
جنگی
تاریخی
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
الگوهای طرح رمان
فکر میکنید داستانهای مختلفی را که در سراسر تاریخ داستاننویسی خلقشدهاند میشود در چند دستۀ کلی تقسیمبندی کرد؟ کمتر از ده طرح؟ بیشتر از صد طرح؟
جالب است بدانید شاه طرحها و هر داستانی که تاکنون نوشته شده است را میتوان به ۳۶ بخش کلی تقسیم کرد.
با توجه به این جمعبندی کلی احتمالاً دیر یا زود به این نتیجه میرسید که «پس با این تفاسیر همهچیز گفته شده است و هر چه نوشته شود تکراری خواهد بود.»
با توجه به آنچه آرنولد توبیاس در کتابش مطرح میکند، مهمترین این الگوها عبارتاند از:
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #پیرنگ #طرح الگوهای طرح رمان فکر میکنید داستانهای مختلفی را که در سراسر تاریخ داستان
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
اگر به چند داستانی که خواندهاید فکر کنید احتمالاً میتوانید یکی از الگوهای بالا را در مورد آن بیابید.
این الگوها میتوانند به سوژهیابی هم کمک کنند؛ یعنی اگر نمیدانید در مورد چه چیزی بنویسید میتوانید به الگوهای مختلف نگاه کنید و ببینید روحیات شما با کدامیک از این الگوها همخوانی بیشتری دارد. آنوقت میتوانید راحتتر به سوژههای موردنظر فکر کنید.
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
استفاده از چند طرح برای نوشتن رمان
در مورد سوژۀ تکخطی چیزی شنیدهاید؟ اگر هم نشنیدهاید احتمالاً میتوانید حدس بزنید منظور چیست.
منظور از سوژۀ تکخطی این است که یک خط داستانی اصلی را برای شخصیت اصلی داستان تعریف میکنید و در این خط داستانی موانع، اهداف، رنجها و لذتها و نتیجهگیری را تعریف میکنید.
اما آیا رمان با یک خط داستانی شکل میگیرد؟
آیا میتوانید سوژهای را ارائه کنید که در این خط داستانی پیش میرود و آنقدر داستانش مهیج است که مثلاً سیصد صفحه از رمان را دربربگیرد؟
غالباً این اتفاق نمیافتد. میشود گفت ما رمان تکخطی نداریم.
برای اینکه رمان را شکل بدهید نیاز دارید تا برای آن خطوط فرعی تعریف کنید.
چیزی که رمان را شکل میدهد، ترکیب خطوط داستانی مختلف با هم است بهنحویکه خط داستانی شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی، مفهومی را تعریف کنند و ذهن خواننده را در مسیری که تا پایان رمان طول میکشد نگهدارند.
شما در رمان شخصیتهایی تعریف میکنید.
برای هرکدام از این شخصیتها یک خط داستانی در نظر میگیرید.
در هر خط داستانی از فرازوفرودها و از لذتها و رنجها حرف میزنید. این خطوط داستانی مختلف باید به نحوی منطقی باهم در ارتباط باشند تا رمان شکل بگیرد.
حالا ببینیم این خطوط اصلی و فرعی چطور با هم تلاقی پیدا میکنند؟
شخصیت اصلی شما هدف خاصی را دنبال نمیکند اما اهدافی که شخصیتهای فرعی دارند باعث میشود حوادثی برای این شخصیت ایجاد شود و داستانی شکل بگیرد.
شخصیت اصلی به دنبال مفهوم خاصی میگردد اما بهتنهایی نمیتواند مسیر پیش رو را طی کند.
شخصیت اصلی اهداف مختلفی دارد. هرکدام از این اهداف یک خط فرعی داستانی هستند.
بهجز شخصیت اصلی، ما در داستان شاهد اهداف مختلف شخصیتهای فرعی هم هستیم.
پس ما در رمان مثل خطوط سیمکشی شده، خطهای داستانی مختلف داریم. بعضی وقتها خطهای داستان باهم تلاقی پیدا میکنند و گاهی نیز بهموازات هم پیش میروند.
توجه داشته باشید که هر خط داستانی باید شروع، میانه و پایان داشته باشد. بهتر است رمان را با خط داستانی که جذابتر است شروع کنید.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
#خطوط_داستانی
اصلاً چرا به خطوط داستانی مختلف نیاز داریم؟
چون داستاننویسی مثل زندگی واقعی است. مگر میشود یک فرد فقط به یک هدف فکر کند یا یک زندگی تکبعدی داشته باشد.
برای نوشتن داستان هم باید شخصیتهای آن را با جهانهای مختلف ذهنیشان وارد کنید. باید شخصیتها اهداف گوناگونی داشته باشند و جنبههای مختلف ذهنی آنها چیزی را از شما طلب کنند. به این صورت است که خطوط داستانی شکل میگیرند.
با اضافه کردن خطوط داستانی مختلف:
داستان را باورپذیر میکنید.
داستان را جذابتر میکنید.
اجازه میدهید تا خواننده بخشی از وجودش را در خطوط مختلف داستانی شما پیدا کند و با آن همذاتپنداری کند
@anarstory