eitaa logo
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
1.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
77 فایل
❀بـ‌سـ‌م رب ایـ‌سـ‌ٺادھ ھا❀ آوین مدیا ؛ ادامه دهنده مڪتب آوینے.. 🎬🎤 مرجع اختصاصی برای «ایـ‌سـ‌ٺادھ» ها..✌️🌹 مدیر: (تبادل و...) @Dokht_Avini_83 کانال ناشناس: https://eitaa.com/AVINMEDIA_majhool
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ تسبیح فیروزه ایمو توی دستم جا به جا کردم و کلید رو توی قفل انداختم و درو با دست هول دادم و وارد خونه شدم🔑 مامان و بابا سر سفره نشسته بودن و داشتن ناهار میخوردن🎎 _سلام. بابا:علیک سلام مامان: سلام دخترگلم نشستم گوشه اتاق و سرمو گذاشتم روی زانوهام😔 مامان: چیشده فائزه؟ حرف بزن دختر😳 بابا: مامانت راس میگه چیشده؟ چرا اینجوری میکنی؟ _خسته شدم بخدا..😢 مامان بلند شد اومد کنارم نشست و گفت: مامان الهی قربونت بشه دختر چیشدی؟😢 _این مهدی خره کی قراره برگرده نیشابور؟ (مهدی دانشجو مهندسی پزشکی نیشابور بود) مامان: نمیدونم مادر احتمالا دو سه روز دیگه بره...😔 بابا با طعنه: چیه از الان دلت تنگش شده؟😏 با بغض گفتم: بابا اذیتم نکن. اصلا من محرم پسره الدنگ نیستم که میاد وسط راهپیمایی چرت و پرت میگه بهم؟ چه توقعی از من داره؟ روزی که اومد خواستگاری یه دختری که یه بار عاشق شده و اونو دوس نداره باید عقلش میکشید از جانب من توقع هیچ محبتی نداشته باشه... بابا: تو الان چه بخوای چه نخوای اون نامزدته حالا درسته محرم نیستید ولی دلیل نمیشه باهاش سرد و مثل غریبه ها باشی😒 هه... مثل غریبه ها... اون از هر غریبه ای برام غریبه تره...😞 _بله بابا جان چشم... نقشه بعدیتون چیه احتمالا؟ اول نامزدی... بعد مهربون شدن باهاش... آخرش چی؟؟؟ بابا: تا آخرش که خیلی مونده باباجان😏 ولی نقشه بعدی اینکه تا عید نوروز میخوام عقدتون کنم😊 مات و مبهوت به بابایی خیره شدم که لبخند زنان بلند شد و رفت تو آشپزخونه😳بعدشم مامان سرشو انداخت پایین و رفت😳 اینجا چه خبره😳 یکی الان باید به من توضیح بده😐 این چه شوخیه مسخره ایه پدر من میکنه😑 _باباااااااااا😖 بابا: بله چرا جیغ میزنی؟ _منظورت از این حرفا چی بود؟؟؟ الکی گفتی دیگه مگه نه؟؟؟ بابا: تو فکر کن الکیه ولی از چند روز دیگه بیوفت دنبال لباس و وسیله خریدن دخترگلم😊 وقتی جوون مردم رو نابود کردی باید منتظر می موندی خودتم بعدش نابود شی😏 @istafan