eitaa logo
به امید خدای مهربان🌴🇮🇷🌷
50 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
6.5هزار ویدیو
170 فایل
🌴🇮🇷با توکل بخدای بخشنده مهربان + توسل به مقربان الهی(کتاب الله و عترتی)🇮🇷🌷 یا علی(ع) گفتیم و عشق آغاز شد،ان شاءالله......
مشاهده در ایتا
دانلود
34.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# با تو پیمان بسته ایم... "فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها "با تو پیمان بسته ایم ، بینیم تو را در کربلا ای خمینی ای امام و یاور مستضعفان ای برادر کن حفاظت حاصل رنج امام پیشه کن تا صبح مهدی راه و رسم انبیاء این همان عهدی است که بستیم با محمد (ص) در حرا بین چه آمد بر سر آن مخلص راه خدا مرد تقوا ،مرد حق ، زائیده ی روح خدا آن مجسم گونه ی نام حسین ذوالجلال آن حنیف سرفراز ، کوچک حسین علم الهدی بین سر و دستان آنان جنگلی از لاله ها چون سر شیر دلیران بر فراز نیزه ها زندگی با ننگ و پستی این نباشد راه ما این عزیزانی که زیر تانک و توپ دشمنان جان بدادند بی امان با رسم تکبیر بلال در ره عشق امام ، خون بدادند عاشقان ای امام از معبد عشق ، حرف عاشق این بود گر که پایم رفته از دست ، چنگ و دندانم که هست گر که از من آن بگیرد ، رسم و ایمانم که هست با تو پیمان بسته ایم ، بینیم تو را در کربلا ای خمینی ای امام و یاور مستضعفان... " یاد باد آن روزگاران یاد باد " بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
📸بیش از ۱۰ کیلومتر دیوار در مرز ایران و افغانستان کار گذاشته شده است. 🔹جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش:بیش از ۱۰ کیلومتر دیوار در مرز (مرز ایران و افغانستان) کار گذاشته شده است. 🔹همچنین ۵۰ کیلومتر از مرز آماده دیوارگذاری است. 🔹نزدیک به ۲۰ کارگاه در طول مرز اقدامات زیرساختی و امور نصب دیوار را پیش می‌برند. 🔹انسداد مرز به رونق اقتصادی کشور کمک می‌کند و موجب کنترل دقیق و اصولی ورود و خروج از مرزها می‌شود. 🇮🇷کانال رسمی عنترنشنال 👇🏻 https://eitaa.com/antarnashnal_original
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ زیبای "منم گدای امامِ عسکری" با مولودی‌خوانیِ کربلایی حسین طاهری ویژهٔ علیه‌السلام💐🌸 علیه السلام کانال رسمی خبرگزاری دفاع مقدس در استان البرز در ایتا https://eitaa.com/khabardefamoghadas
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" تصاویری جانسوز از شهدای والامقام دوران دفاع مقدس با گفتاری شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم : ‌‌‌‌‌‌پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. اما چه باید كرد كه دنیا بی وفاست و در آن شهیدان را مرده می پندارند، هر چند در ملكوت اعلی جز شهید كسی زنده نیست و حیات دیگران، اگر هم باشد، به طفیل شهداست و با شفاعت آنها. در دنیا جز نامی و چند عكسی و یك مشت یادگار، ظاهراً چیزی از شهید باقی نمی ماند. اما با چشم سِر، در منظر حقیقت، این خون شهید است كه در شریان‌های حیات تاریخی انسان جریان دارد و هیچ فیضی نیست مگر آنكه با وساطت شهید نزول می یابد. شهدا واسطه‌ی پیوند آسمان و زمین هستند و جز از طریق آنان راهی برای جلب عنایات خاصه‌ی حضرت حق وجود ندارد. آری ، شهادت تنها مزد خوبان است... اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی كند و زمستان سپری نمی شود. اگر شهید نباشد، چشمه‌های اشك می خشكد، قلب‌ها سنگ می شود و دیگر نمی شكند، و سرنوشت انسان به شب تاریك شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها می گیرد و امید صبح و انتظار بهار، در سراب یأس گم می شود. "در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه‌ صفتان زشت خو را نكشند گر عاشق صادقی ز مردن نهراس‌ مردار بود هر آن كه او را نكشند... " همه مدیون شهداء هستیم... https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📆 ۲۶ آبان ۱۳۵۹ - سالروز آزادسازی سوسنگرد 🎞 موشن گرافی ┄┅☫🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷☫┅┄ 👈عضویت درگنجینه دفاع ┏━━━━━🇮🇷🌺🍃━┓ @Ganjineh_defa ┗━━🇮🇷🌺🍃━━━━┛
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# گمگشته‌ی برهوت وهم " برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم : ‌‌‌‌آن‌گاه كه زندگی جز با قبول بندگی یزید میسر نیست چه باید كرد..!؟ و مگر یزیدیان راه دیگری نیز باقی می گذارند..!؟ آنها جهان را در حاكمیت خویش می خواهند و اگر ما نیز سر در آخور خواب و خور و شهوت فرو بریم ، صلح بر جهان حاكم می گردد ، كه صلح در قاموس ائمه‌ی كفر معنایی جز این ندارد. اگر كسی سر در آخور حیوانیت خویش نداشته باشد ، حیات دنیا را بدین بهای سنگین نخواهد خرید. آن‌كس كه می پندارد صلح در قاموس اهل دنیا معنای دیگری جز این نیز دارد ، بداند كه گمگشته‌ی برهوت وهم است و حجاب آراسته‌ی ظاهر ، چشم او را از باطن بریده. و اگر جز این بود ، چرا قداره‌بندها و سفاكان خود داعیه‌دار صلح جهانی شده‌اند..!؟ و در زیر این علم جز غفلت‌زدگان جمع نخواهند بود. اهل شمشیر ، شمشیر بر من و تو برداشته‌اند و دار الاماره‌ی خویش را در سایه‌ی آن ساخته‌اند ؛ در سایه‌ی بمب و موشك. و اگر من و تو نیز از جنگ بهراسیم ، دیگر چگونه كار جهان راست شود..!؟ دیگر چگونه حكومت به اهل آن باز گردد..!؟ " یاد باد آن روزگاران یاد باد... https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
فتح خرمشهر؛ حماسه‌ای که تاریخ را تغییر داد! 💢سوم خرداد ۱۳۶۱ - روزی که دنیا فهمید ایران شکست‌ناپذیر است فاتحان خرمشهر به ما آموختند: - با *ایمان*، هیچ مانعی سد راه نیست - با وحدت**، هر دشمنی شکست می‌خورد - با **استقامت**، غیرممکن ممکن می‌شود 📌 امروز باید: ✅ راه شهدا را **زنده نگه داریم ✅ وحدت را تقویت کنیم ✅ در همه میدان‌ها جهادگر باشیم 🕊 فقط یک نام نیست؛ یک سبک زندگی است! 🎖 کانال رسمی نوید شاهد البرز https://alborz.navideshahed.com/fa/news/592035 ✍️ به یاد داریم... _"آنان که رفتند، کاری حسینی کردند آنان که ماندند، باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند!" | |
"خرمشهرِ ما؛ حماسه‌ای که کرجی‌ها نوشتند" ✍️ یادداشت ویژه دکتر محمدیان به مناسبت سالروز فتح خرمشهر | "آن روز که نخستین اذانِ شهید حاج علی گروسی از گلدسته‌های مسجد جامع خرمشهر طنین انداخت، جهان فهمید ایرانیان را نمی‌توان شکست داد! رزمندگان کرجی، پیشتازان این حماسه بودند؛ همانانی که در میان ویرانه‌ها، با نماز **حاج آقا ترابی**، پیروزی را به امت اسلام هدیه کردند..." 💫 این روایتِ نور را از دست ندهید: لینک کامل یادداشت👇 https://navideshahed.com/fa/news/592064 | |
📢 "ویژه‌نامه «خرمشهر؛ آواز فراموش‌نشدنی شهدا» منتشر شد" به مناسبت سالروز فتح خرمشهر، نوید شاهد البرز ویژه‌نامه‌ای با عنوان "خرمشهر؛ آواز فراموش‌نشدنی شهدا" منتشر کرد. 📖 این ویژه‌نامه به حماسه‌آفرینی رزمندگان غیور البرزی می‌پردازد که با ایثار خود، نام خرمشهر را در تاریخ ایران جاودانه کردند. 🔗 برای مطالعه و دریافت ویژه‌نامه: 🌍 https://alborz.navideshahed.com/fa/news/592085
هدایت شده از 🌹نوید شاهد البرز🌹
🕌 | نماد مقاومتی که تاریخ ساز شد این بارگاه نورانی، نه فقط محل عبادت که: ✅ قلب تپنده مقاومت در ۸ سال دفاع مقدس ✅ پایگاه سازماندهی زنان غیور خرمشهر ✅ محل آغاز طلوع فتح خرمشهر ✊ زنانی که با: ▪️ دستان پر مهرشان نان می‌پختند ▪️ با دل‌های بزرگشان لباس رزمندگان را می‌شستند ▪️ و با ایمان راسخشان پشتیبان بی‌توقع جبهه بودند 🎥 فیلم گزارش ویژه از نقش تاریخی این مسجد در روزهای سخت جنگ را ببینید: alborz.navideshahed.com/fa/news/592767 🕊 "به یاد زنانی که پشت جبهه، جبهه‌ای دیگر ساختند" پی‌نوشت: "مسجد جامع خرمشهر امروز نه یک بنای تاریخی، که مدرسه‌ای زنده از مقاومت و ایثار است. یادگاری از روزهایی که زنان این سرزمین ثابت کردند پشت هر رزمنده‌ای، بانویی فداکار ایستاده است..." ✨
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷بشارت بزرگ فرمانده💚🇮🇷 روحت شاد شهید حاجی زاده...همیشه می گفتی: ما به یقین رسیدیم؛ حضرت آقا، هر چی بگویند...همون میشه... ان شاءالله
🔴 چگونه دستم را از دست دادم؟؟ 🎤 از زبان خود شهید 👇👇 ⚪️ بلند شدم بروم به بچه‌ها سرکشی کنم و ببینم چند نفری زخمی شدند و چند نفر سر پا هست. یکی یکی رفتم سر سنگرها. تو چطوری، اون چطوره، دونه به دونه تا رسیدم به سنگر آخر. ۱۰ – ۱۵ قدم اون طرف‌تر، یه سنگر دیگه بود که لوله تیربار از اون بیرون زده بود. من لوله تیربار را هم دیدم. گفتم لابد مثل قبلی‌ها، بچه‌های خودمون هستن که تو سنگر نشستن و هوای دشمن را دارن که تا کجا اومدن و به فاصله ده متری این‌ها هستن و گرنه همین‌طوری راحت نمی‌شینن و بلند می‌شدن یه کاری می‌کردن. خلاصه، من به بچه‌ها سر کشی می‌کردم و رفتم ببینم بچه‌های اون سنگر چطورند. شروع کردم به راه رفتن. به بالای سنگر که رسیدم، دیدم سه‌تا نشستن، دوتاشون پشتشون به منه. یکی‌شون هم که رویش به طرف من است، سرش را پایین گذاشته روی زانویش. همشون از این کلاه کج‌های مشکی عراقی گذاشتن سرشون. چون روز قبلش بچه‌ها از این کارها زیاد می‌کردن و این کلاه‌ها را می‌گذاشتن سرشون، اصلاً مشکوک نشدم که این‌ها عراقی هستن!! همین‌که گفتم بچه‌ها شما چطورین؟ اون دو تا برگشتن عقب و اون یکی هم سرشو بلند کرد و یک‌مرتبه شروع کرد به زبان عربی شلوغ پلوغ کردن. یهلونی بهلونی.... حسابی شوکه شدم و سر جایی که ایستاده بودم واسه چند ثانیه خشکم زد. این‌ها هم لوله تیربارشون را آوردن بالا، صاف تو شکم من. یک وقت به خودم اومدم دیدم اسلحه هم ندارم. خواستم دست بکنم توی جیبم تا نارنجک بکشم بندازم توی سنگر. دیدم اگر یک لحظه دیگه بخوام وایستم، آبکشم می‌کنن. خودم را پرت کردم رو شیب اون‌طرف. اون یارو هم پشت سر ما بلند شد و شروع کردن به تیراندازی کردن. بچه‌های خودمون هم تازه دیده بودن که اون یارو با اون کلاه کجش وایستاده و داره با گیرینوف می‌زنه و من همین‌طور قِل می‌خوردم و می‌روم پایین. اولین عراقی را می‌زنن. من حین قل خوردن فکر می‌کردم که الان یک جایم می‌سوزه و می‌فهمم تیر خوردم. هر چی اومدم پایین، دیدم جاییم نسوخت و بالاخره به یک تخته سنگ گیر گردم. بقیه عراقی‌ها چند تا نارنجک کشیدن و باهم پرت کردن پایین. من طاق باز افتاده بودم و سرم به طرف بالا بود. سری اول که نارنجک‌ها منفجر شد، من اصلاً متوجه نشدم. سری دوم که نارنج انداختن، حس کردم چیزی می‌خورد به شانه‌ام. من به خاطر قل خوردن و ۱۰ – ۱۵ متر پایین آمدن از ارتفاع، گیج بودم. نگاه کردم دیدم از این نارنجک‌های صاف صوتی است، که این ناکس‌ها (عراقیها) بی‌احتیاطی کردن و ضامن آن را کشیدن و انداختن پایین. ....اصلاً هم فکر نکردن ممکنه کسی این پایین باشه! دیدم اگه نجنبم، چیزی از این حاجی باقی نمی‌مونه. دست انداختم زیر نارنجک و پرتش کردم بالا؛ که یکهو منفجر شد و ترکش‌هایش من را گرفت و همان‌جا دستم از مچ قطع شد. حالا موج گرفتگی و سوزش ناشی از قطع شدن دست بی‌حالم کرد. خوابیدم زمین و شهادتین را گفتم و فکر کردم دیگه تمامه و الان طرف می‌یاد و جونمو می‌گیره و می‌بره. چند ثانیه که گذشت، خبری نشد. دستم را بلند کردم، دیدم قطع شده و ریشه‌هایش زده بیرون. یک استخوان سفیدی هم بالای زخم معلوم بود. اول فکر کردم چوبه. تکانش دادم دیدم نه!.... {{راوی: جانباز شهید، علیرضا موحد دانش که در ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی «بازی دراز ۱ »، دست راستش قطع شد و به شرف جانبازی نائل آمد.}} کانال