eitaa logo
"اردکان بروز"
115 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
80 ویدیو
6 فایل
کانال خبری و تحلیلی "اردکان بروز" جهت برقراری ارتباط انتقاد و پیشنهاد به آی دی: @rouhollah1866 @Zamanian7 ________________________ "اردکان بروز را به دوستان خود معرفی کنید "
مشاهده در ایتا
دانلود
"اردکان بروز"
آقای دشتی! کار از #نفس_تازه گذشته است !!! # ارسالی 🔹 #اردکان_بروز 🔺 @ARDEKAN_berooz7
🚷آقای دشتی! کار از نفس تازه گذشته است ▫️لابد به یاد دارید محمدرضا دشتی اردکانی که در سال ۱۳۸۶ در دوره نهم انتخابات مجلس، به عنوان یکی از کاندیداهای حوزه انتخابیه اردکان با محمدرضا تابش رقابت می کرد و در حقیقت اصلی ترین رقیب او در شهر اردکان شناخته می شد، شعار اصلی خود در دوران تبلیغات انتخاباتی اش را این جمله قرار داده بود؛ این شعار از حیث معنا و مفهومش که به صورت غیرمستقیم بیانگر موضع انتقادی او نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی آن زمانِ اردکان و نقش دکتر تابش در به وجود آمدن آن شرایط بود و همچنین به واسطه لطافت، ریتم موزون و آهنگ دلنشینش به ذائقه بخش قابل توجهی از مردم اردکان خوش آمده بود و تاثیر فوق العاده ای در همراه و همدل شدن قلب ها با دشتی اردکانی داشت. انتشار این شعار در شهر ولوله ای در ستاد تبلیغاتی دکتر تابش و وحشتی سنگین بر دل نزدیکان و دست اندرکاران ستاد و حامیان ایشان انداخته بود. وحشتی که سعی می شد به هر نحو ممکن پنهان نگه داشته شود و ته دل طرفداران را خالی نکند اما در خفا با افزایش برد شعار ، تابش و حامیان اصلی اش به تکاپو افتادند تا کار از کار نگذشته، شعاری با همان ظرافت و اثرگذاری، طراحی و در خیابان ها و سردرِ ستادهایشان در محلات مختلف در معرض نگاه و توجه مردم قرار گیرد. القصه ( به معنای واقعی کلمه) اما نفسگیری بین دو رقیب درگرفته بود و تابش نگران بود بازی را لااقل در جنگ تبلیغاتی به رقیب، واگذار کند. وقتی کار از کار گذشت و دانسته شد از اتاق فکر ستاد مرکزی، شعاری که قابلیت رقابت با شعار دشتی داشته باشد در نمی آید، به یکباره با یک حرکت غافلگیرکننده یکی دوشب مانده به پایان مهلت تبلیغات نامزدها، تقریبا تمام دیوارها و بُردها و استندها و ستون ها و درها و شیشه ها در سطح شهر با عکس ها و پوسترهای رنگارنگ و متنوع نماینده محبوب و سختکوش مردم شریف اردکان، کاغذدیواری شد. صبح با آغاز تردد مردم در شهر، همه شوکه شدند و انگشت حیرت بر لب نهادند. یک انفجار رخ داده بود؛ انفجارِ تبلیغاتی که اردکان تا آن روز به چشم خود ندیده بود و خیال می کنم در دوره های بعد هم به این سیاق نشد. ▫️آنهمه پوستر و عکس و لبخند و ژستِ چپ و راست با آنکه زبانی برای سخن گفتن نداشت و نیافت، سوالاتی بی پاسخ و حقایقی بزرگ را جار می زد و در ذهن و گوش مردم طنین انداز می نمود؛ - از این حجم تبلیغات مشخص است که تابش به شدت ترسیده و احساس خطر کرده! -هزینه این تبلیغات وسیع را چه کسی تقبل و تامین کرده است؟ - این حجم از پوستر و تبلیغات محیطی، نتیجه ای جز دلزدگی و اشباع مردم در پی نخواهد داشت - کدام شیر پاک خورده ای برای ضربه زدن به حیثیت و محبوبیت تابش، چنین ایده ای را پیشنهاد داده و اتاق فکر تابش با چه توجیه و تحلیلی این ایده خام و خانه برانداز را پذیرفته است؟ وقتی حرف و حدیث ها و شایعات و طعنه ها بر علیه تابش شدت یافت، فضایی عصبی در ستاد مرکزی حاکم شد و آن وقت بود که با ارائه تحلیلی صحیح از شرایط انتخابات و احتمال پیروزی رقیب یا کشیده شدن انتخابات به دور دوم، دست به دامان و دستنوشته ای از ایشان جهت اعلام حمایت از تابش شدند و آن تمهید در کنار اقدامات فوری و اضطراری دیگر، کارساز هم شد. از سوی دیگر همه از دوست تا دشمن قدیمی از مدیر صنعتی تا کارگر بومی و غیربومی از مهاجرین تا مسافرین به خط شدند تا خدای نکرده کار از کار نگذرد و قرق شکسته نشود. و شد آنچه دیدید. تابش به مجلس رفت با کمترین میزان رای تا آن دوره... بگذریم ! غرض از این مقدمه نسبتا مفصل این بود که به عنوان یک شهروند و حامی مردمی آقای که بنا به دلایلی، هنوز وی را از نزدیک ندیده ام، به او بگویم این دوره اگر قصد آمدن دارد، باید بداند که دیگر کار از گذشته است! اگر واقعا دلش به حال اردکان می سوزد، باید با مشاورانش بنشیند و از الان فکر کنند که با این همه کارخانه و معدن و آلودگی و مشکلات ریز و درشت، اردکان اگر هم بخواهد، دیگر نمی تواند نفسی تازه کند بلکه برای بقا و ادامه ی حیات خود و اهالی اش به نیاز دارد! بنابراین پیشنهاد می کنم در این دوره مبنای شعارتان را نه نفس تازه که یا شوک الکتریکی بگذارید تا بتوان اول این بیمار درحالِ احتضار را احیا کرد، بعد شاید بتوان برای تازه کردن نفس اش چاره ای اندیشید. طاهره ک۰ا 🔹 🔺 @ARDEKAN_berooz7