🇮🇶🇮🇷🇫🇷🇰🇷🇱🇧🏴🇩🇪🇵🇰
بیست و یک متن ایستادگی برای مرد بهاری بیست و یک فروردین ماه🩷
ترجمه متن های خارجی به ترتیب
#انگلیسی
آمدم پا به پای تو آسانی ها و سختی ها را در کنار هم طی کردیم چرا که مسیرمون بلنده و هدفمون والا در کنارت با خنده هایت خندیدیم با گریه هایت گریه کردیم تا به قله در کنار هم برسیم به امید رسیدن به هدف زیبایمان تولدت مبارک🩷
#کره_ای
اسلام با تو برایم معنایی دوباره پیدا کرد و دینم با تو کامل تر شد ممنون از اینکه مرا با زیبایی های دینم آشنا کردی تولدت مبارک صدای اسلام💜
#آلمانی
تو به ما یاد دادی که هیچ وقت حق را نفروشیم حتی اگر نزدیک ترینمان شخص مقابلمان باشد تو به ما یاد دادی پای حرف حق ماندن حتی با سخت ترین وقایع و اتفاقات را تولدت مبارک مرد حق❤️
#فرانسوی
برای صدای خنده و گریه همراه تو برای صدای حق و اخلاق انسانیت تولدتان مبارک
#عربی
او را حامد میگویند چرا که
"ح" حب (عشق)
"ا" انسان
"م" مميز (ویژه)
"د" دال الأدب مردی خوش اخلاق
هيدا اللي بعرفوا🙃
این تعریف من است از او
صدای حق سلامت باشد و امیدوارم صدایتان در سر تا سر جهان طنین انداز شود تولدتان مبارک
#پاکستانی
روزی فرا رسیده است که در ایران دلاوری متولد شد که با صدا و شور و شهامت و کلام خود موجی از انقلاب را در ایران به وجود آورد که پژواک آن امروز در سراسر جهان شنیده می شود.
🎊🎉 *تولدت مبارک آقا زمانی امیدوارم روز خاص شما پر از شادی، خنده و همه چیزهای خوب در زندگی باشد. زمان شگفت انگیزی برای جشن گرفتن داشته باشید - وقت شما برای درخشش است!
*تولدت مبارک برادر حامد زمانی*♥️🎂🎂
#عربی
تبریک ویژه به حامد زمانی خواننده... تولدت فرا رسیده است ، امیدوارم هر سال بیشتر به اهل بیت (عليهم السلام) نزدیک شوید .
خورشید صبح فروردین بنور تو طلوع خواهد کرد
و بوی که از اصفهان می پیچد به خاطر تولد تو بو کردیم.
پ.ن:اطلاع داریم تولد ایشون ۲۱ فرودین هست اما به دلایل شب های قدر و ماه رمضان در روز عید فطر پست کردیم تولدتون مبارک💜
#تولد #حامد_زمانی #ایستائیسم #ایستاده_ها #35 #21
1367/01/21
(با تشکر از تلاش بچه های گروه القدس لنا در تلگرام🙏🌹)
راستی اینو دیروز منتشر کردیم یادم رفته بود اینجا بزارم.. 😅💔
پست مشترکمون برای تولد آقای زمانی که اینستا توسط ایشون فول لایک شده و برای هر کسی که پست کرد لایک کردن.. 😍
(شرمنده یکم طولانیه..😬😅)
سپیــــــــــــــــــــــدار:
#سپیدار نماد قیام است؛
قیامی فرادیٰ࠰
در جنگلی که در آن
بی ریشهها ریشه دواندهاند
به اِشغال حریم پاکش
و هرزهها و علفهای هرزش
در حال عریانی و فرسایش ِ خاکش؛
تا فروکنند نیش ریشههاشان را
به تن انسجام و وحدت این خاک؛
برای مکیدن سهم آب و نان دیگران؛
تا پایینترین دهکِ زمین،
تـــــــــــــــــــا…نفت!
و سازش کنند با طوفان و سیل و آفات
به تجزیه و تقسیم جنگل؛
و قد بکشند برای تصاحبِ رانتِ آفتاب
و گردنْ کلفتتر کنند و تنه، قطورتر
و جــــــــــــــــــــــــــــا بازکنند
برای جولانِ کرمهای فاسدِ خطرناکی
که در نگاهِ مردم، خادمند و خاکی!
صاحبانِ اصیل و ریشهداری
که لابلای اینهمه
شاخ و برگِ فربهِ فراخ
اصلاً دیده نمیشوند!
و در این رقابتِ تنگاتنگِ نابرابر
برای نَمــــــــــــــــی آب
و کمــــــــــــــــی آفتاب
عرق میریزند و خشک میشوند؛
میسوزند و میشکنند
و خرد میشوند؛
زیر سایهی سنگینِ این
بیبُتههای پهنبرگ
و ســــــــــــــرانجام،
لاشبرگشانْ کود میشود
پای رشدِ این تبعیض!
جنگلی که در آن زردها،
هم از دست شغالها
نشان "شوالیه"میگیرند،
هم از جنگلبانان!
و قاصدکها، فقط آنها را پخش میکنند.
آنها که از منابعِ این جنگل میخورند
و برای منافع جنگل دوردست میدوند!
از پرچمِ گلهای اینجا میمکند
و عسلشان برای ملکهٔ
جنگل سحرآمیز است.
از این جنگل میزیند
و در تاریکخانهٔ جنگل سیاه میزایند!
و گردهافشانانی که
فقط تخم اینان میپراکنند
تا وربیفتــد؛
تا بخورنـد ملخان،
تخم ِهر چه ســرو و سپیـدار…
و نزاید و نروید
اِلّا "زرد"
اِلّا علفِ هرزِ وابسته…
"جنگلی که در آن
ســـــــروها ساکتند
و سپیـدارها غریب "
چه سخت است ببینی
همریشههایت
میزبانِ انگلها و قارچها شدهاند
و همریشانت
با جوانهخوار و چوبخواران پیوند زدهاند
و دورت را تُنک کردهاند از نفس،
از همـنفس
و پُر کردهاند از عطش،
از قفــس؛
تا یا خود، بیخبر، بپوسی و بیافتی
یا به تیغِ تبر، قطع و حذف...
تا هیزم ِآتش ِ
زمستانـگذرانیهایشان شوی!
در اینجا بادی نمیوزد اِلّا به مخالف
و هیچ بادی درختانِ حزبِ باد را
از بین نمیبرد!
و هیچ طوفان را
با بیطرفان کاری نیست.
بادهای ویرانگر از هر طرف
بیدهای آشفتهٔ ترسو را مجنون میکنند
و تازیانه میشوند
بر پیکر سروها و سپیدارها
تا پوستشان را بخراشند
و رخنهٔ افات و مرضها کنند.
در این جنگل مدتهاست
فصلِ طغیانِ آفات است
و بادها و حشراتِ موذی
دست در دست هم،
گَردِ مرض و یأس میپراکنند…
"زردها برای دیده شدن
پاییز میخواهند؛
بی آنکه بدانند؛
فصلِ هرس #سپیدار
پاییـــــز است"
#حامدزمانی ۱۵؍۱۲؍۹۸
྿تنها رسانهٔ سپیدار باشید྿
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
سپیــــــــــــــــــــــدار: #سپیدار نماد قیام است؛ قیامی فرادیٰ࠰ در جنگلی که در آن بی ریشهها ر
نظرشون عوض شد.. از سنجاق برش داشتن.. 😐🤣💔
#خبر
سنجاق های جدید کانال رسمی😮😍
چقدر زیاااد.. الان به ترتیب همه رو میذارم..
18.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایٖنۨ شؔهرِ ویٖرُونْ #لهم_کردࠪ
#ممد_نبودی_ببینیۙ
بر❘یِ #آبادان ؒ #خرمشهر ؓ
#بیزار™︎
سؔاࠟختِ ٩٦
#حامدزمانی
ᤏᤩᤫེᥬ᥀ྀ
▘ کپشن پستـــــــــــــــــــــــــتِ
ویدئـــــــــــــوی آهنگ #بدونمرز
که به بهانهٔ ماجرای بیارتباطِ دیگری
بعد گذشــت چندروز از زمان انتشار
از صفحهٔ اینستاگرام حذف شـــــد:
این از همهچیز مهمـــــــــــــتر است
از هر مطلبـــــــــــــــــــــــــــی که
این سالــــــــــــــها خواندم و نوشتم
ماجراهای بدونمـــــــــــــــــــــــرز
و ماجرای بدون مــــــــــــــــــــرزها
صفتی که اینسالـــــــــــــــــها بارها
پشتســـــــــــــــــرِ کلمات مختلف
به گوشـــــــــــــــــــــــــتان خورده
ویروس بدونمــــــــــــــــــــــــــرز،
پزشکان بدونمــــــــــــــــــــــــــرز،
موسیقی بدونمـــــــــــــــــــــــــرز
و درنهایت جهان بدونمــــــــــــــرز.
لانسهٔ جدید اسپیـــــــــــــن داکترها
و توجیهگران قدرت و نبــــــــــرد نرم
و اثری بسیار مهم در هنرِ تلنگـــــــــرِ
معمارگران انتخــــــــــــــــــــــــاب
برای رسیدن به انطباقی غیـــر اجباری
و فرهنـــــــــــــــــــگی بدون حادثه
از بین اینهمـــــــــــــــــــــــــــــــه
این از همهشان مهمتــــــــــــر است
و ایمان دارم فیالحــــــــــــــــــــال
مقـــــــــــــــــــــدم بر هر چیزست
چیزی نیست جـــــــــــــز: #وحدت
انتشـــــــــــــــــــار آهنگ بدونمرز
که بیانگر همین امــــــــــــــــــــــر
در قالــــــــــــب زبانِمادری ماست،
قبل از انتشار هر اثر و مطلب دیگـری
این چند خـــــــــــــــــــــــــــط که
از بین تمام افکاری که ماهــــــهاست
مرا در خود فـــــــــــــــــــرو برده و
گزارههایی که از دریای مطلب موجود
[ که طبعاً در ظرفِ کوچک و خامپـــز
و تعداد محـــــــــــــــدود واژگانش
نگنجد و نبـــــــــــــاید هم بگنجد ]
بیـــــــــــــــــــــــرون کشیدمشان؛
بمانــــــــــــــــــــــــــــد به یادگار
تا شاید بَعــــــــــــدی و تکملهای…
این دِین؛ در عوض به گردن شــــــما
که بخاطر اهمیـــــت آن، در موردش
بخوانید و تعمق کنید و بکار بندیـــد!
ᤏᤩᤫེᥬ᥀ྀ
#حامدزمانی
سپیــــــــــــــــــــــدار:
#سپیدار نماد قیام است؛
قیامی فرادیٰ࠰
در جنگلی که در آن
بی ریشهها ریشه دواندهاند
به اِشغال حریم پاکش
و هرزهها و علفهای هرزش
در حال عریانی و فرسایش ِ خاکش؛
تا فروکنند نیش ریشههاشان را
به تن انسجام و وحدت این خاک؛
برای مکیدن سهم آب و نان دیگران؛
تا پایینترین دهکِ زمین،
تـــــــــــــــــــا…نفت!
و سازش کنند با طوفان و سیل و آفات
به تجزیه و تقسیم جنگل؛
و قد بکشند برای تصاحبِ رانتِ آفتاب
و گردنْ کلفتتر کنند و تنه، قطورتر
و جــــــــــــــــــــــــــــا بازکنند
برای جولانِ کرمهای فاسدِ خطرناکی
که در نگاهِ مردم، خادمند و خاکی!
صاحبانِ اصیل و ریشهداری
که لابلای اینهمه
شاخ و برگِ فربهِ فراخ
اصلاً دیده نمیشوند!
و در این رقابتِ تنگاتنگِ نابرابر
برای نَمــــــــــــــــی آب
و کمــــــــــــــــی آفتاب
عرق میریزند و خشک میشوند؛
میسوزند و میشکنند
و خرد میشوند؛
زیر سایهی سنگینِ این
بیبُتههای پهنبرگ
و ســــــــــــــرانجام،
لاشبرگشانْ کود میشود
پای رشدِ این تبعیض!
جنگلی که در آن زردها،
هم از دست شغالها
نشان "شوالیه"میگیرند،
هم از جنگلبانان!
و قاصدکها، فقط آنها را پخش میکنند.
آنها که از منابعِ این جنگل میخورند
و برای منافع جنگل دوردست میدوند!
از پرچمِ گلهای اینجا میمکند
و عسلشان برای ملکهٔ
جنگل سحرآمیز است.
از این جنگل میزیند
و در تاریکخانهٔ جنگل سیاه میزایند!
و گردهافشانانی که
فقط تخم اینان میپراکنند
تا وربیفتــد؛
تا بخورنـد ملخان،
تخم ِهر چه ســرو و سپیـدار…
و نزاید و نروید
اِلّا "زرد"
اِلّا علفِ هرزِ وابسته…
"جنگلی که در آن
ســـــــروها ساکتند
و سپیـدارها غریب "
چه سخت است ببینی
همریشههایت
میزبانِ انگلها و قارچها شدهاند
و همریشانت
با جوانهخوار و چوبخواران پیوند زدهاند
و دورت را تُنک کردهاند از نفس،
از همـنفس
و پُر کردهاند از عطش،
از قفــس؛
تا یا خود، بیخبر، بپوسی و بیافتی
یا به تیغِ تبر، قطع و حذف...
تا هیزم ِآتش ِ
زمستانـگذرانیهایشان شوی!
در اینجا بادی نمیوزد اِلّا به مخالف
و هیچ بادی درختانِ حزبِ باد را
از بین نمیبرد!
و هیچ طوفان را
با بیطرفان کاری نیست.
بادهای ویرانگر از هر طرف
بیدهای آشفتهٔ ترسو را مجنون میکنند
و تازیانه میشوند
بر پیکر سروها و سپیدارها
تا پوستشان را بخراشند
و رخنهٔ افات و مرضها کنند.
در این جنگل مدتهاست
فصلِ طغیانِ آفات است
و بادها و حشراتِ موذی
دست در دست هم،
گَردِ مرض و یأس میپراکنند…
"زردها برای دیده شدن
پاییز میخواهند؛
بی آنکه بدانند؛
فصلِ هرس #سپیدار
پاییـــــز است"
#حامدزمانی ۱۵؍۱۲؍۹۸
྿تنها رسانهٔ سپیدار باشید྿