🔰بیان دو حکایت از مقام معظم رهبری حفظه الله توسط حضرت استاد شب زنده دار دام ظله 📆 تاریخ: 98/10/16 ▫️حکایت اول: 🔻مطلبی اخیرا در برخی از رسانه ها از قول این ناچیز منتشر شده که اصل این مطلب درست است، ولی پردازش هایی در صحبت ها شده و عین آن چیزی که من عرض کرده ام نیست. 🔸دو بار ظاهرا از مقام معظم رهبری شنیدم که فرمودند که من یک وقتی خواب دیدم. بیرون مشهد یک ساختمانی شبیه ایوان مقصوره مسجد گوهر شاد ساخته می شود و من هم متصدی ساختن این ساختمان هستم. مصالح ساختمانی می آید و ساختمان ساخته می شود. بنا بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و مولا امیر المومنین علیه السلام با هم برای بازدید از این ساختمانی که دارد ساخته می شود تشریف بیاورند. من هم خسته شده بودم؛ قصدم این بود که وقتی پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم می آیند به ایشان عرض کنم که آقا من خسته شده ام تا این کار را به کسی دیگر معول کنند. وقتی تشریف آوردند جلال و شکوه و عظمت پیامبر مانع شد که من این مطلب را خدمت حضرت عرض کنم. خدمت مولا علیه السلام عرض کردم که شما خدمت پیامبر بفرمایید که من این کار را به شخص دیگری واگذار کنم. همین که این مطلب را عرض کردم پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم رو به من فرمودند: "که خودت باید این کار را انجام بدهید." این خوابی بود که ایشان فرمودند. لکن [مقام معظم رهبری] نگفتند که چه زمانی این خواب را دیدم. من تابستان که مشهد مشرف بودم، شبی آقازاده ی ایشان حاج آقا مصطفی را در مسجد گوهرشاد ملاقات کردم به ایشان عرض کردم که این خواب را شما شنیده اید؟ گفتند بله. گفتم برای چه زمانی است؟ گفتند در جوانی شان این خواب را دیده اند، نه اینکه بعد از انقلاب دیده باشند. البته این یک ایماء و اشاره ای دارد به اینکه می شود این ساختمان را به انقلاب شکوهمند تعبیر کرد و اینکه ایشان باید تصدی کنند و این کار را إن شاءلله تمام کنند. خواب نقل شده همین مقدار است و مازاد بر این چیزی وجود ندارد، تفسیر هم ندارد. حالا برخی از تعبیرات که شده مثل اینکه آستین هایت را بالا بزنی، پردازش این خواب است. 🔹خدای متعال یک منت بزرگی به ما عنایت فرموده است، همانطور که این مجاهدان راه خدا را به ما داده است، رهبری نیز از همان سنخ آدم های است که ایمان محکم و دلدادگی به اسلام، دلدادگی به شهادت و اهل بیت علیهم السلام در دلش وجود دارد که انسان افتخار می کند. ▫️حکایت دوم: 🔸مقام معظم رهبری یک وقتی درباره عظمت امامزاده ها نکته ای فرمودند. ایشان گاهاً به امامزاده هایی مثل مشهد اردهال تشریف می برند، بدون تشریفات و سر و صداست. ایشان می فرمودند اطراف اراک رفته بودیم، وقتی که داشتیم برمی گشتیم، گنبد امامزاده ای نظر مرا جلب کرد. به راننده گفتم برویم زیارتی کنیم. همین که وارد شدیم دیدم یک خانمی شیون می زند و متوسل است. آقای محمدی گلپایگانی همراهم بود. گفتم برو ببین حاجتش چیست؟ آقای محمدی رفت و گفت که حاجتتان چیست؟ گفت متوسل هستم که دست مرا به خامنه ای برساند. گفتم خامنه ای اینجاست مرا فرستاده تا ببینم چه کار دارید. ایشان فرمودند در این جاده داشتم رد می شدم ولی این حاجت خانم باعث شده بود که این امامزاده تصرف در قلب من کند و من رابه اینجا بکشاند. ⏬ صوت بیانات را بشنوید (https://eitaa.com/pand_saadat/550)#بیانات #مقام_معظم_رهبری #پندهای_سعادت 🔻در محضر حضرت استاد #شب_زنده_دار دام ظله 🔗 @pand_saadat